هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴هاشمی رفسنجانی و نامحرم دانستن مردم
⚫️پرونده ویژه #تحریف_و_تناقض_در_خاطرات_هاشمی_رفسنجانی/١
🔹با مطالعه خاطرات آقای هاشمی مشخص میشود که نویسنده آن در این خاطرهنویسیها با #مردم بیپرده، صاف و شفّاف سخن نگفته است و حتی در مواردی عادی و پیشپا افتاده با پردهپوشی، #نهانكاری، سربسته و آهسته گذاشته و گذشته است، گویی #ملّت_بزرگ_ایران را كه امام قدس سره الشریف با همه وجود به آنها عشق میورزید و آنها را محرم راز میدانست، نامحرم میداند!
🔸جناب #هاشمی_رفسنجانی در جایجای خاطرات خود تلاش كرده است پیرامون رویدادها و جریانهای تاریخی دوران انقلاب اسلامی با پردهپوشی و پنهانكاری قلم بزند و سخن بگوید. البته آوردن برخی از موضوعات و رویدادهای سیاسی شاید در یک برهه زمانی به #مصلحت امنیت كشور و نظام نباشد و برای بازگو كردن آن به گذر زمان نیاز باشد، لیكن جناب هاشمی در خاطرات خود برخی از جریانها و رویدادها را سربسته گذاشته و گذشته است كه نهتنها جنبه اسرار و امنیتی نداشته، بلكه توضیح آن برای مردم میتوانست یک سلسله واقعیتهای تاریخی را روشن كند تا برای نسل امروز و نسلهای آینده درس عبرت باشد.
🔹از این دست جریان، دستگیری و مرگ شیخ #حسن_لاهوتی در سال ١٣۶٠ است كه در پرده ابهام مانده و تاكنون نیز كسی برای مردم توضیح نداده است كه نامبرده چرا دستگیر شد و چگونه درگذشت؟! در آن روزها این خبر را كه لاهوتی بر سر هواداری از #سازمان_مجاهدین_خلق»! با امام و نظام #جمهوری_اسلامی مشكل پیدا كرده و در صف مخالفان قرار گرفته است همگان دریافتند، لیكن علت دستگیری و بازداشت او از سوی #دادستان_انقلاب_اسلامی و مرگ او در زندان در همان ساعتهای اولیهای كه بازداشت شده بود، تاكنون برای ملّت ما روشن نشده و در پرده ابهام مانده است.
🔸انتظار میرفت كه جناب هاشمی رفسنجانی چون با این جریان از نزدیك درگیر بوده است، بیپرده و #شفّاف واقعیتها را آشكار سازد و مردم را در متن این رویداد تاریخی قرار دهد. بیتردید شرح و بیان موضع سیاسی آقای لاهوتی و اینكه چرا دادستان انقلاب اسلامی او را بازداشت كرد و آیا مرگ او به علت #خودكشی یا سكته بود، از مسائل مهم امنیتی و اطّلاعاتی نیست كه بازگو كردن آن به مصلحت نظام جمهوری اسلامی نباشد لیكن جناب هاشمی در خاطرات خود این جریان را به گونهای سربسته، پیچیده و با پردهپوشی و نهانكاری مطرح میكند و میگذرد كه جز رازداری برای یک خطاكار و در تاریكی نگاه داشتن مردم، نامی نمیتوان بر آن نهاد.(برگرفته از کتاب روایتهای ناروا، فصل دوم)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⁉️خاطرات هاشمی؛ تاریخ یا معرفینامه خانوادگی؟!
⚫️پرونده ویژه #تحریف_و_تناقض_در_خاطرات_هاشمی_رفسنجانی /٢
🔹آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرهنویسیهای خود تلاش کرده كه با مناسبت یا بیمناسبت از افراد و اعضای خانواده سخنی به میان آید! گویا انگیزه اصلی از این خاطرهنویسیها مطرح كردن و معرفی كردن #نورچشمیها ، #آقازادهها، نزدیكان و بستگان بوده است، نه روشن و آشكار كردن زوایایی از #تاریخ_ایران و انقلاب اسلامی. در خاطرات ایشان آمده است:
🔸«... مهدی و یاسر از اینكه در صف اول نماز [جمعه] دیده میشوند خیلی خوشحال بودند...
🔹... #یاسر و #مهدی از مدرسه آمدند، مقداری خوابیدند خسته بودند...
🔸...مهدی و یاسر به برفبازی در باغچه مشغولاند، گاهی هم دعوا میكنند...
🔹... یاسر به درد گوش مبتلا شد و بیدارمان كرد، قرص خورد و خوابید...
🔸... بچهها عفت و مهدی را با لباس در آب انداختند...
🔹... من و عفت و فاطی و مهدی و یاسر برای روزه گرفتن سحری خوردیم!...
🔸... عفت و فاطی و محسن برای مراسم احیا به جامعةالصادق رفتند...
🔹... برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم... عفت و بچهها هم آمدند. مهدی و یاسر از اینكه در فیلم و در صف اول نماز دیده میشدند خیلی خوشحال بودند...
🔸... عفت به خانه فائزه رفت...
🔹...دیروقت به خانه آمدم. محسن و عفت بیدار بودند...
🔸...تلفنی با جبهه تماس گرفتم و خبر رفتن فرزندم محسن را به قرارگاه كربلا دادم... وقتی داشتم به مجلس میرفتم محسن را دیدم كه لباس بسیجی پوشیده آماده حركت است. لذت بردم...»
◀️جناب هاشمی رفتن #محسن به جبهه را با آب و تاب روایت كرده و از خویشتنداری همسرش در برابر به جبهه رفتن فرزندشان چنین بالیده است:
«... جالب است كه #عفت هم با صبر و منطق برخورد میكند و با اینكه معمولاً غیبت خیلی كوتاه بچههایش را متحمّل نمیشود، در این مورد اظهاری نمیكند. این روحیه در بسیاری از مادران مسلمان كه فرزندانشان داوطلبانه به جبهه میروند وجود دارد...»
لیكن به نظر میرسد این رفتن به جبهه جنبه #نمایشی داشته و بازدیدی از #مناطق_جنگی بوده است؛ ثانیاً بنابر آنچه در خاطرات جناب هاشمی آمده مهندس محسن در تاریخ ١٠/مرداد/۶١ رهسپار #قرارگاه_كربلا شده است، مشخص نیست چند روز یا چند ساعت در مناطق جنگی گذرانده است كه پس از آن، بازدید از #معدن_اورانیوم در اطراف یزد داشته و متعاقباً در تاریخ دوشنبه اول شهریور ۶١ به تهران رسیده و در جمع خانواده قرار داشته است. (برگرفته از کتاب روایتهای ناروا، فصل دوم)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻ژست رهبری و فرماندهی
⚫️پرونده ویژه #تحریف_و_تناقض_در_خاطرات_هاشمی_رفسنجانی /٣
🔹از دیگر نكتههایی كه در خاطرات #جناب_هاشمی فراوان خودنمایی میكند، ادعای رهبری و راهنمایی در نهضت و انقلاب، حتی در مورد امام است؛ اینگونه داعیهها و خودنماییها در لابهلای خاطرهگوییها در شرایطی مطرح میشود كه در كارنامه او هیچگونه نمونهای از درایت، مدیریت و توانایی برجسته در امور كشوری و كشورداری و ابتكار عمل در عرصه سیاسی و زمامداری و نیز در عرصه جنگ و جبهه دیده نمیشود و از نقش فرماندهی ایشان در دوران #دفاع_مقدس- با اینكه جانشینی فرماندهی كل قوا را بر دوش داشته است- نكتههای برجستهای روایت نشده است و اصولاً در دوران دفاع مقدس در مناطق جنگی كمتر حضور داشته و بیشتر با #كنترل_از_راه_دور تنها از پیشرفتها و پسرفتها آگاهی مییافته است. البته در این مورد نیز غالباً شادروان حاج #سید_احمد_خمینی خبرهای تازه و دست اول به ایشان میدادهاند. (برگرفته از کتاب روایتهای ناروا، فصل دوم)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴نادیده انگاشتن ویژگیهای برجسته امام
⚫️پرونده ویژه #تحریف_و_تناقض_در_خاطرات_هاشمی_رفسنجانی /۴
🔹آنانكه امام را از نزدیك دیده و چند صباحی با ایشان دیدار و گفت و گویی داشتهاند میدانند كه در گفتار و كردار ایشان نكتههای گرانبهایی نهفته بود كه به انسانها درس میداد و آنانی كه آمادگی داشتند میتوانستند از رفتار و كردار ایشان درسها بیاموزند و پند بپذیرند و در راه خودسازی از آن بهرهها بگیرند، از این رو میبینیم برخی از طلّابی كه در #نجف_اشرف پای درس امام مینشستند و با امام دیدار و گفت و گویی داشتند از ویژگیهای امام خاطرههایی دارند كه اگر نتوانستند از آن الگو بگیرند، دست كم برخی از آن را در مصاحبهها و نوشتههای خود بازگو كردهاند كه اكنون زیر عنوان ویژگیهای امام به چاپ رسیده و منتشر شده است.
🔸در مورد خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی پرسش این است كه جناب ایشان در درازای ده سال آزگار دیدار و گفت و گو با امام آیا نكتههای برجسته، آموزنده و در خور بهرهگیری در گفتار و كردار امام ندیدند كه در خاطرات خود از آن یاد كنند یا اینكه پرداختن به ویژگیها و برجستگیهای امام را دون شأن خود میدانستند و بیاعتنا از كنار آن گذشتند؟
🔹آخر كسی كه در خاطرات خود حتی #شوخیهای_بیاهمیت_خانوادگی را برجسته كرده و آورده است چگونه امكان دارد در آن سالهای متمادی كه نامبرده با امام در ارتباط بود سخنی بدیع و آموزنده از امام نشنیده باشد كه در خاطراتش بازگو كند تا نسل امروز و نسلهای آینده از آن بهره گیرند و الهام پذیرند؟ (برگرفته از کتاب روایتهای ناروا، فصل دوم)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻خلافگویی هاشمی رفسنجانی پیرامون برخی از جریانها
⚫️پرونده ویژه #تحریف_و_تناقض_در_خاطرات_هاشمی_رفسنجانی/۵
🔹جناب هاشمی در خاطرات خود افزون بر نهانكاری و پوشیده داشتن برخی از رویدادها از مردم، برخی از رخدادها مانند جریان #مکفارلین را آنگونه كه باید و شاید بازگو نكرده بلكه مطالبی خلاف واقع آورده است كه به بررسی ژرف و همهجانبه نیاز دارد تا واقعیت آن جریان و كسانی كه در آن نقشی داشتند و چگونگی ارتباط آنان با مقامات امریكایی و انگیزه آنان از نزدیك شدن به شیطان بزرگ به درستی روشن و آشكار شود و ملّت ایران در جریان متن آن رخداد قرار گیرد. (برگرفته از کتاب روایتهای ناروا، فصل دوم)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⬅️خاطراتی گنگ، ابتر و خنثی
⚫️پرونده ویژه #تحریف_و_تناقض_در_خاطرات_هاشمی_رفسنجانی/۶
🔹در جایجای این خاطرات - حتی در موارد برخی از جریانها و رویدادهای عادی و پیش پا افتاده میبینیم كه پردهپوشی و نهانكاری صورت گرفته است و خاطرههای جناب هاشمی را در بسیاری از موارد، خنثی، بیفایده و شبههبرانگیز ساخته است. مانند:
«آقای خلخالی آمد و شبههای را برطرف كرد كه نویسنده نامه موهن را میشناسد»!
راستی خواننده از این جمله گنگ و بیسروته چه میفهمد و آوردن آن در خاطرات چه خدمتی به تاریخ است و چه اطّلاع و آگاهی به خواننده میدهد؟
🔸یا مانند این خبر كه:
«... امروز ناهار میهمان آقای #ربّانی_املشی بودم؛ درباره #مدیریت_بیت_آیتاللّه منتظری بحث شد.»
آیا باز كردن این بحث در خاطرات كه اكنون هم آقای #منتظری فوت كرده و هم بیت او هویت خود را از دست داده است، برخلاف #مصلحت_نظام و كشور است؟ یا اینكه جناب هاشمی اصولاً به یاد ندارد كه در آن روز با مرحوم ربّانی املشی درباره بیت منتظری چه بحث و گفت و گویی كردهاند؛ در این صورت باید پرسید آوردن این #خبر_ابتر چه برآیندی میتواند داشته باشد و چه فایدهای به حال خواننده دارد و چه خدمتی به تاریخ است؟
🔹ما برای روشن شدن این واقعیت كه بخش زیادی از خاطرات جناب هاشمی رفسنجانی نه برای خواننده فایدهای در بر دارد و نه نكته ناگفته و ندانستهای را در تاریخ روشن و آشكار میسازد و نه كمک و راهگشایی برای محققان و پژوهشگران است، آوردههای گنگ، ابتر و نارسای خاطرات او را دنبال میكنیم:
🔸«صبح زود آقای #فاكر آمد و درباره تنبیه متخلّفان #مجله_امید توضیحاتی داد.
🔹عصر، #مهندس_چمران آمد و از اینكه در جریان اخیر بخشی از نیروهای شیعه لبنان به اتهام سازش طرد شدهاند، گله داشت و معتقد بود كه سفیر ما عامل وحدت نیست.
🔸احمدآقا آمد و راجع به #بنیاد_مستضعفان و چیزهای دیگر(!) مطالبی داشت.
🔹عصر یكی از معلمان مدرسه دخترانه پارسا آمد و از كارهای ایذایی #انجمن_حجتیه در آنجا در مخالفت با انقلاب میگفت؛ بیشتر برداشت بود تا خبر موثق.
🔸صبح به زیارت امام رفتم. از آقای #ربّانی_املشی دفاع كردم و گفتم مظلوم واقع شده.
🔹آقای ریشهری... نگران آثار تصمیمهای فوق قانونی امام در بیانیههای اخیر بود.
🔸آقای مهندس #میرحسین_موسوی تلفن كرد كه خبرگزاری اطّلاع داده است كه #صادق_طباطبایی در #آلمان به اتهام قاچاق تریاک بازداشت و با سپردن وثیقه آزاد شده. احمدآقا تلفن كرد و گفت صادق خودش تكذیب كرده است و معتقد است كه در ساكش گذاشتهاند.
🔹تعویض دادستان كل كشور [ربّانی املشی] مواجه با علامت سؤال شده و جواب قانعكنندهای نداریم به مردم بگوییم.
🔸ستاد پیگیری فرمان امام پرونده آقای سید حسین موسوی تبریزی به دادگاه را به خاطر بازداشت غیر قانونی چند نفر در فرودگاه اعلام
كرده است.
🔹احمدآقا آمد و گفت فردا میخواهد به ملاقات #محمدمهدی_ربّانی_املشی برود برای مذاكره در خصوص سمت جدیدی كه ممكن است عضویت #شورای_نگهبان باشد.
🔸شب جلسه شورای مركزی حزب داشتیم. آقای ربّانی املشی هم شركت كرده بودند. احمدآقا امروز در منزلشان با ایشان ملاقات كرده و پیشنهاد عضویت در شورای نگهبان داده كه قبول نكرده است.
🔹آیتاللّه خامنهای برای راضی كردنشان، خصوصی با ایشان مذاكره كردند. آخر شب احمدآقا تلفن كرد كه باز هم هنوز نپذیرفته؛ قرار شد من هم با ایشان صحبت كنم... با آقای ربّانی املشی تماس گرفتم ایشان سخت رنجیده است و از طرف اطرافیان تحت فشار است كه سمتی نپذیرد. ایشان را نصیحت كردم و گفتم این مقابله به حساب میآید و خسارت دارد، قرار شد قبول كند... بالاخره پیش از ظهر اطّلاع داد كه پذیرفته است، به احمدآقا اطّلاع دادم. اگر حكم ایشان اعلام شود به خیلی از بحثها خاتمه خواهد داد.» (برگرفته از کتاب روایتهای ناروا، فصل دوم)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻تحریفنامه
⬅️خاطراتی گنگ، ابتر و خنثی
⚫️پرونده ویژه #تحریف_و_تناقض_در_خاطرات_هاشمی_رفسنجانی/۶
🔹در جایجای این خاطرات - حتی در موارد برخی از جریانها و رویدادهای عادی و پیش پا افتاده میبینیم كه پردهپوشی و نهانكاری صورت گرفته است و خاطرههای جناب هاشمی را در بسیاری از موارد، خنثی، بیفایده و شبههبرانگیز ساخته است. مانند:
«آقای خلخالی آمد و شبههای را برطرف كرد كه نویسنده نامه موهن را میشناسد»!
راستی خواننده از این جمله گنگ و بیسروته چه میفهمد و آوردن آن در خاطرات چه خدمتی به تاریخ است و چه اطّلاع و آگاهی به خواننده میدهد؟
🔸یا مانند این خبر كه:
«... امروز ناهار میهمان آقای #ربّانی_املشی بودم؛ درباره #مدیریت_بیت_آیتاللّه منتظری بحث شد.»
آیا باز كردن این بحث در خاطرات كه اكنون هم آقای #منتظری فوت كرده و هم بیت او هویت خود را از دست داده است، برخلاف #مصلحت_نظام و كشور است؟ یا اینكه جناب هاشمی اصولاً به یاد ندارد كه در آن روز با مرحوم ربّانی املشی درباره بیت منتظری چه بحث و گفت و گویی كردهاند؛ در این صورت باید پرسید آوردن این #خبر_ابتر چه برآیندی میتواند داشته باشد و چه فایدهای به حال خواننده دارد و چه خدمتی به تاریخ است؟
🔹ما برای روشن شدن این واقعیت كه بخش زیادی از خاطرات جناب هاشمی رفسنجانی نه برای خواننده فایدهای در بر دارد و نه نكته ناگفته و ندانستهای را در تاریخ روشن و آشكار میسازد و نه كمک و راهگشایی برای محققان و پژوهشگران است، آوردههای گنگ، ابتر و نارسای خاطرات او را دنبال میكنیم:
🔸«صبح زود آقای #فاكر آمد و درباره تنبیه متخلّفان #مجله_امید