eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
198.8هزار عکس
183.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنویدص 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
هدایت شده از mesaghمیثاق
📜 ایام شهادت مولی الموحدین علیه‌السلام 🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد... @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت امام صادق (ع) چه سخنانى دارند؟ (بخش اول)   💠با مراجعه به کلمات علماى اهل سنت پى مى بریم که (ع) از موقعیّت و نزد آنان برخوردار بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان راجع به آن حضرت اشاره مى کنیم: 🔹ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ: «... و ؛ کسى که علم و فقه اش دنیا را فرا گرفته است و گفته مى شود که ابوحنیفه و سفیان ثورى از شاگردان او بوده اند... ». [رسائل جاحظ، ص ۱۰۶] محمّد بن ادریس، ابوحاتم رازى: او درباره امام صادق (ع) مى گوید: « ثقه (مورد وثوق) و او بى نیاز از تحقیق است». [الجرح و التعدیل، ج ۲، ص ۴۸۷؛ به نقل از او، تذکرة الحفاظ، ج ۱، ص ۱۶۶] محمّد بن حبّان بن احمد، ابوحاتم تمیمى بستى: او مى گوید: « بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضوان الله علیهم ـ کنیه او ابوعبدالله است. از پدرش روایت نقل مى کند. او از سادات اهل بیت در فقه و علم و فضل است. ثورى و مالک و شعبه و سایر مردم از او روایت نقل کرده اند... ». [الثقات، ج ۶، ص ۱۳۱] 🔹عبدالله بن عدى جرجانى: «و ـ (ع) ـ از ثقات مردم بود، همان گونه که یحیى بن معین گفته است». [الکامل فی الضعفاء، ج ۲، ص ۱۳۴] ابوعبدالرحمن سلمى: او در کتاب «طبقات مشایخ الصوفیة» مى گوید: « (ع) سرآمد تمام هم ردیفان خود از اهل بیت بود. او داراى علم بسیار در دین، و زهد فراوان در دنیا، و ورع تام از شهوات و ادب کامل در حکمت بود». [ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج ۲، ص ۴۵۷، به نقل از او] ابوالفتح محمّد بن عبدالکریم شهرستانى: «، داراى علم بسیار و ادب کامل در حکمت و زهد در دنیا و ورع تام از شهوات بود. او مدتى در مدینه اقامت کرد و به شیعیان منسوب به خود افاده رسانده و بر موالیان خود اسرار علوم را افاضه نمود... ». [الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶۶] 🔹جمال الدین ابوالفرج ابن جوزى: بن على بن الحسین بن على ابن ابى طالب، ابوعبدالله، جعفر صادق... مردى عالم، زاهد و عابد و... بود». [المنتظم، ج ۸، ص ۱۱۰ و ۱۱۱] ابوسعد عبدالکریم سمعانى: « ... او را به جهت صدق در گفتار، نامیدند». [الانساب، ج ۳، ص ۵۰۷] عزّالدین ابن اثیر جزرى: « ... او را به جهت صدق در گفتار و کردار، نامیدند... و مناقب او مشهور است». [اللباب فی تهذیب الانساب، ج ۲، ص ۳] محمد بن طلحه شافعى: «او ـ جعفر بن محمّد (ع) ـ از بزرگان اهل بیت و سادات آنان (علیهم السلام) است. داراى علوم فراوان و عبادت وافر و وردهاى پیاپى، و زهد روشن، و تلاوت بسیار بود. او معانى قرآن را دنبال کرده و از دریاى جواهراتش استخراج نموده و عجائبش را استنتاج مى نمود...». [مطالب السوول، ج ۲، ص ۱۱۱] ... 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ص ۱۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت امام صادق (ع) چه سخنانى دارند؟ (بخش دوم و پایانی)   💠با مراجعه به کلمات علماى اهل سنت پى مى بریم که (ع) از موقعیّت و نزد آنان برخوردار بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان راجع به آن حضرت اشاره مى کنیم: 🔹ابن ابى الحدید معتزلى:  او درباره امام باقر (ع) مى گوید: «او سید فقهاى حجاز بود. و مردم، فقه را از او و فرزندش فرا گرفتند». [شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۵، ص ۲۷۴] ابوالعباس احمد بن محمّد بن ابراهیم بن ابوبکر بن خلکان:  «او از سادات اهل بیت بود. و به جهت صدق در گفتارش، او را نامیدند. و فضلش مشهورتر از آن است که ذکر شود... ». [وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۳۰۷] ابن صبّاغ مالکى:  « از بین برادرانش، جانشین پدر و وصىّ او و قائم مقام او بود... ابوجعفر - امام باقر (ع) آشکارا در مورد امامت و امور دیگر به او وصیت نمود و بر او نصّ جلى کرد... و اما مناقب او از شمارش شمارشگران بیرون است...». [الفصول المهمه، ص ۲۱۱] 🔹عبدالرحمن بن محمّد حنفى بسطامى: « کسى بود که علما بر درب خانه اش ازدحام مى کردند، و از چراغ انوارش منتخبان امت بهره مى بردند. او در حالى که هفت ساله بود سخن از اسرار پوشیده و علوم حقیقى مى گفت». [مناهج التوسل، ص ۱۰۶] احمد بن عبدالله خزرجى: « بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب هاشمى، ابوعبدالله، یکى از بزرگان امت است... از او افراد بسیارى که قابل شماره نیستند حدیث نقل کرده اند... ». [خلاصه تهذیب الکمال، ص ۶۳] شمس الدین محمد بن طولون: «او از سادات اهل بیت است. او را به جهت صدق در گفتارش، ملقّب ساختند. و فضلش مشهورتر از آن است که ذکر شود». [الأئمة الاثنا عشر، ص ۸۵] 🔹احمد بن حجر هیتمى: «از او به حدّى علم نقل کرده اند که قافله ها براى آن به حرکت درآمده و موقعیّت او همه کشورها را فرا گرفته است». [صواعق المحرقه، ص ۳۰۵] شیخ مؤمن بن حسن شبلنجى: « ... مناقب او به حدّى زیاد است که از شمارش شمارشگران بیرون است... جماعتى از اعیان ائمه و بزرگان آنان، امثال یحیى بن سعید، مالک بن انس، ثورى، ابن عیینه، ابوحنیفه، ایوب سختیانى و دیگران از او روایت نقل کرده اند...». [نورالابصار، ص ۱۶۰ و ۱۶۱] شیخ عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى: «ششمین از امامان، جعفر صادق، صاحب مناقب بسیار و فضایل مشهور است. امامان بسیارى از قبیل: مالک بن انس، ابى حنیفه، یحیى بن سعید، ابن جریج، ثورى، ابن عیینه، شعبه و دیگران از او روایت نقل کرده اند...». [الاتحاف بحب الاشراف، ص ۱۴۶] 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ص ۱۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش حضرت امیرالمومنین علیه السلام به شهادت برادرشان جعفر طیار وقتی خبر شهادت به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داده شد، ایشان عبارت استرجاع را زمزمه کردند و پس از آن آیه 156 سوره مبارکه بقره نازل گردید. استاد جوادی علیه السلام
هدایت شده از mesaghمیثاق
🚦پس از ضربت چه شد... 📍در مطالب پیشین اشاره شد که امیرالمومنین سلام‌الله‌علیه توسط لعنه الله در محراب عبادت هنگامی که در رکعت اول به سجده دوم می رفتند، ضربت خورد. آن حضرت سر مبارک خود را با عمامه خویش بست و به طور نشسته نماز را ادامه داد و علیه‌السلام به دستور پدر نماز جماعت را با مردم اقامه فرمود اما علیه‌السلام در هنگام اقامه نماز با این که نشسته بود در اثر درد و رنج ضربتی که به سر مطهرش وارد شده بود، به سمت راست و چپ متمایل می‌شد و همین که سلام نماز را داد بر زمین افتاد. 📍امام مجتبی علیه السلام سر مقدس پدر را در آغوش گرفت و جای جراحت را محکم بست. سپس حضرت را از محراب به میان مسجد آوردند و مردم هم گرد آن وجود مقدس جمع شدند با این که امام مجتبی علیه‌السلام جای ضربه را محکم بسته بود اما از آن خون می‌ریخت و رنگ رخسار علیه‌السلام از زردی به سفیدی مایل گردیده بود. 📍آن حضرت به آسمان نظر می افکند و تسبیح و تقدیس الهی را می‌گفت و می‌فرمود: الهی اسئلک مراقفه الانبیاء و الاوصیاء و الی درجات جنة المأوا... سپس بی‌هوش شد و در همان حال امام مجتبی علیه‌السلام گریه می‌کرد. امیرالمومنین علیه‌السلام از قطرات اشک فرزند که بر گونه مبارکش ریخت به هوش آمد، چشم گشود و فرمود: ای فرزند! چرا گریه و بی تابی میکنید؟ بدان که تو پس از من به زهر و برادرت حسین به تیغ ستم شهید خواهید شد و هر دو به جد و پدر و مادر خویش ملحق خواهید شد. 📍پس از این امیرمومنان علیه‌السلام به منزل آوردند و طبیبی برای معاینه و معالجه به خانه حضرت آمد. او حضرت را به این ترتیب معاینه کرد که شُش گوسفندی تازه ذبح شده را خواست و آن را در جای ضربتی که بر سر مطهر وارد شده بود فرو کرد و در آن دمید و بیرون آورد و دید که ذرات مغز مطهر امیرالمومنین به این شش چسپیده و آثار زهر در آن نمایان است. 📍وقتی طبیب چنین دید شهادت حضرت را قطعی دانست و اعلام کرد که هر وصیتی را که دارید انجام دهید. لذا امیرالمومنین علیه‌السلام وصیت معروف خود را نسبت به علیه‌السلام بیان داشتند. 📍در روز بیستم ماه رمضان حال امیرالمومنین علیه‌السلام به وخامت گذاشت و همان موقع حضرت فرزندان خود را فراخواند و آخرین نصیحت ها و سفارشات خود را فرمود و امامان بعد از خود را معرفی کرد و سپس بی‌هوش شد. چون به هوش آمد فرمود هم‌اینک پیغمبر خدا، عمویم و برادرم نزد من آمدند و گفتند زود بشتاب که ما مشتاق و منتظر تو هستیم. 📍آنگاه دیده‌های مبارک خود را گردانید و به اهل بیت خود نظر کرد و فرمود همه شما را خدا می سپارم، خدا همه را به راه حق و مستقیم بدارد و از شر دشمنان حفظ فرماید. خداوند خلیفه من بر شماست و خدا برای خلافت و نصرت کافی است. سپس فرمود: سلام بر شما باد ای فرشتگان خدا... لمثل هذا فلیعمل العاملون، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون. 🔹آنگاه پیشانی مبارک علیه‌السلام عرق کرد، چشم‌های خود را برهم گذاشت، دست و پای مبارک خویش را به سوی قبله کشید و فرمود: أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له، و اشهد أن محمدا عبده و رسوله... این را فرمود و روح مقدسشان به ملکوت پرواز کرد...