هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 #اینستاگرام، ماشین عصبی کردن مردم ایران
بلایی که اینستاگرام بر سر دانش آموزان آورده👇
مدتیه عین دراویش از این مدرسه به اون مدرسه میرم و برای دانش آموزا صحبت می کنم.
صادقانه بگم باورم نمیشه اینها همون دانش آموزان ۶۰ ۷۰ روز پیش باشند.
لبریز از نفرت
ناامید
شدیداً جسور
و به شدت تظاهر به خشم می کنند.
اما قسمت عجیب ماجرا اینه، در بین این چند هزار دانش آموزی که رفتم سر کلاساشون، کسانی که غرق در اینستا هستند مثل دیوانه های زنجیری شدن،
و در واقع یک رابطه مستقیمی بین #جنون این بچه ها و مقدار و عمق حضورشان در اینستا دیده میشه.
همه ی سوال ها و جواب هاشون از پیش مشخصه.
دغدغهمندی ها شون کاملاً یکسانه،
کاملاً مثل هم فکر می کنند تو گویی یک الگوی کاملاً ثابت روی ذهن همشون نقاشی شده.
در اینستا همه چیز برعکس حقیقته. نیروهای امنیتی میکشند .. بدون اینکه مخاطب یک فریم از کشتار ببینه ... تروریستهای اسلحه بدست که مثل داعش بعضی شهرها را ویران کردن، #مردم بی سلاح و مظلوم خوانده میشن‼️
#سلبریتی های خاصی با انواع شگردها فالورهای بالا گرفتن دقیقا برای چنین روزی ..
اون وزیر ارتباطات که #فیلترینگ_ناقص کرده، مسئول این وضعیته..
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔰 بازاری شدن جامعه ایران!
🔻۱/ در این مطلب (اینجا)، توضیح دادم که جامعه ایران با سه عملیات، مهندسی اجتماعی شد. یکی از این عملیاتها، بازاری کردن جامعه بود. بازاری کردن به این معنا که؛
«#من کجای هر قضیه بایستم که برایم سود داشته باشد»،
« چه چیزی، چه رابطهای، چه جهانبینی، چه رفاقتی و ... برای #من میصرفد!»
« چه نگاه سیاسی برای #من، ثروت میآورد» و هر فرد با پاسخ به این سوالات و تعیین سود شخصی خود، دست به کنش میزند!
➖ در دهه نود، گویی وارد یک کارخانهی دیگری شدیم؛ کارخانه ساخت #انسانِ_نئولیبرال!
با شروع این دهه، شوکهای اقتصادی، یکی پس از دیگری به بدنه جامعه وارد میشد و همزمان حس عقبماندگی تزریق میشد و همزمان دورههای موفقیت نیز رشد پیدا کردند!
رابطه معناداری بین این سه وجود دارد.
«به من #شوک وارد شده. من ترسِ از دست دادن امکانات را دارم و چیزهای دیگر برایم اهمیتی ندارد. پس باید برای جبران عقبماندگی، #رویاهای در حال از دست رفتنم را بدست آورم... من میتوانم رشد کنم و فلان ماشین را داشته باشم ... فلان خانه... سفر به اروپا ... »
🔻و در ادامه اما ((شوک پشت شوک)) ...
« #من دیگر به رویاهایم نخواهم رسید. به فلان ماشین و خانه نخواهم رسید و #احساس_بدبختی تمام وجودم را فراگرفته و به #جنون میرسم... خشمگین میشوم... پرچم ایران را آتش میزنند و اهمیتی نمیدهم ... تمامیت ارضی من در خطر است و اهمیتی نمیدهم ... دین به من جهت نمیدهد و آن را عامل بدبختی خود میدانم... من دیگر برای عقاید قبلی خود #فداکاری نمیکنم و از خود مایه نمیگذارم... لذت من کجاست؟! سود من کو؟! حالا من یک #انسان_بازاری هستم!»