♦️تاکید امام خمینی و لبیک آیت الله خامنهای مبنی بر اهمیت توجه به #کتابهای_درسی_تاریخ(۱)
✉️ ماجرای نامه دردمندانه تاریخنگار انقلاب اسلامی سید حمید روحانی به #امام_امت چه بود؟
🔸روز چهارم اسفند 1367 امام خمینی(ره) در نامه ای به آیت الله سیدعلی خامنه ای رئیس وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی،خواستار نظارت ایشان بر تدوین كتابهای تاریخ مدارس و جلوگیری از تحریف تاریخ در كتب درسی شدند. علت این درخواست، نامه ای بود كه از سوی حجت الاسلام والمسلمین #سیدحمید_روحانی در انتقاد از محتوای كتابهای درسی تاریخ برای امام ارسال کرده بود. متن نامه ایشان و پاسخ امام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارك مرجع عالیقدر جهان تشیع، رهبر كبیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی – متع الله المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف
با اهدای سلام... عطف به نامه مورخه 11 بهمن 67، معروض می دارد، برداشتها و تحلیلهای #لیبرالیستی و #ماتریالیستی در بسیاری از كتابهای تاریخی كه در پی پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شده و میشود، و نیز برخی نوشتههای دور از حقیقت و #تحریف شده در كتابهای درسی مدارس و دانشگاهها در زمینه تاریخ، به شدت نگران كننده و رنجآور است. اینجانب به نمونه هایی از آن اشاره میكنم:
1. كتاب «تاریخ معاصر ایران» كه برای دورههای متوسطه دبیرستانها تدوین شده است، درباره كشیده شدن مردم به سفارت انگلستان در پی #نهضت_مشروطه، كه بنابر شواهد موجود با نقشه #فراماسونهای كافر و بیگانهپرستان از خدا بی خبر انجام گرفت، در ص 77 چنین مینویسد:
«بهبهانی از میانه راه برای مردم پیغام فرستاد كه می توانند در #سفارت_انگلستان #متحصن شوند. به این ترتیب، در حدود بیست هزار نفر به باغ سفارت بیگانه پناه بردند و...»
این اظهارنظر در كتاب درسی آموزش و پرورش، با این قاطعیت، در شرایطی صورت می گیرید كه اساساً موضوع از دید تاریخ نویسان مورد اختلاف است؛ و #كسروی ضداسلام در كتاب «تاریخ مشروطه»، ص109، در این باره آورده است:
«این گمان هرگز نمی رودكه بهبهانی یا طباطبایی به پناهیدن مردم به سفارتخانه خرسندی دادهاند، و یا چنین گفتگویی در بودن ایشان میرفته، چه ما خود دیدیم كه آنان با چه سختیها و بیمها روبه رو بودند،و با این همه از مسجد بیرون نیامدند و سرانجام كه ناگزیر شدند، روانه قم گردند.آن رفتار دلیرانه و جانبازانه آنان كجا، و خرسندی به پناهیدن مردم به سفارتخانه یك دولت بیگانه كجا؟!»
2. در كتاب «تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران» كه در سال 1364 برای برخی از دانشگاه ها منتشر شده است، در ص 21، چنین آمده است:
«در كشاكش این مهاجرت، حادثه پناهندگی به سفارت انگلستان پیش می آید كه بهبهانی در انجام آن مؤثر بود.»
نویسنده این كتاب حدود یك سال پیش از انتشار آن، به همراه نویسنده كتاب «#تاریخ_معاصر_ایران» با اینجانب دیدار كرد. در این مجلس این نویسنده در تأیید نظریه اینجانب، نویسنده كتاب «تاریخ معاصر ایران» را مورد نكوهش قرار داد كه چرا موضوعی را كه در میان تاریخنگاران مورد اختلاف است به صورت حتمی و قاطعیت، آن هم در كتاب درسی دانش آموزان، منعكس كرده است. آن نویسنده نیز به ظاهر به اشتباه خود اعتراف كرد، و قرار گذاشت كه آن را اصلاح كند. لیكن نه تنها تا به امروز این نوشته در كتاب درسی دانش آموزان بدون كوچكترین تغییری آورده شده است، بلكه در كتاب درسی دانشگاه نیز، چنانكه در بالا ملاحظه می فرمایید، تكرار گردیده است؛ كه بازگوكننده غرض و #سوءنیت می باشد نه اشتباه.
3. در كتاب «تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران» ماجرای كاخ مرمر و حمله به شاه را، كه از سوی سرباز پرشور و از جان گذشته ای به نام «رضا شمس آبادی» انجام گرفت، حركتی كمونیستی وانمودكرده.در ص 95 چنین آورده است:
«#شمس_آبادی در ارتباط با یكی از گروههای ماركسیستی - مائوئیستی فعالیت داشت. وی امكان ترور شاه را به گروه خود خبر داده بود، كه با عكس العمل مخالف مركزیت روبه رو شد. سرانجام شمس آبادی بدون در جریان گذاشتن گروه، اقدام به #ترور_شاه كرد كه ناموفق ماند»
در صورتی كه طبق اسناد و مدارك موجود در ساواك و شواهدو دلایل دیگری كه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در دست بوده، كه در جلد اول كتاب «نهضت امام خمینی» آن را آورده ام، نامبرده انگیزه اسلامی داشته، و هیچگونه ارتباطی با كمونیستها نداشته است. به نظر می رسد #دستهای_مرموزی در كار است تا دروغ ها و بافته های تحریفگران تاریخ درطول یكصدساله اخیر را با آرم و عنوان جمهوری اسلامی اعتبار ببخشد؛ و باتمسك به اینكه این نوشته ها، برداشت ها و تحلیل ها، در نظام جمهوری اسلامی تكرار و در كتابهای درسی آمده است، تحریفگری های نویسندگان خائن گذشته رالباس حقیقت بپوشاند
🌴🌴🌴
هدایت شده از mesaghمیثاق
دستور العمل تیم مذاکره کننده
حرکت بر مبنای خطوط قرمز نظام
🔹سخنگوی محترم دولت امروز گفت "تحریم در حین مذاکرات، بیانگر #سوءنیت و نشان دهنده جدی نبودن طرف غربی در پیشبرد مذاکرات است".
♦️این ارزیابی، ارزیابی دقیق و درستی است و منطبق بر واقعیات، نشان می دهد که نباید به برخی زبان بازی های طرف غربی اعتماد کرد. طرف غربی و غربگرایان همواره ادعا می کنند که مذاکره جای تعامل و تنازل است و "کوتاه بیایید تا توافق شکل بگیرد"!
🔹اما آنچه در عمل از طرف غربی و آمریکایی دیده می شود، اصرار بر حفظ ساختار تحریم ها و ندادن تضمین معتبر برای تکرار بدعهدی در برجام است.
♦️اعمال مکرر تحریم های جدید، اصرار بر عدم لغو موثر تحریم ها و ندادن تضمین معتبر، و حتی راه ندادن یک خواننده به آمریکا صرفا به خاطر این که مثلا سربازی اش را سی سال قبل در سپاه گذرانده، همگی گواه این مدعاست که آمریکا بنای کاهش تنش را ندارد و صرفا در صدد دسترسی به مکانیسم ماشه در برجام و تحمیل محدودیت های هسته ای به ایران است.
🔹در چنین شرایطی که سوء نیت آمریکا کاملا برای دولت محترم مُحرز است، چرا برخی حامیان -بر خلاف اغلب حامیان دولت- در توجیه "تنازل" از خطوط قرمز اعلامی رهبر معظم انقلاب، قلم می زنند و سخن می گویند؟!
♦️جدا کردن غیر واقعی "اصول و سیاست نظام" از "دستور العمل مذاکرات" و تلقی این که خطوط قرمز برای چانه زنی است و نه ایستادن بر مبنای آن، تحلیل نادرستی است که می تواند ایران را -در اثر رویکرد غلط دولت گذشته و چینش و اجرای خسارتبار برجام- از حداقل حقوق خود محروم کند و کلاهبرداری پسا برجامی آمریکا را احیا نماید.
🔹ما در مذاکرات، بر سود سود طرفین در یک توافق "بُرد- بُرد" (پایاپا و متوازن) حرف نمی زنیم که بتوانیم درباره کم و زیاد شدن این سود چانه زنی و تنازل کنیم یا تخفیف بدهیم؛ بلکه بر سر حقوقی می جنگیم که کف آن هم در برجام تضمین نشده است.
♦️ضمنا دوست و دشمن اذعان دارند چیدمان برجام به نحوی بوده که با وجود انجام همه تعهدات توسط ایران در طول سال های 94 تا اواخر سال 98، آمریکا و غرب توانسته اند زیر تعهدات حداقلی خود زده و دبّه کنند.
🔹بنا بر این واقعیت ها، معنا ندارد که ما سقف مطالبه خود را همان "کف بی تضمین حقوق خود در برجام" بدانیم و بازگشت به قالب کلاهبردارانه را بپذیریم. این در حالی است که آمریکا اراده واقعی ندارد، که اگر داشت، دولت بایدن می توانست راسا خروج آمریکا از توافق را جبران، و تحریم ها را به همان شکل محدود قبل، تعلیق کند.
♦️اجمالا این که به اعتبار یقین به اثبات "سوء نیت طرف غربی"، مسئولیت سیاسیون و رسانه های خودی، مطالبه "عدم تنازل از خطوط قرمز صریح و اعلامی رهبر انقلاب" است؛ و نه توجیه تراشی درباره تنازل از این اصول و القای این که دستور العمل ابلاغی تیم مذاکره کننده، غیر از خطوط قرمز است.
دستور العمل تیم مذاکره کننده
حرکت بر مبنای خطوط قرمز نظام
🔹سخنگوی محترم دولت گفت "تحریم در حین مذاکرات، بیانگر #سوءنیت و نشان دهنده جدی نبودن طرف غربی در پیشبرد مذاکرات است".
♦️این ارزیابی، ارزیابی دقیق و درستی است و منطبق بر واقعیات، نشان می دهد که نباید به برخی زبان بازی های طرف غربی اعتماد کرد. طرف غربی و غربگرایان همواره ادعا می کنند که مذاکره جای تعامل و تنازل است و "کوتاه بیایید تا توافق شکل بگیرد"!
🔹اما آنچه در عمل از طرف غربی و آمریکایی دیده می شود، اصرار بر حفظ ساختار تحریم ها و ندادن تضمین معتبر برای تکرار بدعهدی در برجام است.
♦️اعمال مکرر تحریم های جدید، اصرار بر عدم لغو موثر تحریم ها و ندادن تضمین معتبر، و حتی راه ندادن یک خواننده به آمریکا صرفا به خاطر این که مثلا سربازی اش را سی سال قبل در سپاه گذرانده، همگی گواه این مدعاست که آمریکا بنای کاهش تنش را ندارد و صرفا در صدد دسترسی به مکانیسم ماشه در برجام و تحمیل محدودیت های هسته ای به ایران است.
🔹در چنین شرایطی که سوء نیت آمریکا کاملا برای دولت محترم مُحرز است، چرا برخی حامیان -بر خلاف اغلب حامیان دولت- در توجیه "تنازل" از خطوط قرمز اعلامی رهبر معظم انقلاب، قلم می زنند و سخن می گویند؟!
♦️جدا کردن غیر واقعی "اصول و سیاست نظام" از "دستور العمل مذاکرات" و تلقی این که خطوط قرمز برای چانه زنی است و نه ایستادن بر مبنای آن، تحلیل نادرستی است که می تواند ایران را -در اثر رویکرد غلط دولت گذشته و چینش و اجرای خسارتبار برجام- از حداقل حقوق خود محروم کند و کلاهبرداری پسا برجامی آمریکا را احیا نماید.
🔹ما در مذاکرات، بر سود سود طرفین در یک توافق "بُرد- بُرد" (پایاپا و متوازن) حرف نمی زنیم که بتوانیم درباره کم و زیاد شدن این سود چانه زنی و تنازل کنیم یا تخفیف بدهیم؛ بلکه بر سر حقوقی می جنگیم که کف آن هم در برجام تضمین نشده است.
♦️ضمنا دوست و دشمن اذعان دارند چیدمان برجام به نحوی بوده که با وجود انجام همه تعهدات توسط ایران در طول سال های 94 تا اواخر سال 98، آمریکا و غرب توانسته اند زیر تعهدات حداقلی خود زده و دبّه کنند.
🔹بنا بر این واقعیت ها، معنا ندارد که ما سقف مطالبه خود را همان "کف بی تضمین حقوق خود در برجام" بدانیم و بازگشت به قالب کلاهبردارانه را بپذیریم. این در حالی است که آمریکا اراده واقعی ندارد، که اگر داشت، دولت بایدن می توانست راسا خروج آمریکا از توافق را جبران، و تحریم ها را به همان شکل محدود قبل، تعلیق کند.
♦️اجمالا این که به اعتبار یقین به اثبات "سوء نیت طرف غربی"، مسئولیت سیاسیون و رسانه های خودی، مطالبه "عدم تنازل از خطوط قرمز صریح و اعلامی رهبر انقلاب" است؛ و نه توجیه تراشی درباره تنازل از این اصول و القای این که دستور العمل ابلاغی تیم مذاکره کننده، غیر از خطوط قرمز است.