⭕️تهران، دیگر یک شهر فرهنگی نیست/ ایران فرهنگی با خطر تجزیه روبهروست/ تضاد، موجب حرکت است
👤پیام فضلینژاد مدیرمسئول مجله «نقد اندیشه»
🔹تضاد، موجب حرکت است. جامعه فکریِ زنده، جامعه تضادهاست که قدرت تغییر دارد.
اگر با یکسانسازیِ فرهنگ و قدرت، و به صورت تصنعی و کنترلشده، غیریتها را سرکوب کنیم، آن تضادها از اساس از بین نمیروند، بلکه جامعه خود را به قعر رکود میکشانیم.
🔹با درسهایی که از گذشته گرفتهایم، حکمرانی فرهنگی ما در این روزگار، دیگر نباید تضادها را تهدید بداند، بلکه باید آنها را فرصت تلقی کند، چرا که هویت تاریخی #ایران_فرهنگی وامدار همین تضادها، تعارضها و تفاوتهایی است که تجلی «وحدت در عین کثرت» به شمار میروند.
🔹تهران، دیگر یک #شهر_فرهنگی نیست، بلکه یک پاساژ بزرگ است و نقش الهامبخش آن افول کرده است. نمیتوان مانند دهههای قبل برای زایشهای فکری، امید چندانی به تهران داشت و اگر روند فعلی ادامه یابد، تهران تمام میشود. ناگزیر باید به مرکزگریزی فرهنگی و برقراری موازنه جدید اندیشید.
🔹دولتهای ما در ۳۰ سال گذشته، مرزهای فرهنگی ایران را تقلیل دادهاند و #تجزیه کردهاند. تجزیه ایران فرهنگی، مقدمه تجزیه #ایرانیت و #اسلامیت ماست.
🔹مسئولیت چنین فاجعهای نیز بر عهده هواداران تئوری #قدرت_منهای_فرهنگ است؛ کسانی که امروزه در حاکمیت کم تعداد نیستند و قدرت در دست آنهاست.
🔹هواداران تئوری «قدرت منهای فرهنگ» گمان میکنند که امنیت، در مقام قدرت سخت، همهٔ اقتدار است. در حالی که روی دیگر اقتدار، فرهنگ است که منشا قدرت نرم در جهان به شمار میرود.
آنها با این خطای محاسبا