هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌بسم الله النّور علی نور🕌
#علم_حصولی_و_علم_حضوری
#قوّه_خیال_در_قوس_صعود_و_نزول
#نقش_قوّه_خیال_در_سیر_و_سلوک
#رابطه_قوّه_خیال_ذهن_و_حافظه_در_نفس
⚡انسان شناسی در ساحت معرفت به نورانیّت⚡
به قوّه ی خیال، قوّه ی مدرکه نیز قوه گفته میشود! رسالت ذاتیِ این قوّه صورت گیرى و عکس بردارى از واقعیات و اشیاء است چه واقعیات بیرونى خارجى و چه واقعیات درونى نفسانى! تمام تصورات ذهنى که در حافظه مجتمع و متمرکز است و اعمال متعدد و مختلف ذهنى بر روى آنها واقع مىشود بوسیله قوّه ی خیال تهیه شده است!
اما نکته دقیق حکیمانه باید توجّه داشت این که قوّه ی خیال، به خودى خود نمىتواند تصورى و تمثّلی را تولید کند، تنها کارى که میتواند انجام دهد اینست که هنگامی که این قوّه با واقعیتهای بیرون و درون نفس، اتصال وجودى پیدا کند صورتى از آن واقعیت میسازد و به حافظه مىسپارد یا به ذهن و قوّه عاقله میدهد! پس شرط اصلى پیدایش تصورات اشیاء و واقعیتها توسط قوّه ی خیال، ارتباط و اتصال با آنها میباشد! چرا که فراموش نکنیم قوّه ی خیال یکی از قوای نفس میباشد که کارش صورتگیرى و عکس برداری است یعنی این قوّه از خود وجود مستقل و جدا ندارد بلکه قوّه یا شعبهاى از نفس انسان میباشد بنابراین هنگامی ارتباط و اتصال وجودى با واقعیتها از طرف قوّه ی خیال برقرار می شود که ابتدائاً نفس با آن واقعیت اتصال وجودى پیدا کند! پس مىتوان گفت که شرط اصلى پیدایش تصورات اشیاء و واقعیتها براى قوّه ی خیال، اتصال وجودى آنها با نفس است! چرا که خیال یکی از ابزار نفس است و از طریق نفس میتواند صورتها و تمثلات تهیه و کامل نماید! مثلاً ابتدائاً تصویر اشیاء و پدیده های پیرامونی از طریق طول موج و چشم و سیستم عصب و مغز سرانجام به نفس منعکس و یه نحوی اتحاد میان تصویر و حقیقت نفس برقرار میشود اینجاست که یه مرتبه ای از علم حضوری نسبت به شیء یا واقعیت برای شخص حاصل میشود، ولیکن برای کسب لایه های باطنی معانی و عمیق تر شدن علم حضوری از حقایق و اسرار خلقت شیء یا پدیده یا واقعیت ها و حفظ و انباشت و ذخیره آنها، قوّه خیال پادرمیانی کرده و تصویر و تمثلات منعکس شده در نفس را به ذهن و حافظه یا قوّه ی عقل خواهد داد، از اینجا به بعد دیگر کار ذهن و حافظه یا قوّه ی عاقله فعّال است که معانی نوری صورتها را مطابق با متن واقع از طریق روح که اتصال و ارتباط با عالم جبروت(عالم ذوات نوری) دارد، کسب نموده و به ادراک شخص درخواهد آمد(قوس صعود انفسی) پس اتصال وجودى یک شیء یا پدیده با واقعیت نفس به نحوی که اشاره شد موجب مىشود که نفس آن واقعیت را با علم حضورى بیابد على هذا فعالیت قوّه ی خیال از اینجا آغاز مىشود! یعنى همینکه نفس به عین واقعیتى نائل شد و آن واقعیت را با علم حضورى یافت، صورتى از آن میسازد و در حافظه بایگانى مىکند و به اصطلاح آنرا با علم حصولى پیش خود معلوم میسازد، در واقع میتواند گفت: قوّه ی خیال تبدیل کننده علم حضورى(انفسی) به علم حصولی(خیالی و ملموس) است.
مبنا و ماخذ تمام علم هاى حصولى یعنى تمام اطلاعات معمولى و ذهنى ما نسبت بدنیاى خارجى و دنیاى داخلى نفسانى، علم هاى حضورى است که توسط قوّه ی خیال به نحوی که اشاره شد حاصل میشود و ملاک علم هاى حضورى اتحاد و اتصال وجودى واقعیتشىء ادراک کننده(نفس) و واقعیتشىء ادراک شده(صورت اشیاء و
پدیده ها و واقعیت ها) است که حاصل میشود!
علم حضوری همان معانی نوری است که نه صورت دارد و نه مادّه و نه مدّت، معانی نوری که حاصل اتحاد صورتهای منعکس شده در نفس برای شخص حاصل میشود! منتهی ابتدائاً این نحو از علم حضوری پائین ترین مرتبه است ولیکن قوّه ی خیال باید معانی صورتها و پدیده ها و واقعیت ها را صورتگری نموده، اینجا حقایق و معانی در قالب صورت درآمده که از طریق حسّ مشترک برای شخص ملموس میشود(علم حصولی) حالا قوّه ی خیال صورتها را به ذهن میدهد و هم به حافظه(ذخیره سازی علم های حصولی) و هم به قوّه عقل فعّال میدهد تا از طریق روح با معانی و حقایق نوری صورتها در عالم جبروت، ارتباط و اتصال برقرار نموده و موفق به کسب لایه های باطنیِ معانی صورتها شده، سپس توسط قوّه ی خیال(قوس نزول انفسی) مطابق با متن واقع، آن ذوات و معانی نوریه، صورت گری پس از آن ذهن و حافظه و حسِّ مشترک هر کدام بر اساس رسالت ذاتی که دارند پادرمیانی میکنند.
-----------------------------❀○❀--------------------------
🔸️#بخش_هفتم🔸️
-----------------------------❀○❀--------------------------
انسان شناسی در ساحت معرفت به نورانیّت
-----------------------------❀○❀--------------------------