eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.7هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸 🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌 🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏 مگر نه اینکه خداوند تبارک و تعالی در کتاب عاشقی قرآن فرمود: خدا را با اسماء الله الحسنی بخوانید و عبادت کنید! مگر نه اینکه امام علیه السلام در تاویل این آیه فرمود: والله قسم مائیم اسماء حسنی الهی! و به حق هم همین است چرا که مقام خلیفه الله یعنی قلب امام علیه السلام عرش اسماء الله است! قیامت اسماء الله هست! حالا تجلّی و ظهور و نمود اسماء الله از امیرالمومنین علیه السلام آغاز و به خاتم الاوصیاء که عصاره و خلاصه و ثمره شجره نبوت محمّدیه و ولایت علویه و حقیقت فاطمیه سلام الله علیه یعنی حضرت صاحب الامر، بقیه الله الاعظم علیه السلام ختم شد!...........بماند بقیه اش! حالا! دعای معروف سحر زیاد خوانده ای و باهاش عشق بازی کردی! سحرها بر بال این دعا تا عرش معنویت می روی و نوش جانتان، اما بدان در این دعای معروف سحر تو داری امام زمانت را صدا میزنی! این دعای سحر صورت کامل امام زمانت را شرح کرده! هر فراز از دعای سحر، شانی از شئونات ملکوتی امام زمانتُ داره به تو نشان میده! خدا را باید با اسماء الله عبادت میکنی! دعای سحر سیر در اطوار وجودی امام زمانت هست! دعای سحر که میخونی یعنی دست در دست امام زمانت گذاشته ای تا معراج خدا بالا میری! دعای سحر که میخونی یعنی خودتُ انداختی تو آغوش امام زمانت تا اون تو رو ببره بغل خدا! تو مهمان خدا!.......پس ضیافت الله و سفره ضیافت همین دعای سحر است! وقتی پای این دعا زانوی ادب میزنی با حضور قلب و وضو وطهارت و مودب به آدب هستی یعنی تو ضیافت الله سر سفره مائده آسمانی خدا نشسته ای! اصلا میدونی صاحب این ضیافت کی هست؟ تو این ضیافت سر سفره کی نشسته ای؟! صاحب این ضیافت ختم انسان کامل! خاتم الاوصیاء! امام زمان علیه السلام اند! من و تو سر سفره اسماء الله نشسته ایم و مرزوق سفره خلیفه الله مطلق هستیم! قیامت که حتی انبیاء سلف حشر و نشر پیدا میکنند در محضر خدا! تازه متوجه خواهند شد که تمام آن یاربّ یاربّی که میگفتند همان صورت حقیقی اهل بیت علیهماالسلام است که در قیامت خدا با آنها تجلّی کرده، چرا که هو(خدای متعال) ذات مطلق ازلی و ابدیست و احدی به ذات ایشان راه ندارد لذا در تمام عوالم وجود از زمین و هفت آسمان و کرسی و عرش و برزخ و جبروت و بهشت با اسماء الله ظاهر میشه و قیامت میکنه! ظرف این ظهور و نمود هم خلیفه الله مطلق یعنی اهل بیت علیهماالسلام است، ین نه تنها شرک و کفر نیست بلکه عین توحید احدی و صمدیِ لااله الاالله هست!...راستی در آیات قرآن زیاد خوانده ای خدای متعال کاری و فعلی در عالم آفرینش میخواد به خودش نسبت بده بعضی آیات با [] شروع میکنه و بعضی آیات هم با [] خود از این مجمل بخوان رازهای نهفته را...🔸️🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑📢 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸 🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌 🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏 سیری در دعای مشترک دعای مشترک معروف " یاعَلیُّ یا عَظیم " بعد از هرنماز در ماه رمضان الکریم زیاد خوانده ای با آن عشق بازی کردی، اما اهل ولایت سالهاست در کلمه اوّل آن() مانده اند و در بهت و حیرت و هیمانند.....میپرسید، چرا؟! وقتی معراج پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله بعنوان شخص اوّل عالم خلقت! رکن حقیقت محمّدیه آغاز شد، در این سیر و صیرورت تا مقام قاب قوسین و او ادنی سیر نمودن و سرانجام در اعلی مرتبه وجودی خویش، به مقام سدره المنتهی و عالم عرش اسماء الله واصل گردیده و سرانجام به مقصد معراج(هدف آفرینش) رسیدند! معراجی که غایتش، شهود حقیقت آیه الله الکبری(سوره نجم) است، لازمان و الامکانی که حضرت از آن، احاطه و سیطره و سلطنت دارند بر عرش اسماء الله و کرسی و هفت آسمان و هشت بهشت و کل ماسوی الله! در منظومه توحید قرآنی، معراج رسول الله صلی الله علیه و آله در واقع تجلّی نبوت محمّدیه است! در این معراج قرار است برّاق نور مطلق نبوی، جان محمّدصلی الله علیه و آله را به مطلوب و محبوبش برساند! به تعبیری نزدیکتر، نبوّت مطلقه محمّدیه میخواهد حضرت را به وصال و شهود حقیقت آیه الله الکبری برساند![یادمان نرود که احدی در ذات ازل و ابد هو راه ندارد! خداوند تبارک و تعالی برای اولین تا اخرین برگزیدگان الهی تا شخص اوّل عالم وجود در تمام عوالم از زمین تا هفت آسمان و کرسی و عرش و قیمت و بهشت، با اسماء الله اش تجلّی و ظهور و بروز و نمود دارد]...... حالا امیرالمومنین علیه السلام تصریح فرموده اند: انا آیه الله الکبری! پیامبر صلی الله علیه و اله در حدیث معراج اشاره فرمودند: در هر عالمی در هر مرتبه ای از ملکوت که وارد شدم علی را دیدم که بر کرسی سلطنت نشسته بود! در عالم قدس هرجایی که وارد شدم جز گفتگو و نام علی هیچ نبود و در عالم قدسیان تَمَثُّلِ علی بود و همه مقرّبین عالم ملکوت اعلی به طوافش مشغول بودند! انگار خدا کاری جز با علی نداشت!...وقتی هم حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله در معراج به مقام قاب قوسین و سدرالمنتهی رسیدند و سرانجام به مقام آیه الله الکبری واصل شدند، در محضر خدای متعال قرار گرفتند، به تصریح قرآن حکیم حضرت آنچه را که شاهد بودند حقیقت یافت و به تکلّم آمدند، اینکه ذات هو(خدای متعال) با صوت علی با من تکلّم کردم لذا عرضه داشتم: ای محبوبم حکمت اینکه با صدای علی تکلم کردی با من چه بود! خدای متعال فرمود: چون در قلب تو جز محبّت علی ندیدم!...آیا در آیه معروف مباهله دقت کردید! خدای متعال، علی علیه السلام را جان و نفسِ رسول الله صلی الله علیه و آله معرفی میکنند! ما از کنار این آیه بر حَسَب حجاب عادتِ تکرار،گذاشتیم و گذشتیم! اما این یک حقیقتی است مطابق با متن واقع، مگر نه اینکه حیات و تعالی و حول و قوّه و کمال و صیرورت ِ پیامبر ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله به جان و نفس است!... آری! مقصد و مقصود نبوت محمّدیه، باید به ولایت مطلقه الله ختم شود! چرا که باطن و جان نبوّت محمّدیه، عبارتست از ولایت مطلقه الله[همچنان که علی جان رسول الله است] وقتی با برّاق نبوت محمّدیه به معراج میروی در نهایت قابل میشوی که با قرب(ولایت) به ادراک توحید احدی و صمدی هو(لقاء الله)برسی! حالا مشیّت و علم ازلی اینچنین قلم را بر روی لوح تقدیر در علم ذات احدیت خویش، برده است تا مکتوم و مکتوب شود ولایت مطلقه الله در صورت و هیبت و صوت علی تجّلی و ظهور و نمود پیدا کرد! اگر بخواهی علی را که مقیّد به بدن جسمانی در عالم طبیعت است به فرمایش قرآن حکیم هیچ فرقی با مردمان عادی ندارند! از علی فقط میتوان شخصیت تاریخی و اجتماعی و سیاسی ناب تعریف کرد که همه این امور مربوط به بدن و عالم دنیاست! اگرچه کلمه اول دعا ، به بلند مرتبه ترجمه شده است! بلند مرتبه است چون مقصد و مقصود معراج پیامبراعظم صلی الله علیه و آله به آن(علی) ختم شد! بلند مرتبه بودن خدا در غایت معراج بر رسول الله صلی الله علیه و آله تجّلی ونمود و ظهور تامّ و کامل کرد! وقتی خدا با صوت علی تکلّم میکنه و وقتی علی، جان شخص اوّل عالم و هستی است! وقتی مقصد معراج حضرت محمّد صلی الله علیه و آله به علی(حقیقت نوری آیه الله الکبری) ختم شد دیگه بلند مرتبه تر از یاعلی هم مگه داریم! پس بدیهی است که خدا هم خواسته در دعای مشترک بعد از هر نماز نام‌ علی را بر زبان بیاری.... 🔸️🔸️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌍📢 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸 🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌 🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏 سیری از بهار طبیعت تا بهار حقیقت داشتیم! بهار با گذر از زمستان، رخ نشان میدهد! تغییر و تحوّل در متن زمستان نهفته! ظاهر زمستان اینست که حیات را از طبیعت، لباس سبزه و گل و شکوفه و برگ و درخت و زمین میگیرد! اما در پَسِ زمستان سرد و عریان درختان، زمین فرصت تنفس میابد و آماده میشود برای تغییر و تحول و دمیدن تازه روح نباتی! اگر عقل رحمانی در وجود آدمی فعّال باشد، اگر برّاق قلبت قابل باشد برای پرواز در ملکوت، با شهود قلبی و ادراک عقلی میتوانی دریابی که آن دست آسمانیِ الولی که تکیه بر کرسی خلیفه الله زده با تعلیم اسم المحیی و المصور و الطیف و الخالق و العلیم و الجمیل و القادر در ملکوت اعلی به اسرافیل و میکائیل و عزرائیل و جبرائیل، مامور به دمیدن حیات به زمین خاکی و تیره و جمادی کرده! یادمان باشه تمام قوای عالم از جناب جبرائیل و عزارئیل و میکاییل و عزارائیل همه شانی از شئونات امام علیه السلام(خلیفه الله) هستند! انوار چهارده معصوم علیهماالسلام از حقیقت محمّدیه مشتق و متکثر شده و عالم عرش و کرسی و هفت آسمان و ملکوت و جبروت و برزخ و زمین و ملائکه الله و جنّ و انس و حیوان و نبات و جماد همه از انوار مقدّس اهل بیت علیمهاالسلام مشتق و متکثر شدند! ماسوی الله رابطه تکوینی با نفس کل امام علیه السلام داره! دقّت کرده ای درست مثل نفس خودت، چه احاطه حضوری نسبت به بدن خودت داری، چه آگاهی نسبت به تمام اعضاء و جوارح و دست و پا و حواس پنجگانه ات داری! تمام اینها تحت تصرف و اراده تو هستند! به محض اراده میکنی چشمهایت بسته میشود! به محض اینکه اراده میکنی، دستت را تکان می دهی! دهانت را باز میکنی چون میان نفس تو و جسم ات یک پیوند وجودی برقرار است! حالا حقیقت وجودی امام علیه السلام که روح اعظم است! نفس کل است! تمام ماسوی الله به مثابه پیکیره کل امام علیه السلام است! رابطه میان روح با پیکر، رابطه وجودی است! نفس کل امام علیه السلام احاطه حضوری و کن فیکون دارد بر جسم کل(ماسوی الله)! امام علیه السلام به واسطه مقام خلیفه الله، اسم الولی در تمامی مراتب وجودیش، تجلّی تام و مطلق دارد، آثار این تجلّی، همان ولایت تصرّف امام علیه السلام است! قدرت تصرّف بر اسم و رسم و صورت و جسم و جان کلمات وجودی عالم! اما در عالم کثرت، قوای اجرائی از ملائکه مقرب(حضرات جبرائیل و میکائیل و اسرائیل و عزرائیل) همه مخلوقِ امام علیه السلام و شانی از شئونات ایشان هستند! این قوای اجرایی عالم هستند که در عالم خلقت کار میکنند! خلق میکنند! رزق میدهند! نه امام علیه السلام! چرا که قَدُّ و قامتِ امام علیه السلام در ورای عالم عرش اسماء الله مقیم است! قَدُّ و قامَتِ امام علیه السلام بر کرسی تکیه زده که حتی از سدرالمنتهی و عرش و جبروت هم پوشیده است! لازمان و لامکانی که فقط هو هست و هو هست و هو! هو که اشاره به سِرُّالاسرار توحیدی احدی و صمدی ذات داره! همان مقام مَسّ که پیامبرختمی مرتبت صلی الله علیه و آله درباره مولی علی علیه السلام فرمود: ناسزا به علی نگویید که او ممسوس فی ذات الله هست! جاهل مقدس ماب تصور کرد با شمشیر جهل فرق امیرالمومنین علیه السلام را شکافت! غافل از اینکه فرق امام علیه السلام در آغوش هوست! لا اله الاّهو! لااله الاّهو! لا اله الاّهو! اصلاً میدانی قیامت کی و چگونه اتفاق می افته؟ وقتی قدُّ و قامتِ امام علیه السلام قائِم میشود! زلزله آفاقی و انفسی، پرده از حقیقت را کنار میزند! پرده از حقیقت شجره طوبی! صورت بی مثال شجره طوبی! ----------------------------❀💠❀----------------------- 🔸️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌍📢 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸 🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌 🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏 روزه و روزه داری در ساحت معرفت به نورانیت يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ: ای ﻋﺰﻳﺰﺍ ﺍﺯ ﺳﺨﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺎ ﮔﺰﻧﺪ ﻭ ﺁﺳﻴﺐ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﻣﺎﻝ ﻧﺎﭼﻴﺰﻱ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﭘﺲ ﭘﻴﻤﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺻﺪﻗﻪ ﺑﺨﺶ، ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺻﺪﻗﻪ ﺩﻫﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻣﻰ هد[۱] یوسفِ فاطمه🌸 ما سالهاست که در برهوت کنعان وجودیمان، گرفتار سختی هوای نفس شده ایم و به فریب حُبِّ دنیا، گرگ درونمان را به جان یوسف انداختیم سرانجام هم او را دریدن به چاه ادراکات حسّی و خیالی و موهومی انداختیم! سالهای سال، سردر گریبان انانیّت، گرفتار قحطی معرفت شدیم و پرده غفلت و جهل بین ما و یوسفِ درون چاهِ نفس، فاصله انداخته و از آن بی خبریم! یوسف فاطمه🌸 خسته شدیم از قحطی معرفت! زمینگیر شدیم از اسارت هوای نفس! سردرگم شده ایم از خشکی و برهوت سرزمین کنعان وجودیمان! چقدر سخت و جانکاه ست که از یوسف درونمان بی خبریم! یوسف فاطمه🌸 خودتان فرمودید: این رَه، راه عشق است و باید یعقوب وار، قدم صدق در این راه پرخطر و پربلا گذاشت تا قابل شویم برای ادراک رایحه جُبِّه ی ولایت عشق! یوسف فاطمه🌸 میدانیم حضرت عشق در احسن القصص اشاره کرد رایحه ی جُبِّه ولایت عشق رساننده ی جان یعقوب بسوی خیمه عزیز مصر بود! مسیر گمشده ی یعقوب را رایحه جُبِّه ی ولایت عشق معلوم کرد! رایحه ای که به مشامِ جانِ یعقوب رسید! افسوس که اداراکات ما در درکات اسفل السافلین دریافت های حسّی و خیالی و موهومی، متوقف شده است! یوسف فاطمه🌸کسی که در درکات اسفل السافلینِ ادراکات حسّی و خیالی و موهومی خویش، سقوط کرده باشه چطور میتونه دریافت و شهود و ادراکی از رایحه جُبِّه ولایت عشق داشته باشه! فراموش کردیم که شاکله باطنی ما تبدیل به ادراکات ما خواهد شد! فراموش کردیم دریافت ها و ادراکات ما، بذر جان ما خواهد شد! فراموش کردیم هرچه در زمین جانمان بکاریم همان را درو میکنیم! فرموش کردیم که صورت حقیقی ما در قیامت، همان تجسّم ادراکات و دریافت های ماست! فراموش کردیم اداراکات حسّی، پیچیده شده در حجاب صورت و مادّه و مدت! یوسف فاطمه🌸فراموش کردیم ادراکات خیالی و موهومی ما پیچیده شده در حجاب صورت و مادّه! فراموش کردیم اداراکات معرفتی و علمی، نه ثقل صورت دارد و نه ثقل مادّه و نه حجاب مدّت، هرچه هست نور است و از سنخ لامقطوعه و لاممنوعه(غذای بی نهایت)... چون غافل شدیم از یوسف جانمان! رهایش کردیم و او را در چاه ادراکات نفسانی(حسّی و خیالی و موهومی) انداختیم! غافل شدیم آنی که افق وجودیش به بلندای ابدیت است و تا خدا امتداد دارد همان یوسف جانمان است! یوسف فاطمه🌸ما چه رَهِ افسانه زدیم از اینکه عمری ادراکاتِ مقیّد به ثقل ماّده و مدّت و صورت که همه غذای گرگ برهوت کنعان وجودیمان( نفس اماره) است را به یوسف جانمان دادیم! غافل بودیم از اینکه ادراکات حسّی و خیالی و موهومی، یوسف جانمان را در حصار و حجاب خود زندان میکند(محدود میکند).... یوسف فاطمه🌸این را فهمیدیم که روزه و روزه داری برای نه گفتن به دهان حیوانی است! فهمیدیم که دهان حیوانی همان گوش و چشم و خیال و وهم است که مدام ادراکات حسّی و خیالی و موهومی دریافت میکند! فهمیدیم روزه و روزه داری بستن دهان حیوانی(نه به دریافت ها و ادراکات حسّی و خیالی و موهومی) و باز کردن دهان انسانی و دریافت ادراکات انسانی(معرفتی و علمی) غافل شدیم از اینکه معرفت و علم همه از سنخ بی نهایت است، به همین دلیل از آن به نور تعبیر شده است، نور نه صورت دارد و نه مادّه و نه مدّت! ----------------------------❀💠❀------------------------ 🔸️🔸️
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸 🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌 🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏 فشار قبر و آزادی مطلق در ساحت معرفت به نورانیّت وقتی حُبِّ دنیا در قلب انسان غالب و مبداء میلش را بسوی ساحتِ حیوانی تغییر یافت، نتیجتاً بدنبال کسب کمالاتی است که متمایل به آنست یعنی کمالات حسّی و خیالی و موهومی! وقتی مبداء میل حیوانی در انسان غالب شد ادراکات حاصل از کمالات حسّی و خیالی و موهومی، جزئی از ذات و هویّت و شخصیت او میشود! ادراکاتی که منقطع از ملکوت و غیب و توحید و نور و رحمانیّت است! ادراکاتی که پیچیده است به ظلماتِ ثقلِ مادّه و مدّت و صورت[خصوصیات سه گانه کمالات حسی و خیالی و وهمی] حالا تصور کنید ذات انسان از سنخ بی نهایت و بی نهایت طلب است! یعنی مطلوب او ادراکاتی از سنخ لامقطوعه و لاممنوعه(کمالات بی نهایت) است! اما با ادراکات حاصل از کسب کمالات حسّی و خیالی و موهومی، باعث فشار بر ذات بی نهایت او میشود! این همان ماهیّت فشارِ قبر است! حقیقت قبر همان ادراکات حسّی و خیالی و موهومی آدمیست که روح لطیف و نورانی و رقیقه مطلق را در ظلمات ثقل خود حبس کرده و به آن حدّ و قید زده است! در کتاب عاشقی قرآن مگر نخوانده ای که قلب انسان مثل سنگ و از سنگ هم سخت تر میشود! تا حالا در این آیات تامل کرده ای؟ که قرآن تعبیر و تشبیه و توصیف به کار نمیبرد بلکه مطابق با متن واقع سخن میگوید! وقتی مبداء میل تو در ساحت حیوانی متوقف و کمالات حسّی و خیالی و موهومی که به ادراکِ جان و قلب او درمی آید و تبدیل به ذاتش میشود! خوب! به میزانی که کمالات حّس و خیالی و موهومی به ادراک او در آمده و تبدیل به ذاتش شده به همان میزان از شدت لطافت و رقّت و نورانیّت و روحانیّت ذاتش کم میشود! ادراکات حسّی و خیالی و موهومی که آزادی مطلق در آسمان ملکوت را از او سلب کرده است! ادراکات حسّی و خیالی و موهومی که جان او را از برّاق عقل رحمانی محروم کرده است! جهنّم انفسی یعنی اینکه ادراکات حسّی و خیالی و موهومی بر او غالب شود و جان بی نهایت و بی نهایت طلب، تبدیل به همین ادراکات شود! اینکه در قرآن گفته میشود اهل جهنم دائماً در فشار و تنگی در عذاب هستند! ریشه در همین حقیقت دارد چون ماهیت جهنم همین ادراکات حسّی و خیالی و موهومی است که بر سایر ادراکات رحمانی غالب شده و تبدیل به ذات آدمی میشود! فشار و تنگی حاصل از ادراکات حسّی و خیالی و موهومی که بر ذات بی نهایت شخص تحمیل شده است حقیقت جهنّم است! به تدریج ظلمات حاصل از ادراکات حسّی و خیالی و موهومی بر جانش، سایه جهل بر او می اندازد! دیگر خبر از سلطنت عقل رحماتی بر مملکت وجودی او نیست! دیگر ادراکات او هیچ دریافت و درک و تشخیصی از مسائل عقلی و دینی و ملکوتی ندارد! چون ذات او تبدیل به ادراکات حسّی و خیالی و موهومی شده است! چرا که وقتی ادراکات حسّی و خیالی تبدیل به ذاتش میشود دیگر هیچ نسبت و ربط و اتصالی میان او و ملکوت و آسمان و افلاک نیست! حالا میتوان فهمید چرا در روایات و احادیث، مومن را بشدت از پرخوری و پرخوابی و شهوت غذا، پرهیز و برهذر داشته اند و آن را مزموم دانسته اند! حالا میتوان فهمید چرا ائمه اطهار علیهماالسلام و اولیاء الله و عرفا یک روز با حالت سیری سپر نکردند! اینکه چرا همیشه قبل از احساس سیری از سرسفره جدا میشدند!.... شاید کمی از حقیقت روزه و روزه داری برایمان روشن شده باشه! بیچاره اونهایی که هنگام افطار انگار قصد دارند از سفره و خدا انتقام بگیرن و صبحانه و ناهار نخورده را با افطار جبران کنند، هیجانات گرسنگی و شهوت مفرط به خوردنی ها چنان بر او غالب میشود که حتی حال عبادت قبل از ماه رمضان الکریم هم براشون باقی نمیمونه!.... به فرمایش مولی علی علیه السلام چه روزه دارانی که از روزه جز رنج گرسنگی و تشنگی نصیب دیگری نخواهند داشت! دریاب وقتی در حدیث و روایات فرموده اند: روزه و ماه رمضان باعث خاموشی آتش جهنم ما میشه! باعث نجات از عذاب قبر میشه! تا درک حقیقی از جهنّم و فشار قبر برای ما حاصل نشه چطوری میتونیم درک درستی از این احادیث و روایت داشته باشیم! 🔸️🔸️
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸 🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌 🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏 شاکله باطنی انسان در ساحت معرفت به نورانیّت بدن انسان، توسط نفس حیوانی تدبیر میشه و این نفس برای تدبیر داری قوای چهارگانه شهوت و غضب و وهم و خیال است، با قوّه شهوت شکم، حفظ بقاء و با شهوت جنسی حفظ نسل، با قوّه غضب، دفاع و محافظت از خود در برابر خطرات پیرامونی و با قوّه وهم، انس و محبت به هم نوع و قدرت و در نهایت با قوّه خیال، تصویربرداری از محیط و اتفاقات پیرامونی و پردازش و شناسایی آنها، تمام این قوا برای یک حیوان جهت حفظ حیات و نسل و رشد و کسب کمالات حیوانی کافیست! که این امر برای بدن انسان و حیوانات عالم طبیعت مشترک است[دقت شود] حالا وقتی حُبِّ دنیا در قلب انسان غالب و مبداء میلش را بسوی ساحت حیوانی تغییر میدهد، نتیجتاً بدنبال کسب کمالاتی است که متمایل به آنست یعنی کمالات حسّی و خیالی و موهومی! قهراً قوایی که برای کسب کمالات حیوانی برای آدمی مورد نیاز است یعنی همان قوای چهارگانه(شهوت و غضب و وهم و خیال) در وجود او فعّال و غالب میشود! تا مطلوب و زوج خود را کسب کنند! ذاتیِ این قوای چهارگانه بریده و منقطع از ملکوت، غیب، عالم نور و رحمانی است! چرا که این قوا برای کسب کمالات حیوانی خلق و در اختیار نفسِ حیوانی قرارداده شده است! قوایی که بر حیوانات عالم طبیعت از خر و خرس و خوک و سگ و گاو و روباه و لاشخور و عقرب سلطنت دارد! اما انسان دارای نفس رحمانی در مقیاس بی نهایت است که باید شاکله باطنی را خود با آن انشاء و صورت گری کند! اگر عقل و قلب رحمانی بر جسم و جان و قوای حیوانی اش غالب باشد با علم و عمل ایمانی، شاکله باطنی او بصورت انسان کامل انشاء میشود! اشاره شد وقتی حُبِّ دنیا در قلب انسان غالب و مبداء میلش را بسوی ساحتِ حیوانی تغییر داد نتیجتاً برای کسب کمالات حیوانی، قوای چهارگانه حیوانی از شهوت و غضب و وهم و خیال بر او غالب میشود! حالا اگر قوّه ی غضب بر انسان، غالب باشد صورت شاکله باطنی او بصورت طایفه وهوش از سگ و گرگ و عقرب و تازی و ببر و پلنگ انشاء میشود! اگر قوّه ی شهوت شکمی بر او غالب شود، شاکله باطنی او بصورت طایفه گاو و گوسفند و الاغ انشاء خواهد شد و اگر شهوت جنسی بر او غالب باشد شاکله باطنی او بصورت خوک و خرس و کفتار انشاء میشود و اگر قوّه ی خیال بر او غالب باشد شاکله باطنی او بصورت روباه و امثالهم بانشاء میشود و اگر قوّه ی وهم بر او غالب باشد شاکله باطنی او بصورت طایفه ی شیاطین انشاء میشود و برخی دیگر از آدمیان که بیشتر از یکی از این قوا بر او غالب باشد شاکله باطنی او بصورت ترکیبی از حیوانات مورد اشاره انشاء میشود! آیه ی إذا الوحوش حُشِرَت خوانده ای! بیان علامه حسن زاده می فرمایند یکی از معانی و مصادیق بطون این آیه هم این هست که منظور محشور شدن انسان هایی که غضب و عصبیت بر جان و نفس او غالب بوده و جزئی از ذات او شده است حالا بنا به شدت و ضعف ظهور و نمود غضب، صورتی که در شاکله باطنی او انشاء شده بصورت حیوانات وهوش است! ابو بصیر می گوید در مکه در محضر امام باقر علیه السلام بودم، بعد از اینکه طوافشان تمام شد، خدمتشان رسیده و عرض کردم: یابن‌ رسول‌الله ببینید چقدر حاجی در حال طواف است و چقدر ناله و استغاثه به هوا بلند. ولی حضرت در جواب من فرمودند:مَا أَکْثَرَ الضَّجِیجَ‏ وَ أَقَلَّ الْحَجِیجَ یعنی چه بسیارند فریادکنندگان و چه انگشت شمارند حج‌گزاران بعد حضرت دست به چشمان من کشید تا من هم واقعیت را ببینم با کمال تعجب جمعی از حیوانات و درندگان را دیدم که در حال طواف و گردش به دور خانه خدا هستند و فقط تعداد کمی مومن در بین آنها در حال طوافند[۱] جناب معاذ بن جبل نزديك رسول خدا صلی الله علیه و آله در منزل ابو ايّوب انصارى نشسته بود پس معاذ گفت يا رسول اللَّه آيا قول خداى تعالى كه ميفرمايد:يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً/را ديده‏اى؟ پس پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اى معاذ از امر بزرگى سؤال كردى آن گاه چشمان مباركش را فرو بست سپس فرمود:ده طائفه از امّت من به طور پراكنده محشور می شوند، خداوند آنها را از ميان مسلمين، مشخّص فرموده و صورت بعضى از آنها به شكل ميمون و بوزينه و برخى را به صورت خوك و بعضى هيكلشان منكوس و وارونه است و .... امّا آنهايى كه به صورت ميمون هستند آنها سخن‏ چينان از مردمند و امّا آنهايى كه بر صورت خوكند پس آنها حرام خوارنند كه از راه حرام كسب می كنند... پی نوشت: [۱] - مناقب آل أبیطالب (ع) لا بن شهر آشوب،ج‏۴،ص۱۸۴ [۲] - مجمع البيان في تفسیر 🔸️
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌸بسم الله النّور علی نور🌸 🕌دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ🕌 🙏🌸یا اله العاصین🌸🙏 شاکله باطنی انسان در ساحت معرفت به نورانیّت اشاره شد وقتی مبداء میل آدمی به ساحت و کمالات حیوانی(حسّی و خیالی و موهومی) متمایل و در آن متوقف شد نتیجتاً قوای چهارگانه نفسِ حیوانی بر او غالب خواهند شد برای کسب کمالات مطلوب! اگر قوّه غضبیه برای غالب شود بنا به شدت ظهور و بروز غضب، شاکله باطنی او بصورت یکی از طایفه حیوانات وهوش عالم طبیعت انشاء خواهد شد و چنانچه قوّه وهم بر او حاکم شود شاکله باطنی او بصورت یکی از طایفه شیاطین انشاء میشود و اگر قوّه شهوت شکمی بر او سلطنت یابد شاکله باطنی او بصورت یکی از طایفه حیوانات نوشخارکننده عالم طبیعت انشاء میشود و اگر شهوت جنسی بر او مسلط شود شاکله باطنی او بصورت یکی از طایفه حیوانات شهوتران انشاء میشود، در آخر اگر قوّه خیال بر او غالب شود شاکله باطنی او بصورت یکی از حیوانات مکّار عالم طبیعت انشاء میشود و اگر بیش از یکی از این قوا غالب شود شاکله باطنی او بصورت ترکیبی از حیوانات محشور میشود[مولی علیه علیه السلام تصریح دارند برخی بصورت ترکیبی از ده حیوان، از ایشان سوال میکنند چگونه: میفرمایید ملخ را بنگرید] اما آنی که صورت های مختلف از طایفه حیوانات بر روی آن، انشاء میشود عبارتست از شاکله باطنی یعنی همان نفس رحمانی آدمی که مجرّد از خصوصیات مادّه است یعنی عاری از صورت و مادّه و مدّت است! همان روحی است که در آدمی دمیده شده! لذا شاکله باطنی آدمی، بی نهایت است! پیچیدگی و وحشت و خوف اینجاست، صورت حیواناتی که در شاکله باطنی آدمی، انشاء میشود در قیامت بصورت حیوانی در مقیاس بی نهایت، جسمیّت پیدا میکند! در روایات وارد شده در قیامت خلق الله مشاهده میکنند! عقرب سیاه عظیم الجُثّه ای که دُمَش در شرق عالم و سر و دهان و نیش اش در غرب عالم است،چنان هیبتِ ترسناک دارد که احدی تحمل دیدنش را ندارند! وقتی سوال میکنند از پیامبرصلی الله علیه و آله که این کیست و چیست؟ حضرت میفرمایند: این کسی است که در دنیا زبان گزنده ای داشت! با زبانش تهمت میزد! توهین میکرد! ناسزا میگفت! کنایه و متلک می انداخت! سرزنش میکرد! اطرافیانش از زبانش در راحتی و امان نبودند! وقتی خارج از شرع و عقل، غضب و عصبیّت در انسان طغیان میکند و سبب آذار و اذیت اطرفیان میشود، این غضب در ذات آدمی تحقق میابد یعنی اینکه آنی که طغیانِ غضب را ادراک میکند، ذات آدمیست! یعنی غضب تبدیل به وجودی از تو میشود! همان وجودی که قرار است تا ابد با تو باشد، اصلا در قیامت، آنی که با او حشر و نشر داری تجسّم ادراکات توست! در واقع حقیقت انسان روح است و این روح مجرّد و بی نهایت، یعنی انسان محدود به هیچ حدودی نیست! مقیّد به هیچ قیّد ظلمانی نیست! حقیقت روح، وجودی ممتد از عالم الست(ذر) تا عالم بی نهایتِ ابدیت است منتهی این وجود بی نهایتِ مُمتد در هر عالمی که میخواهد مُتِنَعِّم به مواهب و نعمت های آن شود نیاز به بدن یا جسمی از سنخ همان عالم را دارد! مثلا آنی که میخواهد نعمت های مادی عالم طبیعت را ادراک کند عبارتست از روح اما نیاز به بدنی از جنس عالم طبیعت دارد، وقتی هم به عالم برزخ منتقل میشویم نیاز به بدنی از سنخ عالم برزخ دارد و همینطور وقتی از عالم برزخ به عالم حیات ابدی منتقل میشود نیاز به بدنی از سنخ عالم قیامت دارد! نکته متقن اینکه بدن جسمانی ما در رحم مادر به امر تکوینی خدا(حضور ملائکه مصور) ساخته میشود(نطفه- جنین - نوزاد) اما بدن برزخی و قیامتی را باید خودمان بسازیم! یک اصل اصیل در عُرف عرفان اینست، ادراکات ما سازنده ی هویّت بدن برزخی و قیامتی ماست، حالا ببینید جنس ادراکاتی که کسب کردید چه بوده! اگر برآیند ادراکاتی که جانتان کسب کرده از سنخ معرفت، علم النفس، توحید، ولایت، انسان شناسی و علم حقیقت باشد خوشا براحوالتان که صورت شاکله باطنی تو به انسان کامل نزدیک است و حشر و نشرت به حقیقت روحانی قریب تر است، اما اگر برآیند ادراکات تو از جنس خیال، وهم، محسوسات و علوم طبیعی است بدان که صورت شاکله باطنی تو به یک یا چند از طایفه حیوانات و شیاطین نزدیکتر است و حشر و نشرت در عالم قیامت، جسمی است به صورت همان حیوانات، منتهی حیوانی در مقیاس بی نهایت! حالا راز آیه قرآنی که خدای متعال درباره کفار میفرماید:ﺁﻥ‌ﻫﺎ[کفار] ﻣﺜﻞ ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﻳﺎﻥ‌ﺍﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﭘﺴﺖ‌ﺗﺮ از حیوان[۱] چون حیوانات عالم طبیعت از خر و گاو و خوک و سگ همه در خصلتهای غریزی و ذاتی شان محدودند و راضی به کمالات محدود عالم طبیعت! اما کافر که شاکله باطنی اش بصورت حیوانی است در مقیاس بی نهایت! پی نوشت: [۱] - اعراف - ۱۷۳ 🔸️🔸️