eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.5هزار عکس
167.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏼... «ای اهل عالم! من بقیة‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم»  اگر توانستيد، با اين متن اشک نريزيد... #// امروز، عجب روزي بود! همه شديم. ما در خانه بوديم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز، من و برادر کوچکم سر کنترل تلويزيون جر‌ّ و ‌بحث ميکرديم! که آن صداي عجيب و در خانه پيچيد : آيه‌اي از قرآن. به خيال اينکه شايد صدا از بيرون آمده، پنجره را باز کردم و ديدم که صدا در خيابان نيز به وضوح مي‌آيد. صدايت آشنا و بود؛ پدرم بي درنگ از خواب پريد، مادرم با کفـگير، به زمين تکيه داده بود، من و برادرم کنترل را به کناري پرت کرديم و سراپا گوش شديم، اصلاً مجري تلويزيون و مهمانان آن هم از جاي خود بلند شده بودند و با دهاني باز و چشماني متعجب، آسمان را ور‌انداز مي کردند. و تو خود را معرفي کردي: « اي اهل عالم! من بقية‌الله و حجت و جانشين خداوند روي زمينم...» باورمان نمي‌شد.‌ آن‌جا بود که گل از گل‌مان شکفت و زير لب سلام داديم :✨✨✨✨ «السلام‌ عليک يا بقیةالله في ارضه»  بعد با طنين محمدي‌ات ما را خواستي: «...در حقّ ما از خدا بترسيد و ما را خوار نسازيد، ياري‌مان کنيد که خداوند شما را ياري کند. امروز از هر مسلماني ياري مي‌طلبم» ..وصف نشدني است. در پوست خود نمي‌گنجيديم.پدرم همان پايين تخت به افتاد. مادرم سرش روي زانو بود و هاي‌هاي گريه ميکرد و من و برادرم به خيابان دويديم! خودت ديدي که کوچه و خيابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هايي که خانه هايشان اسير سيلاب شده بيرون ميريختند، يکي دکمه پيراهنش را بين راه مي‌بست، ديگري گِرِه روسري اش را ميان کوچه محکم ميکرد، عده اي زير‌ بغل پيرزني ناراحت را که پايه عصايش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و ديدي آن کودکي که به عشق تو کفشهاي پدرش را با عجله پوشيده بود و هي مي‌افتاد! مردمي که روزي از سلام کردن به يکديگر اکراه داشتند، خندان به هم تبريک ميگفتند. قنادي رايگان شيريني پخش ميکرد و دم گل‌فروشي سر خيابان، مردم صف بسته بودند براي خريد گل ولو يک شاخه براي تهنيت به گل نرگس! ماشينها بوق‌زنان و بانوان [..] گلاب پاشان، پشت سر جمعيت عظيمي از جوانان به راه افتادند. جواناني که [...] با شور ميخواندند: «صلّ علي محمد *** حضرت مهدي آمد» خيلي از نگاه‌ها به ويترين يک تلويزيون‌ فروشي در آن سوي خيابان دوخته شده بود تا اولين تصوير جمال زيبايت، مخابره شود. کردم مبادا اَجنبي چشم زخمت بزند. وقتي چهره دلربايت به قاب تلويزيون آمد، شيشه مغازه غرق بوسه شد. يکي بلندبلند صلوات ميفرستاد، ديگري قسم مي‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان ديده وخيلي‌ها اشک‌هايشان را با آستين پاک مي‌کردند تا يک دل سير تماشايت کنند. در اين مدت که پيش از ظهور يکي پس از ديگري نمايان مي‌شد، دل شيعيانت مثل سير‌ و‌ سرکه ميجوشيد اما کسي فکر نميکرد به اين زودي‌ها ببـيندت. راست گفت جدّت رسول خدا ص که فرمود : « مَثَلِ ظهور مهدي، مَثَلِ برپايي قيامت است. مهدي نمي‌آيد مگر ناگهاني"/ قسم ميخورم اين اثرِ دعاي توست که تاکنون ما زير مانده ايم.. کاش زودتر برسي.. العجل یا حجة‌ابن الحسن 👆🏻 https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✡ غزوهٔ بنی‌نضیر (١) 1⃣ نام قبیله‌ی ساکن در یثرب [مدینه] تا نخستین سال‌های هجرت و نام یکی از غزوات پیامبر در سال چهارم هجری است. 2⃣ بنی‌نضیر و سایر ساکن یثرب [مدینه] ثروت فراوانی گرد آوردند. پس اوس و خزرج برای غلبه بر یهودیان از غسانیان کمک خواستند. غسانیان با سپاهی به حجاز آمدند و بسیاری از یهودیان را کشتند و از آن پس اوس و خزرج بر یهودیان مسلّط شدند، بعدها بنی‌نضیر، در نزاع‌های اوس و خزرج جانب اوس را می‌گرفتند. 3⃣ مقارن ظهور اسلام، و پیش از جنگ اُحد، قبیله بنی‌نضیر ظاهراً با ارتباط داشتند. 4⃣ پس از پیامبر به مدینه، بنی‌نضیر در شمار دیگر یهودیان، با مسلمانان پیمان بستند و کردند که در صورت حملهٔ دشمنان به مدینه در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از تأمین مالی و جانی کفار قریش و برقراری روابط تجاری با آنان خودداری کنند. 5⃣ اما از آن‌جا که بنی‌نضیر خود را زیر پا گذاشتند، در ربیع‌الاول سال چهارم هجری به‌وقوع پیوست. https://eitaa.com/mesagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 لمس و تجربه‌ی واژه‌های و غربت... 🔸 قسمتی از دست نوشته مجاهد فرهنگی، شهید «سید محمد علی رحیمی» 🔺با نوای: حاج میثم مطیعی، شب هفتم محرم ۱۳۹۶ 👈 متن دست نوشته: 📎 meysammotiee.ir/post/1495
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻 یعنی خروج از و ورود به ولایت الله 🔹️اگر یک جایی وجود ما و هستی ما و همه‌ی نیروها و نشاط‌های ما تحت فرمان نبود، بلکه تحت فرمان و شیطانی بود، ما این است که ما خودمان را از قیدوبند ولایت رها کنیم و نجات بدهیم و آزاد کنیم و برویم تحت سایه‌ی پرمیمنت ولایت . 🔹️خارج‌شدن از آن ظالم و وارد شدن به آن ولایت عادل، اسمش است. «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» 📖 صفحه ۴۹۲ 🔵صدای انقلاب را از اینجا بشنوید ‍‌ ‎‌‌‌‎