#چرا_طرحِ_برکناری_دولت_روحانی حرکتی انقلابی و از سر بصیرت نیست؟
✍مهران کریمی
حضرت آقا:
«اینهایی که خطاب میکنند به دولت که بایستی دولت برکنار بشود و از این قبیل حرفها، اینها دارند در نقشهی دشمن کار میکنند. نخیر، دولت باید با قوّت سرِ کار بماند، کارها را باید این دولت انجام بدهد.» ۲۲ مرداد ۱۳۹۷
❇️ الزاما رادیکالترین و تندترین حرف و اقدام، «انقلابیترین» حرف و اقدام نیست. این گزارهای است که برخیها در جریان انقلابی باید نسبت به آن درکی درست پیدا کنند.
❇️ پیگیری «برکناری دولت روحانی» در حالی که فقط چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری و گردش قدرتِ طبیعی در مجرای مردمسالاری دینی مانده است، چه بدانند و چه ندانند یک موضع و رویکرد خطا و پُرهزینه و صد البته ناکارآمد و ناکام است. قبلا که فضاسازی برکناریِ دولت توسط برخی پُررنگ شده بود رهبر انقلاب در مرداد ۹۷ قاطعانه، بهصراحت و آشکارا چنین «طرح و برنامهای» را رد کردند. طرح چنین مطالبهای از سوی جریانات و افراد دیگری هم در این سالها مسبوق به سابقه بوده است. از جمله میتوان به پیشنهاد برخی خبرگان و نخبگان برای نوعی برکناری دولت از امور اشاره کرد که آن طرح نیز با مخالفت جدی رهبری مواجه شد. امروز هم وضعیت و معادلات و متغیرهای داخلی و بینالمللی نسبت به آن روز تفاوت ماهوی و بُنیادین نکرده است.
🔴 موارد انحرافی به کنار، واقعیت صحنه این است که تحلیل و رفتار برخی از دلسوختهترین نیروهای انقلابی در این مساله با جهتگیری و طرح «کلان» رهبری تفاوتهایی اساسی دارد. اما چرا؟
✅ در طرح رهبری دولت غربگرا، اشرافی، سازشطلب و ناکارآمدِ روحانی باید تبدیل به یک «تجربهی تاریخی عمیق و ماندگار» شود. «تجربهی برجام» بخشی از این مساله و نه همهی آن بود. با برخوردهای سیاسی در سطح پارلمان و استیضاح و... چنین طرح کلانی به اهداف مدنظر خودش نمیرسد چرا که «استعجال»، مساله را از مسیر تجربه و بلوغ فکری و اجتماعی وارد دالان التهابآفرینی و دوقطبیسازی سیاسی میکند.
✅ از سوی دیگر عقل سیاسی، هزینه - فایده کردن را اقتضاء میکند و بصیرت سیاسی اصلی - فرعی کردن را. براساس یک «نظام محاسباتی درست» تحمیل هزینههای هنگفت به مدیریت و نظم سیاسی کشور فقط برای چند ماه زودتر رفتن یک دولت از اساس کمعقلیِ سیاسی است.
✅ مسالهی استراتژیک دیگر ضرورت حفظ حداکثری «وحدت و انسجام ملی» است. چنین رویدادی بلاشک با فضاسازی های فراگیر دشمن و جریان غربگرای داخلی تبدیل به کشمکش و دوقطبی داخلی شده و نقطهی ضعفی کلیدی را به مثابهی چشم اسفندیاری کشور و نظام در اختیار دشمنان وحشی قرار میدهد.
✅ آنان که با شبیهسازیهای خامِ تاریخیِ روحانی - بنیصدر به دنبال بازسازی نوستالژیهای سیاسی خود هستند درک دقیقی از هزینهها و عواقب و پیامدهای اجتماعی موضوع ندارند. آیا یک درصد احتمال التهاب و آشوب و ناامنی خیابانی آن هم در وضعیت دلار ۳۰ هزارتومانی را میدهند؟ آیا به این فکر کردهاند که جنگ روانی و تبلیغاتی دشمن مبنی بر القای گزارهی «فروپاشی» در ایران و «سقوط دولت رسمی جمهوری اسلامی» در پی فشارهای اقتصادی و تحریم و...، کار ملت و مملکت را به کجا خواهد رساند؟
حتما چنین آثار و پیامدهایی را محاسبه که هیچ، حتی خیال هم نکردهاند.
✅ به فرض که زیر بار همهی این هزینهها رفتن هم سزاوار باشد. مگر در شرایط فعلی با یک برکناری سیاسی و افزایش التهاب در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور در سطح کلان، گرهی از مشکلات گشوده میشود و وضع زندگی مردم بهبود مییابد؟ واقعا تصور میکنند واکنش بازار و فعالین اقتصادی در لایههای مختلف به چنین فعل و انفعالی، ارزان شدن همه چیز و بهبود آنی معیشت و زندگی مردم است؟ آیا حتی بهشکل حداقلی به این موضوع فکر کردهاند که در وضعیت فعلی نظام تحریمها با سقوط دولت رسمی نه تنها از هم نمیپاشد که چه بسا پُرفشارتر و گستردهتر هم میشود؟ مگر هدف بهتر شدن وضعیت کشور و مردم نیست؟ پس چرا به این متغیرها هیچ توجهی نمیکنند؟!
✅ و نهایتا: مگر میتوان بدون دولت ادامه داد؟ نسخهی جایگزین در چنین شرایطی چیست؟ انتخابات زودهنگام؟ اگر فردی از جریان فکری روحانی و جبههی غربگرایان واداده دوباره رأی بیاورد تکلیف چیست؟ آیا این دوستان یک هزارم این توان و انرژی را برای گفتمانسازی و زمینهسازی بر سر کار آمدن یک «دولت جوان حزباللهی» مصرف کردهاند؟ آیا انقلابیها توانستهاند به یک مفاهمهی عمومی با تودههای مردم اعم از طبقات محروم و متوسط و... در این زمینه دست پیدا کنند؟ هرگز!
🔴 سیاستِ انقلابی عرصهی انتقامگیری نیست. مومن انقلابی در کُنش سیاسی خود باید نگاه کلان و طرحِ بلندمدت داشته باشد و برای تک تک فعل و انفعالاتش طراحیِ دقیق کند.
https://eitaa.com/mesagh