eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
199هزار عکس
183.9هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
شهادت‌طلبی آیت‌الله کاشانی در راه دفاع از منافع دینی و ملی به روایت روزنامه‌نگار مشهور مصری 🔴سالروز قیام 30 تیر به رهبری آیت‌الله کاشانی 🔻حسنین هیکل، روزنامه نگار معروف مصری که در آن زمان در ایران اقامت داشت آن روز تاریخی را چنین توصیف می کند: 🔹صدای آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در تمام گوشه و کنار دنیا چنین می پیچید: سگ های انگلیس! از کشور ما شوید و نفت ما را کنید. 🔸رزم آرا با هفت تیر از میدان اخراج شده بود و در نتیجه موقعیت کاملا تحت سیطره و نفوذ آیت الله در آمده بود... 🔹 اولین قسمت از سری عجایب، قصه صدهزار نفری بود که آیت الله به هنگام مناقشه در مجلس به آن امر کرد. 🔸 سیل جمعیت از طریق خیابان هایی که به میدان بهارستان منتهی می شد، در حال فریاد و شعار دادن پیش می رفتند. 🔹در میان صفوف متظاهرين شایع شده بود که پلیس در صورت نزدیک شدن جمعیت به مقر پارلمان دستور دارد به سوی آنها تیراندازی کند! و این خبر به منزل آیت الله نیز رسیده بود. 🔸 در این هنگام شنیده شد که ایشان به پسرش می گفت: کفن مرا بیاور، کفن برای ایشان آورده شد. سپس آیت الله بعد از غسل و دو رکعت نماز، کفن را پوشیده و برای ملاقات با مرگ، در جمعیت به راه افتاد... 🔹جمعیت با جوش و خروش مانند امواج دریا و مانند قضا و راهی به سوی پارلمان پیش می رفتند، ولی هنگامی که مردم به مقر پارلمان رسیدند ناگاه افراد پلیس که بالای ساختمان مجلس بودند، مواضع خود را ترک کردند؛ زیرا طبق یک دستور از گفته می شود که در مقابل آیت الله نکنید. 📔آیت الله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت،ص١۶٣ به نقل از ایران کوه آتشفشان محمد حسنین هیکل، ص٧٢- ٧٠ 🔊بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
شهادت‌طلبی آیت‌الله کاشانی در راه دفاع از منافع دینی و ملی به روایت روزنامه‌نگار مشهور مصری در آستانه سالروز ارتحال آیت‌الله کاشانی 🔻حسنین هیکل، روزنامه‌نگار معروف مصری که در آن زمان در ایران اقامت داشت آن روز تاریخی را چنین توصیف می کند: 🔹صدای آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی در تمام گوشه و کنار دنیا چنین می‌پیچید: سگ‌های انگلیس! از کشور ما شوید و نفت ما را کنید. 🔸رزم‌آرا با هفت تیر از میدان اخراج شده بود و در نتیجه موقعیت کاملا تحت سیطره و نفوذ آیت‌الله در آمده بود... 🔹 اولین قسمت از سری عجایب، قصه صدهزار نفری بود که آیت‌الله به هنگام مناقشه در مجلس به آن امر کرد. 🔸 سیل جمعیت از طریق خیابان‌هایی که به میدان بهارستان منتهی می‌شد، در حال فریاد و شعار دادن پیش می‌رفتند. 🔹در میان صفوف متظاهرين شایع شده بود که پلیس در صورت نزدیک شدن جمعیت به مقر پارلمان دستور دارد به سوی آن‌ها تیراندازی کند! و این خبر به منزل آیت‌الله نیز رسیده بود. 🔸 در این هنگام شنیده شد که ایشان به پسرش می‌گفت: کفن مرا بیاور، کفن برای ایشان آورده شد. سپس آیت‌الله بعد از غسل و دو رکعت نماز، کفن را پوشیده و برای ملاقات با مرگ، در جمعیت به راه افتاد... 🔹جمعیت با جوش و خروش مانند امواج دریا و مانند قضا و راهی به سوی پارلمان پیش می رفتند، ولی هنگامی که مردم به مقر پارلمان رسیدند ناگاه افراد پلیس که بالای ساختمان مجلس بودند، مواضع خود را ترک کردند؛ زیرا طبق یک دستور از گفته می‌شود که در مقابل آیت الله نکنید. (آیت الله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت،ص١۶٣ به نقل از ایران کوه آتشفشان محمد حسنین هیکل، ص٧٢- ٧٠) 🔊 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑📢 با_انتشار_مطالب_از_ما_حمایت_کنید 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌹شهادت‌طلبی آیت‌الله کاشانی در راه دفاع از منافع دینی و ملی به روایت روزنامه‌نگار مشهور مصری ⚫️سالروز ارتحال آیت‌الله کاشانی 🔻حسنین هیکل، روزنامه نگار معروف مصری که در آن زمان در ایران اقامت داشت آن روز تاریخی را چنین توصیف می کند: 🔹صدای آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در تمام گوشه و کنار دنیا چنین می پیچید: سگ های انگلیس! از کشور ما شوید و نفت ما را کنید. 🔸رزم آرا با هفت تیر از میدان اخراج شده بود و در نتیجه موقعیت کاملا تحت سیطره و نفوذ آیت الله در آمده بود... 🔹 اولین قسمت از سری عجایب، قصه صدهزار نفری بود که آیت الله به هنگام مناقشه در مجلس به آن امر کرد. 🔸 سیل جمعیت از طریق خیابان هایی که به میدان بهارستان منتهی می شد، در حال فریاد و شعار دادن پیش می رفتند. 🔹در میان صفوف متظاهرين شایع شده بود که پلیس در صورت نزدیک شدن جمعیت به مقر پارلمان دستور دارد به سوی آنها تیراندازی کند! و این خبر به منزل آیت الله نیز رسیده بود. 🔸 در این هنگام شنیده شد که ایشان به پسرش می گفت: کفن مرا بیاور، کفن برای ایشان آورده شد. سپس آیت الله بعد از غسل و دو رکعت نماز، کفن را پوشیده و برای ملاقات با مرگ، در جمعیت به راه افتاد... 🔹جمعیت با جوش و خروش مانند امواج دریا و مانند قضا و راهی به سوی پارلمان پیش می رفتند، ولی هنگامی که مردم به مقر پارلمان رسیدند ناگاه افراد پلیس که بالای ساختمان مجلس بودند، مواضع خود را ترک کردند؛ زیرا طبق یک دستور از گفته می شود که در مقابل آیت الله نکنید. 📔آیت الله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت،ص١۶٣ به نقل از ایران کوه آتشفشان محمد حسنین هیکل، ص٧٢- ٧٠