فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ورود مجدد نیروهای ارتش اسرائیل به سیلواد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥گسیل خودروهای نظامی رژیم صهیونیستی به رام الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 درگیری بین جوانان فلسطینی و نیروهای اشغالگر در شهر حُسن در غرب بیت لحم ادامه دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پلیس رژیم صهیونسیتی، صهیونیستی را که گفته بود میخواهد در مسجدالاقصی قربانی پصح رو انجام بده دستگیر کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 فیلمی از شهر هوسان در غرب بیت لحم، پس از تیراندازی سربازان اشغالگر به یک کودک..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکات وحشیانه ارتش اشغالگر قدس الان
🔻 جوانِ مؤمنِ انقلابی و ساختشکنیِ جریانی
[1]. گردنننهادن به خلوصگراییِ آیتالله مصباح، جریانِ اصولگرایی را گرفتار «انفعال» و «سردرگمی» و «چندپارگی» کرده است. هنگامی که «مدارِ فکری» و «قرابتِ گفتمانی» در میان نباشد، هرچه که پیش میرویم، «تشتّتها» و «زاویهها» فزونی مییابند و نهایت از متن خودِ ما، «دیگری» سربرمیآورد. ائتلافهای بیهویّت، «کامیابیِ موقتی» به دست میآورند و «ماندگار» نیستند.
[2]. خلوصگرایی به معنی «نفیِ دیگران» نیست، بلکه عبارت است از طرّاحیِ «هستۀ مرکزیِ اصیل» در درون حاکمیّت که مبتلا به گریز از مرکز نباشند. بحث بر «انتخاب اصیلترینها» است، که در برابر «گشادهدستی» و «حملبرصحت» و «سهمیهبندی» و «ائتلافهای عملگرایانه» قرار دارد.
[3]. در چهارچوب خلوصاندیشی نمیشد و نمیشود قدرت را به دست آورد، امّا نه دلیل نقصِ ذاتیِ این فکر، بلکه چون «جریان غالب/ اکثری/ مسلّط» در اصولگرایی، مشتمل بر نیروهای سیاسیِ «چندزیست» و «موقعیّتطلب» است که یا خودشان منزلتِ سیاسی دارند و یا از سایهنشینی نسبت به این چهرههای سیاسیِ سرشناس، بهتدریج از پلههای قدرت بالا میروند. در این حال که این جملات را مینویسم، مصداقهای متعدّدی در ذهنم نقش میبندند...
[4]. البتّه این امکان وجود دارد که در بلندمدّت و به واسطۀ هویّت غیرمردمی و اندکسالارِ جریان اصولگرا، نیروهای انقلابیِ اصیل، به آنچنان «بدنۀ اجتماعیِ خودجوش و خودبنیادی» دست یابند که «معادلات چهرههای سیاسیِ تثبیتشده امّا بیخاصیّت» را منهدم کنند. واقعیّتِ اجتماعی، همین اندازه «مستقل» و «مهارنشدنی» است.
[5]. یک مصداق برای بند پیشین بیاورم. تجربۀ بنده نشان داد که مواضع نسبت به آیتالله مصباح در درونِ نیروهای انقلابی یا شبهانقلابی، «خصوصیّت طبقاتی» دارد؛ چنانکه نیروهای قلّهنشین و برجستگان، منفینگر و بدبین هستند و ایشان را برنمیتابند، امّا هرچه به سمت طبقاتِ پایینی و بیقدرت حرکت میکنیم، به گونهای عجیب، «محبوبیّتِ قدیسانه و ایمانی» در دلهای اینان نسبت به آیتالله مصباح مشاهده میکنیم. بسط و استمرار همین اتّفاقِ مهندسینشده و برآمده از متن امر اجتماعی، میتواند «مناسباتِ سیاسیِ کلان و پهندامنه» را نیز دگرگون کند.
[6]. جریان اصولگرایی هیچگاه روی خوش به آیتالله مصباح نشان نداد و ایشان را «قوّۀ عاقله» به شمار نیاورد، بلکه همواره «زمینِ بازیِ پیشینی» تعریف کرد و خواست ایشان را به دام طرح خویش بیفکنند و بازیسازیِ پیشدستانه کند.
[7]. مشکل اصولگرایان با آیتالله مصباح، شخص «خودشان» بودند؛ بحث بر سر این بود که «سهمی از قدرت» برای خودشان میخواستند و حاضر نبودند که جز خود را «اصلح» بشمارند. وجودشان، در حکم اصول موضوعه و مقولۀ غیرقابل مناقشه بود. «منهای بزرگ» در جریان اصولگرایی، «استدلالستیز» و «اقتدارمآب» هستند و به هیچ قیمتی از خودشان درنمیگذرند. در اینجا، «گفتگو» بیمعنی میشود. آیتالله مصباح، این «پیشفرضِ مستبدانه» و «انگارۀ نامؤمنانه» را برنتافت.
[8]. چندی که بگذرد، اصولگرایان نیز همچون اصلاحطلبان، بهای گزاف و جبرانناپذیر این «منطقِ قدرتمدار» را خواهند داد و «گوشهنشین» خواهند شد. اصلاحطلبان گمان کردند که «ضمیمهشدن»شان به دولت تکنوکراتها، موجبات «بقای سیاسی» یا امکان «بازسازیِ سیاسی»شان را فراهم میکند، حالآنکه این چسبندگیِ هویّتستیزانه و منفعلانه، چترِ «نفرت اجتماعی» از دولت روحانی را بر سر آنها نیز گستراند و آنها را در «مصائبِ دولتِ تنبل»، سهیم و شریک ساخت. همآغوشیِ اصلاحطلبان با تکنوکراتها، شامِ لذّتبخشی داشت، امّا صبح از راه رسید و اصلاحطلبان، «باکرهگیِ سیاسیِ» خویش را باختند. «سقط جنین»، واقعیّت را دگرگون نخواهد کرد.
[9]. مردِ میدان، تنهاوتنها، «جوانِ مؤمنِ انقلابی» است که خویش را نمیبیند و این جریانهای سیاسیِ قشری و ندانمکار و کُرسیپرست، به پایان روزگار خویش نزدیک میشوند.
#دکتر_مهدی_جمشیدی
🔺برای تربیت و رشد باید انسان را شناخت
و انسان به تعبیر شهید بهشتی "شدنی است مستمر، پویشی است خودآگاه، #انتخابگر و #خودساز. (١)
🔺یعنی انسان همواره در حال شدن است و برای این شدن تلاشی خودآگاهانه انجام میدهد
اما این تلاش هنگامی ارزش مضاعف دارد که تمایز او و غیر خودش که انتخابگری و آزادی اوست در نظر گرفته شده باشد چرا که او موجودیست که"باید انتخابگر به دنیا بیاید، انتخابگر بزرگ شود، انتخابگر زندگی کند، انتخابگر به راه #فساد برود، انتخابگر به راه صلاح برود و تا لحظهی مرگ #هرگز_زمینه_انتخاب از دستش گرفته نشود"(٢)
🔺این مهمترین نکتهایست که در ساخت جامعه و ساختارها و روندها و تصویب قوانین و هرآنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد باید لحاظ شود.
بنابراین" نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام را، نظام #تربیتی اسلام را، نظام کیفر و مجازات و حقوق جزایی اسلام را، نظام مدنی و حقوق مدنی و اداری اسلام را، همه را باید پس از توجه به این اصل شناخت.
***هر جا انسان از انتخابگری بیفتد دیگر انسان نیست. دیگر ارج انسانیت او رعایت نشده است"(٣)
🔺یعنی توی سیاستگذار توی مربی توی نماینده مجلس توی امام جمعه توی مسئول توی لیدر و... باید حواست باشد که اگر جامعه درست رفتار کند ولی این درستی رفتار باانتخاب خودش نباشد ارزشی از نظر اسلام ندارد چرا که یا تقلیدیست، یا تعصبیست یا تحت فشار محیط و این مغایر روش تربیتی امام است.
__
١)آزادی،هرج و مرج، زورمداری
٢)بایدها و نبایدها صفحه ١٧١
٣)بایدها و نبایدها صفحه ١٧١
پ. ن. آیا ما مجموعههامان را بر این اساس که او باید انتخاب کند تا رشد کند طراحی میکنیم یا مریدپروری و تبعیت محض را بیشتر میپسندیم؟ کدام مردم را بیشتر میپسندیم مطالبهگران یا مطیعان گوش به فرمان بیتحلیل را؟ لازمه داشتن این آزادی آیا داشتن اطلاعات بصورت شفاف نیست؟
#حجت_الاسلام_افشار
⭕بانیان وضع موجود و دولت انقلابی!
ریاست محترم جمهوری در موضعی اصولی و درست تصریح کرده که:
▫️ دولت به همه احترام میگزارد اما بیتردید کسانی که بانیان وضع موجود هستند و مردم از عملکرد آنان رضایت ندارند، نباید در عرصههای مدیریتی مورد استفاده قرار بگیرند. داشتن روحیه انقلابی، جهادی و کارآمد بودن از محورهای مورد تأکید دولت است.
🔻این سخنان که پیش از این نیز مشابهاش بیان شده در شرایطی مطرح گردیده که به دلیل عدم تغییر محسوس در بدنه مدیریتی کشور و حضور عناصر فشل و غربزده در مناصب مهم، خرابکاریها و حسارتهای زیادی به بار آمده که از آن جمله میتوان به کارشکنی، سستی، تحولستیزی و از همه مهمتر کاهش بدنه حامیان دولت و فاصلهگذاری طیفی از نیروهای انقلابی با بدنه دولت، اشاره کرد.
دولت انقلابی اما در تغییر ریل مدیریتی و تحول جدی، هم نیازمند ارزیابی دقیق از واقعیتهای موجود (از آن جمله شناسایی دقیق عناصر بدسابقه و کارنابلد و غربزده) است و هم نیازمند #ارادهجدی برای تغییر این عناصر و از همه مهمتر نیازمند شناسایی و به خدمت گرفتن #شبکهنیروهایانقلابیکاردان!
دولت اما در هر سه سطح با کاستی جدی روبروست و مهمتر از همه، همین مورد آخری است که ناشی از روی آوردن به حلقههای بسته و احیانا #رویکرد_محفلی به جای #رویکرد_مردمی است که اگرچه شخص رئیسجمهور محترم از چنین انگاره و رویکردی گریزان باشد، مع الاسف طیفی از دولتمردان و حلقههای تصمیمساز نزدیک به ایشان به این آسیب دچارند!
این امر (که البته در تذکرات اولیه مقام معظم رهبری به دولت فعلی نیز نشانه های انذار نسبت به آن قابل مشاهده است) اگر علاج نشود، کارآیی و کارآمدی دولت انقلابی را به شدت کاهش میدهد و محرومیت دولت از سرمایههای انسانی کشور را به دنبال خواهد داشت.
چنانچه دولت محترم در اسرع وقت نسبت به جایگزینی حساب شده عناصر مردمی و انقلابی و کاردان با عناصر غربزده کارنابلد و ناکارآمد اقدام نکند، دیری نمیپاید که امپراطوری دروغ و عمال رسانهای بیگانه، دولت فعلی را به عنوان عامل وضع موجود جابزنند و فجایع هشت ساله گذشته را به دلیل عدم تغییر ریل مدیریتی و کارشکنیها و ناکارآمدی ناشی از آن، به نام دولت انقلابی القا کنند.
#مهدی_نریمی