🔴 #سرخط l تحریف عدالتخواهی با شعار انقلابیگری‼️ ( بخش دوم)
➡️ #ادامه
🔹حقیقتاً انحراف برخی عدالتخواهان نگران کننده است اما آنچه که این نگرانی را مضاعف میکند دو موضوع است: نخست حرکت این جماعت با تابلوی انقلابیگری! و موضوع دیگر انحراف ناخواسته برخی جوانان متدین و انقلابی است که به دلیل سطحی نگری ، ضعف در مبانی معرفتی، غلیان احساسات و نهایتاً جذابیت صدای فریاد در فضای مجازی نمازشان را به عدالتخواران اقتدا فرموده و ساعت تحلیل شان با افق آنان تنظیم می نمایند. جوانانی که سوار بر موج ایجاد شده ، فریب ظواهر و زیبایی سخن خورده و با تکمیل پازل دشمن، به نام انقلابیگری با رگ برافروخته سخن دشمن را تکرار میکنند!
🔹 جوانان عزیز متدین و انقلابی: از مولفه های بصیرت انتفاع از عبرت های تاریخ است. تاریخ تکرار میشود پس بایست عبرت گرفت از جمعی از جوانان متدین اول انقلاب که به دلیل نداشتن مبانی معرفتی تبدیل به پشیمان های انقلاب شدند و حتی مقابل انقلاب ایستادند و نبایست فراموش کنیم از دانشجویان جوانی که در سالهایی نه چندان دور با علم عدالت خواهی علیه ولایت نامه ی سرگشاده نوشتند!
🔹سخن آخر: توصیه های حکیمانه رهبرانقلاب در باب عدالتخواهی و تحول خواهی میتواند مهم ترین شاخص و اصلی ترین سرخط دفتر عدالتخواهان باشد تا مباد ناخواسته در دام صیادان عدالتخواهی انحرافی گرفتار آیند:
1⃣ مطالبه گری بایستی با شکل های #منطقی باشد...مطالبه گری فقط اعتراض نیست، اگرچه در آن اعتراض هم وجود دارد، انتقاد در کنار پیشنهاد؛ اینکه ما صرفا انتقاد کنیم، صرفا اعتراض کنیم، این کار را پیش نمیبرد. این #مطلقاً فایده جدی و ماندگاری ندارد،... ضمنا مطالبه گری را با پرخاش و بدگویی هم همراه نکنید
2⃣ انقلابیگری هم فقط در #بستر نظام قابل انجام است؛ اینجور نباشد که [کسی] نظام را نفی کند که ما انقلابی هستیم. انقلابیگری به معنای ویرانگری و #تخریب نظام نیست
3⃣ «خیلیها قضاوت میکنند در فضای مجازی؛ و ...در واقع در موضع یک قاضی قرار میگیرند و رأی میدهند و بر اساس این رأی عمل میکنند؛ گاهی دشنام میدهند، گاهی تهمت میزنند و کارهایی مانند اینها میکنند؛ همه مراقب باشند.... ؛ وجود فساد و مفسد، خیلی خطرناک است امّا تعدّی به بیگناه به معنای واقعی کلمه از این خطرناکتر است»
4⃣ تحولخواهی اولاً با «کارهای سطحی» میسر نیست و دیگر اینکه البته «تدریجی» است و نیازمند «صبوری»!
🖌 #علی_باغچقے ( کارشناس )
https://eitaa.com/mesagh
🔴 #لبنان | اهمیت اقتصادی بندر بیروت
🔻 # بندر بیروت روزانه با ۳۰۰ بندرگاه جهانی در تعامل بود و سالانه پذیرای حدود سه هزار کشتی بوده که عمده صادرات و واردات لبنان از آن صورت میگرفت.
🔹بیشتر کالاها و مواد وارداتی از جمله غذا، مواد اولیه، دارو و ابزارهای برقی از طریق این بندر وارد لبنان میشد.
🔹این بندر، بخش اصلی توانمندی لبنان در ذخیرهسازی است؛ زیرا انبارهای بزرگی در آن وجود دارد که کالاهای مختلفی در آن ذخیره میشود.
https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛍کمک مومنانه غیر ایدئولوژیک
🔸آیا در فرهنگ قرآنی وسیره معصومان رفع نیاز محتاجان، را می شود وجه الهدایه آنها به مذهب حق قرار داد؟!(1)
آیا معصومین از خدمات رسانی اجتماعی، شیعه کردن آن نیازمندان را قصد می کردند؟!
آیا می توانیم کارهای جهادی و خدماتی را برای جذب محرومان به انقلاب اسلامی "مهندسی" کنیم؟!
سبک خودی در این خدمات چیست؟ سبک رقیب چگونه است؟
.............................
⭕️ ممکن است بلافاصله آیه 60توبه برای جواب مثبت به سه سؤال اول آورده شود: از 8سهم صدقه ی واجب، یکی "المولفة قلوبهم" است. یعنی زکات(وبه تبع صدقات مستحب) را می توان برای جلب قلوب به اسلام و مذهب حق هزینه کرد!(2)
❗️اما از قضا همین آیه بهترین دلیل منع است!
توضیح اینکه: پرسش از "رفع نیاز محتاجین" است. آیا اسلام رفع نیاز ضروری (خوراک و پوشاک و بهداشت و مسکن و...) را در ازای مسلمان شدن یا شیعه شدن یا انقلابی شدن، گرو برمی دارد؟! یا به طرز گروه های تبشیری مسیحی بشکل نرم بین این خدمت رسانی و مسیحی سازی پیوند می آفریند؟!
🔹پاسخ، منفی است. آیه 60توبه 8صنف را برای صدقات می شمارد. "شرط در تقسیم هم این است که تداخل در قسم ها نباشد". یعنی وقتی میفرماید: صدقات برای فقرا و کارگزاران زکات و بدهکاران و... ؛ باید "فقرا" غیر از "کارگزاران" و غیر از "بدهکاران " باشد. از همین جا فقهاء در تمایز "فقرا" و"مساکین" در آیه بحث کرده اند. چون تعدد سهم را دال بر تعدد صنف گرفته اند. پس فقیر غیر از مسکین است.(3) از همین جا معلوم می شود "المولفة قلوبهم" هم غیر از فقرا و مساکین و بدهکاران است(مساله ما).
یعنی آنکه پولی از صدقات برای جلب قلبش به اسلام یا جلب حمایت و یاری اش هزینه می شود، صدقه نباید رفع کننده نیاز ضروری اش باشد؛ والا او فقیر و مسکین است که بدون تالیف قلب هم باید به او داد.(دقت شود)
🔺مؤید اینکه روایات صحیح السند، گیرندگان سهم مولفة قلوبهم را "رؤسای عرب از قریش" معرفی می کنند.(4) معلوم است رؤسای عرب جزء محتاجین به نیازهای ضروری نیستند. در کلمات فقهایی که بر بقاء این سهم بعد از رسول الله معتقدند هم تعابیر "اشراف" استعمال شده است که با این کمک ها نیت شان برای یاری اسلام تقویت می شود (وقبیله خود را به یاری می آورند).(5)
پس حتی اگر دادن هدایا و امتیازات به برخی زعماء برای جلب یاری شان جایز باشد؛ رفع نیاز فقرا و مساکین برای این منظور جایز نیست. نیازهای اساسی انسانی، گرو برای به دین خاص یا راه خاصی درآوردن نیست.
⭕️ درسیره معصومان این اصل به خوبی پیداست:
در روایت صحیح السند معلی بن خنیس درباره امام صادق(ع) آمده که امام شبانه وقتی غیرمذهبان فقیر در سایبان بنی ساعده خواب بودند، امام سراغشان می رفت...(6)
در صحیحه هشام بن سالم باز امام ناشناس سراغ نیازمندان مدینه می رفت (وهم لایعرفون).(7)
در صحیحه ای امام باقر(ع) از تعمّد و داب امام سجاد(ع) می گوید:"کان یُغطی وجهه اذا ناول فقیرا لئلا یعرفه" هروقت به فقیری کمک می کرد صورت را می پوشاند تا شناخته نشود.(8)
❓از مثل این روایات گرچه در افضلیت صدقه سرّی و مخفی استفاده شده است؛لکن این سؤال را هم پیش می آورد که امام "شخص خود" را می پوشاند، چرا "شخصیت خود" -یعنی امامت خود- را معرفی نمی کند؟! آیا آن غیر مذهبان بنی ساعده یا اهل حاجت و نیازمندان عامه مدینه اگر امام را دیده ومی شناختند، مایل به مذهب حق نمی شدند؟! وآیا جلب به امامت، افضل از ثواب صدقه سرّی نیست؟! پس چرا امام(ع) چنین نمی کند؟!
⬅️ چون امام (ع) سبک اصیل اسلامی برای هدایت را می خواهد نه سبک هایی مثل تبشیری های مسیحی که با رفع نیازهای پزشکی و غذایی عملا آفریقا را مسیحی کردند!
امام(ع) آدمی که نیازهای ضروری اش -بخاطر انسان بودن- رفع شده را مخاطبِ هدایت قرار می دهد؛ نه اینکه به شکل سخت یا نرم و تبلیغاتی رفع آن نیازها را وجه الهدایه افراد قرار دهد.
در این روایات عمدتا پس از رحلت امام(ع) مردم شهر و نیازمندان متوجه خدمت رسانِ ناشناس می شدند. حالا اگر قلوب جلب شود، "نتیجه"ای است که حاصل شده است؛ نه "غایتی" که تحصیل شده باشد و بین این دو فرق بسیار است.
#کمک_مومنانه_تراز_انقلاب
#سبک_خودی_خدمت_گزاری
...................................
1. این غیر از مساله گزارش دهی از خدمات و تبلیغات است که خود فروضی دارد.
2. در نسخ شدن این سهم بعد رسول الله یا بقاء آن بین محدثین و فقهاء اختلاف است .
3.ر.ک:نهایه الاحکام ج2ص379و380
4.الکافی ج2ص411و تفسیر البرهان ج2ص795و796(شمارش برخی از آن روسای عرب)
5.تحریر الاحکام ج1ص404تا406
6و7.الکافی ج4ص9وص8
8.وسائل الشیعه ج9ص397
📝 محسن قنبریان ۹۹/۵/۱۳
https://eitaa.com/mesagh