باسمه تعالی
#مصباح بررسی می کند:
*توهین آشکار یکی از سران فتنه به شهید مدافع حرم*
(قسمت دوم)
پیامد های افتضاح سیاسی میر فتنه ادامه دارد؛ در واکنش به اهانت #میر حسین_ موسوی، به شهید همدانی، «حبیب حرم» کانونهای فرزندان شاهد در بیانیه ای، این اظهارات را محکوم کردند! ....آنها می نویسند «لحظهای از آرمانهایمان عقب نمینشینیم»
۳۴ کانون و جمعیت های فرزندان شاهد در سراسر کشور با انتشار بیانیهای اهانت به قهرمانان ملی را محکوم و اعلام کردند:
«ما فرزندان شهدا با پدر عزیزمان، حاج حسینِ نور چشممان تجدید عهد میکنیم و یادآور میشویم لحظهای از آرمانهایی که در راهشان ایستادهایم، عقب نمینشینیم.
دیگر بار جریان نفاق، نقاب از چهره افکنده و خبث طینت خود را با اهانت به شهیدان و قهرمانان ملی نمایان کرده است. جریانی که مکرر در مکرر از طرف مردم ایران طرد و به ذلت کشانده شده است؛
ما فرزندان شهدا با پدر عزیزمان، حاج حسینِ نور چشممان تجدید عهد میکنیم و یاد آور میشویم که لحظهای از آرمانهایی که در راهشان با همه وجود ایستادهایم، عقب نمینشینیم و اجازه نخواهیم داد راهی را که پدرانمان با سر پیمودهاند، عدهای بیماردل لگدمال خود کنند. پیمان خود را با امام زمانمان ارواحنا له الفدا و رهبرمان، حضرت امام خامنهای از سر میگیریم که ما سلالهی شهیدان، جان بر کفان راه عزت اسلام هستیم»
سردار #حسین_ سلامی نیز در دیدار با خانواده شهید سردار همدانی گفت: با هتاکی اخیر، قلبها دوباره متوجه شهید همدانی شد!
فرمانده کل سپاه با تجلیل از ملت ایران در پاسخ به هتاکی اخیر فتنه گران به شهید سردار حاج حسین همدانی، گفت: نام و یاد شهید همدانی به ملت ایران قوت و قدرت میدهد.
*.....هتاکی میر حسین موسوی ، قطعا صرف یک بیانیه نیست! بلکه یک سناریو پیچیده و کثیف است که اهداف شومی را دنبال می کند! ...همزمانی ایام تجلیل از مقام شهدا مدافع حرم و باز تکرار ادعا های سخیف با هدف مصادره و تحریف سیل عاشورایی سال ۸۸ مردم و جلب اذهان و توجهات مخالفین داخلی و خارجی از اهداف این سناریو کثیف است.!....در قسمت بعدی به ابعاد بیشتری از این مسأله و ماهیت میر حسین موسوی خواهیم پرداخت!*
*ماجرای یک دفتر!!*
*حقیقت ماجرای بازگرداندن دفتر شعر هوشنگ ابتهاج از سوی رهبر انقلاب*
علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در حساب کاربری خود نوشت: «هوشنگ ابتهاج(سایه) شاعر معاصر ایران روز چهارشنبه ۱۴۰۱/۵/۱۹ درگذشت. با بزرگداشت آن شاعر گرامی، بازخوانی حقیقت ماجرای یک دفتر به جامعهٔ فرهنگی کشور تقدیم میشود.
در سال ۱۳۹۵ دفتر شعری به دست حضرت آیةالله خامنهای میرسد و ایشان با توجه به اشعار و اشاراتی در دفتر احتمال میدهند که این دفتر متعلّق به جناب سایه باشد، لذا به یکی از مسئولین بیت خود مأموریت میدهند که با سایه تماس بگیرند و موضوع را مطرح کنند.!
📞 سایه در این تماس تلفنی با ابراز تعجّب خود از اینکه چطور رهبری انقلاب با این همه اشتغالات به این نوع امور جزیی نیز توجّه دارند، میگوید در جوانی دو دفتر شعر را گم کردهام که اشعار آن دفاتر را هم ندارم و اگر این دفتر را ببینم از متن و خط آن معلوم میشود که یکی از آن دفاتر است یا خیر.!
✋🏻 و در ادامه میگویند: سلام مرا به آیةالله خامنهای ابلاغ کنید. خیلی خیلی خیلی، هزاران هزاران بار از جانب من از ایشان تشکّر کنید، اصلاً حیف است وقت ایشان که صرف این امور جزیی شود.!
فردای همان روز، آقای محسن مؤمنی شریف دفتر مورد بحث را به خانهٔ سایه میبرند و ایشان با دیدن آن میگویند بله این یکی از آن دو دفتر است که البته خط من نیست بلکه از خط من بهتر است.!!!
*مصباح : خدای رحمت کناد جناب مرحوم سایه را و خدای حفظ کناد رهبری معظم انقلاب را! !!...خبر گویاست و سکوت خوشتر!!...*
یک نفر از جماعت نسوان، در ملاء عام با لباس راحتی منزل (شلوارک) ظاهر شده و ظاهراً به صدای عزاداری هیأت عبوری از جلوی محل سکونتش، معترض میشود و همزمان، همدست یا همداستانش نیز از پشت بام همان ساختمان فیلم میگیرد تا اگر - به زعم خودشان - هیأتیها به دلیل سر و وضع ناجوری که آن زن داشته، برخورد شدیدی با وی کردند؛ فیلم را برای شبکههای معاند و مَصی و ... بفرستد و سوژهای جدید علیه موضوع *حجاب* فراهم آید؛ که به لطف برخورد سنجیدهی هیأتیها، سناریوشان ناکام ماند!! 😏🧐...
امان از شیطان! ...