eitaa logo
مصباح
250 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
5.9هزار ویدیو
72 فایل
#مصباح، کانال سیاسی_اسلامی، با رویکرد انقلابی. تولید و تحلیل محتوا، جریان شناسی سیاسی، تحولات محور مقاومت، ترویج سبک زندگی اسلامی_ایرانی و... بانک جامع مقالات > وبلاگ سروش فرهنگ👇 http://soroushfarhang.blogfa.com ارتباط با مدیر مصباح @Reza177
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۱۶) سرنوشت جنگ‌های دوره اول ایران و روس هم زمان با حرکت پرشور مردم برای شرکت در جبهه‌های نبرد با کفار و درگیر شدن کشور در جنگی تمام عیار، دشمن خارجی و خیانتکاران داخلی نیز از پای ننشستند و تا آنجا که می‌توانستند در روند کار جنگ و جهاد اخلال ایجاد نمودند. دو نفر دیپلمات ایرانی یکی میرزا ابوالحسن خان ایلچی سفیر مخصوص ایران در انگلستان و دیگری میرزا عسگرخان افشار ارومی - فرستاده ایران به دربار ناپلئون - که از اولین فراماسونرهای ایرانی محسوب می‌شوند به جای آنکه برای حفظ و تامین منافع ملت خود زحمت بکشند، با هماهنگی دیپلمات‌ها و سیاست بازان انگلستان مدارج فراماسونری را طی کردند و با این کار مصالح کشور را فدای منافع خارجی نمودند. انگلستان هم در این زمان حاکم افغانستان را که خراج گزار ایران بود، تحریک می‌کرد و از طرفی مفاد قرارداد منعقد با ایران را که بر اساس آن باید به نیروهای ارتش ایران کمک می‌نمود نادیده می‌گرفت و مشغول مذاکرات سرّی با روس‌ها و دادن اطلاعات نظامی سپاه ایران به آنان بود. همین افشای اطلاعات نظامی باعث شد که روس‌ها ضمن توجه به نقاط ضعف ارتش ایران، تهاجم گسترده‌ای را علیه ارتش ایران انجام دهند که در نتیجه آن عباس میرزا نتوانست شبیخون روس ها را مهار کند و تا تبریز عقب نشینی کرد. از طرفی بسیج مردمی که برای جهاد راهی جبهه شده بودند به دلیل فقدان مدیریت دستگاه دولتی در استفاده مطلوب از آنها نتوانست کارایی لازم را داشته باشد. در این زمان، روس و انگلیس در مرزهای جنوبی جبهه روسیه به آرامش نیاز داشتند تا بتوانند متحداً علیه ناپلئون بناپارت وارد عمل شوند. از این رو نماینده انگلستان به منظور میانجگری وارد عمل شد و در قریه گلستان - نزدیکی قراباغ - پیمان صلحی بین ایران و روسیه به امضا رسید. این پیمان که در تاریخ به عهدنامه گلستان شهرت دارد در ۲۹ شوال ۱۲۲۸ قمری/ ۲۱ اکتبر ۱۸۱۳ میلادی منعقد شد، و بر اساس آن ایران بخشی از قلمرو خود را از دست داد. به موجب این عهدنامه که یک مقدمه و ۱۱ فصل داشت ولایت قراباغ، گنجه، خانات شکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و هر قسمت از ولایات تالش که در تصرف روسیه بوده و تمام داغستان و گرجستان تا دریای خزر به دولت روسیه تعلق یافت... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۱۷) جنگ‌های دوره دوم ایران و روس و عهدنامه ترکمنچای با سقوط ناپلئون بناپارت و مهار فرانسه خیال روس‌ها از جانب این قدرت سرسخت اروپایی راحت شد. لذا دوباره متوجه مرزهای جنوبی خود شدند. آزار مسلمانان مناطق اشغالی به خصوص زنان مسلمان و چپاول و ضبط اموال آنها، ذلیل نمودن حکام محلی و سیاست روسی کردن مناطق قفقاز و عواملی دیگر باعث شد که نبرد در جبهه‌ها گرم شود. در مراحل اولیه جنگ در اثر فتوای آیت الله سید محمد مجاهد، بسیج ملی و اشتیاق مسلمان در جهاد علیه روس‌ها، عباس میرزا توانست مناطق بسیاری را از دست روس‌ها آزاد کند و شهر گنجه را نیز به تصرف درآورد. در اوایل جنگ، روس‌ها تمام اراضی ای را که بر اساس معاهده گلستان تصاحب کرده بودند از دست دادند. عباس میرزا طی نامه‌ای به فرزندش می‌نویسد: جنگی که بیشتر در قره باغ می‌کردیم حالا به خواست خدا در تفلیس می‌کنیم. ما که متصدی این حرب شدیم، روسیه را پنج هزار نگفتیم، بلکه پنجاه هزار و صد هزار دانستیم. طرف دعوا را یرملوف (سردار روسی) نمی‌دانیم بلکه امپراتور می‌دانیم. عباس میرزا در نامه دیگر در اواسط جنگ می‌نویسد: یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ یا او تن ما ز دار سازد آونگ یک مرده به نام به که صد زنده به ننگ یا کمر اسلام - العیاذ بالله - خواهد شکست یا ریشه کفر از روی زمین برکنده خواهد شد... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۱۸) ... در این جنگ نیز عواملی چون پیمان شکنی انگلستان، عدم اجرای مفاد قرارداد ۱۸۱۴ میلادی انگلیس با ایران و همچنین خیانت اللهیار آصف الدوله و برتری تعداد نفرات ارتش و تجهیزات روسیه باعث شد که ایران نتواند به پیروزی برسد. از این رو عهدنامه ترکمانچای در تاریخ ۵ شعبان ۱۲۴۳ قمری، ۲۲ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به ایران تحمیل شد. طبق این عهدنامه ننگین، علاوه بر سرزمین‌هایی که طی عهدنامه گلستان به روس‌ها واگذار شده بود، ایروان، نخجوان، بخشی از دشت مغان، حق کشتیرانی انحصاری در دریای خزر و ۵ میلیون تومان غرامت جنگی نیز به روس‌ها تعلق گرفت. همچنین به موجب این عهدنامه مسئله برقراری کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی بر ایران تحمیل گردید و استقلال قضایی ایران به وسیله اجانب به طور کامل نادیده گرفته شد. بیشتر بدانید؛ مفاد کاپیتولاسیون بدین قرار بوده است: ۱) اگر هر دو طرف دعوا تبع روسیه باشند، سفیر یا کنسول روس به دعوا رسیدگی می‌کند. ۲) اگر یکی از طرفین دعوا روس و دیگری تبعه دولت خارجی باشد رسیدگی نماینده روس منوط به توافق طرفین است. ۳) اگر یکی از طرفین دعوا روس و دیگری ایرانی باشد رسیدگی صدور حکم را محاکم ایران نجات می‌دهند ولی نماینده روسی باید در همه مراحل حضور داشته باشد. ۴) در امور جزایی اگر جانی و مجنی علیه ؟(کسی که مورد جنایت واقع شده) هر دو روس باشند، مجازات بر عهده روسیه است. اگر متهم روسی باشد رسیدگی از طرف ایران صورت می‌گیرد ولی اجرای حکم باید در روسیه از طریق روس‌ها انجام شود. با دقت در مفاد کاپیتولاسیون می‌توان فهمید که روس‌ها در جنایت و تجاوز علیه ایران اختیار زیادی به دست آوردند. این مسئله خود زمینه ساز تحولات بعدی شد و اولین قربانی ترکمنچای نیز گریبایدوف سفیر روسیه در ایران بود که تاوان احساسات جریحه‌دار شده ملت ایران را با خون خود و اعضای سفارت روسیه پرداخت... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۱۹) ضعف حکومت، قیام ملت ژنرال فاتح روسی پاسکویچ خواهرزاده خود الکساندر گریبایدوف را که عضو لژ‌های فراماسونری بود، به عنوان سفیر روسیه به ایران فرستاد. وی به عنوان سفیر کشوری فاتح با کبر و غرور وارد سرزمین ایران شد و از همان ابتدا به خشونت و بدرفتاری با دولتمردان و مردم ایران پرداخت. تعرض وی به دو زن مسلمان که در تهران سکونت داشتند خشم مردم و روحانیون پایتخت را برانگیخت. بی‌اعتنای گریبایدوف به اعتراضات مردمی و خشونت وی نسبت به معترضان، ورود بی‌اجازه به منازل مردم به بهانه یافتن زنانی که سابقاً در مناطق جدا شده از ایران زندگی می‌کرده‌اند، سیل جمعیت را به سوی سفارت روسیه روانه کرد. مردمی که به دلیل شکست قوای دولتی از روس‌ها و عقد قرارداد ترکمانچای ناراضی بودند، گستاخی سفیر روسیه را تحمل نکردند و به واسطه حمله محافظان سفارت به آنها و قتل پسربچه ۱۴ ساله، به داخل سفارت رفتند و سفیر و تعدادی از همراهان وی را به قتل رساندند. جالب است بدانیم که رهبری این حرکت مردمی و ضد اجنبی نیز با مجتهد بزرگ مرحوم آیت الله میرزا مسیح تهرانی بوده است. دولت روسیه به دلیل درگیری در بالکان با عثمانی، تمایلی به درگیری مجدد با ایران نداشت. لذا با پذیرفتن هیئت ایرانی قضیه قتل گریبایدوف خاتمه یافت. این واقعه ثابت کرد که مردم ایران حتی در سخت‌ترین شرایط نیز اهانت به ارزش‌های دینی خود را تحمل نمی‌کنند و از کیان دین، شرف و ناموس و سرزمین‌های خود تا پای جان دفاع می‌نمایند. این امر همچنین وحشت ناشی از شکست در جبهه‌های جنگ را تخفیف داد و خونی دوباره به رگ‌های جامعه آن روز ایران تزریق کرد. تبعیت مردم از میرزا مسیح مجتهد تهرانی در مبارزه با خودسری های سفیر کشوری که در جنگ پیروز شده بود نشان داد که ایمان دینی و غیرت ملی در سخت‌ترین شرایط می‌تواند موثر واقع گردد. بیشتر بدانید؛ عبرت‌های مهم از وقایع تلخ وقایع ناگوار و تلخ جنگ‌های ایران و روس و تحمیل دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای هر چند تلخ‌ترین حوادث تاریخ دو قرن اخیر ایران محسوب می‌شوند، ولی اگر آنها را با دیده عبرت آموزی از تاریخ بنگریم می‌توانند درس‌های مهمی برای ما داشته باشند؛ از جمله: ۱) در مقابله با قدرت خارجی هرگز نمی‌توان به قدرت یا قدرت‌های بیگانه دیگر دلخوش داشت و یا به آنها اتکا کرد. بیگانگان برای دستیابی به منافع خود هر لحظه حاضرند طرف ایرانی را وجه المصالحه قرار دهند. کاری که انگلستان و سپس فرانسه در مقابل روس‌ها با ایران انجام دادند. ۲) مردم ایران زیر بار ستم و زور نرفتند و به رغم مفاد ویرانگر این دو عهدنامه، استقلال خود را از دست ندادند و همچنان سربلند در تاریخ باقی ماندند. چند دهه بعد در قیام تحریم تنباکو و سپس نهضت مشروطیت ایرانیان توانستند دوباره خود را بازیابند و به ترمیم گذشته بپردازند. لذا باید بدانیم که در هیچ شرایطی حتی بدترین حوادث نباید روحیه یاس، دلسردی و تسلیم به خود راه دهیم... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۰) فصل پنجم؛ اوضاع ایران از عهدنامه ترکمنچای تا انقلاب مشروطه به نظر شما کشوری که قسمتی از قلمرو خود را از دست داده و کاپیتولاسیون بر آن تحمیل شده است و فشارهای ناشی از جنگ را باید تحمل کند، انتظار چه تحولاتی را باید داشته باشد؟ وضعیت ایران از قرارداد ترکمانچای تا چندین دهه بعد از آن بیانگر حوادث تلخی است. در چنین فضایی مشکلات زیادی برای کشور ما به وجود آمد که در این فصل به بررسی آنها خواهیم پرداخت تا با اوضاع عمومی ایران در عصر سلطنت سه پادشاه قاجاری؛ محمد شاه، ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه آشنا شویم. معمولا در برخورد با معضلات و مشکلات بزرگ دو طرز تفکر و دو گونه مردان عرصه سیاست وجود دارند، گروه اول طرفداران سیاسی هستند که برای حل مشکلات به بیرون از مرزهای ایران تکیه می‌کنند و به اجانب متوسل می‌شوند. این سیاست در قاموس سیاسی به سیاست موازنه مثبت شهرت دارد و رجال طرفدار یا وابسته به روس انگلیس فرانسه و... در این طیف قرار می‌گیرند. عده‌ای دیگر معتقدند برای غلبه بر معضلات نباید به هیچ کشور اجنبی اعتماد کرد و امتیاز داد. بلکه ایران را باید ایرانی بسازد؛ شخصیت‌های مذهبی یا سیاسی خوش نام مانند عباس میرزا، قائم مقام، امیرکبیر، میرزای شیرازی، آخوند خراسانی، مدرس، میرزا کوچک خان، امام خمینی در این طیف قرار می‌گیرند. ایران ناآرام (بحران هرات، مرگ فتحعلی شاه) در جریان جنگ‌های ایران و روسیه، عوامل بیگانگان، بخش‌های دیگر کشور از جمله مرزهای شرقی ایران را ناامن کرده بودند. عباس میرزا پس از خاتمه یافتن وقایع مربوط به قتل گریبایدوف، برای برگرداندن آرامش به خراسان و سرزمین‌های شرقی ایران متوجه آن مناطق گردید. وی ابتدا موفق به برقراری امنیت و آرامش در خراسان شد و سپس به سمت هرات حرکت کرد. اما قبل از هر اقدامی به تهران احضار شد. او مدتی بعد دوباره به خراسان رفت و در آنجا به علت بیماری به سرای باقی شتافت. قبل از مرگ عباس میرزا فرزندش محمد میرزا برای اجرای نقشه‌های پدر عازم تسخیر هرات شد و آن شهر را به محاصره درآورد. مرگ عباس میرزا باعث شد محمد میرزا دست از محاصره هرات بردارد و به خراسان بازگردد. وی سپس عازم تهران شد و به جای پدر به عنوان ولیعهد بر تخت نشست، آنگاه به تبریز عزیمت کرد... ادامه داد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۱) سلطنت پر ماجرا (دوره سلطنت محمد شاه ۱۲۶۴ - ۱۲۵۰ ق) اندکی پس از مرگ عباس میرزا، فتحعلی شاه نیز در سال ۱۲۵۰ درگذشت. با مرگ شاه، شورش و ناآرامی کشور را فرا گرفت. محمد میرزا که به عنوان ولیعهد در آذربایجان به سر می‌برد عزم پایتخت کرد. قائم مقام نیز با زیرکی و کاردانی فراوان مقدمات سفر ولیعهد را به تهران فراهم آورد. ولیعهد پس از ورود به تهران تاجگذاری کرد و مدعیان سلطنت نیز اندکی بعد سرکوب شدند و شاه جدید با نام محمد شاه قاجار بر تخت سلطنت ایران تکیه زد. صدارت میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی و حاجی میرزا آغاسی محمد شاه پس از جلوس به تخت سلطنت، قائم مقام را که علاوه بر سیاست مداری، فردی شاعر و نویسنده بود به عنوان صدراعظم خود برگزید. قائم مقام خیلی زود کلیه امور را در اختیار گرفت. عدم مشورت وی با شاه باعث شد که اطرافیان خیلی زود شاه را نسبت به وی بدبین کنند. انگلیسی‌ها که از دوره عباس میرزا علیه قائم مقام فعالیت می‌کردند تلاش زیادی کردند که وی را به سیاست خود متمایل نمایند، اما موفق نشدند. لذا به فعالیت گسترده علیه او دست زدند. بدبینی شاه نسبت به قائم مقام و بدگویی درباریان و مخالفان وی باعث شد که در سال ۱۲۵۱ قمری از صدارت عزل شود. اندکی بعد وی و بستگانش به قتل رسیدند. با قتل قائم مقام، محمد شاه مرشد و مراد خود میرزا عباس ایروانی معروف به حاج میرزا آغاسی را به صدارت برگزید. حاج میرزا آغاسی که از اجزای دستگاه پدر قائم مقام بود، مدت ۱۳ سال صدراعظم ایران بود و تسلط فراوانی بر شاه داشت. وی برای خرید کشتی‌های جنگی و غیر جنگی و ایجاد کارخانه توپ‌ریزی در ایران بسیار تلاش کرد. در دوره اول به دلیل شرایط سیاسی - اقتصادی بعد از جنگ‌های ایران و روس، کشور دچار مضیقه مالی شد. حاج میرزا آغاسی به آباد کردن دهات و حفر قنات بسیار علاقمند بود. طنز تاریخی می‌گویند چون محمد شاه ناگهان مهر دولتی و علامت روی پرچم را تغییر داد، به دستور وی شیر نشسته را سرپا و شمشیر به دست روی پرچم کشیدند. سفیر یکی از دولت‌های بزرگ نزد حاج میرزا آغاسی رفت و به این اقدام اعتراض کرد. حاجی لبخند زنان گفت: شیر هم حیوان است، جماد که نیست؛ حتماً از نشستن خسته شده و ایستاده است... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۲) بحران دوم هرات محمد شاه که در دوره ولیعهدی پدر خود عباس میرزا یک بار تا آستانه تصرف هرات پیشرفته بود، دوباره به دلیل نافرمانی کامران میرزا، حاکم خراج گذار ایران در هرات از دولت ایران، آزار و اذیت شیعیان و فروش ایرانیان از جانب افغان‌ها در محل و خیوه، متوجه هرات شد. البته روس ها نیز سعی داشتند توجه ایران را از قفقاز به افغانستان معطوف سازند و انگلستان را با معضل جدیدی در افغانستان درگیر کنند. در سال ۱۲۵۳ قمری هرات محاصره شد. همکاری نظامی و اطلاعاتی انگلیسی‌ها با حاکم شهر هرات، هجوم نظامی دولت انگلستان به بوشهر و اشغال جزیره خارک باعث شد شاه از محاصره هرات دست بردارد و پس از ۱۶ ماه در ۱۲۵۴ قمری به تهران مراجعت کند. در حمله قوای انگلیسی به بوشهر مردم شهر به رهبری باقرخان تنگستانی و چند تن از رهبران محلی به مقابله برخاستند و قوای بیگانه را از شهر اخراج کردند. پس از خاتمه یافتن محاصره هرات نفوذ انگلستان در مرزهای شرقی ایران افزایش یافت. انگلیسی‌ها ابتدا حاکم مورد نظر خود را در کابل و قندهار مستقر کردند و سپس موقعیت خویش را در هرات مستحکم نمودند. مدتی بعد کامران میرزا و یار محمد خان متوجه مضرات نفوذ انگلستان در هرات شدند. از این رو، دوباره نسبت به دولت ایران اعلام تبعیت کردند در شرایطی که ایران درگیر محاصره هرات و هجوم نظامی انگلستان بود، آقاخان محلاتی رهبر فرقه اسماعیلیه در سال ۱۲۵۳ قمری در بم شورش کرد و نزدیک به ۳ سال دولت ایران را مشغول خود نمود. مدتی بعد فردی به نام علی محمد شیرازی که خود را باب لقب داده بود به تحریک انگلیسی‌ها با ادعاهای واهی مدعی آوردن دینی جدید شد. طرفداران سیاست انگلیس با حمایت از این فرد باعث شدند که کار وی بالا گیرد. به دنبال آن، هواداران باب شورش‌های متعددی را در کشور ایجاد کردند. وی در سال ۱۲۶۳ قمری به دستور محمد شاه در قلعه چهریقماکو زندانی شد. در سال ۱۲۶۳ قمری حسن خان سالار، فرزند اللهیار خان آصف الدوله که در خراسان صاحب نفوذ بود نیز سر به شورش برداشت. این شورش تا مرگ محمد شاه در سال ۱۲۶۴ قمری مزاحمت‌های زیادی را برای حکومت ایجاد کرد و در دوره ناصرالدین شاه به اراده امیرکبیر سرکوب شد... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۳) روابط خارجی ایران در دوره محمد شاه دوره محمد شاه را می‌توان دوره ایجاد روابط سیاسی متحول ایران با دولت‌های بزرگ اروپا دانست. روابط ایران و انگلستان در این دوره ابتدا به واسطه واقعه هرات و دخالت انگلستان به نفع حکام جدایی طلب هرات رو به وخامت گذاشت و انگلیسی‌ها با حمله به ایران وضعیتی جنگی را بین دو کشور حاکم کردند. آنان از پذیرفتن سفیر ایران، میرزا حسین خان آجودان باشی خودداری کردند و اصرار نمودند که منطقه غوریان نیز به کامران میرزا حاکم تجزیه طلب هرات واگذار شود. با خاتمه محاصره هرات و واگذاری منطقه غوریان در سال ۱۲۵۷ قمری، هیئت نمایندگی انگلیس به ایران بازگشت و عهدنامه بازرگانی بین دو کشور به امضای ابوالحسن خان ایلچی - وزیر خارجه ایران - و سرجان مک نیل سفیر انگلستان رسید. درباره روابط ایران و فرانسه باید گفت ۳۰ سال پس از گاردان، در زمان محمد شاه فرانسه هیئتی را به سرپرستی کنت دو سرسی - که بعدها سفیر فرانسه در ایران شد- به ایران اعزام کرد و پس از آن یک قرارداد تجاری بین دو کشور منعقد شد. فرانسوی‌ها بر اساس اصل دول کامله الوداد (۱) از امتیاز کاپیتولاسیون مشابه امتیاز روس و انگلیس برخوردار شدند. در مجموع روابط دو کشور در این دوره عادی بود و نفوذ انگلیس‌ها در ایران اجازه فعالیت فراوانی را به فرانسوی‌ها نمی‌داد. در دوره محمد شاه روابط با روسیه بیشتر تحت تاثیر قرارداد ترکمنچای و رقابت‌های روسیه و انگلیس قرار داشت. روس‌ها که موذیانه محمد شاه را به تسخیر هرات تحریک می‌کردند، قصد داشتند با جداسازی هرات از ایران کلید فتح هندوستان را به دست بیاورند. لذا از یک سو محمد شاه را تحریک می‌کردند که به هرات حمله کند و از سوی دیگر به حاکم هرات که از طرف شاه ایران منصوب شده بود وعده می‌دادند که محمد شاه را وادار به اعطای است استقلال به هرات خواهند نمود. در این دوره، عمال روسیه به نحو آشکاری در ایران مداخله می‌کردند. روابط ایران و عثمانی در ابتدای سلطنت محمد شاه آرام بود ولی از آنجا - که تعیین حدود در سال ۱۲۳۹ قمری در عهد فتحعلی شاه منعقد شد - به صورت روشن و قطعی صورت نگرفته بود به محض مشغول شدن محمد شاه به محاصره هرات نیروهای حکومت عثمانی به خرمشهر حمله کردند و شهر را غارت نمودند. مذاکرات طرفین برای خاتمه منازعات سودی نبخشید و کار به جنگ و برخورد نظامی منجر شد. با میانجی گری انگلستان، دو طرف متقاعد شدند که برای حل و فصل اختلافات به مذاکره بنشینند.... -------------------------------------------------- (۱) اصل دول کامله الوداد در قراردادهای بین‌المللی به معنای پذیرش تساوی رفتار و عدم تبعیض است. به موجب این اصل، طرفین قرارداد متعهد می‌شوند که برای رعایت شرط کامل دوستی در صحنه بین‌المللی هر امتیازی که به کشوری واگذار کردند چنانچه کشور دیگری آن امتیاز را تقاضا کرد ممانعت ایجاد ننمایند. این اصل در طول تاریخ معاصر ابزار دست قدرت‌های اروپایی برای کسب امتیاز در کشورهای دیگر بوده است... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۴) معاهده دوم ارزنه الروم اولین جلسه مذاکرات در سال ۱۲۵۶ قمری در ارزنه الروم منعقد شد ولی با مرگ سلطان عثمانی مذاکرات در ۱۲۵۹ قمری در همان منطقه ادامه یافت. از طرف ایران میرزا تقی خان امیر نظام که بعدها امیرکبیر لقب گرفت به همراه ۲۰۰ نفر به محل مذاکره عزیمت کردند و با حضور نمایندگانی از سوی دولت عثمانی، انگلستان و روسیه مذاکرات را آغاز نمودند. برگ زرین در شورش و غائله‌ای که در ارزنه الروم بر علیه هیئت ایرانی رخ داد، صاحب منصبان عثمانی به امیر نظام پیشنهاد کردند که برای حفظ جان خود و همراهان با پوشیدن لباس مرسوم در عثمانی از شهر به سوی یک اردوگاه نظامی حرکت کنند. امیر پاسخ گفت: " من هرگز نام ایران را به ننگ آلوده نمی‌کنم و با جامه عثمانی به بهشت جاودانی نمی‌روم. اگر خواهی هم اکنون با این چند تن مردم مجروح که مراست سوار می‌شوم و بدین شهر عبور می‌دهم اجازت کنید تا همه مردم به مبارزات ما بیرون شوند و مردم ایران و حمله شیران را بدانند." سرانجام با تلاش امیرنظام، معاهده دوم ارزنه الروم در ۹ ماده در سال ۱۲۶۳ قمری به امضای نمایندگان ایران و عثمانی رسید. طبق این معاهده، طرف عثمانی مجبور شد ادعاهای واهی خود را درباره خرمشهر و سایر مناطق همجوار آن پس بگیرد. دوره سلطنت ناصرالدین شاه ( ۱۲۶۴ تا ۱۳۱۳ قمری) با مرگ محمد شاه در سال ۱۲۶۴ قمری ناصرالدین میرزا ولیعهد که در آذربایجان به سر می‌برد به تدبیر امیر نظام ابتدا در آذربایجان بر تخت نشست و سپس به سمت تهران حرکت و پس از رسیدن به تهران رسماً تاج گذاری کرد. میرزا تقی خان نیز ابتدا به لقب اتابک اعظم و سپس به لقب امیرکبیر ملقب شد... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۶) صدارت میرزا آقاخان نوری ۱۲۶۸ تا ۱۲۷۵ قمری با قتل امیرکبیر، میرزا آقاخان نوری (اعتماد الدوله) به صدارت رسید. در دوران صدارت وی اصلاحات امیرکبیر کمرنگ شد. میرزا آقاخان نوری وابسته به سیاست استعماری انگلیس در ایران بود. لذا سیاست مستقل امیرکبیر را در قبال دول قدرتمند خارجی زیر پا گذاشت. در این دوره در عرصه داخلی نیز طرفداران نفوذ انگلستان قدرت یافتند. در زمان وی، جنگ سوم هرات که خسارت فراوانی برای ایران در پی داشت رخ داد. این جنگ به جدایی افغانستان از ایران منجر شد. میرزا آقاخان در سال ۱۲۷۵ قمری از صدارت عزل گردید. روابط خارجی ایران در دوره ناصرالدین شاه دولت انگلستان تمایل داشت که هرات را از خاک ایران جدا کند و آن را به شکل سدی بین ایران و افغانستان قرار دهد. از این رو سعی کرد حکام هرات را که از ایران تبعیت می‌کردند از سر راه خود بردارد. آنها در نهایت موفق شدند محمد یوسف خان را که طرفدار آنها بود در هرات حاکم کنند. ناصرالدین شاه نیز به سلطان مراد میرزا حسام السلطنه دستور داد که هرات را به تصرف درآورد. شاه می‌پنداشت که درگیری انگلستان در جنگ کریمه مانع دخالت آن دولت در قضیه هرات خواهد شد. هرات توسط قوای ایران فتح شد اما به رغم پیش بینی اولیه، انگلیسی‌ها به شدت وارد عمل شدند و به ایران اعلان جنگ کردند و بنادر جنوب را به اشغال درآوردند با وساطت فرانسه در سال ۱۲۷۳ قمری معاهده ای در پاریس منعقد گردید که بر اساس آن هرات از ایران جدا شد و سلطه ایران بر افغانستان به کلی از بین رفت. روابط ایران و انگلیس به ظاهر عادی شد اما انگلیسی‌ها پس از هرات متوجه سیستان و بلوچستان در ایران شدند. صدارت میرزا حسین خان سپه سالار و افزایش نفوذ انگلستان پس از عزل میرزا آقاخان نوری، شاه به مدت ۳ سال، کشور را با ۶ وزارتخانه اداره کرد و شورایی تشکیل داد که در آن شش وزیر امور مربوط به صدراعظم را انجام می‌دادند. اما در سال ۱۲۸۸ قمری صدارت اعظم را به میرزا حسین خانه سپه سالار واگذار کرد. وی در برخی از تواریخ فرد اصلاح طلب معرفی شده است. ولی می‌توان گفت که در سیاست اصلاح طلبی به سیاست موازنه مثبت که گرایش به یکی از دو قدرت روس و انگلیس یا هر دوی آنها بود، تمایل داشت. همین مسئله باعث مخالفت علما و بدبینی ناصرالدین شاه و سرانجام عزل وی شد. حکایت تاریخی آیت الله حاج ملا علی کنی از علمای بزرگ تهران در عصر نادر ناصرالدین شاه در اعتراض به انتصاب فردی نالایق به وزارت به ناصرالدین شاه چنین پیغام داد : " علامت زوال و انقراض یک سلطنت و کشور و بدبختی و اضمحلال ملت و مردم مملکت این است که افراد نالایق و پست به مقامات عالی برسند و پست‌های حساس را اشغال کنند. در کشور ایران هنوز هنرمندانی هستند و اشخاص لایق نمرده‌اند که چنین فردی بر مسند وزارت متکی شود... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۷) سپه سالار عاقد قرارداد رویتر بوده است که در صورت اجرای آن ایران در واقع به انگلستان فروخته می‌شد. او در سال ۱۲۹۰ ق، ۱۸۷۳ م. شاه را به نخستین سفر اروپایی برد و طی همین سفر، ترتیب داد که شاه با نمایندگان کمپانی‌های انگلستان ملاقات‌هایی داشته باشد. این سفر بی‌نتیجه هزینه فراوانی را بر ملت ایران تحمیل کرد. در سال ۱۲۹۵ ق، ۱۸۷۸ م. دومین سفر شاه به اروپا به همراهی سپه سالار صورت گرفت. در آستانه این سفر امتیاز بزرگی به عنوان غرامت لغو امتیاز رویتر به انگلستان واگذار شد و آن امتیاز، تاسیس بانک شاهنشاهی بود. در دوره ۱۰ ساله صدارت سپه سالار، روابط ایران و انگلستان افزایش یافت. لرد کرزن - که مدت‌ها وزیر خارجه انگلستان بود - در این خصوص می‌نویسد: " شوق و شعف برای دوستی با انگلیس و صمیمیت و وفاداری نسبت به دولت انگلیس هیچ وقت به این درجه در ایران بالا نرفته بود که در زمان صدارت میرزا حسین خان سپه سالار بالا گرفت." تقسیم سیستان پس از جدا شدن هرات از ایران، انگلیسی‌ها به خاک سیستان طمع کردند و برای دریافت امتیاز ارزی دولت ایران را تحت فشار قرار دادند. آنها برای رسیدن به مقصود خود در سیستان و نیز تسهیل خبررسانی از هند به لندن ابتدا امتیاز احداث خطوط تلگرافی را از میرزا آقاخان نوری اخذ کردند و جاسوسان خود را در میان کارگران خطوط تلگراف و روسای تلگراف خانه به ایران اعزام نمودند. در سال ۱۲۸۸ ق. ۱۸۷۱ م. حاکم افغانستان به تحریک انگلیسی‌ها مدعی حاکمیت سیستان شد و به ایران اعلام جنگ داد. انگلیسی‌ها که خود در شعله ور شدن اختلاف دست داشتند، به عنوان حکم وارد صحنه شدند و گلداسمیت رئیس خطوط تلگرافی انگلیس در ایران را نماینده خود معرفی کردند. در سال ۱۲۸۹ ق. ۱۸۷۲ م. گلداسمیت به تقسیم سیستان رای داد و به این ترتیب سیستان، سرزمین باستانی ایران که ۱۸۱۴۰ کیلومتر مربع وسعت داشت به دو قسمت ۱۰۷۶۷ کیلومتر مربعی متعلق به افغانستان و ۷۳۷۳ کیلومتر مربعی متعلق به ایران تقسیم شد. ناصرالدین شاه که از پذیرفتن این رای خودداری می‌کرد در سفر اول خود به فرنگ که توسط سپه سالار تدارک دیده شده بود مجبور به پذیرفتن آن شد. بدین ترتیب مرزهای شمالی ما توسط روس‌ها و مرزهای شرقی ایران به وسیله انگلیسی‌ها تجزیه گردید... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir
باسمه تعالی تاریخ معاصر ایران (قسمت ۲۸) پیمان آخال در سال ۱۲۹۷ قمری، ۱۸۸۱ میلادی پیمان آخال به بهانه سرکوبی ترکمن ها که مرزهای شمال شرقی ایران را مورد تعرض قرار می‌دادند بین ایران و روسیه منعقد شد. بر اساس این پیمان مناطق حساسی در مرز دو کشور در اختیار روسیه قرار گرفت. در واقع تنها نتیجه پیمان آخال تجزیه این مناطق حساس از خاک ایران بود. صدارت امین السلطان در سال ۱۳۰۲ قمری میرزا علی اصغر خان امین السلطان که بعدها ملقب به اتابک اعظم شد، امور را در دست گرفت. وی در سال ۱۳۰۵ قمری شاه را به سومین سفر خارجی خود برد. این سفر، ۷ ماه طول کشید و طی آن امین السلطان و ملکم خان ترتیب ملاقات شاه را با نمایندگان کمپانی‌های انگلیسی دادند. به این ترتیب زمینه برای هجوم انگلیسی‌ها برای غارت ایران فراهم شد. در این دوره، امتیازاتی چون کشتیرانی در رود کارون، احداث راه شوسه اهواز به تهران، لاتاری و امتیاز رژی به انگلیسی‌ها واگذار گردید. اما علما و مردم با اعطای این امتیازات به مخالفت برخاستند. در سال ۱۳۱۳ قمری ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی از هواداران سید جمال الدین اسدآبادی به قتل رسید و سلطنت ۵۰ ساله وی خاتمه یافت. سید جمال الدین اسدآبادی از شخصیت‌های برجسته عالم اسلام بود. او برای اتحاد اسلامی و بیداری مسلمانان در کشورهای ایران، مصر، عثمانی و شبه قاره هند و برخی دیگر از کشورهای عربی، در جهت مبارزه با استعمار فعالیت‌های زیادی انجام داد. دو روزنامه ضیاء الخافقین و عروه الوثقی که توسط وی منتشر می‌شد در کشورهای عربی تاثیر فراوانی به جای گذاشت... ادامه دارد... 📚 @mesbah_313_ir