بسم الله الرحمن الرحیم
....احادیثی که پیروي اهل بیت(علیهم السلام) را واجب می داند:
۱-حدیث ثقلین
اشاره
رسول خدا «ص» فرمود:
یا ایها الّناس انّی ترکت فیکم ما ان أخذتم به لن تضلّوا، کتاب الّله و عترتی أهل بیتی»
اي مردم! من در میان شما گذاشتم چیزي را که اگر از آن پیروي کنید، هرگز گمراه نمی شوید:کتاب خدا و خاندانم، اهل بیتم.
و همچنین فرمود:
«بزودي فرستاده پروردگارم می آید، و من دعوت حق را اجابت می کنم و همانا در میان شما دو
چیز سنگین و گرانبها بجاي می گذارم، اول کتاب خدا است که در آن هدایت و نور است و دوم ، اهل بیتم، شما را بخدا اهل بیتم را از یاد نبرید، شما را بخدا اهل بیتم را فراموش نکنید» (صحیح مسلم-باب فضائل علی-ج۵-ص۱۲۲،صحیح ترمذي-ج۵-ص۳۲۸ ،مستدرك)
اگر با دقت بنگریم در این حدیث شریفی که در صحاح اهل سنت آمده است، می بینیم تنها شیعیان هستند که پیروي از ثقلین(کتاب خدا و عترت پاك پیامبر) کردند، ولی دیگران تبعیّت از سخن عمر نمودند که گفت: «ما را کتاب خدا بس است» و اي کاش، از کتاب خدا تبعیت می کردند، بی آنکه آن را تأویل هاي باطل و طبق هواهاي نفسانی خود بکنند، و اگر عمر خود از کتاب خدا، معناي«کلاله» را ندانست و آیۀ تیمم را نفهمید و بسیاري دیگر از احکام را درك نکرد، پس چه رسد
به آنان که پس از او آمده و بدون اجتهاد، از او تقلید کردند و نظرات و اجتهادات او را در آیات قرآنی پذیرفتند؟ قطعاً پاسخ مرا با این حدیث که خودشان روایتش کرده اند، می دهند و آن اینکه: «در میان شما کتاب و سنّتم را باقی گذاشتم»
( ۱-حاکم-ج۳-ص۱۴۸ ،مسند امام احمد بن حنبل-ج۳-ص۱۷/ ۲-مسلم در صحیحش و نسائی و ترمذي و ابن ماجه و ابو داود در سننشان، این حدیث را نقل کرده اند.)
و این حدیث -اگر صحیح باشد- در معنی صحیح است زیرا معناي عترت در حدیث ثقلین که قبلاـ ذکرش گذشت، همان رجوع به اهل بیت است تا:
اولاً - سنت پیامبر را به مردم ابلاغ کنند و روایتهائی درست و صحیح از آن حضرت نقل نمایند چرا که اهل بیت، منزّه از دروغ اند و خداوند با آیۀ تطهیر، آنها را معصوم دانسته.
ثانیاً- براي اینکه معانی آیات و مقاصد الهی را تفسیر نمایند، زیرا کتاب خدا به تنهائی کافی نیست. و چه بسیارند گروه هائی که با کتاب خدا استدلال می کنند و خود در گمراهی اند. از پیامبر اکرم «ص» نقل شده که فرمود: «اي بسا قاري قرآن که قرآن او را لعن می کند» کتاب خدا ساکت است و آیات را می شود بر وجوه زیادي حمل کرد و قرآن داراي محکمات و متشابهات است و براي فهم و درکش، باید به راسخین در علم رجوع کرد همان طور که در عبارت قرآن آمده، و به اهل بیت باید رجوع کرد همانطور که در تفسیر نبوي آمده است.
بنابراین، شیعه همه چیز را به ائمۀ معصومین ارجاع می دهند و تنها در مواردي که نصّی وجود نداشته باشد، اجتهاد می کنند، ولی ما همه چیز را به اصحاب ارجاع می دهیم،چه در مورد تفسیر قرآن و یا تفسیر سنت پیامبر و احادیث وارده، و این در حالی است که احوال و اوضاع اصحاب و کارها و رفتارها و استنباط ها و بدعتها و اجتهادهایشان را در مقابل نص که متجاوز از صدها مورد است، دانستیم بنابراین، بعد از آنچه از آنها سر زده است، نمی توان به آنان تکیه کرد و احکام را از آنان اخذ نمود.
و اگر از علمایمان بپرسیم:کدام سنت را پیروي می کنید؟ قطعاً پاسخ می دهند: سنت پیامبر «ص» ! ولی واقعیت تاریخ، آن را رد می کند زیرا روایت کرده اند که پیامبر خود فرموده است: «بر شما باد به سنت من و سنت خلفاي راشدین بعد از من، پس عاقلانه از آن پیروي کنید» ! و در این صورت،سنتی که مورد پیروي آنها قرار می گیرد غالباً سنت راشدین است و حتی سنت پیامبر را از راه همین افراد بدست آورده اند، و این در جائی است که ما در صحاحمان نقل کرده ایم که پیامبر، اصحاب را از نوشتن سنّتش منع نمود تا با قرآن، آمیخته نگردد! و چنین کردند ابوبکر و عمر در دوران خلافتشان، پس دیگر جائی براي این قول پیامبر باقی نمی ماند که فرمود: «ترکت فیکم سنّتی» (من سنت خود را در میان شما باقی گذاردم.)
و آنچه از نمونه ها در این بحث ذکر"کردم-و آنچه ذکر نکرده ام چندین برابر است-کافی است که این حدیث را رد کند، زیرا سنت ابوبکر و عمر و عثمان، مناقض و مخالف سنت رسول خدا «ص» است و آنرا باطل می کند، همان طور که روشن و واضح است....
ادامه دارد....
@mesbah_313_ir
در انتشار تصاویر شهدا شریک شوید! شاید دل مادر شهیدی شاد و راضی بشه!🌹...
🌹«بهشت زیر پای مادران است» تبریک ویژه روز مادر به مادران شهدا🌹
@mesbah_313_ir