❤️ *عاشقانه ای با شهید 🌷#علی_سراوانی در حکایت غریبی «آخرین دیدار»*
..... شهید، غریب است! و برخی شهدا غریب تر!....و #شهید علی سراوانی! از غریب ترین!!...
.....علی جان! تو زمانی را برای شهادت برگزیدی که چشم سرها، خواب آلود فتنه بودند و چشم دل ها،بغض آلود فتنه!!....
...آری! تو قصه غریبی شهید را دوباره برایمان حکایت کردی!!...
....حکایت عجیبی است، غریبی!!...... حکایت اول غریبی را #زهرا خیر النسا (س) و #علی امیرالمومنین (ع) روایت کردند!😭 ....آنجا زهرا، فدای علی شد!....و اینجا علی فدای زهرا!
....در این حکایت ها، غربت با نجابت و شرافت و اصالت و صداقت همراه می شود تا حریم ولایت امن شود و امنیت با ولایت باشد!! .....
و تو حتماً دوست داشتی تا حکایت غریبی ات را اینگونه روایت کنی!..
علی جان!...تو چه خوب بار سفر بستی و از این خرابه ها و فتنه ها رستی!!....
... اما ما مانده ایم و کلی علی و زهرا!.... مثل زهرای تو!....
....نمی دانیم که ما هم می توانیم حکایت فداکاری این همه علی و زهرا را روایت کنیم؟!....
.... نگاه مریض «خودیها» و فتنه حریف «ناخودیها» و فکر ضعیف «نخودیها» خسته مان کرده!....امانمان بریده و جانمان به لب رسیده!!...
....از دلشوره حمایت و حکایت علی و زهرا، امانمان بریده و جانمان به لب رسیده!!...
علی جان! تو برایمان دعا کن!... شهید شاهد است و تو شاهدی که ما دلمان می لرزد تا پایمان نلرزد! ....
....کلی علی و زهرا باید بیایند و سربندهای یا علی، یا زهرا، یا حسین، یا زینب یا عباس، و یا مهدی، بر پیشانی ببندند! ....
....کلی حکایت های غریبی، باید روایت شود تا موعد ظهور فرا رسد!...
علی جان! ما مراقب زهرای تو هستیم! تو ما را دعا کن تا شرمنده نشویم!....دعا کن ما هم حکایت غریبی را روایت کنیم!!
*اللهم عجل لولیک الفرج!*🤲