....پرچم ایران همیشه بالاست! ...ما با یک برد ایرانی نشدیم که با یک باخت وطنمان را بفروشیم!!...ما همواره سربلندیم!... ......تازه آغاز راه است!.... در دایره اعتقاد به حاکمیت الهی، هر رویداد و حادثه‌ای ، معنادار است و وقتی توکل هست و نتیجه ظاهر، دلخواه نیست، یعنی مصلحتی در کار و خیریتی در راه است!!...ما راضی به رضای خدا هستیم! او که پشت اراده ها باشد، به همه چیز دلگرم می مانیم و عاقبت همه چیز پیروزی است!....فوتبال، یک بازی است تا ما در امتحان الهی سربلند شویم!.... امضا : عالیجناب خان خان #پاینده_ایران #سر_بلند_ایران @mesbah_313_ir

میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر شما عزیزان مبارک 💐💐💐💐💐 @mesbah_313_ir

سند لو رفته از یکی از سرکردگان براندازان سرکرده کومله: پروژه شکست خورده است! 🔹در سند لورفته از سوی یکی از عناصر کومله که در سایت رسمی زحمتکشان کردستان (سایت رسمی کومله) منتشر شده، «عبدالله مهتدی» سرکرده گروهک تروریستی کومله ضمن ناامیدی از ادامه جنبش در کردستان و ایران طی راهبردی که به سطح رهبری حزب صادر کرده به موارد مهمی اعتراف کرده است. ۱.حمله و سوزاندن منازل در شهرهای کردنشین کار اعضای تشکیلات داخلی کومله بوده است. ۲. اعتراضات و شعارها در شهرهای عمقی کشور به نفع تجزیه طلبان کردستان است. ۳. نیروهای اعزامی برای خرابکاری در مراکز حساس از جمله تأسیسات هسته‎ای کشور، توسط اسرائیل آموزش دیده‎اند. مصباح : پروژه تضعیف و تجزیه ایران مدت‌های طولانی است که برنامه ریزی شده و مهسا امینی حکم پیراهن عثمان را بازی کرد! در این پروژه کلان ، احزاب کرد تجزیه طلب و تروریست ، برای احیای خود ، نقش پادو را بازی کردند!....اما به لطف الهی ، عنایت صاحب الزمان ، هوشیاری مردم و نیروهای امنیتی، این پروژه شوم شکست خورده است! هرچند این نقشه شوم از دستور کار شیاطین انسی علیه ایران خارج نخواهد شد ولی تا زمانی که اتحاد ملی و هوشیاری مردم وجود دارد، دست نصرت الهی هم پشت نظام اسلامی خواهد بود! ...ایام بعد از فتنه، کار جهادی همه جانبه برای فهم درست عیب ها و نواقص را می طلبد تا نقشه دشمنان نقش بر آب شود!... @mesbah_313_ir

#پرچم_مقدس_ایران نماد وحدت ایران اسلامی است و #زن_ایرانی نماد یکپارچگی سرزمینی است.... فرشته ای که همواره پرچمش بالاست و این سرزمین پرگهر با وجود او دیوبند خواهد ماند.!...💪💪👌👌 #زن_زندگی_آگاهی_آزادگی @mesbah_313_ir

#واشنگتن‌_پست می‌نویسد: اعتیاد به اینترنت در خاورمیانه (برای ما) خوب است.!!اسلحۀ ما همین استفادۀ بیش از حد از اینترنت در خاورمیانه است.😳😳 مصباح : امپراتوری آمریکایی در قدرت رسانه و دلار محصور شده است! ...رسانه ای که با دروغ می تازد و دلاری که بدون پشتوانه نقش بازد! ....به زودی هر دو با زلزله ای بر سر خودشان آوار می شوند! ....لحظه سقوط شیطان دیدنی است! ... @mesbah_313_ir

«ما رأیٺ الاجمیلا» چون نمایان مےشود با نگاه زینبے عالم گلستان مےشود. هر ڪسے ڪه ساخٺ سبڪ زندگے را زینبے زن اگر باشد یقیناً «مرد میدان» مےشود 🌹 ولادٺ باسعادٺ‌ حضرٺ زینب سلام الله علیها مبارڪ باد.🌹 #عقیله_بنی_هاشم @mesbah_313_ir

رهبر معظم انقلاب: مادران ما می دانند اگر بخواهند پیروان صادق فاطمه (س) باشند، باید در دامان خویش، یاران حسین (ع) و زینب (س) را بپرورانند. #در_محضر_ولایت @mesbah_313_ir

🌹جایگاه زن در اسلام #زن_حجاب_عفت_افتخار @mesbah_313_ir

لحظه باز کردن درب حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) به دست شهید سلیمانی #به_وقت_حاج_قاسم @mesbah_313_ir

...آنگاه هدایت شدم 👇 (قسمت ۴۰) #کتاب_بخوانیم @mesbah_313_ir

بسم الله الرحمن الرحیم .....ولی بعضی از اصحاب، این رفتار پیامبر را نپسندیدند و به شدت با پیامبر مخالفت کردند. عمر بن خطاب نزد حضرت آمد و عرض کرد: آیا تو واقعا پیامبر خدا نیستی؟ فرمود: بلی، هستم. عمر گفت: آیا ما بر حق و دشمن ما بر باطل نیست؟ فرمود: بلی. عمر گفت: پس چرا دینمان را به ذلت واداریم؟ رسول خدا «ص» فرمود: «من پیامبر خدایم و هرگز او را نافرمانی نمی کنم و او یار و ناصر من است» . عمر گفت: آیا تو به ما وعده نمی دادي که به خانه خدا می آئیم و طواف می کنیم؟ حضرت فرمود: آري، آیا من به تو خبر دادم که سال دیگر می آئیم؟ عمر گفت: نه. حضرت فرمود: «پس سال دیگر می آئی و طواف می کنی» . سپس عمر نزد ابوبکر آمد و گفت: اي ابوبکر! مگر این مرد حقیقتا پیامبر نیست؟ گفت:چرا، هست. آنگاه عمر همان سئوالهائی را که از پیامبر کرده بود، از او کرد و ابوبکر به همان جوابها پاسخ داد و به او گفت: اي مرد! این بتحقیق پیامبر خدا است و خدا را عصیان نمی کند و خداوند تأییدش می نماید، پس تو از نافرمانیت دست بردار و او را اطاعت کن. و هنگامیکه پیامبر «ص» از صلح نامه، فارغ شد به اصحابش فرمود: بلند شوید، قربانی کنید و سر بتراشید. ولی به خدا قسم یک نفر از آنان برنخاست تا اینکه سه بار حضرت تکرار کرد. وقتی هیچ کس، دستورش را اطاعت ننمود، به درون چادرش رفت و آنگاه بیرون آمد و بی آنکه سخنی با یکی از آنها بگوید، با دست خود، شتر قربانی کرد،سپس سلمانیش را صدا زد تا سرش را بتراشد. وقتی اصحاب این را دیدند بلند شدند، قربانی کردند و هر یک سر دیگري را تراشید و نزدیک بود، برخی، برخی دیگر را بکشد. . . (این داستان را اصحاب سیر و تواریخ نقل کرده اند. بخاري نیز در صحیح خود در کتاب شروط، باب شروط جهاد،ج۲- ص۱۲۲ آورده است. صحیح مسلم در باب صلح حدیبیه،ج۲). این خلاصه اي از داستان صلح حدیبیه بود و این از رویدادهائی است که شیعه و سنی بر آن، اتفاق دارند. تاریخ نویسان و اصحاب سیر مانند طبري، ابن اثیر، ابن سعد و دیگران از قبیل بخاري و مسلم نیز آنرا ذکر کرده اند. من در اینجا لحظه اي تأمل می کنم،چون ممکن نیست چنین چیزي را بخوانم و متأثّر شوم و تعجب نکنم از رفتار این اصحاب نسبت به پیامبرشان. آیا هیچ عاقلی می پذیرد این سخن را که اصحاب (رضی الّله عنهم) براستی اوامر پیامبر را اطاعت می کردند و آنرا اجرا می نمودند؟ این داستان آنها را تکذیب می کند و نظرشان را تخطئه می نماید. آیا هیچ عاقلی تصور می کند که این رفتار در مقابل پیامبر، کار آسانی است یا پذیرفته است یا اصلا معذور است؟ خداوند می فرماید: " نه، به خدایت سوگند اینها ایمان نمی آورند تا تو را در اختلافهاي خود، حاکم قرار دهند، آنگاه در درون خودشان هیچ ملالی از آنچه تو حکم کرده اي نیابند، و بی چون و چرا تسلیم فرمانت گردند." (نساء/۶۵) آیا عمر بن خطاب در اینجا واقعا، امر پیامبر را گردن نهاد و در درون خود هیچ اشکال و ایرادي از قضاوت پیامبر «ص» نیافت؟ یا اینکه موضع گیریش، شک و تردید در برابر امر پیامبر بود خصوصا آنجا که گفت: آیا تو براستی پیامبر خدا نیستی؟ آیا تو نبودي که به ما چنین می گفتی. . . ؟ و آیا پس از اینکه پیامبر با آن پاسخهاي قانع کننده، جوابش داد، تسلیم شد؟ نه، هرگز تسلیم نشد و لذا نزد ابوبکر رفت و همان سئوالها را از ابوبکر کرد. و آیا پس از آنکه ابوبکر پاسخش داد و نصیحتش کرد که اطاعت از پیامبر کند، او تسلیم شد؟ نمی دانم، شاید با سخن ابوبکر، تسلیم شده باشد، یا به جواب پیامبر یا به جواب ابوبکر قانع شده باشد! وگرنه چرا درباره خودش می گوید: «پس بدان خاطر، اعمالی را انجام دادم. . .» ، و خدا و رسولش می دانند،چه اعمالی است که عمر آنها را انجام داده است. و نمی دانم چرا بقیۀ حاضرین نیز، پس از آن ماجرا، گوش به فرمان رسول الله ندادند که از آنها می خواست نحر کنند و سر بتراشند تا اینکه سه بار حضرت آن امر خود را تکرار کرد و باز هم تأثیري نبخشید! . سبحان الّله! من نمی توانم باور کنم آنچه را که می خوانم، و آیا باید اصحاب به اینجا برسند که چنین رفتاري را با پیامبر داشته باشند؟..... ادامه دارد.... @mesbah_313_ir