#حکایت_قدیمی
حکایت کنند مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب "گرسنه" سر بر بالین گذاشت.
همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،
شاید "خداوند" چیزی "نصیبش" گرداند.
مرد "تور ماهیگیری" را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به "دریا" می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.
قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک "ماهی خیلی بزرگ" به تورش افتاد.
او خیلی "خوشحال" شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.
او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ "غافلگیر" می شوند؟!
همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گذار می کرد، "پادشاهی" نیز در همان حوالی "مشغول گردش" بود.
"پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟"
او به پادشاه گفت که "خداوند" این ماهی را به "تورم انداخته" است...
پادشاه آن ماهی را "به زور" از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او "سرافکنده" به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.
پادشاه با "غرور" تمام به کاخ بازگشت و جلو "ملکه" خود میبالید که چنین صیدی نموده است.
همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، "خاری به انگشتش" فرو رفت، درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد...
پزشکان کاخ جمع شدند و "قطع انگشت" پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و "چند روز" به همین منوال سپری گشت.
پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز "ازدیاد درد" موافقت کرد.
وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی "احساس آرامش" کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد...
پادشاه مبتلا به "بیماری روانی" شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی "ظلمی" نموده است که این چنین گرفتار شده است.
پادشاه بلافاصله به "یاد مرد ماهیگیر" افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.
بعد از جستجو در شهر "ماهیگیر فقیر" را پیدا کردند و او با "لباس کهنه و قیافه ی شکسته" بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت:
-آیا مرا میشناسی...!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا "حلال کنی."
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم؛ "چه گفتی؟!"
گفت؛
به آسمان نگاه کردم و گفتم:
* پروردگارا!
او قدرتش را به من نشان داد،
تو هم قدرتت را به او نشان بده!
یادت نره که هر وقت خواستی به کسی ظلم کنی؛ خدا از همه بزرگ تره
#مکافات€عمل
#زندگی
#بصیرت
#رشد_اجتماعی
https://eitaa.com/mesbah_family124
" آدم های امن چه کسانی هستند؟ "
آدم های امن، همانهایی هستند
که همه چيز ميتوانی بهشان بگويی
بدون اينکه قضاوت يا تحقيرت کنند...
ميتوانی کنارشان احساس بودن کنی...
کسانيکه فقط خود خود خودت هستی
که براشون مهمی کسی که ﺩﺳﺘــــﺖ
ﺭﺍ می گیرد...
ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺧﯿـــــــﺎﻝ
ﺩﺳـــــتت را می گیرد ﺑﻪ ﺭﺳــــﻢ ِمحبت
ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳــــــﺖ ﻫــــﻮﺍیت ﺭﺍ ﺑﯽ ﺍﺟــــــــﺎﺯﻩ
به رسم رفاقت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد !
گاهی تورا فرو میریزد برای بنای جدید...
آدم های امن گل های قالی اند، نه
انتظار چیده شدن دارند نه دلهره پژمردن
همیشگی اند
گنجینه اند
سرمایه اند
آرامش خاطرند
آرزو دارم هرکس
یک آدم امن در زندگیش باشد...
#انسانیت
#زندگی
#آرامش
https://eitaa.com/mesbah_family124
✅
/#حس_خوب_آرامش/
امروز بیشتر لبخند بزن
چون تو لایق لبخندی
تو لایق یه زندگی شاد هستی
برای چی باید ناراحت باشى؟
برای چی باید کم بیاری؟
زندگی به لبخندای تو احتیاج داره
به قوی بودن تو نياز داره
تو تظاهر کن به لبخند
تظاهر کن به شادی
شادی خودش راهش رو پيدا میکنه
واسه واقعی شدن
#زندگی
#آرامش
#روانشناسی
https://eitaa.com/mesbah_family124
جالبه بخــــونید👌
توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم.
روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را بعلت عفونت میبردیم.
دکتر گفت که اینبار من نظارت میکنم و شما عمل میکنید...
به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر!
بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!!
بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!!
تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا بِبُر...
عفونت از اینجا بالاتر نرفته!
لحن و عبارت
«برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده میكرد خیلی تلخ...
دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی میکردیم.
قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانواییها تعطیل.
مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی میکشیدند که داستانش را همه میدانند.
عدهای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاقشان را تهیه میکردند و عدهای از خدا بیخبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی میکردند.
شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایهمان که دلال بود و گندم و جو میفروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.
پدرم هر قیمتی که میگفت همسایه دلال ما با لحن خاصی میگفت:
برو بالاتر... برو بالاتر...!!!
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم.
چقدر آشنا بود...
وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت:
بچه پامنار بودم...
گندم و جو میفروختم...
خیلی سال پیش...
قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم...
دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم.
خود را به حیاط بیمارستان رساندم.
من باور داشتم که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو»،
اما به هیچوجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم...
👤دکتر مرتضی عبدالوهابی،
استاد آناتومی دانشگاه تهران ...
#مکافات
#زندگی
#انسانیت
#بصیرت
#راه_زندگی
https://eitaa.com/mesbah_family124
🌸 #آرامش میخواهی؟!
▪اتفاقات زندگیات را برای کسی تعریف نکن
▪با کسی که مخالف توست، بحث نکن
▪خودت را با کسی مقایسه نکن
▪شکرگزار باش
▪به بقیه کمک کن، تو توانایی
▪با همه بدون هیچ چشمداشتی مهربان باش
▪برای زندگیات برنامهریزی کن و هدف داشته باش
▪سرت به کار خودت، گرم باشد
▪به کسی وابسته نباش
▪عاشق زندگی باش
▪بابت داشتههایت خوشحال باش
به این قوانین پایبند بمان تا آرامش سراغت بیاید
#آرامش
#قانون
#زندگی
#آسایش
#بصیرت
https://eitaa.com/mesbah_family124
هيچ وقت نگو رسيدم ته خط
اگه هم احساس كردی رسيدی ته خط
يادت بيار كه معلم كلاس اولت هميشه می گفت:
نقطه سر خط ...
#زندگی
#توکل
https://eitaa.com/mesbah_family124
برای کسانی که به شما حسادت میکنند اینگونه دعا کنید:
پروردگارا ...
اگر در این جهان کسی هست ،
که تاب دیدن خوشبختی مرا ندارد ،
چنان خوشبختش کن
که خوشبختی مرا از یاد ببرد...
#زندگی
#دعا
https://eitaa.com/mesbah_family124🌷🌹🌷🌹🌷
پانزده جمله کوتاه و ناب 👌🌸🍂
1.خوشبختی خانه در خدا پرستی است.
2.عزت خانه در دوستی است.
3.ثروت خانه در شادی است.
4.زیبایی خانه در پاکیزگی است.
5.پاکی خانه در تقوا است.
6.نیاز خانه در معنویات است.🍂🌸
7.استحکام خانه در تربیت است.
8.گرمی خانه در محبت است.
9.صفای خانه درمحبت است.
10.پیشرفت خانه در قناعت است.
11.لذت خانه در سازگاری است.🍂🌸
12.سعادت خانه در امنیت است.
13.روشنایی خانه در آرامش است.
14.رفاه خانه در حرمت و تفاهم است.
15.ارزش خانه در اعتماد و اطمینان است
#زندگی
#انگیزشی
https://eitaa.com/mesbah_family124🌸🌺🌸🌺
🔴یه جا دکتر معظمی خیلی قشنگ میگه :
نمکدون و که پر میکنی توجهی به ریختن نمک ها نداری؛
اما زعفرون و که میسابی به دونه دونهش توجه میکنی!
با اینکه میدونی بدونِ نمک هیچ غذایی خوشمزه نیست، ولی بدون زعفرون ماه ها و سال ها میتونی آشپزی کنی و غذا بخوری!
مراقب نمک های زندگیتون باشین.
ساده و بیریا و همیشه دم دستتون هستند ولی اگر روزی نباشند زندگی طعم گذشته رو نداره
#بصیرت
#زندگی
#قانون
https://eitaa.com/mesbah_family124🌸🌺🌸🌺
شخصی برای اولین بار یک کلم دید.
اولین برگش را کند، زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و ...
با خودش گفت : حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادو پیچش کردن ...!
اما وقتی به تهش رسید و برگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها پنهان نشده، بلکه کلم مجموعهای از این برگهاست ...
داستان زندگی هم مثل همین کلم هست!
ما روزهای زندگی رو تند تند ورق میزنیم و فکر میکنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، درحالیکه همین روزها آن چیزیست که باید دریابیم و درکش کنیم ...و چقدر دیر میفهمیم که بیشتر غصههایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود...!
✓زندگی، همین روزهاییست که منتظر گذشتنش هستیم ...
#زندگی
https://eitaa.com/mesbah_family124🌸🌺
✾࿐༅🍃🌹🍃࿐🌹🍃༅࿐✾
👒 چرا زنان سن خود را کمتر از سن شناسنامه ای خود می دانند؟
🤰🏻چون روزهایی را که منتظر تولد کودکش بوده فقط با دلواپسی انتظار کشیده و زندگی نکرده.
🤒 چون شبهایی که فرزندش مریض بوده در کنار بستر او نشسته و گریسته و زندگی نکرده.
👬 چون زمانی که فرزندش بیرون از خانه بوده تا لحظه ورودش، فقط به در چشم دوخته و زندگی نکرده.
⛔️ چون بارها بخاطر راحتی سایر اعضای خانواده خواسته ها و نیازهای خود را نادیده گرفته و زندگی نکرده.
🔝 او همه اینها را از زندگی کم کرده و سپس سن خود را حساب میکند.
🥀 حق با اوست و منصفانه نیست زمانی را که برای دیگران زندگی کرده به حساب او بگذاریم
#زندگی
#مادر
#همسر
به #مصباح_خانواده_۱۲۴ بپیوندید:👇
https://eitaa.com/mesbah_family124
🍀🌼🌹
✍می دانید چرا نیلوفر در مرداب گل می دهد؟
برای اینکه به همه ثابت کند که در بدترین شرایط هم
👌می شود #خوب بود
👌می شود #زیبا بود
👌می شود #شاد بود
👌می شود #زندگی بخشید
👌می شود #قوی بود
👌می شود #امیدوار بود
نیلوفر مقاوم و وفادارترین گل در جهان است
کمی از او درس بگیریم و برای زیبا، شاد، قوی و موفق بودن شرایط را بهانه نکنیم!
#انگیزشی
به #مصباح_خانواده_۱۲۴ بپیوندید:👇
https://eitaa.com/mesbah_family124
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾┈┈••••