eitaa logo
مصباح خانواده ۱۲۴
276 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
53 فایل
ارتباط با ادمین @Ali_m_124
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️هفت توصیه کاربردی حضرت زهرا سلام‌الله علیها 🌸🌱 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124
🎬: زن در فضای نیمه تاریک زیر زمین از جا برخواست، با قدم های شمرده به سمت آتشدان بزرگ پیش رو که مملو از آتش بود رفت. طنین صدای کفش های نوک تیزش که بر سنگ های صاف و سیاه کف ساختمان برخورد می کرد دل هر شنونده ای را از ترس می لرزاند. زن نزدیک آتشدان شد، مشتش را بالای آتشدان گرفت و یکباره باز کرد، گردی نارنجی رنگ از مشتش داخل آتش سرازیر شد و بویی بسیار نامطبوع در فضا پراکنده شد. زن همانطور که دو دستش را با حرکاتی عجیب دور آتش تاب می داد، وردهایی را زیر لب می خواند، سایه نیمه عریان زن بر روی دیوار روبه رو صحنه ای وحشتناک خلق کرده بود، صدای ورد خواندن زن بلندتر شد و ناگهان از میان سایه زن روی دیوار، جسمی سیاه و بزرگ بیرون دوید. موجودی زشت که نه شباهت به انسان داشت و نه شکل حیوان بود، مانند انسان دست و پا داشت اما دو شاخ بزرگ و پیچ در پیچ در روی سرش به چشم می خورد و اثرات دو بال که گویی سوخته بود هم بر پشت شانه هایش نمایان بود. آن موجود بد هیبت روبه روی زن ایستاد و در مقابل او کرنش کرد و گفت: ملکهٔ زیبای ما چه تقاضایی دارد که ما را احضار فرموده؟! زن، نفسش را محکم بیرون داد و همانطور که با چشمهای درشت و زیبایش که هوش از سر هر آدمیزادی میبرد به آن موجود نگاه می کرد گفت: تو واسطه ما بودی و خواستم تا بیایی و برای ابلیس پیغامم را برسانی... آن موجود زشت نگاه خیره اش را به صورت زیبا و‌جذاب زن دوخت و گفت: من در خدمتگزاری حاضرم، امر بفرمایید چه کنم؟! زن آرام شروع به چرخیدن به دور آن موجود سیاه رنگ کرد و گفت: به ابلیس بگو همانطور که شاهد بودی به امر تو بنایی بسیار بزرگ بر ویرانه های شهر«ارث» ساختم، شهری که قابیل آن را بنا نهاد و قابیلیان در آن زندگی کردند و اینک از آن خرابه ای به جا مانده بود، من بر روی خرابه ها مکانی را که ابلیس می خواست بنا کردم، در آن مکان انواع مشروبات وجود دارد و روابط زن و مردهای عریان آزاد آزاد است و برهنگی اولین قانون آن مکان است، ساز و آواز همیشه برقرار است و رقاصان در هر ساعت از شبانه روز در کارند. این مکان تعطیلی ندارد و هر کس تا هر وقت که بخواهد می تواند در آنجا به عیش و نوش بپردازد، درست است که برخی مردم نام «فاحشه خانه» بر آنجا نهاده اند، اما برای من اصلا اهمیتی ندارد و هر روز طلاهای بسیاری صرف آن مکان که نامش را «خانه آزادی» نهاده ام می کنم و تا به این لحظه تمام مخارجش را خودم داده ام و از این به بعد هم میدهم، اما به سرورمان برسانید که من در مقابل این کار می خواستم عظیم ترین قدرت دنیا را داشته باشم، قدرتی که تمام عالم به من غبطه بخورند، پس آن قدرت ماورایی را به من بدهید که من بر روی عهدم بوده ام... آن موجود سیاه تعظیمی کرد و گفت: لحظه ای درنگ کنید تا پیغامتان را برسانم و جواب را بگیرم. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕
🎬: زن دوباره دور تا دور آتشدان بزرگ با قدم های آرام شروع به قدم زدن نمود و هنوز یک دور کامل دور آتشدان نچرخیده بود که دوباره آن جسم سیاهرنگ در بالای آتش ظاهر شد و همانطور که بین زمین و هوا معلق بود گفت: ملکه زیبای من! سرورم سخنانتان را شنیدند و پیغام دادند: ما به تو نیرویی عظیم عطا می کنیم، نیرویی که متشکل از قدرت تمام اجنه این سرزمین است و هیچ کس به گرد پای شما نخواهد رسید، اما برای رسیدن به این مقام و مرتبه، کاری دیگر است که باید انجام دهی و شک نکنید هر آنچه را که در این راه از دست بدهید، چیزی به مراتب بهتر و عظیم تر از آنچه که از دستتان رفته، به شما عنایت می کنیم. آن موجود ترسناک جوری از ابلیس نقل قول می کرد که انگار ابلیس خدا هست و آن زن بد طینت بنده اش و به راستی که چنین بود. زن نگاهی به او کرد و گفت: من چه باید بکنم؟! و قرار است چه چیزی را از دست بدهم که وعده می دهید بهترش را به دست می آورم. موجود سیاه رنگ دهانش را باز کرد و بویی بسیار بد در فضا پیچید و گفت: سرورم امر نموده که شما باید در راه عزازیل بزرگ قربانی کنید که این یکی از مناسک است و این مراسم قربانی باید با وضعی که ما می گوییم صورت گیرد و البته هر کسی هم لیاقت قربانی شدن را ندارد و شخص خاصی مد نظر سرورمان است. زن سری تکان داد و گفت: قبلا هم برای ابلیس قربانی کرده ام اما گویی اینبار فرق دارد، حالا بگو ببینم چه کسی و چگونه باید قربانی شود تا من به آن مقام و قدرت عظیم دست یابم؟! آن موجود سیاه رنگ با انگشتش به بالا اشاره کرد و گفت: شخصی که باید قربانی شود، اینک در آن بالا بر تخت طلایی اش تکیه داده... زن یکّه ای خورد و گفت: منظورتان جناب حاکم است؟! همسر من؟! موجود سیاهرنگ سری تکان داد و گفت: آری، اگر تو حاکم این سرزمین را در میدان این شهر زنده زنده قربانی کنی و سپس گوشت تن او را در بیابان های اطراف کباب کنی تا تمام اجنه این سرزمین از آن استفاده کنند، ما هم نیروی تمام اجنه را به تو هدیه می دهیم و تو یک ملکه رؤیایی با قدرتی مافوق تصور خواهی شد و هر امر شما بدون چون و چرا در چشم بهم زدنی انجام خواهد شد. آن زن نفسش را با شدت بیرون داد و اندکی سکوت کرد، گویا می خواست مسائل را سبک و سنگین کند و بعد از چند لحظه سرش را بالا گرفت و در چشم های قرمز و از حدقه بیرون زده آن موجود خیره شد و گفت: با اینکه برایم سخت است باشد قبول می کنم، من حاکم را آنگونه که شما اراده کردید قربانی می کنم و شما هم روی عهد خود بمانید... موجود سیاهرنگ قهقه ای پیروزمندانه زد و گفت: ما روی عهد خود هستیم، چند روز دیگر توسط یکی از خدمت گزارانمان، موادی برای شما میفرستیم که در انجام کاری که قصد آن را نمودید، کمکتان خواهد کرد و خیلی راحت به هدف خود خواهید رسید. زن سری تکان داد و آن موجود را مرخص کرد و همزمان با رفتن آن موجود، شعله های آتشدان کم جان شد و یکدفعه خاموش شد و زن در تاریکی زیر زمین به سمت پله ها رفت تا او را به طبقه همکف قصر بزرگ حاکم نینوا برساند. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
🎬: به دستور ملکه سمیرامیس کل شهر غرق در جشن و شادی بود و قصر حاکم بیشتر از دیگر جاها غرق در رقص و پایکوبی بود. مردم شهر آنچنان شراب نوشیده بودند که همگان از زن و کودک و مرد و پیر و جوان از خود بیخود بودند. ملکه سمیرامیس همانطور که از زیر چشم حرکات مدهوشانه حاکم را میدید، نیشخندی زد و گفت: فکر می کنم وقتش است، پس از جا بلند شد و به سمت میز روبه رویش رفت و کوزه ای زیبا که پر از نقش و نگار رنگارنگ بود را برداشت، کوزه ای که عنوان شراب مخصوص را به خود داشت و جز ملکه هیچ کس خبر نداشت که دارویی روان گردان داخل آن شراب ریخته شده است. ملکه جامی از این شراب پر کرد و با قدم های شمرده شمرده به حاکم نزدیک شد، حاکم روی تخت لم داده بود و وقتی سایه ملکه زیبایش بر سرش افتاد سرش را بالاتر گرفت و گفت: س..س...سمیرامیس...م..مل..ملکه من، تو زیباترین زن روی زمین هستی و امروز از همیشه زیباتری و سپس نگاهی به اندام نیمه عریان او انداخت و گفت: چرا کنارم نمی نشینی و مرا در آغوش نمیگیری؟! ملکه جام را به دست حاکم داد و گفت: شراب ناب این جام را نوش جان کنید تا من نیز کنار شما قرار گیرم. حاکم جام را از دست ملکه گرفت و یک نفس سر کشید. ملکه لبخندی شیطانی زد و کنار حاکم نشست، چشمان حاکم دو دو میزد و دهانش مانند زهر تلخ و مغزش مختل شده بود، ملکه سرش را نزدیک گوش حاکم آورد و آرام زمزمه کرد «تو یک گاو هستی که باید برای خدایان قربانی شوی» در این هنگام حاکم از جا جست و ملکه عصای طلایی او را به دستش داد و دوباره همان عبارت را تکرار کرد. حاکم دستان لرزانش را که از نوشیدن زیاد می لرزید به عصا گرفت و سعی کرد به عصا تکیه کنه و بعد نگاهی سرسری به جمعیت پیش رو کرد، همه جمعیت که بلند شدن ناگهانی حاکم را دیدند ساکت شدند و همه سراپا گوش شدند. حاکم همانطور که انگار سرش روی گردنش سنگینی می کرد، چشم گرداند و یکباره با لحنی لرزان گفت: م...من یک گاو هستم ماااا...مااا...و بعد از اینکه چند بار صدای گاو درآورد ادامه داد: مرا در راه خدایان قربانی کنید. چند نفری که از طرف سمیرامیس در بین جمعیت پخش بودند و مأمور به انجام غوغا بودند، فریاد برآوردند: حاکم را برای خدایان قربانی کنید، او خود اینچنین می خواهد، کم کم این شعار همگان شد: حاکم را قربانی کنید. مجلس که اوج گرفت سمیرامیس از جا برخاست و با اشاره به دو سرباز به آنها دستور داد که دو طرف حاکم را بگیرند و او را به میدان شهر ببرند. حاکم نگون بخت که در تلهٔ ملکه اش گرفتار شده بود و هر چه می گفت به خاطر مصرف آن مواد روانگردانی بود که ملکه به خوردش داده بود، فکر می کرد گاو است مدام صدای گاو از خود درمی آورد. حاکم را به میدان شهر بردند، طبق دستوری که ابلیس به سمیرامیس داده بود حاکم باید زنده زنده قربانی میشد. پس ملکه دستور داد تا حاکم را در حالیکه زنده است، دست و پا و قطعات بدنش را جدا کنند و حاکم بیچاره با قطع هر عضو فریاد دردش به آسمان بلند میشد و این است رسم شیطان، انسان را می فریبد و محو و خدمتگزار خود می کند و در آخر خود دستور قتلش را میدهد. حاکم شهر قطعه قطعه شد و از نفس افتاد و به دستور ملکه در بیابان منقل هایی از ذغال گداخته برپا کردند و قطعه های بدن حاکم شهر را کباب کردند، کل بیابان پوشیده از دود و بوی کباب بود و اجنه شیطانی از این بو نیرو می گرفتند و به این ترتیب ملکه سمیرامیس این زن زیبا و خبیث به عهدش با ابلیس وفا کرد... ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕 🌸🌱 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124
🔵پرونده ویژه ساعت۲۱ 💢راهبرد جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اندیشکده‌ی «شورای آتلانتیک» به‌ عنوان یکی از سرشناس‌ترین و تأثیر گذارترین اندیشکده‌های آمریکا طی گزارش مفصلی تحت عنوان «یک راهبرد دوحزبی درباره‌ی ایران برای دولت بعدی آمریکا و دو دهه‌ی آینده» که در اکتبر۲۰۲۴،تنظیم کرده به دولت ترامپ و دولت‌های بعدی آمریکا پیشنهاد می‌کند سیاست موفقیت‌آمیز واشنگتن برای تغییر رژیم کمونیست لهستان در دهه‌ی ۱۹۸۰ را الگوی خود برای تقابل با جمهوری اسلامی قرار دهند.درحوادث لهستان، آمریکا اگرچه به‌طور مستقیم حکومت وقت این کشور را سرنگون نکرد، بلکه نقش مهمی در حمایت ازمخالفان و جنبش‌ های کارگری و سیاسی به ویژه جنبش "سالیدارنوش" به رهبری لخ والسا ایفا کرد،بخشی از این کمک‌ها،حمایت مالی از سازمان‌های غیر دولتی و بنیاد های مربوط به جنبش‌های دموکراسی‌ خواه در لهستان بود و بخشی از آنها کمک‌های رسانه‌ای چراکه رسانه‌های غربی در پوشش اخبار و رویدادهای لهستان و تحریک مردم نقش مهمی داشتند.همچنین تغییرات سیاسی در کشورهای همسایه لهستان مانند مجارستان و چکسلواکی بر فضای سیاسی این کشور تأثیر گذاشت و به جنبش‌های شکل گرفته در این کشور انگیزه بخشید.طبق آن چه این اندیشکده آمریکایی منتشر کرده است، احتمالاً راهبرد آمریکا برای ضربه به ایران، با توجه به تحولات منطقه و فروپاشی حکومت اسد و پیشروی غیرمنتظره گروه‌های مسلح و تروریست‌ها، در دو رویکرد به‌صورت جدی دنبال شود، اول حمایت مالی از اپوزیسیون و جبهه ضدایران و تحریک مردم در داخل کشور مانند حوادث ۱۴۰۱ و دیگری، هدایت افکار عمومی از طریق سکوهای خارجی، کانال‌های خبری و ایجاد رسانه‌های جدیدی که بتوانند جهت فکری جامعه را تغییر دهند.اندیشکده‌ی «شورای آتلانتیک» پیشنهاد بودجه‌ی بیشتر به منظور تقویت ظرفیت پخش برنامه‌های فارسی‌زبان درون ایران، یک کانال تلویزیونی ماهواره‌ای کانال‌های یوتیوب، مانند «رادیو اروپای آزاد» را داده است که ایرانی‌ها بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند و «انحصار رسانه‌ای» نظام را تضعیف کنند. علاوه بر این، واشنگتن باید به‌جای آن‌که از ابتدا «چرخ را اختراع کند» و به‌عنوان مثال، به‌دنبال راه‌اندازی یک شبکه‌ی فارسی‌زبان جدید باشد، با همکاری متحدان اروپایی‌اش در جهت گسترش رسانه‌های فارسی‌زبان موجود و معتبر، مانند «رادیو فردا» یا «بی‌بی‌سی فارسی»، حمایت مالی ارائه کند.در اغتشاشات سال‌های گذشته رسانه‌های فارسی‌زبان نقش مهمی در پیشبرد پروژه آشوب داشتند،برای مثال در حوادث سال ۱۳۸۸، بی‌بی‌سی فارسی و شبکه اجتماعی توئیتر (ایکس) و در اتفاقات سال ۱۴۰۱ شبکه ایران اینترنشنال و سکوهایی مانند اینستاگرام به تریبون ضدانقلاب و چهره‌های تجزیه‌طلب و حامی تروریسم تبدیل شده بودند.در حوادث سال ۱۳۸۸ توئیتر(که بعد از انتقال مالکیت آن به ایلان ماسک به X تغییر نام داد) کارکرد موثری در دریافت سریعتر خبر و اطلاعات از حوادث ایران برای رسانه‌ها یا منابع خارج از کشور بود و حتی زمانی که برای رفع مشکلات فنی نیازمند به‌روزرسانی بود، مقامات دولتی آمریکادرخواست تعویق این بروزرسانی را کردند. نوسازی شبکه‌ های ضدایرانی در دولت قبلی ترامپ نیز در دستورکار بود و آمریکا ترجیح می‌دهد بودجه‌ای که در این زمینه صرف می‌کند بازدهی بالایی داشته باشد،برایان هوک مسئول ویژه امور ایران در وزارت خارجه آمریکا در دولت اول ترامپ، در زمان مسئولیتش با انتقاد شدید از بخش فارسی صدای آمریکا از کنگره خواسته بود بودجه آن را قطع و بخش فارسی را تعطیل کند. به گفته هوک، بودجه شبکه صدای آمریکا چیزی بالغ بر۱۷میلیون دلار بوده است اما نتوانسته مأموریت خود را انجام دهد.احتمال دارد با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، راهبرد تضعیف رسانه‌های رسمی و کاهش اثرگذاری آن بر مردم و همچنین توسعه شبکه‌ها و کانال‌های ضدایرانی دنبال شود به‌ویژه آن که با حضور ایلان ماسک درکنار ترامپ وهمچنین سرمایه‌ گذاری‌های اخیر آمریکا بر روی شرکت متا در پروژه‌های نظامی و همچنین مسدودکردن شبکه اجتماعی محبوب چینی(تیک‌تاک)، بخشی از اهداف سیاست خارجه آمریکا از طریق حاکمیت بر پلتفرم‌های بزرگ دنیا پیش می‌رود.اهمیت پروژه‌های فناورانه و حکمرانی آمریکا بر سکوها تاحدی است که سناتورجیمز دیوید ونس، معاون اول ترامپ در دولت آینده، پیش از انتخابات گفته بود اگر اروپا بخواهد پلتفرم‌های ایلان ماسک را تنظیم کند، ایالات متحده می‌تواند حمایت خود از ناتو را کنار بگذارد که نشان می‌دهد این مسئله از پیمان‌ های نظامی آمریکا هم بااهمیت‌تر به‌شمار می‌رود. @tabiyne 🌸🌱 به بپیوندید:👇 https://eitaa.com/mesbah_family124