eitaa logo
محمد رضا مصباح 🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
92 عکس
42 ویدیو
6 فایل
✓منبرک,کشکول,کلیپ,پادکست,سخنرانی ها, و اطلاع رسانی جلسات .. ✓متن کامل سخنرانی,تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه, داخل کانال بارگزاری می شه. ⚠️انتشارِ #متنیِ مطالبِ کانال #شرعا بدون نام و #لینک کانال جایز نمی باشد. مشهد مقدس @m_r_mesbah
مشاهده در ایتا
دانلود
یعنی نسبت‌ها، قبیله‌ها، شرافت‌ها، و این طبقات اجتماعی،باعث بشه انسان برای خودش جایگاهی رو قائل بشه که به دیگران با تحقیر و توهین سخن کند بگوید و دیگران را مورد زجر و ناراحتی قرار بده. ➖۴)برتری‌های سیاسی برتری‌های حزبی حالا این ممکنه پدیده باشد. ممکنه پدیده باشد ممکنه پدیده باشد همه اینها ممکنه باشد. و به این دلیل و این جایگاه‌ها و این محاسبات میان و دیگران را مورد هجمه و تحقیر و توهین قرار میدن طبقه بندی های سیاسی باشد، کشورهای پیشرفته و توسعه یافته باشد. همه اینها عواملی است که خداوند دقیقا ریشه های آن را مطرح میکنه و این دقیق و سرمنشا یابی اخلاقی در قرآن از زیبایی های کلام الهی است. 🔰نکته مهم: از میان تمام عوامل برتری انگاری که برای انسان‌ها متصور میشه که بعد به دلیل این جایگاهی که برای خودشون قائلن آبرو و اعتبار دیگران رو له می‌کنند و خرد می‌کنند تبر رو برمی‌دارند و به حیثیت جان انسان‌ها می‌کوبند و به دو نیم می‌کنند شخصیت اخلاقی انسان ها رو، از مهمترین عوامل چیزی است که خداوند در اینجا به دلیل اهمیت و کثرتش مطرح میکند و اون نیست مگر تکیه بر و . اینکه هنگامی که انسان ها به موقعیتی و ثروتی به انباشتی میرسند، این برتری مالی و اقتصادی چنان تفاخر و تکبر و جباریتی در وجود انسان‌ها ایجاد می‌کند، چنان خود را تافته جدا بافته می‌دانند که دیگران را به هیچ می انگارند و این اختیار و این آزادی رو برای خودشون قائل اند که هرگونه که می‌خوان هر توهینی که میخوان نسبت به دیگران بخصوص اقشار جامعه که به لحاظ اقتصادی سطح فروتنی دارند لب باز کنند و آنگونه که میخواهند عمل کنند. ▫️ این همزه لمزه قاعدتاً کسی است که: جمع مالا و عدده. 🔰نکته مهم: خب اینجا من این نکته رو بگم تا جایی که می فرماید الذی جمع مالا مشکلی نیست ♻️سوال: ما در اسلام جمع آوری ثروت داریم یا نداریم؟ آیا اسلام نهی کرده است ما را از اینکه ما صاحب موقعیت مالی باشیم؟ ♻️جواب: خیر، نه تنها منع نکرده است بلکه به به و به اینکه انسان موقعیت مالی برای خودش و دیگران ایجاد کند توصیه شده است. ✓اساساً فراتر از این، خداوند در قرآن وقتی میخواد بگه ما بندگانمان را مدد و یاری میکنیم می فرماید: نمدهم باموال و بنین بحث امداد و مدد به مال و فرزند رو قدرت به این ثروت و قدرت رو خداوند سبحان مطرح میکند. ✓ مال از اسباب یاری رساندن حضرت پروردگار به آدمیان. ✓ جمله زیبای امیرالمومنین فرمودند: از بهترین کمک‌هایی که به انسان متقی وجود دارد مال و سرمایه است که در اختیار اون هست. 🔅پس اینجا مشکلی نیست و ما در اسلام هیچ خط کشی نداریم عزیزان تعیین نشده است نگاه نیست در اینجا که آیا ما یه حد و اندازه ی ثروت داریم یه کسی نمیتونه یه خونه بیشتر داشته باشد، نمیدونم دو تا ماشین نمیتونه داشته باشه، نه. ما این حرفا رو نداریم در اسلام. 🔅هنگامی که ثروت از با رعایت حق خدا و خلق به دست می‌آید منعی برای اون نیست و مشکلی در این جهت وجود نداره. ❌ اما اینجا قرآن در ادامه الذی جمع مالا اما فرمود: وعدده این مال و گردآوری می‌کند و عجیب حسابگری آن میکند و طمع ورزانه دل به آن میدهد مشکل کار اینجاست!! ✅ اساساً در نگاه به دنیا و در نگاه به ثروت دنیا و در نگاه به اموال دنیا انسان ها گاه دچار محاسبات غلط و اشتباهات جدی میشن. یعنی به جایی میرسد که و جای خودش را عوض می کند یعنی و برای انسان هدف میشه و غایت و تمام تلاش انسان خلاصه میشه در گردآوری مال و ثروت و انباشت اون و از همه امور فارغ می‌ماند. ‼️جایی که انسان میکنه و اشتباه میکند را و را. ✓ یعنی برای انسان رسیدن به ثروت مقصد نیست مسیری است بهره‌مندی از دنیا کسب ثروت و اموال
واینکه انسان به خواسته‌های معقول به حیات طیبه و پاکیزه برسد و تامین سعادت دنیا و آخرت بکند از طریق . ✅یعنی جای و جای به اصطلاح اون عوض میشه. جای مسیر و مقصد و منزل عوض میشه برای انسان. ✓ اینجاست که شکل میگیره اینجاست که مال و ثروت می شه ارزش اساسی برای انسان. و با این مبنا انسان ها ارزش گذاری میکنند بعد دیگه طبقات شوم اجتماعی شکل می‌گیرد اختلافات اجتماعی دست میده یک گروه‌هایی مطرح می‌شن در جامعه که اینها خودشون رو حاکمان مقدرات بشریت می‌دونن به دلیل اموال و ثروت‌ها و آنچه را که امروز در جامعه سرمایه‌داری دنیای خودمون و در نظام می‌بینیم. ✓ یه معدود انسان‌هایی بودجه ی بیش از نیمی از کره زمین را در اختیار دارن. خب بدیهی است که اینها دیگه چه جایگاهی دارند این و بدیهی است که اینها اهل قدرت اند. ▫️ يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿٣﴾ وقتی آدمی به این حد می‌رسد یعنی به این نگاه میرسد و دیدگاهش به گونه‌ای میشه که مال برای او به جای آنکه باشد پیدا می‌کند. به جای اینکه باشد میشه به جای اینکه باشه میشه وقتی انسان به اینجا رسید این دیدگاه رو پیدا میکنه یحسب ان ماله اخلده به دروغ گمان می‌کند به باطل گمان می‌کند ان ماله اخلده که مالش او را به و می‌رساند. جالب این است که قرآن رو مضارع میارد یعنی این پندار استمرار دارد اما فعل بعدی را را به کار میبرد! به دلیل قطعیت این فکر در نزد صاحبانش لذا فعل ماضی (گویا شده است) به کار میبرد. یعنی میپندارد که مالش او را جاودان کرده است. خیلی نکته عجیبی است زیبایی است که قرآن به کار میبره. 🔰خب اینجا دو معنا دارد: این انسان تصور می‌کند که این ثروت اوست که به او و می‌بخشد و او رانگاه میدارد و حفظ میکند. ✓ خوب متاسفانه باید بگوییم که آیا واقعاً این دیدگاه نمی‌خوام بگم حالا قالب اما بالاخره یه دیدگاه شایعی در میان جامعه بشری نبوده است؟ چرا دیروز و امروز چه در ابعاد چه در ابعاد آن چه در ابعاد تر آنچه تر اون. ✓ ما این سخن را چقدر شنیدیم و می‌شنویم که جان من پول مشکل همه چیز را حل میکند. ✓ قدیمی‌ها می‌گفتن بذارین پول رو سنگ سنگ را آب میکنه! همینه یحسب ان ماله اخلده یعنی انسان به جایی برسد که تکیه خودش رو به مال و سرمایه قرار بدهد. را بر اساس مال و سرمایه قرار بدهد. ✓ این آفتی است که در طول تاریخ بوده است و چقدر را به هم زده است که یه گوشه‌ اش اینه ویل لکل همزه لمزه، چه آبروها رفته است، چه جان‌ها رفته است، چه نوامیس رفته است به دنبال این آفات این چنینی و این وارونگی ارزش‌هایی که در جامعه پیش آمده است. ✓ اینکه تصور شده است کسانی که صاحب ثروتند کسانی که صاحب اقتدار مالی و اقتصادی هستند اینها برجستگان جامعه این‌ها موفق‌های جامعه‌ان اینا خوشبخت‌ها و کامیابهای جامعه و کار به جایی کشیده است که وقتی مراجعه می‌کنیم به دامن ادب و گله ی این عاقلان و عالمان و شاعران و نخبگان و عارفان را می شنویم جای آن است که: جایِ آن است که خون موج زَنَد در دلِ لعل زین تَغابُن که خَزَف می‌شکند بازارش بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش ای که در کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گُذَری بر حذر باش، که سر می‌شکند دیوارش ✅ جوری زندگی و جامعه را درست کردند که وقتی انسان موقعیت اجتماعی و مالی کمی دارد در نزد مردمان نه در نزد و خودش هم جایگاه او به زیر می‌آید و شکسته می‌شود شخصیت او!! 🔅این شعر خیلی جالبِ. فصـاحة سـحبـان و حکمـــة لقمـــان و خط ابن مقـــلة و زهــد ابن ادهـــم اذا اجتمعت فی المـــرء و المـرء مفلـــس، فلیـس لـه قـــدر حتی بمقدار درهـــم. ➖اگر فصاحت اون ادیب بزرگ سحبان بن وائل قدرتمندِ صاحب نطق و بیان را، واگر حکمت لقمان، اگر هنر شش خط ابن مقله رو که موسس خط است خطوط ششگانه از نسخ و نستعلیق و غیره اگر اون قدرت و هنر ابن مُغلَه رو، اگر حکمت لقمان حکیم را و اگر زهد ابراهیم ادهم را در یه انسان جمع کنید اما موقعیت مالی نداشته باشد فلیـس لـه قـــدر حتی بمقدار درهـــمی در نزد گروهی از جامعه پایگاه و جایگاهی ندارد. خب اینها دردهایی بوده است که در دل این بزرگان انباشت میشده و گاهی با امواج شعر و ادب برون می‌دادند و بازگو می‌کردند، چیزی که خداوند سبحان در قرآن بازگو میکند. 🔅نکته: در اینجا به نظر میاد که و فی هذه العباره قلب یعنی چه؟ یعنی اینکه یحسب ان ماله اخلده در حقیقت معناش اینه که گمان میکند که مال او پایدار است نه اینکه مالش او را جاودان میکند خوب میداند که مالش جاودان نمی‌کند.
یعنی نسبت‌ها، قبیله‌ها، شرافت‌ها، و این طبقات اجتماعی،باعث بشه انسان برای خودش جایگاهی رو قائل بشه که به دیگران با تحقیر و توهین سخن کند بگوید و دیگران را مورد زجر و ناراحتی قرار بده. ➖۴)برتری‌های سیاسی برتری‌های حزبی حالا این ممکنه پدیده باشد. ممکنه پدیده باشد ممکنه پدیده باشد همه اینها ممکنه باشد. و به این دلیل و این جایگاه‌ها و این محاسبات میان و دیگران را مورد هجمه و تحقیر و توهین قرار میدن طبقه بندی های سیاسی باشد، کشورهای پیشرفته و توسعه یافته باشد. همه اینها عواملی است که خداوند دقیقا ریشه های آن را مطرح میکنه و این دقیق و سرمنشا یابی اخلاقی در قرآن از زیبایی های کلام الهی است. 🔰نکته مهم: از میان تمام عوامل برتری انگاری که برای انسان‌ها متصور میشه که بعد به دلیل این جایگاهی که برای خودشون قائلن آبرو و اعتبار دیگران رو له می‌کنند و خرد می‌کنند تبر رو برمی‌دارند و به حیثیت جان انسان‌ها می‌کوبند و به دو نیم می‌کنند شخصیت اخلاقی انسان ها رو، از مهمترین عوامل چیزی است که خداوند در اینجا به دلیل اهمیت و کثرتش مطرح میکند و اون نیست مگر تکیه بر و . اینکه هنگامی که انسان ها به موقعیتی و ثروتی به انباشتی میرسند، این برتری مالی و اقتصادی چنان تفاخر و تکبر و جباریتی در وجود انسان‌ها ایجاد می‌کند، چنان خود را تافته جدا بافته می‌دانند که دیگران را به هیچ می انگارند و این اختیار و این آزادی رو برای خودشون قائل اند که هرگونه که می‌خوان هر توهینی که میخوان نسبت به دیگران بخصوص اقشار جامعه که به لحاظ اقتصادی سطح فروتنی دارند لب باز کنند و آنگونه که میخواهند عمل کنند. ▫️ این همزه لمزه قاعدتاً کسی است که: جمع مالا و عدده. 🔰نکته مهم: خب اینجا من این نکته رو بگم تا جایی که می فرماید الذی جمع مالا مشکلی نیست ♻️سوال: ما در اسلام جمع آوری ثروت داریم یا نداریم؟ آیا اسلام نهی کرده است ما را از اینکه ما صاحب موقعیت مالی باشیم؟ ♻️جواب: خیر، نه تنها منع نکرده است بلکه به به و به اینکه انسان موقعیت مالی برای خودش و دیگران ایجاد کند توصیه شده است. ✓اساساً فراتر از این، خداوند در قرآن وقتی میخواد بگه ما بندگانمان را مدد و یاری میکنیم می فرماید: نمدهم باموال و بنین بحث امداد و مدد به مال و فرزند رو قدرت به این ثروت و قدرت رو خداوند سبحان مطرح میکند. ✓ مال از اسباب یاری رساندن حضرت پروردگار به آدمیان. ✓ جمله زیبای امیرالمومنین فرمودند: از بهترین کمک‌هایی که به انسان متقی وجود دارد مال و سرمایه است که در اختیار اون هست. 🔅پس اینجا مشکلی نیست و ما در اسلام هیچ خط کشی نداریم عزیزان تعیین نشده است نگاه نیست در اینجا که آیا ما یه حد و اندازه ی ثروت داریم یه کسی نمیتونه یه خونه بیشتر داشته باشد، نمیدونم دو تا ماشین نمیتونه داشته باشه، نه. ما این حرفا رو نداریم در اسلام. 🔅هنگامی که ثروت از با رعایت حق خدا و خلق به دست می‌آید منعی برای اون نیست و مشکلی در این جهت وجود نداره. ❌ اما اینجا قرآن در ادامه الذی جمع مالا اما فرمود: وعدده این مال و گردآوری می‌کند و عجیب حسابگری آن میکند و طمع ورزانه دل به آن میدهد مشکل کار اینجاست!! ✅ اساساً در نگاه به دنیا و در نگاه به ثروت دنیا و در نگاه به اموال دنیا انسان ها گاه دچار محاسبات غلط و اشتباهات جدی میشن. یعنی به جایی میرسد که و جای خودش را عوض می کند یعنی و برای انسان هدف میشه و غایت و تمام تلاش انسان خلاصه میشه در گردآوری مال و ثروت و انباشت اون و از همه امور فارغ می‌ماند. ‼️جایی که انسان میکنه و اشتباه میکند را و را. ✓ یعنی برای انسان رسیدن به ثروت مقصد نیست مسیری است بهره‌مندی از دنیا کسب ثروت و اموال
اینکه انسان به خواسته‌های معقول به حیات طیبه و پاکیزه برسد و تامین سعادت دنیا و آخرت بکند از طریق . ✅یعنی جای و جای به اصطلاح اون عوض میشه. جای مسیر و مقصد و منزل عوض میشه برای انسان. ✓ اینجاست که شکل میگیره اینجاست که مال و ثروت می شه ارزش اساسی برای انسان. و با این مبنا انسان ها ارزش گذاری میکنند بعد دیگه طبقات شوم اجتماعی شکل می‌گیرد اختلافات اجتماعی دست میده یک گروه‌هایی مطرح می‌شن در جامعه که اینها خودشون رو حاکمان مقدرات بشریت می‌دونن به دلیل اموال و ثروت‌ها و آنچه را که امروز در جامعه سرمایه‌داری دنیای خودمون و در نظام می‌بینیم. ✓ یه معدود انسان‌هایی بودجه ی بیش از نیمی از کره زمین را در اختیار دارن. خب بدیهی است که اینها دیگه چه جایگاهی دارند این و بدیهی است که اینها اهل قدرت اند. یحسب انما له اخلده وقتی آدمی به این حد می‌رسد یعنی به این نگاه میرسد و دیدگاهش به گونه‌ای میشه که مال برای او به جای آنکه باشد پیدا می‌کند. به جای اینکه باشد میشه به جای اینکه باشه میشه وقتی انسان به اینجا رسید این دیدگاه رو پیدا میکنه یحسب ان ماله اخلده به دروغ گمان می‌کند به باطل گمان می‌کند ان ماله اخلده که مالش او را به و می‌رساند. جالب این است که قرآن رو مضارع میارد یعنی این پندار استمرار دارد اما فعل بعدی را را به کار میبرد! به دلیل قطعیت این فکر در نزد صاحبانش لذا فعل ماضی (گویا شده است) به کار میبرد. یعنی میپندارد که مالش او را جاودان کرده است. خیلی نکته عجیبی است زیبایی است که قرآن به کار میبره. 🔰خوب اینجا دو معنا دارد: این انسان تصور می‌کند که این ثروت اوست که به او و می‌بخشد و او رانگاه میدارد و حفظ میکند. ✓ خوب متاسفانه باید بگوییم که آیا واقعاً این دیدگاه نمی‌خوام بگم حالا قالب اما بالاخره یه دیدگاه شایعی در میان جامعه بشری نبوده است؟ چرا دیروز و امروز چه در ابعاد چه در ابعاد آن چه در ابعاد تر آنچه تر اون. ✓ ما این سخن را چقدر شنیدیم و می‌شنویم که جان من پول مشکل همه چیز را حل میکند. ✓ قدیمی‌ها می‌گفتن بذارین پول رو سنگ سنگ را آب میکنه! همینه یحسب ان ماله اخلده یعنی انسان به جایی برسد که تکیه خودش رو به مال و سرمایه قرار بدهد. را بر اساس مال و سرمایه قرار بدهد. ✓ این آفتی است که در طول تاریخ بوده است و چقدر را به هم زده است که یه گوشه‌ اش اینه ویل لکل همزه لمزه، چه آبروها رفته است، چه جان‌ها رفته است، چه نوامیس رفته است به دنبال این آفات این چنینی و این وارونگی ارزش‌هایی که در جامعه پیش آمده است. ✓ اینکه تصور شده است کسانی که صاحب ثروتند کسانی که صاحب اقتدار مالی و اقتصادی هستند اینها برجستگان جامعه این‌ها موفق‌های جامعه‌ان اینا خوشبخت‌ها و کامیابهای جامعه و کار به جایی کشیده است که وقتی مراجعه می‌کنیم به دامن ادب و گله ی این عاقلان و عالمان و شاعران و نخبگان و عارفان را می شنویم جای آن است که: جایِ آن است که خون موج زَنَد در دلِ لعل زین تَغابُن که خَزَف می‌شکند بازارش بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش ای که در کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گُذَری بر حذر باش، که سر می‌شکند دیوارش ✅ جوری زندگی و جامعه را درست کردند که وقتی انسان موقعیت اجتماعی و مالی کمی دارد در نزد مردمان نه در نزد و خودش هم جایگاه او به زیر می‌آید و شکسته می‌شود شخصیت او!! فصـاحة سـحبـان و حکمـــة لقمـــان و خط ابن مقـــلة و زهــد ابن ادهـــم اذا اجتمعت فی المـــرء و المـرء مفلـــس، فلیـس لـه قـــدر حتی بمقدار درهـــم. ➖اگر فصاحت اون ادیب بزرگ سحبان بن وائل قدرتمندِ صاحب نطق و بیان را، اگر هنر شش خط ابن مغله رو که موسس خط است خطوط ششگانه از نسخ و نستعلیق و غیره اگر اون قدرت و هنر ابن مُغلَه رو، اگر حکمت لقمان حکیم را و اگر زهد ابراهیم ادهم را در یه انسان جمع کنید اما موقعیت مالی نداشته باشد فلیـس لـه قـــدر حتی بمقدار درهـــمی در نزد گروهی از جامعه پایگاه و جایگاهی ندارد. خب اینها دردهایی بوده است که در دل این بزرگان انباشت میشده و گاهی با امواج شعر و ادب برون می‌دادند و بازگو می‌کردند، چیزی که خداوند سبحان در قرآن بازگو میکند. 🔅نکته: در اینجا به نظر میاد که و فی هذه العباره قلب یعنی چه؟ یعنی اینکه یحسب ان ماله اخلده در حقیقت معناش اینه که گمان میکند که مال او پایدار است نه اینکه مالش او را جاودان میکند خوب میداند که مالش جاودان نمی‌کند.