eitaa logo
Mesbah_pishkesvat 104
116 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
38 فایل
کانال فرهنگی و اطلاع رسانی اعضای پیشکسوت مرکز بهینه سازی ، نوسازی و ساخت قطعات شهید زرهرن نزاجا ارتباط با ادمین @Ali_shah_13_62
مشاهده در ایتا
دانلود
جانا به جز غم تو دلم را هوس مباد جز تو کسم ز جور تو فریادرس مباد هر جا که آیم و روم از ناز ساز وصل جز لشکر فراق توام پیش و پس مباد اکنون که نیست همدم دردم وصال تو جز محنت فراق توام همنفس مباد گفتی که تا ز نزد تو دورم چگونه‌ای دور از تو آنچنان که منم هیچکس مباد باری چو نیست روزی من بنده وصل تو چونین که هست روزی هر خار و خس مباد در شیوه فراق جز اندیشه غمت از گردش فلک، فلکی را هوس مباد https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
ای نفس به سوی حق چنین نتوان شد در حضرت او بی دل و دین نتوان شد از خود بینی تو را به خود پروا نیست با این همّت خدای بین نتوان شد 🎧📚 https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104📚🎧
دلا در عشق تو صد دفترستُم که صد دفتر ز کَونین از برستُم منم آن بلبل گل ناشکفته که آذر در ته خاکسترستُم دلم سوجه ز غصّه ور بریجه جفای دوست را خواهان‌ترستُم مو آن عودم میان آتشستان که این نُه آسمان را مجمرستُم شد از نیل غم و ماتم دلُم خون به چهره خوشتر از نیلوفرستُم در این آلاله در کویش چو گلخن به داغ دل چو سوزان اخگرستُم نه زورستُم که با دشمن ستیزُم نه بهر دوستان سیم و زرستُم ز دوران گرچه پر بی جام عیشم ولی بی‌دوست خونین ساغرستُم چَرَم دایم در این مرز و در این کشت که مرغ خوگر باغ و برستُم منم طاهر که از عشق نکویان دلی لبریز خون اندر برستُم https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
پیشانی‌ات وطن من است به من گوش کن و چون علفی هرز پشت این نرده‌ها رهایم نکن همچون کبوتری در کوچ مرا وانگذار همچون ماه تیره‌روز و بسان ستاره‌ای دریوزه در میان شاخسار مرا با اندوهم رها نکن، زندانی‌ام کن با دستی که آفتاب می‌ریزد... 🎧📚 https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104📚🎧
از مرگ نترسم که مددکار من است در روز پسین مونس و غمخوار من است اجداد مرا برده به سر منزل خاک این مرکب خوشخرام رهوار من است 🎧📚 https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104📚🎧
من آنچه هست بعشق تو داده‌ام از دست که منتهای مرادم تویی از آنچه که هست به دوستی توام گر به پای دار برند من آن نیم که بدارم ترا ز دامان دست محبت تو نه‌ام روز کرده جا به دلم که من بروی تو عاشق شدم بروز الست به شادمانی جاوید‌ امیدوار شدم دلم چو از همه ببرید و با غمت پیوست کجا من از تو توانم برید رشته مهر خدای تار وجود مرا بزلف تو بست بمحفلی که تو باشی بباده حاجت نیست که هر که چشم تو بیند خراب گردد و مست صغیر گرد جهان گشت در پی دلدار رسید بر سر کوی تو وزپای نشست https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
چون نقل من دلشده زار حزین شد نقل مجالس بر شاه و مسکین در نزد تو من روانه کردم نقلی تا کام تو نیز باشد از من شیرین https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
آخرِ وادی عقل، اولِ عشق است رد شدن از کوی عقل، مدخل عشق است عشق کشانده به جستجو سرِ ما را روشنی عقل هم ز مشعل عشق است هست طفیلی عشق، خلقت عالم خلقت عالم همه معطل عشق است هستیِ عاشق، خودش حجاب وصال است نیست شدن مرتبه ی اکمل عشق است حسرت و آه است غیر عشق تو یاربّ غیرِ وصال تو، وصل مقتل عشق است https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
ای خواجه بیا خوش تر ازین پند مخواه دل از طمع زیاده در بنده مخواه با این بخر و بغل که داری زنهار از سیر و پیاز و گند و ناگند مخواه https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست این چشم جهان بین مرا در همه عالم جز بر سر کوی تو تماشای دگر نیست وین جان من سوخته را جز سر زلفت اندر همه گیتی سر سودای دگر نیست یک لحظه غمت از دل من می‌نشود دور گویی که غمت را جز ازین رای دگر نیست یک بوسه ربودم ز لبت، دل دگری خواست فرمود فراق تو که: فرمای، دگر نیست هستند تو را جمله جهان واله و شیدا لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست عشاق تو گرچه همه شیرین سخنانند لیکن چو عراقیت شکرخای دگر نیست https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی چوگان حکم در کف و گویی نمی‌زنی باز ظفر به دست و شکاری نمی‌کنی این خون که موج می‌زند اندر جگر تو را در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی مشکین از آن نشد دمِ خلقت که چون صبا بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی ترسم کز این چمن نبری آستین گل کز گلشنش تحملِ خاری نمی‌کنی در آستین جان تو صد نافه مدرج است وان را فدای طرهٔ یاری نمی‌کنی ساغر لطیف و دلکش و می افکنی به خاک واندیشه از بلای خماری نمی‌کنی حافظ برو که بندگی پادشاه وقت گر جمله می‌کنند تو باری نمی‌کنی https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104
آتش عشق تو در جان خوشتر است جان ز عشقت آتش‌افشان خوشتر است هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای تا قیامت مست و حیران خوشتر است تا تو پیدا آمدی پنهان شدم زانکه با معشوق پنهان خوشتر است درد عشق تو که جان می‌سوزدم گر همه زهر است از جان خوشتر است درد بر من ریز و درمانم مکن زانکه درد تو ز درمان خوشتر است می‌نسازی تا نمی‌سوزی مرا سوختن در عشق تو زان خوشتر است چون وصالت هیچکس را روی نیست روی در دیوار هجران خوشتر است خشک سال وصل تو بینم مدام لاجرم در دیده طوفان خوشتر است همچو شمعی در فراقت هر شبی تا سحر عطار گریان خوشتر است https://eitaa.com/mesbah_pishkesvat104