📢 🔴🔴🔴امام علی(ع):
📢📢📢مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ؛😱😭
هر کس به وقت یاری رهبرش در خواب باشد؛زیر لگد دشمن بیدار می شود😔😞
💠💠رهبرم چه می گوید؟💠💠
💠💠رهبرم چه میخواهد؟💠💠
#خرمشهرها در پیش است
# صدای رهبری باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#واقعا_خدا_عقل_بده❗️
🎥 تو به اندازه چند الاغ، الاغی! 😢
📌 کارهای قرآنی بیارزش از نظر حجتالاسلام #قرائتی
#قرآن_کشتی_مطلا
🌹🍃 نماز شب بايد از كم شروع شود؛
با حذف مستحبات طولانى آن، مى شود همه آن را در ده دقيقه خواند؛
🌻🍃 ولى اگر حال خوشى دست داد، طولانى كردن آن به اندازه كشش حال، اشكالى ندارد.
🌹🍃 عادت به نماز شب و سحرخيزی، ممكن است حداقل دو سال طول بكشد؛ بنابراين از افت و خيزها، بيدار شدن ها و بيدار نشدن ها، سستى و سردى به خود راه ندهيد.
🌻🍃 «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ؛ و كسانى كه در راه ما كوشيده اند به يقين راه هاى خود را بر آنان مى نماييم».
معنای اصطلاحی سکولاریسم عبارت است از: جدایی دین از حوزه اجتماع، تعاملات و مناسبات اجتماعی; یعنی، دین، تفکر و تئوریهای دینی، در حوزه مدیریت، اقتصاد، هنر، سیاست و ... نقشی نداشته و تنها جنبه فردی و شخصی دارد .
ریشههای تاریخی و فلسفی سکولاریزاسیون و سکولاریسم در ایران
الف) جهل به مبانی دینی و جامعیت اندیشه ناب اسلامی، خصوصا عدم فهم بعد اجتماعی و حکومتی دین .
ب) جهل به مبانی سکولاریزم و عقلانیت ابزاری (البته عده ای چنین هستند، ولی عده ای دیگر کاملا به مبانی و لوازم سکولاریسم واقفند).
ج) تفسیر ماتریالیستی و دیالکتیکی همچنین تفسیر انقلابی، سیاسی و اجتماعی از دین که به التقاط منتهی شد .
د) وابستگیهای سیاسی به غرب و دارا بودن قصد و غرض سیاسی .
قائلان به تفکر ترابط اندیشه دینی و سکولاریسم در واقع به دین شناسی جامع نرسیده و در معرفتدینی آنها نقص جدی وجود دارد; زیرا دین امری درون ذات انسان و فطری بشر بوده و هست و خواهد بود و دین ناب اسلامی پاسخگوی همه نیازهای بشری و حاجات آدمیان بوده و توانمند در اداره جامعه انسانی است
ه) بشری دانستن، تقدس زدایی، عصریت، تغییر و تحول معرفت دینی نیز از مبانی سکولاریسم دینی است .
ایده سکولاریسم در کشورهاى اسلامى و ایران به صورت غرب گونه شدن و غربزدگى و تجددگرایى وارد شده است که به اعتقاد جامعه شناسانى چون رستو(Rostow) و دیوید مکلاند( David maccland ) ورودش مراحل مختلفى را پشت سر گذاشته است.
در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم، زمامداران قجرى، اشراف زادگان را براى تحصیل علم به دیار غرب روانه ساختند و در این میان تعداد اندکى از آنها با اندیشه هاى غربى آشنا شدند، آنان شیفته تفکر سده هیجدهم اروپا گشته، بدون توجه به شرایط خاص اروپا، ماهیت کلیسا و دوران تاریک قرون وسطایى در مغرب زمین و مهمتر از همه تفاوت فاحش شرایط زیستى و فرهنگى مشرق زمین بااوضاع آن دیار، در صدد برآمدند، ایده ها، تفکرات و راه حل هاى سده هیجدهم اروپا را در جهان اسلام پیاده نمایند، اینان خود را «منور الفکر» نامیدند که ویژگى هاى عمده شان را مى توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1. تقلید کورکورانه و بى حد و مرز از غرب؛
2. ستایش پیشرفت هاى غرب در زمینه هاى مادى و معنوى؛
3. اعتقاد به تقلید یا اقتباس راه و روش غرب در همه زمینه ها؛
4. تلاش در جهت تطبیق نظام هاى فرهنگى و اجتماعى ملل اسلامى به نظام هاى اجتماعى و فرهنگى غرب؛
5. مخالفت شدید با مذهب و سنن ملى و ناخشنودى از چیرگى عقاید مذهبى