هدایت شده از تعطیل شد
اگر شاه توانست با تک حزبی سلطنت خود را حفظ کند، شما هم میتوانید سیطره تک صدایی را مدتی طولانی حفظ کنید!
اگر شاه توانست با دیکتاتوری مرتجعانه خویش، سکوت را برای همیشه بر مجاهدان راه خدا تحمیل کند، شما هم خواهید توانست با دیکتاتوری مدرن و اشرافیت مطبوعاتی، دهان آزادگان را ببندید.
شما آنقدر ضعیف و ترسو هستید که حتی توان تحمل یک صدای مخالف را ندارید.
همه سنگرها را به گفته خود فتح کردید.
دولتی مقتدر با پشتوانهای قوی، مجلس را نیز با اکثریتی قاطع به آن افزودید... همه را مرعوب فضای خفقان خویش کردهاید تا همه تن به سازش با شما دادهاند اما آنقدر خود را در موضع شکنندگی میبینید که اجازه اظهارنظر حتی به یک مخالف هم نمیدهید.
در مورد قتلهای مصطفی کاظمی هر چه خواستید گفتید و با هر کس دشمنی داشتید بر او تاختید، اما یک تحلیل مخالف تمام رشته اعصاب شما را به هم ریخت و هنوز برخود میپیچید و تیر در تاریکی رها میسازید.
راستی در برنامه چراغ چه مطلبی را گفتم که اینچنین برآشفتید و اینچنین زبان به ناسزا گشودید؟
... اما میدانستم شما پریشان از ناتمام ماندن سناریویی بودید که برایتان نگاشته بودند و من خوشحالم از بر هم زدن صف حمله شما.
در دل به شما حق میدادم که فریاد بزنید و سر بر دیوار بکوبید.
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
باند شما با دست پنهانش جریان رسیدگی به پرونده را منحرف کرد و با دست آشکارش فضا را آلوده ساخت.
آنچه پس از یک سال و اندی رسیدگی اتفاق افتاد، همان چیزی بود که من در یک جلسه خصوصی در مشهد پیشبینی کردم و شما از آن یک بحران ساختید.
اگر یک روز دستاندرکاران رسیدگی و اعمالی که به وقوع پیوست برای مردم آشکار شود آنچه اکثر مسئولان در نهان گفتند که «حق با حسینیان بود» آشکارا خواهند گفت.
آن روز را خواهید دید که همه کسانی که افتخار دخالت در رسیدگی داشتند و آشکارا مسئولیت رسیدگی را میپذیرفتند و از ادامه رسیدگی اعلام رضایت میکردند، همه چیز را انکار خواهند کرد و من مطمئنم آهِ مظلوم، چنان خاندان برانداز است، که هیچکس را توان گریز از آن نباشد و آن روز فرا خواهد رسید...
با صدای رسا اعلام میکنم من عقیدهام راجع به سعید (حجاریان) هیچ تغییری نکردهاست؛ اگر تمام مسئولان نظام او را فرشته بدانند و او را پیامآور آزادی بخوانند، در عقیده ی بنده سر سوزنی تغییر نسبت به برداشت خودم از او بهوجود نخواهد آمد، مگر اینکه قطع برخلاف پیدا کنم و مطمئن شوم در مقدمات برداشتم اشتباه کردهام.
آنوقت خودم با پای برهنه در خانه و درگاهش خواهم ماند تا از او رضایت بطلبم.
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
البته شما میتوانید همین جملات را تیتر کنید و جوسازی کنید، من از جوسازی شما ترسی ندارم.
حیات شما بر پایه تبلیغات بیاساس و دروغین است اما بدانید که «ان اوهن البیوت، لبیت العنکبوت: سستترین خانهها، خانه عنکبوت است.»
اگرچه امروز با امواج تبلیغاتی، همه چیز را به عکس جلوه میدهید باطل را حق و ارزشها را ضدارزش مینامید اما روزی چهره تزویر هویدا و شمشیر زور شکسته و کیسه زر تهی خواهد شد.
شما چنان در تعارض عریان گرفتار شدهاید که چارهای جز غبار به راه انداختن ندارید؛ شعار آزادی میدهید اما اختناقی ایجاد کردهاید که همه را در محاق وحشت از اظهار نظر فرو بردهاید.
من چگونه باور کنم انسانهایی که هیچ ماهیت دموکراتیک ندارند میخواهند دموکراسی برقرار کنند؟!
شعار قانون میدهند، اما هر قانونی را زیرپای خود له میکنند؟
من هرگز باور نمیکنم قانونشکنان مدافع قانون باشند... وقتی به شعارهای ضدخشونت شما میاندیشم و سابقه شغلی شما را به یاد میآورم غرق در تعجب میشوم؟
وقتی جناب آقای موسویتبریزی و آقای وردینژاد و عباد و آیتالله خلخالی میشوند ضدخشونت و آیتالله جنتی و مصباح میشوند چهرههای خشن، نمیدانم دم خروس را باور کنم، یا قسم حضرت عباس را؟
شما به من حق بدهید که نسبت به همه شعارهایتان به دیده شک و تردید بنگرم، بیایید برای بررسی ریشههای خشونت یک مرتبه این سؤال را مطرح کنیم:
«چه کسانی و چه جناحی در این کشور خشونت را پایهریزی کردند؟
عجبا! یک روز آیتالله مهدوی به خاطر منتقد بودن به رفتار خشن، میشود سازشکار و به جرم سازشکار باید منزوی شود و یک روز به جرم خشونت باید منزوی شود و آیات عذاب در شأن او نازل شود و معاویه دغلباز، عابد و زاهد قلمداد گردد؟
آنوقت نباید تعجب کرد از کسانی که ملت ایران را یکپارچه ممنوعالخروج اعلام کردند.
اگر امروز از غم امت سر در جیب تفکر فرو برند و کسانی که سفارتی را در منظر عام به تسخیر درآوردند و امروز شعار تنشزدایی سر دهند و گناه تنشها را به گردن دیگران بیندازند البته به این هنرمندی بایدآفرین گفت که چگونه آسمان و ریسمان میکنند و ریسمان را مار و صد البته باید به هنرمندانی که طبق مقتضای زمان، روزی از دیوار سفارت بالا میروند و روزی به پای دیوار سر میسایند، آفرین گفت؛ به امید روزی که نفاق، نقاب از رخ برکشد.»
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
تردید در خودکشی :
حسینیان همچنین با قوت مساله خودکشی سعید امامی را رد کرد و گفت:
اما مسئله خودکشی را اصلاً اعتقاد ندارم.
مطمئن هستم سعید امامی را همان دستهای ناپاک که قتلهای زنجیرهای را به وجود آوردند، همان دستهای ناپاک که جریان رسیدگی را منحرف کرد، سعید امامی را به قتل رساند و مظلومانه پیش از کشتن آبروی او را بردند.
من قبل از این جریان به آقای ربیعی یک نامههایی نوشتم.
وقتی که دستم از همه جا کوتاه بود، گفتم مظلومیت این بچهها دامن شما را خواهد گرفت.
دلایل حسینیان برای عدم خودکشی سعید امامی به این شرح بود: 👇👇👇👇
یک استکان داروی نظافت کسی را نمیکشد؛ من گواهی فوت ایشان را دارم و پزشک قانونی هیچ گزارشی راجع به مرگ ایشان ننوشتند و نوشتند: علت مرگ نامعلوم .
آقای سعید امامی تا چهار روز در بیمارستان بود، زنده بود و بعد از چهار روز فوت کرده است.
معلوم است که دارو اینقدر مؤثر نبوده، همان لحظات ایشان را از بین ببرد و حتی خبر دادند که ایشان خوب شده بیایید ببریدش.
حسینیان قتل سعید امامی را به آن دلیل محتملتر میداند که پزشکان علت مرگ وی را (دو ساعت قبل از مرخصی) ایستِ قلبی دانستهاند و از طرفی دیگر ایست قلبی با آمپول هواست.
حسینیان ناگفته دیگری را نیز فاش میکند و میگوید:
چند وقت پیش خدمت آقای ریشهری بودم ایشان فرمودند که یک نوار شکنجه آوردهاند اینجا.
من دیدهام حالم به هم خورده است دو دقیقهاش را دیدهام و مطمئن شدم که سعید امامی خودکشی نکرده، بلکه او را کشتهاند.
من همینجور پیگیر بودم ببینم این نوار چیست که آقای ریشهری از این جریان چنین استنباط کردهاست؟
بالاخره از دوستانی که نوار را دیده بودند سؤال کردم.
دیدم که یکی از همین متهمین را دارند با شلاق میزنند و بازجوها میگویند که دو قاشق بخور.
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
شکنجه همسر سعید امامی تا پای مرگ :
حسینیان در ادامه افشاگریهایش از شکنجه همسر سعید امامی توسط بازجوهایی که از سوی سعید حجاریان بودند، سخن میگوید و بر اطلاع خاتمی از جریان شکنجه، قبل از کشف آن، تأکید مینماید: در مورد جریان شکنجه اینگونه نبود که آقای خاتمی خبر نداشته باشد.
متأسفم که آقای خاتمی انکار میکند.
بنده به یکی از وزرا بارها گفتم که چرا جریان شکنجه را به آقای خاتمی نمیگوید؟
گفت گفتهام.
ماجرای کشف شدن جریان شکنجه در رمضان سال گذشته بود، که یک نفر از پزشکان بیمارستان بقیهالله سپاه، که خانم او هم در وزارت اطلاعات بودهاست، برای آقای یونسی خبر آورد که یک خانم و یک آقایی از متهمین پرونده در حال مرگ هستند و خیلی التماس میکنند که یک نفر با اینها صحبت کند.
آقای یونسی نمایندهای فرستاد که او را راه ندادند، تا اینکه جریان به دفتر مقاممعظم رهبری رسید.
از طرف دفتر با آقای هاشمیشاهرودی تماس گرفتند و ایشان آقای مروی را فرستاد برای تحقیق و دیدند که یکی از آنها همسر سعید امامی است.
اینها در حال مرگ بودند و کلیههایشان از شدت شکنجه از کار افتاده بود.
آقای مروی میگفت استخوان کف پاهای همسر سعید امامی بیرون زده بود، یعنی شکنجه چیزی نبوده است که آقای خاتمی بخواهد انکار کند.
این جریان کشانده شد به هیأت سه نفری که رفتند پرونده را رسیدگی کردند و مشخص شد همه چیز دروغ بودهاست.
در سؤالهایی که از متهمین میکردند، دنبال قتلها نبودند، بلکه دنبال چیز دیگری بودهاند.
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
پیام خاتمی :
پس از آنکه انحراف هدفدار در مسیر پرونده قتلهای زنجیرهای بهدست بازجوهای انتخاب شده از سوی سعید حجاریان کشف میگردد، خاتمی از طریق یکی از وزرایش برای حسینیان پیام میفرستد و از او تمنا میکند که از ماجرای کشف شده سخن نگوید و به افشاگری نپردازد:
مهمتر از اینها پیامی بود که ایشان (خاتمی) پس از کشف شدن جریان شکنجه در حضور سی نفر برای من فرستاد.
از جمله شاهدان این جلسه، آقای زرگر، آقای رامندیها از قضات دیوان عالیکشور، آقای راجی از قضات دادگاه تجدیدنظر بودند.
در آن جلسه، وزیری آمد و از قول آقای خاتمی گفت:
آقای خاتمی به شما سلام رسانده و از شما خواهش کرده است که در مورد این جریان شما مصاحبه نکنید.
من هم از طرف مقابل، از روزنامهها میخواهم فتیله را پائین بکشند، خودم پرونده را جمع و جورش میکنم.
اگر آقای خاتمی کارهای نبود، چطور میتوانست پرونده را جمع و جورش کند؟
اگر واقعاً ایشان نقش نداشتند، چرا پیغام دادند؟
به همین خاطر است که اینها جرأت نمیکنند با من مناظره کنند.
با کشف انحراف در مسیر رسیدگی به پرونده قتلهای زنجیرهای، خاتمی، رئیسجمهور وقت، در معرض یک رسوایی مفتضحانه قرار گرفت و چارهای جز تکذیب نقش خود در پرونده ندید.
این حرکت مسبب آن شد که سازمان قضایی نیروهای مسلح بیانیه افشاگرانه و سرگشادهای در همین باره صادر کند و مسائل مربوط به انحراف پرونده را فاش سازد:
آقای خاتمی در امر پیگیری پرونده قتلهای زنجیرهای نقش اساسی ایفا نموده و در آن دخالت داشتهاند... اصل دخالت قابل انکار نیست و باید مسئولیت این دخالت نیز پذیرفته شود.
در بیانیه مذکور با تأکید بر اینکه رئیسجمهور وقت اختیارات فراوانی در پرونده قتلها داشته، آمده است براساس اعلام مورخ 1377/9/24 دفتر رئیس محترم جمهوری، کمیته ویژه یک کمیته قضایی ـ امنیتی بوده است؛ لذا علیالاصول میبایست عضوی از قوه قضائیه و عضوی از قوه مجریه در آن شرکت داشته باشند و قاعدتاً عنصر قضایی این کمیته میبایست از سوی رئیس قوه قضائیه معرفی میشد.
در حالیکه عضو قضایی این کمیته (آقای یونسی) نیز از سوی آقای رئیسجمهور معرفی شده است و رئیس وقت قوه قضائیه هیچگونه اطلاعی از موضوع نداشته است... ورود یک گروه خاص در پرونده امنیتی خاص، عملاً کار تحقیق را مختل میکند، بخصوص اگر انگیزههای خاصی وجود داشته باشد که چنین نیز شد و ورود این گروه، سرنوشت پرونده را عوض کرد...
بنابراین، واقعیت آن است که تشکیل این گروه و ورود آنها به پرونده با اصرار و ابلاغ آقای خاتمی صورت گرفته، در حالیکه برخلاف نظر مقام قضایی پرونده بوده است...
اگر ایشان (خاتمی) نتایج بازجوییها را بررسی نمیکرده، پس گروه بازخوانی را برای چه تشکیل دادهاند؟
... در این پرونده جناب آقای خاتمی اختیارات بالایی را اعمال نمودهاند که از آن جمله میتوان به تعویض مقام قضایی پرونده اشاره نمود که چنین امری مسبوق به سابقه نیست...
اگر این امر اعمال مسئولیت و اختیار در رسیدگی به پرونده نیست، پس اسم آن چیست؟
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
و اما جالب ترین بخش مقاله ی امشب، حکم دادگاه متهمین قتلهاست...
اگر از شما 700 نفر بپرسند متهمین این قتلها براساس شنیده هاتون چه کسانی هستند، قریب به اتفاق همتون میگید سعید امامی...
ولی این بخش رو که بخوانید، هرآنچه شنیدید و برای شما بازگو کردند به یکباره از بین خواهد رفت.... و علت اینکه ادعا میکنم شهید امامی از مظلومترین شهدای امنیتی انقلاب است، یکیش همینه
👇👇👇👇👇👇👇
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
حکم دادگاه :
بالاخره پس از جنجالهای بسیار، دادگاه متهمان قتلهای زنجیرهای، در فاصله 3 تا 30 دی 79 ، بصورت غیرعلنی، و بدون حضور هیچیک از وکلا یا اعضای خانواده مقتولان، به ریاست محمدرضا عقیقی رئیس شعبه دادگاه نظامی یک تهران برگزار شد.
رئیس دادگاه اعلام کرد که پس از استماع نظر و استدلال معاون دادستان نظامی تهران، چون علنی بودن دادرسی را موجب اخلال در امنیت و نظم عمومی تشخیص داد، مستند بهبند 3 ماده 327 قانون آئین دادرسی کیفری و اصل 165 قانون اساسی قرار دادرسی غیرعلنی را صادر نموده است.
با برگزاری 12 جلسه دادگاه، در نهایت، شعبه یک دادگاه نظامی تهران به ریاست قاضی عقیقی، در حکمی، "مصطفی کاظمی"، قائم مقام وقت معاونت امنیتی وزارت اطلاعات و "مهرداد عالیخانی" مدیرکل وزارت اطلاعات، را به جرم 👈 آمریت و صدور دستور چهار فقره قتل، به 👈 چهار بار حبس ابد محکوم کرد.
"علی روشنی"، مسئول وقت حراست بهشت زهرای تهران، به جرم 👈 مباشرت در قتل محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، به 👈 دوفقره قصاص نفس و "محمود جعفرزاده"، عضو اداره عملیات وزارت اطلاعات، را به جرم 👈 مباشرت در قتل داریوش فروهر، به 👈 یک فقره قصاص نفس محکوم شدند.
همچنین "علی محسنی" دیگر عضو اداره عملیات وزارت اطلاعات، را به جرم 👈 مباشرت در قتل پروانه اسکندری (فروهر) ، به 👈 یک فقره قصاص نفس پس از پرداخت نصف دیه کامل به قاتل محکوم شد.
"حمید رسولی" و "محمد عزیزی" از مدیران میانی وزارت اطلاعات، هر دو به جرم 👈 آمریت و صدور دستور در راستای اجرای دو فقره قتل آقای داریوش فروهر و خانم اسکندری، به 👈 دو فقره حبس ابد محکوم شدند.
"خسرو براتی" به جرم 👈 معاونت در قتل، به ده سال زندان، و "اصغر سیاح" به 👈 شش سال زندان محکوم شدند و سایر متهمان، شامل : "ابوالفضل مسلمی"، "مصطفی هاشمی"، "محمدحسین اثنیعشر"، "علی صفاییپور" و "علی ناظری" به 👈 دو و نیم تا چهار سال زندان، محکوم گردیدند.
دادگاه 3 نفر از اعضای بازداشت شده ی وزارت اطلاعات را تبرئه کرد و متهمان، همگی به غیر از خسرو براتی، از اعضای رسمی وزارت اطلاعات بودند.
با اعتراض وکلای متهمان قتلهای زنجیرهای، رأی دادگاه در دیوان عالی کشور نقض شد و "محمد عزیزی" و "علی روشنی "در شعبه پنجم دادگاه نظامی تهران به تغییر عنوان اتهام مواجه شدند و مجازات محکومان به قصاص نیز به دلیل آنچه گذشتِ خانواده مقتولان ذکر شد، به 10 سال زندان محکوم شدند.
چند سال بعد، تمامی محکومین به جز "مصطفی کاظمی" و "عالیخانی" آزاد شدند.
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از تعطیل شد
در انتهای این بخش از این مقاله ی مهم والبته طولانی، تعدادی عکس به دوستان تقدیم میکنم که تا بحال یا ندیده یا بسیار کم دیده اید...
👇👇👇👇👇👇