eitaa logo
♥مشکات♥
177 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
8.4هزار ویدیو
147 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بیداری ملت
🔴یادداشت متفاوت و قابل تامل کیهان ◀️چگونه جنگ اقتصادی دشمن را متوقف کنیم؟ 🔸آمریکا به دنبال تشدید جنگ اقتصادی علیه ماست این جنگ به درازای عمر انقلاب اسلامی امتداد دارد. اما هیئت حاکمه این کشور، هیچ‌گاه به اندازه امروز به عنوان «راه‌حل قطعی» حل مشکل بزرگی تحت عنوان «ایران» به آن نگاه نکرده است. تا زمانی که جمع‌بندی دشمن عوض نشود، آمریکا دنبال تشدید جنگ اقتصادی خواهد رفت. مقامات این کشور بارها از این موضوع با صراحت صحبت کرده‌اند، قرائن و شواهد نیز همین را می‌گویند و علاوه‌بر آن در این موضوع یک اجماع کارشناسی هم وجود دارد. از آن طرف، در اینکه آمریکا دنبال جنگ نظامی علیه ایران نیست هم تصریحات مقامات دولت ترامپ از جمله تصریحی که در بیانیه دو روز پیش «مایک پمپئو» آمد و هم قرائن و شواهد این را می‌گویند. پنتاگون حتی اعزام یک ناو هواپیمابر به خلیج‌فارس ـ که در طول سال‌های ۱۳۷۰ تاکنون به طور متناوب یا منقطع یک ناو هواپیمابر آمریکا در این آبراه بوده است ـ را با این توضیح همراه کرد که ما نوعی تهدید علیه پایگاه‌ها و نیروهایمان از سوی ایران را استشمام می‌کنیم و این یک «هشدار بازدارنده» به ایران است. پس ما در شرایط تهدید نظامی از سوی آمریکا نیستیم و نباید در این کمترین تردیدی کنیم که راه‌حل ما در تلاش برای کاهش تنش نظامی بین آمریکا و ایران نیست، چون این تنش اصلاً وجود خارجی ندارد تا ما آن را کاهش دهیم و بنا هم نیست عینیت پیدا کند. وقتی آمریکا ـ به دلایل اصولی ـ بنا ندارد با ما از در نظامی وارد شود، چرا ما راه‌حل خود را در تلاش برای کاستن از حساسیت نظامی آمریکا قرار می‌دهیم؟ خب راه‌حل ما در این مواجهه چیست؟ یک بار دیگر صورت مسئله‌ای را که ما به طور واقعی با آن مواجه هستیم مرور کنیم؛ آمریکا نه قصد و نه آرایش نظامی مقابل ایران دارد، این کشور «جنگ اقتصادی» را راه‌حل مشکل خود در مواجهه با ایران می‌داند و در این موضوع متمرکز شده است. جمع‌بندی آمریکا این است که جنگ اقتصادی در حالی که ـ به زعم باطل او ـ ایران را وادار به دادن امتیازات طلایی جدید می‌کند، برای او و وابستگانش در منطقه هزینه‌ای ندارد. راه‌حل ما این است که این جمع‌بندی آمریکا را تغییر دهیم. ... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/160260 ✍بیداری ملت 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
🖌 🔹خطبه شکرانه 🔸خطبه‌های دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی- دامت برکاته- در نماز جمعه تهران را می‌توان «شکرانه ایام‌الله» دانست. بجا آوردن شکر الهی به واسطه دو ایام‌اللهی که برای امت اسلام و ملت ایران، عظمت آفریده است و این دو ایام‌الله در پی استقامت ملت ایران در راه الهی خود و شاکر بودن به درگاه الهی پدید آمده است. از این رو می‌توان گفت خطبه‌های دیروز امام خامنه‌ای- ادام‌الله ظله‌الشریف- از یک سو سپاسگزاری به درگاه الهی بود و از سوی دیگر تعظیم و تکریم ملت بزرگ ایران که شایسته تفضل الهی شدند و در تلاقی این دو، «ایام‌الله» پدید آمد. شرکت ده‌ها میلیونی مردم ایران و عراق در تشییع پیکرهای پاک مجاهدان در راه خدا و بویژه سردار بزرگ اسلام، قاسم سلیمانی یک رخداد «بسیار مهم» به حساب می‌آید. ما تشییع پرشکوه شهیدان را کم ندیده‌ایم اما این یکی به واسطه معنای خاصی که ایجاد می‌کرد و گستره آن «استثنایی» بود. دست‌های فتنه‌گر و خائن که با وقاحت از آستین رژیم‌های جنایتکار آمریکا، اسرائیل و انگلیس بیرون آمدند در طول این ده‌ها سال تلاش زیادی کردند تا از یک سو برای ملت ایران مشکلات پی‌درپی پدید آورند و از سوی دیگر این مشکلات را ناشی از استقامت آنان در راه انقلاب اسلامی و اصول و شعارهای آن معرفی کنند و از این همه بازدارند. در واقع در این میدان،‌ اسلام و مسلمین توأمان در معرض هجوم و تعارض کفار، مشرکین و منافقین قرار داشتند و چیزی که می‌توانست آنان را به مقصد و مقصود شوم خود برساند، کم‌صبری و قدرناشناسی مردم بود.... ادامه مطلب👇 http://kayhan.ir/fa/news/180153 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا، گپ و بله @kayhannewspaper
شبنم: ✅نمی‌گذاریم قفقاز را بحرانی کنند 1⃣آنچه آمریکا، رژیم صهیونیستی، دولت‌های ترکیه و آذربایجان و به طور کلی غرب در مناطق شمالی ایران دنبال می‌کند، اولاً واکنش به توفیقات بزرگ جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت می‌باشد. وقتی رژیم جنایتکار صهیونیستی از جمهوری آذربایجان به «لبنان اسرائیل» یاد می‌کند، به این معناست که «لبنان مقاومت» وجود دارد که در طول نزدیک به چهل سال گذشته هر توطئه اسرائیلی را از بین برده و به بحران بزرگ این رژیم تبدیل گردیده است. 2⃣ در اینجا بعضی ‌اشتباه کرده و می‌گویند معامله «سیونیک» با قره‌باغ شمالی، موضوعی میان دولت‌های آذربایجان و ارمنستان است و چیزی نیست که مخالفت ایران با آن وجهی داشته باشد و می‌گویند بله اجرای این توافق برای موقعیت منطقه‌ای ایران ضرر دارد، اما این ضرر به صورت طبیعی اتفاق می‌افتد و حقی را برای ایران به وجود نمی‌آورد تا مخالفت آن مشروعیت داشته باشد؟ 🔻پاسخ این موضوع روشن است؛ در اینجا صحبت بر سر توافق دو کشور در مورد منطقه‌ای مورد اختلاف نیست بلکه توافق بر سر ایجاد منطقه‌ای برای ضربه زدن به موقعیت امنیتی، سیاسی و اقتصادی یک کشور ثالث است. وقتی آمریکایی‌ها در عین اعتراف به شکست نظامی و سیاسی در افغانستان، با صراحت از پیگیری مدل جنگ نیابتی برای جبران شکست خود سخن می‌گویند و کمی بعد مشخص می‌شود که به آذربایجان علامت حمله و به ارمنستان علامت تحمل و پذیرش واقعیت پس از جنگ داده است . 🔸اما جالب این است که در این جنگ آمریکا و اسرائیل به انهدام نیروها و امکانات یک دولت مسیحی غرب‌گرا دست‌زده و به حمایت از یک دولت مسلمان روی آورده‌اند! آیا این دُم خروس را نشان نمی‌دهد؟ 🔻مراد آمریکایی‌ها از جنگ نیابتی چه بود؟ در واقع آمریکایی‌ها درصدد جنگ نیابتی در جایی بودند که ظرفیت و نیروی لازم برای این کار وجود داشته باشد. از نظر آمریکا باید روی عنصر «قومیت» (Ethnic) تأکید کرد و از قومیت، سلاح برنده علیه خیزش‌های انقلابی آمریکاستیزانه ساخت. آمریکایی‌ها از مدت‌ها قبل روی مدل نژادپرستانه و در این منطقه، پان‌تورانیسم تمرکز و آن را یک «راه‌حل ممکن» و به تعبیر درست‌تر «تیر باقی‌مانده» تلقی کردند و به آن دل بستند. 3⃣سعودی‌ها با صراحت اعلام کرده‌اند که در حال راه‌اندازی یک شبکه ۲۴ ساعته تلویزیونی برای منطقه ترک‌نشین قفقاز با عنوان «ترک‌نشنال» هستند. به چه دلیل رژیم سعودی در قفقاز، درصدد راه‌اندازی یک شبکه تلویزیونی است؟ 4⃣طبعاً در این صحنه، ایران نمی‌تواند سکوت پیشه کند و چشم بر ابعاد و پیامدهای اقدامی که در مرزهای آن جریان دارد، ببندد. پس باید واکنش داشته باشد اما چه واکنشی؟ 🔸تردیدی وجود ندارد که درگیری نظامی و کشاندن پای ایران به معرکه نظامی سیاست شناخته شده جبهه آمریکاست، از سوی دیگر می‌دانیم که آنچه برای منطقه قفقاز در نظر گرفته شده، یک جنگ نظامی تمام‌عیار نیست، چه رسد به اینکه جنگی منطقه‌ای و چندجانبه مدنظر باشد. پس در اینجا بحث جنگ نظامی به معنایی که از آن یاد می‌شود، نیست. سخن بر سر اقدامات برهم‌زننده آرامش این منطقه و مصالح قدرت‌های اطراف آن است. 🔸از آنجا که صحبت از شکل‌گیری یک تهدید امنیتی قطعی علیه جمهوری اسلامی است، ایران حق دارد بدون هماهنگی با جایی و یا با فردی، کانون توطئه علیه خود را از کار انداخته و با آن مقابله کند. 🔸 نوع مقابله ایران برای صهیونیست‌ها چندان هم غیرقابل درک نیست. ایران البته به خوبی می‌داند که از تحولات چگونه به ضرر دشمنان خود استفاده کند. جمهوری اسلامی طبعاً با مذاکره شروع می‌کند تا موضوع به صورت برادرانه بین همسایگان در دو سوی مرزهای شمال غربی ایران حل و فصل شود. آمریکا، ترکیه و رژیم صهیونیستی در طول دو دهه گذشته در هر فتنه‌ای که به پا کرده‌اند، در نهایت باخته‌ و با سرافکندگی از آن خارج شده‌اند. 🔸 آنان در حالی که قدرت تحمل و مدیریت جنگ را ندارند، فتنه‌گری می‌کنند. اگر این فتنه‌گری‌ها کنار گذاشته نشود، با اقدامات ایران با شکست مواجه خواهد شد. ✍ [ : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ] ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔰 «دفاع مقدس» پیوسته در غرب آسیا 👤 🔸اینک در سالگرد دفاع مقدس قرار داریم و همزمان با آن در حال نزدیک شدن به یک‌سالگی جنگ غزه هم هستیم. این دو رخداد از نظر ماهیت، محتوا و نتیجه شباهت‌های زیادی به یکدیگر دارند و می‌توان گفت دفاع جانانه فلسطینی‌ها، لبنانی‌ها، عراقی‌ها، سوری‌ها و یمنی‌ها از سرزمین و ساکنان قهرمان غزه، در امتداد دفاع جانانه هشت سال این ملت از خاک ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی است. 🔸نوع جنگ، نحوه آغاز آن، مقدمات آغاز هر کدام، دلیل وقوع جنگ، روند جنگ، صف‌بندی‌های دو سوی جنگ، قوانین و قواعد جنگ، خطوط قرمزی که از یک‌ طرف رعایت و از طرف دیگر زیر پا گذاشته می‌شوند، فاصله کمیت و کیفیت ابزارهای به کار گرفته شده از سوی دو طرف جنگ، نحوه جنگیدن، پشتوانه‌های مردمی طرفی که مورد تهاجم واقع شده است، نحوه مواجهه نهادهای قدرت بین‌المللی با دو سوی ماجرای جنگ، نتایج درازمدت راهبردی جنگ، خصوصیات اخلاقی فرماندهان و مدیران دو سوی میدان و مسائل دیگر، این شباهت‌ها را بیان می‌کنند. 🔸به میزان اعتمادی که دوران دفاع مقدس در عناصر جبهه مقاومت ایجاد کرده، رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان آن را در وضعیت نگرانی قرار داده است. وقتی آنان نتوانند به معادله تسلیحاتی - مالی دل ببندند و به تجربه دریافته باشند که عوامل تعیین‌کننده دیگری وجود دارند که در کنترل و سلطه آنان نیست، نگران می‌شوند. 🔸امروز سطح دفاعی رژیم اسرائیل از سطح تهاجمی آن گسترش بیشتری دارد و این در قواعد جنگی به معنای آن است که مخاطرات آن بیش از فرصت‌های آن می‌باشد.
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۱) 👤 🔸به نظر این نگارنده آنچه در حد فاصل هفتم تا هجدهم آذر ماه جاری در سوریه مشاهده کردیم، به‌زعم طراحان بخش اولیه اتفاقی است که برای کل منطقه و فراتر از آن تدارک دیده شده است. البته موفقیت هدف‌گذاری اتفاقی که طراحی شده بحث دیگری است و تجربه طولانی ما پاسخ این موضوع را می‌دهد. اگر ما به اسناد و اظهارات مقامات طی این حدود ۳۰ سال نگاه بیندازیم متوجه می‌شویم اسناد و مقامات دستگاه‌های مختلف آمریکا، بقاء ابرقدرتی این کشور را در سیطره و سلطه یکپارچه و یا تا حد زیادی یکپارچه بر غرب آسیا ـ به قول ‌آن‌ها خاورمیانه ـ می‌دانند. خاورمیانه برای آمریکا رمز بقاء این کشور در قامت یک ابرقدرت است و هیچ معاوضه و بدلی هم ندارد. این در حالی است که در خاورمیانه کنونی، سلطه آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است و روند تحولات از شیب تند انزوای آمریکا خبر می‌دهد. در همین ماه‌های اخیر شاهد بودیم که با اندک حرکت استقلال‌طلبانه‌ای که صورت گرفت، ابقاء نظامیان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در دست‌کم پنج‌کشور آفریقایی مورد تجدیدنظر قرار گرفت و روند خروج نظامی غربی‌ها از این کشورها شروع شد. خب در غرب آسیا ظرفیت مخالفت با ادامه حضور نظامیان آمریکایی و انگلیسی خیلی قوی‌تر از ظرفیت آفریقا می‌باشد. 🔸بحث از لزوم شکل دادن به «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» که دست‌کم از سال ۱۳۷۳ شروع شد و در سال ۱۳۷۹ در قالب یک طرح جامع روی میز دولت آمریکا قرار گرفت و اندکی پس از آن با خلق حادثه نمادین یازده سپتامبر، جنگ‌های افغانستان و عراق و پس از آن چندین جنگ دیگر و حوادث بسیار تروریستی در سطح منطقه و فراتر از آن راه افتاد، هدف‌گذاری آمریکا از تحولات در غرب آسیا را روشن می‌نماید. 🔸بمباران همزمان توانایی‌های سوریه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از اسقاط نظام سیاسی این کشور کاملاً بیانگر آن است که اغراض این دو رژیم متجاوز فراتر از اسقاط یک دولت در یکی از کشورهای غرب آسیا می‌باشد. آنچه در طرح آمریکا دیده شده، باز مهندسی غرب آسیا بر محور اقتداربخشی به رژیم شکست‌خورده اسرائیل است. دولت آمریکا در حالی که وانمود می‌کرد با کشتار وسیع مردم مظلوم غزه مخالف است، مسیر انتقال وسیع بمب‌های قوی به رژیم متجاوز را بی‌وقفه ادامه داد و یا در حالی که وانمود می‌کرد در تدارک آتش‌بس در جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان است، چشم خود را بر ادامه جنایات اسرائیل در لبنان و نقض مکرر آتش‌بس بست و نیز در حالی که وانمود می‌کرد با اقدامات تروریستی در سوریه مخالف است، در برابر تهاجم تروریست‌های تحریرالشام و در برابر حمله وسیع رژیم غاصب به سوریه پس از تغییر دولت در دمشق هیچ موضع مخالفی نگرفت و حتی بلافاصله پس از سقوط دمشق اعلام کرد در حال بررسی خارج کردن «تحریرالشام» از لیست گروه‌های تروریستی است. بنابراین کاملاً واضح است که از نظر آمریکا صرفاً تغییر دولت‌ها کفایت نمی‌کند بلکه به تضعیف مطلق کشورها از دو حیث اقتصادی و نظامی چشم دوخته است به گونه‌ای که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند به آسانی سیاست‌های توسعه‌طلبانه خود را پیش ببرد. 🔸در پرونده سوریه، آمریکا ابتدا بر منابع اقتصادی آن در شرق این کشور مسلط و مانع برخورداری دولت از دارایی‌های خود شد به گونه‌ای که دچار فقر مطلق شود و قادر به اداره نیروهای نظامی خود هم نباشد و سپس با اعمال تحریم‌های شدید تزار یا قیصر، مجاری تنفسی دولت و مردم سوریه را بست. دولت سوریه به دلیل ضعف مالی، قادر به تأمین توانایی و روحیه ارتش نشد و این در حالی بود که در یک سال گذشته، کمک مالی دولت آمریکا به رژیم غاصب از ۴۰ میلیارد دلار فراتر رفت و علاوه‌بر آن نزدیک به ۱۲۰ هزار تن انواع سلاح‌ها و بمب‌ها را در اختیار رژیم قرار داد. بر این اساس حتی پس از سقوط دمشق، تهاجم سنگین زمینی و هوائی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه یافت و شدت گرفت. با این وجود بسیار ساده‌لوحانه است اگر تحولات اخیر سوریه را صرفاً از منظر هجوم یک گروه مسلح داخلی و یا صرفاً از منظر سیاست‌های تجاوزکارانه همسایه شمالی آن تجزیه و تحلیل کنیم. امروز سیاست‌های همسایه شمالی سوریه و گروه وابسته به آن، نوعی عملگی در طرحی است که اگر مجال پیدا کند، در انتهای آن و در افق جایی برای جولان آنها نیز در سوریه باقی نمی‌ماند. 🔸اما البته آنچه در عمل در سوریه و در بقیه منطقه اتفاق خواهد افتاد، کامیابی آمریکا، اسرائیل و تروریست‌ها و دولت‌هایی که ساده‌لوحانه در این روند ایفای نقش کرده‌اند نخواهد بود. مردم سوریه در طول ۵۰ ـ ۶۰ سال گذشته بیش از هر ملت دیگری در غرب آسیا، در برابر آمریکا، رژیم اسرائیل و دولت‌هایی در اطراف خود و گروه‌های تروریستی قرار داشته‌اند. زمین سوریه در همه این ده‌ها سال، زمین مقاومت بوده است. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۲) 👤 🔸مردم سوریه رشیدتر از آن هستند که عمق توطئه‌ای که این روزها علیه سرزمین‌‌شان جریان دارد را متوجه نشوند و قدرتمندتر از آن هستند که از پس خنثی‌سازی این توطئه برنیایند. مقاومت در منطقه یک «طرح سیاسی» نیست که با توافق دو یا چند دولت و یا چند حزب سیاسی پدید آمده باشد. مقاومت مقتدرانه، حاجت عمومی مردم این منطقه در برابر طمع‌ورزی‌های آمریکا و رژیم غاصب است و این چیزی نیست که با سقوط یک دولت دچار دگردیسی و کاستی شود. در سوریه، اگر بار مقاومت تا امروز عمدتاً بر دوش یک دولت یا یک حزب بوده، امروز بر دوش کل ملت سوریه و همه اجزاء آن قرار گرفته و این چیزی نیست که قابل اسقاط باشد. 🔸نکته مهم این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در یک سال اخیر علیه سه کشور عربی و اسلامی ـ فلسطین، لبنان و سوریه ـ به اجرا گذاشته و «نقض حاکمیت» کردند، بیش از گذشته خود را در برابر جهان اسلام قرار داده‌اند. آنان در حالی که سودای تسلط بر این منطقه دارند و می‌خواهند قدرت سابق خود را احیا کنند، در همان حال علیه سه کشور و سه ملت دست به جنگ، کشتار و تجاوز زده‌اند! این یک تناقض آشکار است. خود این تجاوزات و کشتارها و نقض حاکمیت‌ها، آنان را از بازیابی قدرت نامشروع خود بازمی‌دارد. هیچ دولت عربی هر چند خائن باشد، به دلیل عصبانیت عمومی ملت‌ها از این تجاوزات، جرأت همکاری علنی از قبیل عادی‌سازی با اسرائیل را نخواهد داشت. در واقع آنچه این روزها در غزه‌، لبنان و سوریه مشاهده می‌کنیم، خود برهان قاطعی بر حقانیت مقاومت و روایی آن است. به همین دلیل است که جامعه سنی، جامعه دروز و جامعه مسیحی لبنان هم در کنار جامعه شیعه، در مقابل تضعیف حزب‌الله ایستادند و هیچ تحمیل جدیدی بر حزب‌الله را نپذیرفتند. کما اینکه جوامع اسلامی و عربی منطقه به ‌طور یکپارچه در مقابل طرح تغییر وضعیت سیاسی ـ امنیتی غزه ایستاده‌اند. 🔸اکثر ملت‌ها و دولت‌های منطقه به خوبی می‌دانند، مقاومت سرمایه آنان در برابر نقض حاکمیت ملی‌شان در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل است. اگر آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها براساس تعلیمات ضداسلامی‌شان گمان می‌کنند مانور قدرت آنان علیه سوریه، لبنان و فلسطین سبب تسلیم ملت‌ها و دولت‌ها در منطقه می‌شود، حتماً دچار خطا هستند. نگاهی به مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی ماه‌های اخیر ملت‌ها و دولت‌های عربی، علی‌رغم آن که با حماس، حزب‌الله و دولت اسد اختلاف داشته‌اند، به خوبی وضع منطقه را نشان می‌دهد. مقاومت نه تنها بخشی از هویت‌جدایی‌ناپذیر منطقه است بلکه در رأس نیازهایی است که ملت‌ها و دولت‌ها به آن توجه دارند. تحرکات دشمنان اسلام و دشمنان اعراب، مقاومت را به حاشیه نمی‌برد، خودشان را بیش از پیش منزوی و منفور می‌گرداند. @Kayhan_online
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند (۱) 👤 🔸دولت ترکیه از سال 1390/ 2011 که بحران امنیتی سوریه شروع شد تا امروز در این کشور نقش اساسی و منحصر به فرد ایفا کرده است و به نظر می‌آید این نقش امنیتی تا سال‌های آینده استمرار داشته باشد. دولت ترکیه در این دوره ۱۵ ساله علاوه‌بر حمایت نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مالی از همه گروه‌های نظامی مخالف دولت سابق سوریه، بخش زیادی از شمال این کشور را به اشغال نظامی خود درآورده و اخیراً بر حجم آن افزوده است. ترکیه از سال ۱۳۹۳ ـ دو سال پس از آغاز بحران امنیتی سوریه ـ به بهانه مقابله با تهدیدات گروه‌های مسلح کردی علیه ترکیه در حالی که توانایی تهدید این کشور را نداشتند، به خاک سوریه تجاوز کرد و حاکمیت این کشور را زیر پا گذاشت. این در حالی بود که سوریه و ایران بارها به اطلاع مقامات آنکارا رسانده بودند که عدم تعرض گروه‌های مسلح کردی به خاک ترکیه را تضمین می‌کنند. کمااینکه در طول این ۱۵ سال هیچ گزارشی مبنی بر تعرض کردهای سوریه به خاک ترکیه و حتی شلیک یک تیر به سمت آن منتشر نشده است. پس کاملاً پیداست که دولت ترکیه از آشوب‌های سوریه برای در دست گرفتن بخش‌هایی از سرزمین آن استفاده کرده است. گزارش‌ها بیانگر آن است که ارتش ترکیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه اقدام به راه‌اندازی دوره‌های آموزش زبان ترکی و جایگزین کردن لیر خود به جای پول رسمی سوریه کرده که از نیات ترکیه در اشغال دائمی سرزمین‌های سوریه و الحاق آن به ترکیه خبر می‌دهد. 🔸براساس اسناد و مدارک فراوانی که از حمایت گسترده و طولانی دولت ترکیه از گروه‌های شبه‌نظامی معارض دولت سوریه حکایت می‌کند و شامل حمایت همه‌جانبه از «جیش‌الحر»، «داعش»، «النصره» و در سال‌های اخیر از تحریرالشام و احرارالشام می‌شود، این دولت در همه جنایاتی که طی ۱۵ سال اخیر علیه مردم سوریه اتفاق افتاده، سهم اساسی دارد. رجب طیب‌ اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در طول این ۱۵ سال حتی حمایت رسمی از تروریست‌ها را مخفی نکرده و در مواقع مختلف از جمله در جریان برگزاری نشست‌های آستانه که از بهمن ماه ۱۳۹۵ شروع شد، به‌طور رسمی نمایندگی جریانات مسلح سوریه را به‌عهده داشته است. 🔸پس از آنکه دولت سوریه به همراه دوستان منطقه‌ای خود توانست بر تروریسم غلبه کرده و اکثر مناطق تحت اشغال تروریست‌ها را آزاد کند و در دهم دی ماه ۱۳۹۵ آتش‌بس برقرار نماید، نشست‌های آستانه با مشارکت ترکیه شروع شد. در این میان دولت ترکیه تلاش کرد تا مانع فروپاشی کامل گروه‌های مسلح معارض سوریه شود. به‌عنوان مثال در جریان نشست‌های آستانه، ترکیه تضمین داد که بدون نیاز به درگیری‌ نظامی، گروه‌های مسلح معارض در ادلب را خلع سلاح کرده و این استان را به دولت سوریه تسلیم می‌کند و برای این کار شش ماه زمان خواست اما در طول این مدت، دولت ترکیه امکانات نظامی و مالی بیشتری در اختیار تروریست‌ها قرار داد و با استمهال پی‌در‌پی، مانع بازگشت این منطقه به دولت سوریه شد. در طول این سال‌ها، ادلب عملاً به صورت یک استان تحت اداره ترکیه درآمد در حالی که پایگاه اصلی حضور تروریست‌ها بود. 🔸بر اساس اسناد، دولت ترکیه از اواسط ۱۳۹۸ درصدد برآمد تا طی یک برنامه دقیق چندلایه، الگوی ادلب را به کل سوریه سرایت دهد. این برنامه چندلایه شامل موارد زیر بود: 🔻۱ـ دولت ترکیه درصدد برآمد که از ادلب یک سوریه کوچک و مینیاتوری‌ بسازد. بر این اساس گروه‌های مختلف شبه‌نظامی تروریست که تعداد آنان به ۱۵ گروه می‌رسید را تحت یک چتر قرار داده و مانع ادامه درگیری‌های داخلی میان آنان شود. این در حالی بود که گروه النصره که بزرگ‌ترین گروه شبه‌نظامی سوری بود، رسماً در لیست تروریسم سازمان ملل قرار داشت و باید برچیده می‌شد. سرویس اطلاعاتی ترکیه که اداره ادلب و در واقع اداره گروه‌های تروریستی را برعهده داشت، النصره را وادار کرد تا با نام جدید فعالیت کند. براین اساس اکثر گروه‌های این «جبهه‌» ذیل نام جدید (تحریرالشام) قرار گرفتند و تحت فرماندهی یک قرارگاه مشترک درآمدند که بعدها به اتاق عملیات فتح‌المبین موسوم گردید. 🔸سرویس اطلاعاتی ترکیه گروه جدید تحریرالشام را تحت آموزش‌های مختلف قرار داد. این آموزش‌ها شامل آموزش‌های نظامی، اطلاعاتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، رسانه‌ای و فن‌آوری می‌شد و واضح بود که ترکیه از این آموزش‌ها برای شکل دادن به یک دولت استفاده می‌کند. کمااینکه اندکی بعد در ادلب دولتی شکل گرفت که ریاست ظاهری آن با جولانی و ریاست واقعی آن با میت ترکیه بود. نخست‌وزیر این دولت «محمد البشیر» بود که امروز به عنوان نخست‌وزیر سوریه معرفی شده است. 🔻۲ـ همزمان با این روند در ادلب، دولت ترکیه از ضعف اقتصادی «سوریه در تحریم» استفاده کرد و کار روی ارتش سوریه و منفعل کردن آن را شروع نمود. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند (۲) 👤 🔸در طول این سال‌ها حقوق و درآمد یک جوان عضو شاخه نظامی تحریرالشام حدود ۱۴ برابر حقوق یک ژنرال در ارتش بشاراسد بود! فاصله ۵۰ دلار تا ۷۰۰ دلار حقوق ماهانه برای ارتشی که از ۱۳ سال جنگ خسته است و افقی داخلی برای بهبود وضعیت ندارد، طبعاً وسوسه‌انگیز بود. در این میان اردوغان از بعضی از خطاهای دولت سوریه هم استفاده کرد و نفوذ خود در ارتش سوریه را وسعت داد. یکی از این خطاهای راهبردی سربازگیری از مخالفان دولت بود که این اواخر تعداد آنان از ۳۰ هزار نفر فراتر رفت. دولت بشار اسد با این گمان غلط که سربازگیری از مخالفان، آنان را نسبت به سوریه دلبسته کرده و به رفع اختلافات منجر می‌شود، این امکان طلایی برای تسلط بر بخش‌های مختلف ارتش را در اختیار دولت ترکیه و سرویس اطلاعاتی آن قرار داد. در واقع روز هفتم آذر ماه که عملیات تحریرالشام علیه حلب شروع شد و سپس به سرعت به استان‌های دیگر سوریه رسید، ارتش عملاً از سوی ترکیه و تحریرالشام تسخیر شده بود. کمااینکه از همان روز هفتم آذر ماه درگیری در ارتش میان وفاداران به دولت سوریه و عوامل داخلی سرویس امنیتی ترکیه یعنی همین سربازان و عناصر جذب‌شده ارتش در گرفت و آن را متلاشی کرد. این در حالی بود که دولت سوریه به دلیل بار مالی، به کاهش شدید «نیروهای دفاع وطنی سوریه» که نقش اساسی در آزادسازی سوریه از سیطره گروه‌های تروریستی تحت‌الحمایه داشتند، اقدام نمود و عدد آنان را از حدود 120 هزار نفر به حدود 12 هزار نفر رساند و از سیستم نظامی به بخش خدماتی منتقل نمود و عدد نیروهای سپاه تحت امر «سرلشکر سهیل حسن» که نقش اول در مهار گروه‌های تروریستی داشت و وجود آنان لرزه بر اندام گروه‌های تروریستی می‌انداخت از حدود ۳۰ هزار نفر به کمتر از ۵۰۰۰ نفر تقلیل داده بود. این یگان نیز در زمان حملات هفتم تا هجدهم آذر ماه دچار درگیری داخلی شد و عدد فعال آنان به حدود ۵۰۰ نفر! کاهش یافت. این اشتباهات که توجیه مالی داشت، عملاً به فرش قرمز پیش پای سرویس ترکیه و گروه تحریرالشام تبدیل شد تا کل سوریه را بدون درگیری و با سرعت به تصرف درآورند. 🔻۳- دولت ترکیه در حالی که دولت سوریه را به رسمیت نمی‌شناخت و بر براندازی آن اصرار داشت و برنامه‌های مختلفی را برای تحقق آن تنظیم کرده بود، تلاش کرد تا در جامعه تحت محاصره اقتصادی رسوخ کند و چهره خود را از یک دولت متخاصم به دولتی که درصدد بهبود وضعیت اقتصادی مردم این کشور است، تغییر دهد. سوریه بدون صادرات کشاورزی و واردات کالاهای اساسی قادر به ادامه حیات نبود. وقتی بحران امنیتی در سوریه شروع شد، این کشور تحت تحریم شدید غرب قرار گرفت و مرزهای ترکیه و اردن روی آن بسته شد. کشورهای عراق و لبنان هم که با سوریه هم‌مرز بودند خود درگیر بحران شدید امنیتی یا اقتصادی بودند و عملاً قادر به حمایت مالی از دولت دمشق نبودند. این هم در حالی بود که طولانی شدن جنگ در سوریه هزینه‌های این کشور را به ‌شدت افزایش داده بود و آمریکا، ترکیه و شبه‌نظامیان تروریست بر منابع اندک اقتصادی سوریه در شمال شرق این کشور تسلط پیدا کرده و دولت را از دستیابی به درآمدهای نفتی محروم کرده بودند. بدین‌صورت سوریه که در دهه اول حکومت بشار ـ 1379 تا 1390 ـ بهترین دوران اقتصادی خود را در مقایسه با دهه‌های پیش از آن تجربه کرده بود، به فلاکت افتاد که ترکیه در این دو موضوع ـ یعنی افزایش هزینه‌های دولت سوریه و به صفر رساندن درآمدهای آن‌ـ نقش اساسی داشت. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمی‌پذیرند (۳) 👤 🔸در این میان آنکارا برای جداسازی مردم سوریه از دولت چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشت. دولت ترکیه به‌صورت مدیریت شده و محدود در بازار اقتصادی سوریه رسوخ کرد تا نشان دهد تنها کشوری است که غم مردم را می‌خورد و در صدد کمک به آنان برآمده است. حتماً شما هم بارها شنیده‌اید که چطور ایران که روابط راهبردی با دولت سوریه دارد از ترکیه که هیچ رابطه‌ای با دولت این کشور ندارد و در حال جنگ با آن است، سهم کمتری در بازار سوریه دارد. پاسخ به این سؤال در آن زمان دشوار بود و چون واقعیت روشن نبود، گفته می‌شد این از خاصیت تجارت محور بودن ترکیه در مقایسه با ایران است که به دلیل اتکاء به نفت، واردات محور می‌باشد. در حالی که گسیل کردن کنترل شده کالاهای غذایی ترکیه به بازار سوریه با هدف انتفاع اقتصادی ترکیه صورت نمی‌گرفت. نشانه آن هم این بود که مواد غذایی ترکیه با قیمتی بسیار کمتر از قیمتی که این کالاها در کشورهای دیگر به فروش می‌رسید، در سوریه عرضه می‌شد و این از یک هدف مهم غیراقتصادی خبر می‌داد. هدف دولت ترکیه اثرگذاری بر جامعه سوریه، جداسازی آن از دولت و سفیدسازی چهره ترکیه نزد مردم سوریه بود که به دلیل سوابق در دوره عثمانی و پس از آن، دشمن خود می‌دانستند. 🔸اما نقش ترکیه در سوریه در سال‌های پیش‌رو ضرورتاً تغییر می‌کند. ترکیه درصدد ایجاد یک دولت وابسته به خود در سوریه است و در عین حال به دلیل شکننده بودن اقتصاد آن، برداشتن بار دولتی که هم‌اینک به یک دهان باز تبدیل شده و به همه چیز احتیاج دارد، برای آنکارا به شدت دشوار است و بازگشت ذهنیت مردم سوریه از همسایه شمالی خود که اصرار دارد هم بخش‌هایی از سوریه را در اشغال داشته باشد و هم به ‌عنوان قیم آن ایفای نقش کند، چندان دور نیست. @Kayhan_online
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۱) 👤 🔸اسناد زیادی حکایت از آن دارد که جمع‌بندی مقامات سابق و کنونی دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات از سیاست‌های آمریکا در منطقه ما، طی نزدیک به سه دهه اخیر (از ۱۳۸۰ / ۲۰۰۰ تاکنون) «شکست» است. «شورای آتلانتیک»، مؤسسه کهنه‌کار وابسته به وزارت امور خارجه، دفاع و سرویس اطلاعات خارجی آمریکا ـ CIA ـ در آخرین گزارش مبسوط خود ـ ۱۸ آذرماه گذشته ـ نوشت «مقابله با ایران مستلزم اتخاذ یک راهبرد دوحزبی بلندمدت است که می‌‌تواند دربرگیرنده دولت‌های مختلف باشد که براساس آن، آمریکا می‌تواند صبورانه و قاطعانه با تلاش‌های ایران به منظور بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه مقابله کند». دو حزب اصلی آمریکا که طی نزدیک به ۲۰۰ سال گذشته همواره قدرت بین آن‌ها دست به دست شده است، از سال ۱۳۵۷ به‌طور کامل و بدون خلأ با مردم ایران درگیر بوده و به انواعی از اقدامات سخت، از درگیری نظامی تا تحریم‌های شدید اقتصادی و تا انواعی دیگر از اقدامات سخت متوسل گردیده‌اند که به دلیل اشراف کافی مخاطب محترم به برشمردن آن‌ها نیازی نیست. حالا بعد از ۴۶ سال از ابراز و اعمال انواع دشمنی‌های مقامات دو حزب، در شورای آتلانتیک می‌گویند دستیابی به موفقیت در مقابله با ایران، مستلزم اتخاذ یک راهبرد بلندمدت است! هیچ تردیدی در این نیست که آمریکایی‌ها از همان بهمن ۱۳۵۷ در مواجهه با مردم و انقلاب ایران، هدف راهبردی بلندمدت داشته‌اند و تحریم‌ها که از زمان ریاست‌جمهوری جیمی کارتر در سال ۱۳۵۸ تا زمان فعلی ـ پایان ریاست‌جمهوری بایدن ـ بدون وقفه استمرار پیدا کرده‌اند، از وجود هدف راهبردی بلندمدت آنان حکایت می‌کند؛ چرا که در برنامه‌ریزی نوعاً وقتی اجرای یک سیاستی از ده سال فراتر می‌رود، به آن «سیاست بلندمدت» می‌گویند. در واقع شورای آتلانتیک در آخرین گزارش خود، به شکست سیاست‌های بلندمدت آمریکا در قبال ایران اعتراف کرده نه به فقدان آن. 🔸همین یک هفته پیش درج یک مطلب در توئیت یا صفحه دونالد ترامپ جنجال به پا کرد. در این متن آمده بود «نتانیاهوی حرام‌زاده می‌خواهد ما را با ایران درگیر کند». این هم یک برگ از صدها برگی است که از کنار گذاشتن مواجهه نظامی با ایران از سوی هیئت حاکمه آمریکا، حتی از سوی افراطی‌ترین عضو آن حکایت می‌کند. خب آمریکا یک زمانی جنگ هشت ساله علیه ایران به راه انداخت و در سال 1367 در خلیج‌فارس مستقیماً وارد درگیری نظامی با ایران شد، چرا حالا از درگیری نظامی با ایران اجتناب می‌کند؟ قدرت نظامی آمریکا که از سال 1359 و سال 1367 کمتر نشده است، دلیل آن توان کنونی ملت ایران در شکست دادن چنین سیاستی است و این دستاورد سیاست‌های دفاعی جمهوری اسلامی می‌باشد. 🔸در بعد اقتصادی هم همین است. آمریکا با هدف تسلیم ایران ۴۶ سال سیاست تحریم دنبال کرده و ضربات زیادی هم به اقتصاد ملی ایران زده است، اما به گواهی فعال بودن بازار اقتصادی ایران و ابقاء تجارت خارجی آن و پیشرفت‌های بزرگ کشور در ایجاد انواع زیرساخت‌های اقتصادی در حوزه‌های مختلف و حضور فعال ایران در اتحادیه‌های بزرگ اقتصادی دنیا و تحقق رشد ۴ درصد اقتصادی در یکی ـ دو سال اخیر و افق رشد اقتصادی 8 درصد در پایان برنامه هفتم، از شکست این سیاست راهبردی بلندمدت آمریکا در قبال ایران خبر می‌دهد. پس کاملاً واضح است که مواجهه سخت‌افزاری آمریکا با ایران که یک سیاست راهبردی بلندمدت بوده، مدت‌هاست که به شکست انجامیده و در پی آن صدها برگ سند مبنی بر شکست برنامه بلندمدت راهبردی اقتصادی آمریکا علیه ایران و یأس مقامات آمریکا از مؤثر بودن ادامه پیگیری آن، منتشر شده که گزارش‌ جامع آذرماه سایت شورای آتلانتیک یکی از آن‌هاست. 🔸اما با این وجود واقعیت آن است که آمریکایی‌ها در جنگ نرم و تدوین سیاست‌های راهبردی بلندمدت آن در قبال ایران، موفقیت‌هایی نیز داشته‌اند و اینک به دستاورد اساسی در این موضوع فکر می‌کنند و باید توجه داشت که کار در این حوزه چندان آسان نیست. مشکل اصلی ما در مواجهه با آن دو چیز است؛ یکی اینکه اغلب مسئولین سابق و کنونی کشور طی دو دهه گذشته نسبت به اینکه دشمنان می‌توانند از طریق توفیق در جنگ نرم، عدم توفیق خود در جنگ سخت را جبران کنند و در این مسئله به امکانات خود در داخل ایران چشم دوخته‌اند، توجه لازم نداشته‌اند. بعضی از آنان اساساً چنین عرصه‌ای را نه عرصه دشمنی بلکه عرصه طبیعی و تبادل طبیعی فکر دانسته‌اند! در حالی که در این میدان عرصه فکر وجود ندارد، بلکه عرصه دروغ و اغوا وجود دارد. 🔸دلیل دوم این است که بعضی از جریانات سیاسی نمونه‌هایی از تأثیر ترفندهای روانی دشمن در عرصه جنگ نرم را به عنوان یک پل برای نشان دادن پیروزی خود یا پیروزی جناح خود استفاده می‌کنند! 🔻 ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۲) 👤 🔸در چنین فضائی دشمن می‌تواند به راحتی و بدون هزینه از افرادی در داخل نظام سیاسی ایران استفاده کند و کار خود را پیش ببرد. 🔸کمااینکه شاهد هستیم که دشمن برای تغییر باورها در مورد کارآمدی ایران پس از انقلاب ـ علی‌رغم آنکه در محافل کارشناسی آنان به اقتدار و کارآمدی نظام سیاسی ایران اعتراف مکرر شده است. ـ دروغ‌پردازی کرده و ایران کنونی را فاقد توانایی در عرصه‌های قدرت معرفی می‌کند. بعد همین دشمن در رسانه‌های خود (بی‌بی‌سی، رادیو فردا، ایران اینترنشنال، دویچه‌وله، یورونیوز و...) به موردی از اظهارات در داخل ایران استناد کرده و دروغ خود را «امر واقع» معرفی می‌نماید! و این به صورت هر روزه منتشر می‌شود یعنی هر روز «استنادی مشخص» به سخن یک یا چند مسئول جمهوری اسلامی را همزمان در رسانه‌های مختلف (که بدون شک ابزارهای عملیات روانی و رسانه‌ای هستند) منتشر می‌نمایند. کاملاً پیداست که ماشین دروغ‌پراکنی دشمن بدون چنین استنادات و استفاده‌هایی پیش نمی‌رود. حتی در مورد ناکامی پی‌در‌پی دشمن در دو جنگ نظامی و اقتصادی هم اظهارات خلاف واقع مقامات و دستگاه‌های جمهوری اسلامی برای دشمن موضوعیت دارد. دشمن با استناد به بعضی سخنان مسئولان و دستگاه‌های جمهوری اسلامی وانمود می‌کند در همین دو عرصه هم موفقیت‌های بزرگی داشته و سیاست‌های آن در مواجهه با مردم ایران به نتایج مهمی رسیده است. 🔸می‌توان گفت شهروندان ایرانی در دو چیز تردیدی ندارند، یکی اینکه کشورشان طی دهه‌های اخیر در حوزه‌های مختلف حتی در حوزه اقتصادی به پیشرفت‌های «بسیار بزرگی» رسیده است و دیگر اینکه کشورشان در طول نزدیک به پنج دهه گذشته، در همه حوزه‌ها به‌خصوص در حوزه اقتصادی زیر فشار سنگین دشمن قرار داشته است. جمع‌بندی نهائی مردم این است که دشمن آسیب‌هایی زده ولی نتوانسته کشور را از مسیر حرکت و پیشرفت‌ بازدارد. یک سؤال اساسی وجود دارد؛ آیا همین تصور که کاملاً با واقعیت تطبیق دارد ـ یعنی نه می‌توان رشد چندین برابری اقتصادی و پیشرفت ایران 1403 نسبت به ایران 1356 را نادیده گرفت و نه می‌توان 46 سال دشمنی آمریکا علیه ایران را افسانه خواند ـ در اکثر مقامات فعلی کشور رسوخ دارد؟ آیا با توجه به نبرد هوشمند نرم دشمن که می‌خواهد از یک‌سو ایرانِ «جمهوری اسلامی» را ویران نشان داده و از سوی دیگر خود را در مقام دلسوز و ناصح ملت ایران جا بزند، مسئولان وزارت‌خانه‌های فرهنگی کشور، پا در میدان بیان حقایق موجود ایران هستند یا پا در رکاب دشمن در ناتوان معرفی کردن ایرانِ «جمهوری اسلامی»‌اند؟ دردمندانه باید گفت بخش قابل توجهی از دست‌اندرکاران فرهنگی فعلی پا در رکاب ناتوان معرفی کردن کشور و تاریک نشان دادن افق ایران هستند! چرا؟ 🔸در حسن باطن بعضی مقامات فرهنگی کشور که متأسفانه پا در رکاب دشمن در سیاه‌نمایی از ایران و رو به تهدید نشان دادن آن هستند، لزوماً تردید وجود ندارد، اما چرا آنان در کار تکمیل پازل دشمن هستند؟ در این‌جا طبعاً یک پاسخ باقی می‌ماند و آن «نفوذ» است. این قلم چند ماه پیش، نامه‌ای خصوصی در حدود 25 صفحه به یکی از مسئولان فرهنگی ـ رسانه‌ای کشور نوشت و با آوردن موارد، نشان داد که گرفتار پدیده نفوذ شده است. او در پاسخ کوتاه خود نوشت شما دچار سوءظن شده‌اید، در حالی که در اسناد ارائه شده جایی برای فرار او از واقعیت نفوذ وجود نداشت. 🔸این قلم تردیدی ندارد که وقتی شاهد پر شدن پازل دشمن در توهم‌پراکنی و دروغ‌پردازی علیه جمهوری اسلامی از سوی کسانی هستیم که در حسن باطن آنان شک نداریم، پای نفوذ به میان می‌آید و نفوذ با فرد کاری می‌کند که به تعبیر ششم فروردین ماه 1368 حضرت امام خمینی رحمهًْ‌الله علیه (خطاب به آقای منتظری) او را تا جهنم یعنی تا انکار همه حقایق ـ در این‌جا انکار حقانیت جمهوری اسلامی در نبردی که دشمنانش علیه آن به راه انداخته‌اند ـ می‌کشاند. این را باید توجه کرد. 🔸همین چند روز پیش رسانه‌های شناخته‌شده دشمن به‌طور همزمان و با عبارات کاملاً شبیه به هم به نقل از یک مقام جمهوری اسلامی نوشتند «وضع زابل 50 سال است تغییری نکرده است». کاملاً پیدا بود که آن شخص مسئول در سخنرانی خود چندین گزاره مثبت درباره ایران و افق آن مطرح کرده بود اما این یک عبارت به کار دشمن می‌آمد و همین هم تیتر مشترک رسانه‌های آن شد و به بازار اتهام‌پراکنی علیه ایران و سیاه‌نمایی از افق آن آمد. حال اگر سرویس‌های اطلاعاتی کشور پیگیری کنند حتماً در خواهند یافت آن یک جمله را چه کسی موذیانه به ذهن یک مقام کشور انداخته و او به زبان آورده است. و این چگونه و در چه سیر رابطه‌ای انجام شده است. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۳) 👤 🔸تردیدی در این نداشته باشید که هم‌اینک دور خیلی از مسئولین مؤثر کشور به‌خصوص در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حلقه‌ای از نفوذ به وجود آمده تا کارکرد یک مسئول کشور را که باید دفاع از مردم و نظام سیاسی برآمده از آنان باشد، به کارکردی معکوس سوق دهد و ایران را در مواجهه نرم با دشمن شناخته شده، بی‌دفاع گذاشته تا در فرآیندی داخلی شکست بخورد. بعضی از گران کردن‌ها و دفاع مسئولان ذی‌ربط از گران کردن‌های ماه‌های اخیر کشور، که واقعاً هیچ توجیه اقتصادی ندارد، خارج از این قاعده نیست. سلب اعتماد توده‌های مردم از مسئولان دولت جمهوری اسلامی فقط یک راه دارد و آن کارکردهای غلط عناصر دولت و دفاع غلط آنان از کارکردهای غلط است. 🔸پدیده نفوذ را باید در بخش‌های مختلف جدی گرفت. امروز دو دستگاه معظم اطلاعاتی مسئول در کشور وجود دارد. وظیفه آنان فقط هشدار دادن و اقدامات پس از حوادث نیست. با توجه به خطری که از ناحیه نفوذ در دستگاه‌های متولی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور وجود دارد و این خطر توسط دستگاه‌های امنیتی گوشزد شده، وقت آن است که این دستگاه‌ها بدون ملاحظه این و آن، حلقه‌های پیرامونی مسئولان و دست‌اندرکاران در این حوزه‌ها را تحت اشراف و کنترل درآورده و برخورد قاطعی با افراد خزیده در موقعیت‌های حساس کشور صورت دهند. این در درجه اول خدمتی بزرگ به این مسئولین می‌باشد. @Kayhan_online