eitaa logo
مشکات
84 دنبال‌کننده
662 عکس
286 ویدیو
2 فایل
سلام ، کارشناسی ارشد ریاضی دانشگاه دولتی ... کانالی که سعی می‌کنه یه مقدار نور بگیره روی بعضی مسائل ، تحلیل با شما ، تصمیم با شما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه ی مرحوم آیت‌الله ناصری رحمة الله علیه : در آینده مشکلاتی خواهد بود ، مواظب باشید از مقام رهبری جدا نشوید... @meshkaat19
۴ شهریور ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎥 مردم قدرشناس اصفهان پدر معنوی خود را تا خانه ابدی با شکوه همراهی کردند 🔸تصاویری از تشییع باشکوه پیکر استاد اخلاق آیت الله ناصری در اصفهان @meshkaat19
۶ شهریور ۱۴۰۱
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سفر رهبر انقلاب به مشهد 🔹رهبر انقلاب در سفر به مشهد مقدس که به‌دنبال تغییر شرایط کرونایی کشور انجام شد، در مراسم غبارروبی مضجع نورانی امام رضا علیه‌السلام که در روزهای پایانی ماه محرم برگزار شد، شرکت کردند. 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
۶ شهریور ۱۴۰۱
📢 مرزهای زمینی عراق باز شد 🔹فرماندار مهران: از یک ساعت گذشته مرز مهران برای تردد زائران گشوده شد. 🔹فرماندار دشت آزادگان: با توجه به تمهیدات صورت گرفته مرز چذابه برای اعزام زائران به عراق باز است. 🔹فرماندار ویژه خرمشهر هم از بازگشایی مرز شلمچه خبر داد.
۹ شهریور ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۴۰۱
مطلب بعد در مورد توسل نویسنده ی کتاب مسافر کربلا به شهید علیرضا کریمی برای زیارت کربلا است که به مقصودشان میرسند و زائر اباعبدالله میشوند . این توسل را در مطلب بعد بخوانید 👇👇👇
۹ شهریور ۱۴۰۱
✨ علیرضا با همه ما در کربلا وعده کرده بود ✨ قسمت اول 🔹آخرین روزهای سال 82 بود.در خلوت تنهایی خودم نشسته بودم به وقایع اخیر فکر میکرد.یک ماه قبل با سختی بسیار ، 70نفر از بچه های مدرسه را بردیم زیارت امام رضا علیه السلام. 🔹آنجا بود که از آقا خواستیم زیارت کربلا را نصیبمان کند.یک روز روبروی حرم نشسته بودم .جوان مداحی با حالی خوش مشغول خواندن بود آخر مداحی را رو به حرم کرد و با صدای سوزناکی گفت،آقا خیلی از رفقامون با آرزوی کربلا،جبهه رفتند و شهید شدند اما آقا جون به حق مادرت مارا کربلایی کن بعد هم این بیت زیبا را خواند: پنجره فولاد رضا(ع) برات کربلا میده     هر کی کربلا میره از حرم رضا (ع) میره 🔹در این مدت که حکومت صدام سقوط کرده،خیلی از دوستانم به صورت غیر قاونی به زیارت کربلا رفته بودند.اما من ،چون میدانستم رهبر و مراجع تقلید با این کار مخالندفقط میخواستم از طریق قانونی اقدام کنم. ازمشهد که برگشتیم چند نفر از مربیان اردو از طریق قانونی راهی کربلا شدند.وحسرت مارا بیشتر کردند البته تنبلی از خودم بود که پیگیری نکردم بالاخره من هم تصمیم گرفتم تا در یکی از کاروان ها ثبت نام کنم.وقتی مراجعه کردم مسئول شرکت زیارتی گفت:تا دو ماه دیگر جا نداریم . بعد،شماره ی تماسی دادو گفت بعدا تماس بگیرین.به هر حال رفقای مادر روز عاشورا کربلا بودند.وپس از انفجارهای ان روز راه کربلا مدتی بسته بود. 🔹ایام عید نوروز برای دیدار اقوام به اصفهان رفتیم . روز آخر تعطیلات به گلزار شهدا و سر مزار شهید خرازی رفتم وسط هفته ونزدیک ظهر بودکسی درآن حوالی نبود با گریه از خدا خواستم تا ما هم مثل شهدا راهی کربلا شویم. بعد هم راه افتادیم به سمت مزار فاضل هندی .توی حال خودم بودم.برای خودم شعرمیخواند.از همان شعرهایی که شهدا زمزمه میکردند: این دل تنگم عقده ها دارد     گوییا میل کربلا دارد ای خدا ما را کربلایی کن     بعد از آن با ما هرچه خواهی کن 🔹هنوز به مزارش نرسیده بودم یک دفعه سنگ قبر یک شهید توجهم را جلب کرد.با چشمانی گرد شده بار دیگر متن روی سنگ را خواندم اذان ظهر بودمیخواستم به مسجد بروم اما انگار نیروی عجیبی مرا همانجا نگه داشت! آنجا مزار شهید نوجوانی بود به نام علیرضا کریمی 🔹اوعاشق زیارت کربلا بوده،درآخرین دیدار به مادرش چنین گفته: ✨میروم و تا راه کربلا باز نگردد باز نمیگردم!! ✨ 🔹در روزی هم که اولین کاروان به طور رسمی راهی کربلا میشود پیکر مطهرش به میهن باز میگردد!! 🔹این را از ابیاتی که روی سنگ مزارش نوشته بود فهمیدم. حسابی گیج شده بودمد. انگار گمشده ای را پیدا کردم.گویی خدا میخواهد بگوید که گره کارمن به دست چه کسی باز میشود.همان جا نشستم .حسابی عقده دلم را خالی کردم. با خودم میگفتم :این ها در چه عالمی بودند و ما کجائیم ؟! این ها مهمان خاص امام حسین علیه السلام بودند. ولی ما هنوز لیاقت زیارت کربلا را هم پیدا نکرده ایم.بار دیگر ابیات روی قبر را خواندم:گفته بودی تا نگردد باز،راه راهیان کربلا      عهد کردی برنگردی ،سرباز مهدی پیش ما  و.... 🔹با علیرضا خیلی صحبت کردم.از او خواستم سفر کربلای مرا هم مهیا کند.گفتم من شک ندارم که شما در کربلایی .تورا بحق امام حسین علیه السلام ما را هم کربلایی کن. با صدای اذان به سمت مسجد حرکت کردم.درحالی که یاد آن شهید و چهره ی معصومانه اش از ذهنم دور نمیشد. 🔹روز بعد راهی تهران شدیم.آماده رفتن به محل کار بودم. یک دفعه شماره تلفن کاروان کربلای روی  طاقچه ، نظرم را جلب کرد. گوشی تلفن را برداشتم. مشاره گرفتم. آقایی گوشی را برداشت. بعد از سلام گفتم: 🔹ببخشید، من قبل عید مراجعه کردم برای ثبت نام کربلا،مخوام ببینم برای کی جا هست؟ یک دفعه آن آقا پرید تو حرفم و گفت:ما داریم فردا حرکت می کنیم. دو تا از مسافرامون همین الان کنسل کردن،اگه میتونی همین الان بیا!! 🔹نفهمیدم چطوری ظرف نیم ساعت از شرق  تهران رسیدم به غرب. اما رسیدم . مسئول شرکت زیارتی  را دیدم و صحبت کردیم. 🔹گفت:فردا هفت دستگاه اتوبوس از اینجا حرکت می کنه. قراره فردا بعد از یک ماه،مرز باز بشه و برای کربلا باشیم. اما دارم زودتر می گم،اگه یه وقت مرز رو باز نکردن یا ما را برگردوندن ناراحت نشین! 🔹گفتم:باشه اما من گذرنامه ندارم. کمی فکر کرد و گفت:مشکل نداره،عکس واصل شناسنامه خودت و خانمت رو تحویل بده. 🔹بعد ادامه دادم:یه مشکل دیگه هم هست،من مبلغ پولی که گفتید رو نمی تونم الان جور کنم. نگاهی  تو صورتم انداخت. بعداز کمی مکث گفت:مشکلی نیست،شناسنامه هاتون اینجا میمونه هروقت ردیف شد بیار. 🔹با تعجب به مسئول آژانس نگاه میکردم انگار کار دست کس دیگه ای بود. 🔹هیچ چیز هماهنگ نبود. اما احساس میکردم ما دعوت شدیم. 🌴 @meshkaat19 🌴 ادامه در مطلب بعدی 👇👇
۹ شهریور ۱۴۰۱
✨ علیرضا با همه ی ما در کربلا وعده کرده بود ✨ قسمت دوم 👇👇👇👇👇 🔹از صحبت من با آن آقا ده روز گذشت صبح امروز از مرز مهران عبور کردیم،وارد خاک ایران شدیم!حوادث این مدت برای  من بیشتر شبیه خواب بود تا بیداری ! 🔹هشت روز قبل،با ورود کربلا ، ابتدا به حرم قمر بنی هاشم رفتیم.در ورودی حرم، برای لحظاتی حضور علیرضا ، همان شهید نوجوان ،را حس کردم. ناخودآگاه به یادش افتادم. انگار یک لحظه او را در بین جمعیت دیدم. بعد از آن هرجا که می رفتم به یادش بودم. نجف،کاظمین ،سامرا و... 🔹سفر کربلای ما خودش یک ماجرای طولانی بود. اما عجیبتر این که دست عنایت خدا و حضور شهید کریمی در همه جا می دیدم. در این سفر عجیب ،فقط ما و چند نفر دیگر توانستیم به زیارت سامرا مشرف شویم. زیارتی بود باور نکردنی. هرجا هم می رفتیم ابتدا به نیابت امام زمان(عج) و بعد به یاد علیرضا زیارت می کردیم..این مدت عجیب ترین روزهای زندگی من بود. 🔹پس از بازگشت بلافاصلی راهی اصفهان شدم. عصر پنج شنبه برای عرض تشکر به سر مزار علیرضا رفتم . هنوز چند کلامی صحبت نکرده بودم که آقای محترمی آمدند. فهمیدم برادر شهید و شاعر ابیات روی سنگ قبر است. 🔹داستان آشنایی خودم را تعریف کردم. 🔹 ماجراهای عجیبی را هم در آنجا از زبان ایشان شنیدم.عجیب تر این که این نوجوان شهید در پایان آخرین نامه اش نوشته بود به امید دیدار در کربلا-برادر شما علیرضا کریمی   ✨علیرضا با همه ما در وعده کرده بود ✨   منبع:مسافر کربلا 🌴 @meshkaat19 🌴
۹ شهریور ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۴۰۱
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصیه‌های مهم استاد رائفی پور برای زائران حسینی (علی‌ الخصوص خانم‌ها) 🗓 ۹ شهریور ۱۴۰۱ https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ❀ ⃟⃟ 🏴 ⃟ ⃟ ⃟✤══════════
۱۰ شهریور ۱۴۰۱
۱۱ شهریور ۱۴۰۱