#نقد_ها_و_چالش_ها #استغاثه #وهابیت ❌ اهل تسنن هوشیار باشید(۲)❌ 🔹از جمله افراطی گرایی های وهابیت در مسائل اعتقادی در رابطه با استغاثه (طلب کمک) به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از حیات ایشان می باشد. تا حدی که انجام دادن چنین عملی را «شرک اکبر» دانسته اند. مثلا در سوالی از «صالح بن عبد العزیز آل الشیخ» که از عالمان بزرگ وهابی بوده پرسیده شده است، اگر کسی از پیامبر در خواست و طلبی نماید، آیا چنین عملی شرک است؟ او در جواب می نویسد: این عمل شرک اکبر است. 📚(شرح العقیدة الطحاویة،ج۲، ص۱۰۲۹) 🔰در حالیکه «إبن أبی شیبة» از محدثان بزرگ اهل تسنن روایتی را در رابطه با استغاثه نمودن به پیامبر اکرم که توسط یکی از مسلمانان در زمان خلافت عمر بن خطاب انجام گرفته است را نقل می کند. روایت به شرح ذیل آمده است: «مالک الدار که خزانه دار طعام بیت المال در زمان عمر بن خطاب بود، می گوید: در زمان عمر مردم دچار قحطی شدند، پس مردی به نزد قبر پیامبر آمد و گفت: ای پیامبر! برای امتت طلب باران بکن، زیرا از شدت قحطی و کم آبی هلاک می شوند، پس پیامبر به خواب این شخص آمده و به او فرمود: به نزد عمر برو و سلام من را به او برسان، و به او خبر بده که بزودی برایتان باران خواهد بارید، و به او بگو: «زیرکی بخرج دهد! زیرکی!». پس آن شخص به نزد عمر رفته و ماجرا را برای او تعریف نمود، عمر نیز به گریه افتاده و گفت: پروردگارا! آنچه از دستم بر بیاید انجام می دهم، مگر اینکه از حد توانم خارج باشد.» 📚(المصنف، ج۱۱، ص۱۱۸) 🆔@meshkatehedayat

❓سوال❓ 👈در طول تاریخ علمای متعددی از اهل تسنن این روایت را در کتاب هایشان نقل نموده اند، در حالیکه کوچکترین اشکالی به متن این حدیث نگرفته و مضامین آن را شرک آمیز نشمردند. جالب اینجاست هنگامیکه علمای اهل تسنن همچون: «ابن کثیر»، «ابن حجر عسقلانی»، «سمهودی»، «ابن حجر هیتمی» و... به تصحیح سند این حدیث پرداخته اند، همانند دیگر علما چنین روایتی را شرک آمیز ندانسته‌اند. 👈مفهومی که از کلام وهابیت برداشت می شود آنست که علمای اهل تسنن در قرون متمادی معنای شرک اکبر را نفهمیده اند، ولی در مقابل فقط وهابیت تازه به دوران رسیده معنای شرک اکبر را دانسته اند. 👈اهل تسنن هوشیار باشید که وهابیت حتی به علمای شما هم رحم نکرده و به آنان اتهام شرک می زند. 🆔@meshkatehedayat

🔺اسکن کتاب ها 👈نظرات علمای اهل تسنن در رابطه با روایت «مالک الدار» 🔰فایل Zip 👈لینک روایات توسل و استغاثه در منابع شیعه https://eitaa.com/meshkatehedayat/1117 🆔 @meshkatehedayat

#شبهه #نهج_البلاغه #خلافت ✍شبهه: 🔺اهل تسنن شبهه می کنند اگر حضرت علی علیه السلام خلافت را حق خود می دانست، پس چرا در خطبه ۹۲ نهج البلاغه خلافت را از خود سلب کرده و می گوید: «دَعُونِي وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي» یعنی مرا رها کنید و شخصی دیگری را انتخاب کنید؟ 👈به این شبهه چگونه باید پاسخ دهیم؟ 🆔@meshkatehedayat

#پاسخ_شبهه #نهج_البلاغه #خلافت 🔴پاسخ:(قسمت اول) ✅ در ابتدا باید به این نکته ی مهم اشاره نماییم که حضرت علی علیه السلام خلافت و حکومت را حق مسلم خودشان می دانستند. و جای هیچ شک و تردیدی در این مسأله وجود ندارد. ولی متاسفانه شبهه کنندگان همانند همیشه بصورت گزینشی عمل کرده و فقط به قسمتی از کلام حضرت علی علیه السلام پرداختند. کافی بود در این زمینه به همان نهج البلاغه رجوع کرده تا مشاهده کنند که در این کتاب بارها از لسان مبارک حضرت علی علیه السلام به بحث خلافت و امامتشان اشاره شده است. برای نمونه به دو مورد اشاره می نماییم: 1⃣ حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جايگاه اسرار خداوندى و پناهگاه فرمان الهى و مخزن علم خدا و مرجع احكام اسلامى هستند... كسى را با خاندان رسالت نمی شود مقايسه كرد... اهل بیت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم أساس دين، و ستون‏هاى استوار يقين می باشند... زيرا ويژگى‏هاى حقّ ولايت و وصیت پیامبر و میراثش به آنها اختصاص دارد.» 📚(نهج البلاغه، خطبه۲) 2⃣ امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ای دیگر فرمودند: «به خدا سوگند از هنگام رحلت پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم تا هم اکنون از حق خویشتن محروم مانده‌ام، و دیگران را بر من مقدم داشته‌اند». 📚(نهج‌ البلاغه، خطبه۶) 👈در نتیجه با توجه به این دو روایت و بسیاری از روایت های دیگر امام علی علیه السلام همواره خلافت را حق خود می دانستند. 🔺 ادامه دارد... 🆔@meshkatehedayat

📚اسکن کتاب نهج البلاغه (خطبه۲، خطبه۶) 🆔@meshkatehedayat

#پاسخ_شبهه #نهج_البلاغه #خلافت 🔴 پاسخ: (قسمت دوم) ✅ با توجه به مطالب گفته شده در پست قبلی، به توضیح و شرح این خطبه می پردازیم. امام علی علیه السلام در این خطبه می فرمایند: «دَعُونِي‏ وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي‏» یعنی «رهايم كنيد و غير مرا بخواهيد». باید ببینیم حضرت علی علیه السلام به چه علتی به مردم فرمودند که سراغ شخص دیگری بروند؟ آیا حضرت خودشان را لایق و شایسته خلافت نمی دیدند؟ در حالیکه در پست گذشته ثابت نمودیم حضرت خلافت را همواره حق مسلم خود می دانستند. بلکه امام علی علیه السلام در ادامه کلامشان علت آن را اینچنین بیان می کنند: 🔸«ما با حادثه‏ اى روبرو هستيم كه چهره‏ های مختلف و جهات گوناگون دارد، كه دلها بر آن استوار، و عقلها بر آن ثابت نمی ماند. چهره ی افق حقیقت را ابرهای تیره ی فساد گرفته، و راه مستقيم ناشناس مانده است. آگاه باشید اگر بخواهم حاکم شوم طبق آنچه خود می دانم با شما رفتار می کنم و به سخن این و آن و سرزنش سرزنش کنندگان گوش نخواهم داد». 🆔@meshkatehedayat

حضرت در این قسمت از کلامشان به چهار نکته اشاره نمودند: 1⃣ وجود مشکلات متعدد در آینده 2⃣ عدم صبر و استقامت مردم در برابر مشکلات 3⃣ انحراف جامعه از مسیر حق 4⃣ حکومت باید بر اساس رأی و نظر حضرت علی علیه السلام اداره شود. 🔰بنابراین امام علی علیه السلام بصورت مطلق درخواست مردم را رد نکردند. بلکه فرمودند اگر من حکومت را بدست بیاورم بنابر شیوه و روش خود حکومت می کنم. ولی اگر بخواهید همانند گذشتگان و آن طور که شما دوست دارید حکومت نمایم، در این زمان اگر حاکم نباشم برای شما مردم بهتر خواهد بود. 👈این کلام حضرت بدین خاطر بود که جامعه در زمان حکومت حکام قبلی، دچار بدعت ها و کج روی ها و انحرافات فراوانی شده بود. (به یک نمونه در اسکن به همراه ترجمه متن مراجعه نمایید) 🆔@meshkatehedayat

🔺اسکن کتاب «نهج البلاغة» 🆔@meshkatehedayat

#کتاب_شناسی #اعتقادات 📚کتاب: «معالم المدرستین» 📌مولف: «علامه‌ سید مرتضی عسکری» 📎ایشان درسال ۱۲۹۳ش در شهر سامرا به دنيا آمدند. بعد از فراگیری فقه و علوم حدیث، برای تحصیل مدارج بالاتر راهی شهر مقدس قم شدند. و سرانجام توسط ایشان دانشکده اصول دین در سال ۱۳۷۴ در ایران تأسیس گردید. ازجمله تالیفات ایشان، «القرآن الکریم و روایات المدرستین»، «صلاة ابي بکر»، «عبدالله بن سبأ و اساطیر أخری» (ترجمه‌شده با عنوان: عبدالله بن سبا و دیگر افسانه‌های تاریخی)، «مائة و خمسون صحابي مختلق» (ترجمه شده با عنوان: یکصد و پنجاه صحابی ساختگی) و... می باشد. 📌معرفی مختصر کتاب: مؤلف سعی نموده در این کتاب مسائل اعتقادی متعددی را از دیدگاه مکتب خلفا و مکتب اهل بیت علیهم السلام مقایسه نموده و در نهایت در موضوعات مطرح شده به نقد مکتب خلفا می پردازد. 👈در جلد اول به موضوعاتی همچون تعریف و عدالت صحابه، شورایی و الهی بودن امامت از دیدگاه مکتب خلفا و مکتب اهل بیت پرداخته شده است. 👈جلد دوم شامل سر فصل هایی همانند منابع معتبر دینی از قبیل قرآن و سنت و اجتهاد و... در نزد دو مکتب می باشد. و بعد از آن مولف به مبحث منع کتابت و تدوین حدیث در دوران خلفا اشاره می نماید. 👈مولف جلد سوم را به قیام عاشورا و حوادث بعد از آن اختصاص داده است. 🔺خواندن این کتاب به علاقه مندان حوزه تاریخ و اعتقادات توصیه می شود. فایلPDF کتاب را در پست بعدی مشاهده فرمائید. 🆔@meshkatehedayat

📚کتاب: ترجمه معالم المدرستین جلد(۱) 📌مولف: علامه سید مرتضی عسکری 📌مترجم: محمد جواد کرمی 🆔@meshkatehedayat