🔵 حیرت در حیرت
🔻 قسمت دوم
✍️ محمد جعفری
💠رحمت و رضوان خداوند بر آن عالم بصیر و آن پیر فرزانه حضرت علامه آیت الله مصباح که در سخنرانی های روشنگرانه اش در اواخر دهه هفتاد، بارها بر این نکته پافشاری می نمود که زیانبارترین و خطرناکترین نظریه ای که از صدر اسلام تا کنون برآمده و کیان دیانت و ایمان را به سخره می گیرد، نظریه قرائتهای مختلف از دین است. آری بر اساس این تئوری و مبتنی بر سیالیت فهم و اندیشه، دیگرجایی برای فهم اصیل و ناب از دین باقی نمی ماند و سَره و ناسَره و خالص و بدلی در دین به یکسان انگاشته می شود. مجتهد شبستری در آن ایام نوشته بود: « تمامى متون بدون استثناء، تفسيرهاى متعدد را برمىتابد و تنها تفسير ممكن و درست، اصلاً معنا ندارد». ( محمد مجتهدشبسترى، «قرائت رسمى از دين»، راه نو، ش 19، شهریور 1377، ص 20) و نیز وی حقیقت تدین را ، تعلق خاطر به حقيقت متعالى تعبیر می کرد كه با هرگونه حيات اجتماعى و سياسى مىتواند خود را وفق دهد ( محمد مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین ، صص 105- 106).
💠 آن چه امروزه در بیان برخی نویسندگان حوزوی همچون جناب مهدی نصیری وآقای رسول جعفریان مشاهده می کنیم، ناخواسته و ناآگاهانه به نحوی بازگشت به همان نظریه قرائتها است. هر دو نویسنده محترم، تفکر و اندیشه استاد مصباح را مبتنی بر تفکر فلسفی دانسته اند که صرفاً یک قرائت از اسلام است و ناقدان بسیار دارد. مهدی نصیری می نویسد: « آیت الله مصباح در زمره فیلسوفان مسلمان بودند، در حالی که طیفی از عالمان شیعه یعنی متکلمان با فلسفه اسلامی و صدرایی مرزبندی داشته و آن را بر خلاف مبانی قران وسنت و عقل می دانند. حال اگر قرار باشد نوع برخورد آن مرحوم با مخالفان فکری خود صحیح باشد، باید به متکلمان شیعه حق داد که او را در زمره منحرفان و بددینان و مخالفان اسلام قلمداد کنند». و بعد در ادامه در راستای نظریه حیرت خویش نتیجه می گیرد: « التفات و توجه به شرایط عصر غیبت و به رسمیت شناختن اجتهادات و قرائت های روشمند گوناگون و پرهیز از ادعا و نمایندگی اسلام ناب از سوی هر عالم دینی (چه آن که نابیت فکری و اعتقادی در اختیار معصوم است و بس) می تواند پایان بخش بسیاری از نزاعهای زیانبارعقیدتی و سیاسی و فراهم کننده فضای آزاد برای تضارب آراء و اندیشه ها باشد»
💠 باید در نقد این سطحی نگری ها گفت بله اولا تفاسيري از دين که تحميل فلسفه بر دين باشد البته که انحراف است و آيتالله مصباح، به اذعان موافقان و مخالفانِ منصف، در مقام تفسير آيات و روايات، به شدت از تحميل ذهنيات بر متون ديني پرهيز ميکردند و ثانیا مهمترین ابتکار علمی استاد مصباح این بود که دین را منظومه ای می فهمید و این منظومه را در قالب مبانی اندیشه ای طراحی کرده بود. بدیهی است که اساس این مبانی برگرفته از مسلمات عقلی و معرفتی بود که بی آن که بخواهد خود را به مباحث اختلافی فلسفی درگیر کند، از معارف برهانی در تبیین و تثیبت ساختمان معارف دینی بهره می برد. این کجا و آمیخته کردن دین با فلسفه و صرفا قرائتی فلسفی از دین دادن، کجا؟ آیا اساسا بدون داشتن مبانی فکری صحیح و مبتنی بر عقلانیت و وحیانیت، جایی برای درک سلیم معارف تعالی بخش دین باقی می ماند؟ آیا با این توصیف ، دیگر در دوره غیبت و حیرت، راه هدایتی باقی می ماند؟! آری وقتی دوره غیبت، عصر حیرت تلقی شد، طبعا دیگر مجالی برای بنیان سازی دینی و بنای ساختمانی محکم باقی نمی ماند. نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟
🌐 @meshkatnoor
#خدمات_فاطمه_علیها_السلام
✅خدمت فاطمه (عليها السلام) به عالم هستى، قابل هيچ وصفى نيست. او هم به پدرش، به عنوان رسول خدا و هم به همسرش به عنوان ولىّ خدا و هم به امت اسلام به عنوان پيروان رسول خدا، خدمت كرد؛ خدمتى كه از عهده هيچ كسى، حتى يگانه همتايش اميرمؤمنان نيز بر نميآمد. اگر زهرا(عليها السلام) و آن خطبههاى هدايتگرانهاش نميبود، امروز ما نيز باور نميکرديم كه حق با على بوده است؛ چرا كه نفاقها، کينههاهه، دنياگرايىها، سادهانگارىها، سياستبازىها، تطميعها، تبليغها، تحريفها دست به دست هم داده و امامت را چنان به انزوا كشانده بود كه حتى اجازه نميداد فرياد حقجويى على(عليهالسلام) به گوش احدى از آيندگان برسد.
رسالت و امامت، تحققبخش هدف خلقت بود و اين فاطمه بود كه امامت را حياتى ديگر بخشيد، رسالت را مايه ثمر گرديد و خلقت را به هدف نزديك گردانيد:
نخل نبوت ز تو شد بارور *** باغ امامت ز تو شد پر شجر
🔰 علامه مصباح یزدی _رحمة الله علیه_، جامی از زلال کوثر، ص۱۴۷.
🌐 @meshkatnoor
هدایت شده از روزنه
چادر مادر.mp3
1.98M
🎧 #بشنوید|| چادر مادر
علامه مصباح: معلوم نیست من دیگر زنده بمانم بگذارید این را به شما بگویم...
🔻چادر وصله دار حضرت زهرا سلام الله علیها از همه کهکشان ها بالاتر است...
🔻برای بلاها و فتنههای آخرالزمان به توسل به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها نیازمندیم....
@rozaneebefarda
#مصاحبه
🔺 به دنبال اظهارات اخیر دکتر سروش در موضوع رحمانیت و خشونت در اسلام و تعارضات فراوان آن با آموزههای مسلم دین
🔸 حجت الاسلام و المسلمین #محمد_جعفری عضو شورای علمی #قطب_فلسفه_دین در گفتگویی عنوان کرد:
🔰 پایان #روشنفکری_دینی دکتر سروش؛
⚜️ بیشتر بخوانید:
🌐 iict.ac.ir/soroush-4
🆔 @iictchannel 🌐 @meshkatnoor
هدایت شده از روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
📚 شماره 69 از فصلنامه علمی «معرفت فلسفی» منتشر شد
✅ نحوه تحقق مفاهیم فلسفی در حکمت متعالیه / محمد فارسيات (ص7)
✅ معناشناسی جوهر در نظام فلسفی ارسطو و فارابی / مهری چنگی آشتیانی (ص27)
✅ مفهوم «فصل» در فلسفه ابنسینا و سهروردی و تکامل آن در فلسفه صدرالمتألهین / رؤیا تیزهوش / مریم سالم (ص43)
✅ بررسی انتقادی نظریه وحدتانگاری دوساحتی صدرایی با تکیه بر مفاد آیات و روایات / محمدتقی یوسفی (ص59)
✅ ارزیابی و نقد برهان اجماع عام بر اثبات وجود خدا / فرح رامین/ مریم سیفعلیپور (ص73)
✅ جسمانيت سراى جاويدان از منظر قرآن و فيلسوفان مسلمان / جعفر انواري (ص89)
✅ تحلیل فلسفی آزادی در دانشهای ارزشی / مجتبی مصباح / علی احمدی امین (ص107)
✅ تعریف عام و خاص زیبایی، ناظر بر حقیقت هستیشناختی آن مبتنی بر آرای صدرالمتألهين / مهدی امیني / محمد فنایی اشکوري / عبدالله فتحي (ص123)
🌐 مشاهده و خريد الكترونيكي مقالات نشريات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در 👇👇👇
Eshop.iki.ac.ir
#فصلنامه_علمی_معرفت_فلسفی
🔰 @iki_ac_ir
🔰 https://iki.ac.ir/
✅ظهور و افول فلسفه در نجف اشرف
👈ظاهراً شیخ انصاری به نقلی در زمان حضور سهساله اش در کاشان هنگام شاگردی مرحوم نراقی مقداری فلسفه خوانده و در نقلی دیگر در راه مشهد دو سال در سبزوار خدمت ملاهادی سبزواری مشغول فلسفه بوده، یا ملاحسینقلی همدانی مقداری در سبزوار همچنین آخوند خراسانی هنگام عزیمت به نجف حدود یک سالی نزد ملاهادی در سبزوار فلسفه خوانده اما هیچ کدام «فیلسوف» نبوده اند و الا سر قلم آخوند نمیشکست! و یا به نقل از آیت الله ثقفی نوه مرحوم کلانتر مقرر شیخ انصاری در تفسیر روان جاوید، وقتی از شیخ انصاری مسئله ای عقلی میپرسیدند نمیگفت من وزیر امور داخلی اسلامم و آقای سبزواری وزیر امور خارجی است از او بپرسید، بلکه خودش جواب میداد.
✅نجف فلسفه را مدیون دو تن از شاگردان فیلسوف بزرگ مرحوم آقا علی مدرس زنوزیست که هر دو در تهران فلسفه خوانده اند و بعد به نجف رفتند.
1️⃣نفر اول مرحوم آیت الله محمدباقر اصطهباناتی است که استاد بزرگانی همچون مرحوم محمدحسین اصفهانی (کمپانی) بوده و میرزای شیرازی سوالات علمی که از او میشد را به او ارجاع میداد. وی با سختی و با تحمل فشارهای مخالفین، فلسفه را در نجف رواج داد و در آخر در ماجرای مشروطه شهید شد.
2️⃣نفر دوم مرحوم آیت الله سیدحسین بادکوبه ای، استاد فلسفه علامه طباطبایی و آیت الله خوئی بود. آیت الله خویی همیشه از ایشان به بزرگی یاد می نمود و معتقد بود که او بهتر از محقق اصفهانی، اسفار و دیگر کتاب های فلسفی را تدریس می کرده است. (یادنامه آیت الله خویی ص۵۹)
🔴حضور این دو نفر باعث پدید آمدن فلاسفه بزرگی در نجف اشرف شد. افرادی همچون علامه طباطبایی محقق اصفهانی مرحوم مظفر و شهید صدر که همه این افراد با واسطه یا بیواسطه شاگرد این دو بزرگمرد بودند. این افراد به خاطر ارتباط با فلسفه همواره در سختی تحصیل و تدریس میکردند.
⚫️اما با وفات یا شهادت این افراد دیگر خبری از فلسفه در نجف شنیده نشد. الان فیلسوف مطرحی در نجف بنده نمیشناسم که بخواهم معرفی کنم.
قصه پررنجیست که چطور حوزه نجف که زمانی فلاسفه ای به بزرگی علامه طباطبایی تحویل میداد بعد از مدتی دیگر چندان خبری از فلسفه در آن نیست.
✅ شاید اگر فلسفه در نجف به رشد خود ادامه میداد شاهد رواج حزبی مارکسیستی به نام حزب بعث نمیبودیم و علما با مبارزه فکری فلسفی بر ضد این حزب آن را در نطفه خفه میکردند، (همانطور که در ایران به برکت مبارزه فلسفی امثال علامه طباطبایی و شهید مطهری و مناظرات علامه مصباح یزدی، احزاب مارکسیستی به اندازه عراق موفق نبودند)و دیگر شاهد امثال صدام که از آن حزب برخواست و جنگ ایران و عراق نبودیم. قصه پر غمیست که اثرات حذف فلسفه را به اسم مبارزه با انحراف! نشان میدهد. ✍️ حجت الاسلام مصطفی ایزدی؛ دانشجوی دکترای فلسفه دین دانشگاه تهران
🌐 @meshkatnoor
✅ دو اصل بنیادین علامه مصباح یزدی در تولید علوم انسانی اسلامی
👈علامه مصباح یزدی عالم فرزانه¬ای بودند که در عرصه¬های علمی و مدیریتی دستاوردهای درخشانی داشتند و اسوه¬ای شایسته¬ برای فعالان عرصه علم و فرهنگ هستند. در اینجا می¬خواهم به رویکرد آن استاد عزیز در فرآیند اسلامی¬سازی علوم انسانی اشاره کنم. بی¬تردید یکی از اصلی¬ترین فعالیت¬های استاد فقید ما،علامه مصباح، کوشش برای اسلامی¬سازی علوم انسانی و به عبارت گویاتر، تولید علوم انسانی اسلامی بود. استاد مصباح در این عرصه ، بی¬تردید، پیش¬تاز و فعال اصلی بود و کارشان در این زمینه الگویی شد برای دیگران و با شروع فعالیت¬های ایشان موسسات و مراکز دیگری نیز در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی راه اندازی شدند؛ اما هیچ¬کدام نه به گستردگی فعالیت¬های مرکزی بودند که حضرت استاد راه انداخته بودند و نه به اثرگذاری آن. راه¬اندازی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، بخش آموزش موسسه در راه حق، بنیاد فرهنگی باقرالعلوم (ع) و بالاخره موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در چارچوب طرح کلی تولید علوم انسانی اسلامی و تربیت و پرورش نیروی انسانی متخصص برای عرصه¬های نظریه¬پردازی و تولید علم اسلامی از یک سو و مدیریت و اداره مناصب و مسئولیت¬های اجرایی از دیگر سو بوده است.
🔸 برنامه ارائه شده بوسیله استاد مصباح در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی ، عناصر گوناگونی را شامل می¬شود؛ اما از میان آن¬ها دوعنصر از اهمیت ویژه¬ای برخوردارند و در درس¬ها وسرفصل¬های همه رشته¬های علوم انسانی گنجانده شده¬اند: فلسفه و معارف قرآن. معمولا در مراکز دیگری که در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی فعالند به آن¬چه که عموم طلاب در حوزه¬های علمیه از فلسفه و تفسیر قرآن می¬آموزند بسنده می¬شود ولی در برنامه ارائه شده استاد مصباح دانش¬پژوهان همه رشته¬ها باید افزون بر آن¬چه که در حوزه خوانده¬اند یک دوره کامل فلسفه و یک دوره کامل معارف قرآن را بیاموزند تا با بینش عمیق عقلانی و فلسفی و آگاهی کامل از آموزه¬های قرآنی، راه پرفراز و فرود تولید علوم انسانی اسلامی را در پیش گیرند.
🔸هر دانش بی¬تردید بر مبانی فلسفی و عقلی خاصی تکیه زده است و با هر فلسفه¬ای، علمی همنوا با آن ساخته و پرداخته می¬شود، از این¬رو اگر می¬خواهیم علم اسلامی تولید کنیم، قبل از هر چیز لازم است مبانی عقلی و فلسفی¬ای را تدارک ببینیم که ما را به تولید علم اسلامی برسانند، چنین هدفی با فلسفه اسلامی تامین می¬شود؛ به¬همین خاطر آن حکیم ژرف¬اندیش آموزش فلسفه را شرط شروع کوشش برای تولید علوم اسلامی دانسته¬اند و یک دوره فلسفه را در برنامه آموزشی همه رشته¬های علوم انسانی گنجانده¬اند تا بینش و بصیرت عقلانی لازم برای گام برداشتن در این مسیر و اجتناب از دام التقاط و انحراف حاصل گردد. بینش عقلی و فلسفی این امکان را برای انسان فراهم می¬کند که بتواند با افکار مختلف مواجه شود و گفتگو کند، به تحلیل آنها بپردازد و مبانی و لوازم آن¬ها را استخراج کند و احیانا مغالطات نهفته در آن¬ها را آشکار نماید.هدف از آموزش یک دوره کامل فلسفه حصول چنین بینش عقلی¬ای بود.
🔸اما مهم¬تر از بینش عقلی برای تولید علم اسلامی، بینش عمیق، همه جانبه و صائب نسبت به آموزه¬های اسلامی است. بی¬معنا است که کسی بخواهد در راه تولید علم اسلامی گام نهد، اما موضع اسلام را درباره موضوع مورد بحث از سرچشمه اصلی آن، یعنی قرآن، اخذ نکرده باشد. دانشمند نظریه¬پرداز در عرصه علوم اسلامی لازم است معارف اسلام را از منبع دست اول اسلام دریافته باشد و در متن آن علم بگنجاند. اگر علم "تار" و "پود"ی داشته باشد و" تار"ش از عقل و تجربه بشری باشد "پود"ش باید از وحی اخذ شده باشد تا علمی که تولید می¬شود علم اسلامی باشد.هدف از آموزش یک دوره کامل معارف قرآن نیل به چنین بصیرت عمیق اسلامی و دینی بود.
🔸بینش عقلانی و معرفت قرآنی فقط نیاز عرصه تولید علم نیست، نیاز فرهنگ عمومی و سبک زندگی یکایک ما است. چه خوب است که با اقتدا به آن استاد فرزانه در این مسیر گام جدی¬تری برداریم.
🔸درود و رحمت بی¬پایان خدا نثار روح بلند و ملکوتی آن عالم ربانی باد.
✍️ حجت الاسلام و المسلمین دکتر یار علی کرد فیروزجایی، عضو هیات علمی دانشگاه باقر العلوم
🌐 @meshkatnoor
🔰 دروغهای عبدالکریم سروش
✍️ محمدرضا کائینی
🔸 فایل صوتی او را که گشودم، گذشته از رایحه نامطبوع کین ورزی و اشتلم گویی نسبت به آن اندیشمند راحل-که دلایل تاریخی آن را می دانم- وی را دچار نوعی نسیان و پیرمغزی نیز دیدم!
🔹 او مدعی است که در پی مناظره طلبی مصباح و شاگردانش، از سوی وزارت اطلاعات احضار شده و هشدار شنیده است که: باید در برابر این دعوت سکوت کند و وی مظلومانه در این فقره، مجبور به سکوت شده است!...در این باره نکاتی چند قابل اشارت است:
1️⃣ آیا حافظه آقای سروش تا این حد پاک شده است که اکنون نمی داند در پاسخ به دعوت استاد به مناظره، نه تنها سکوت نکرد که به بهانه هایی چون: فقدان متن مکتوب برای استناد و احتراز مصباح از مطالعه کتاب و روزنامه، متمسک شد؟
2️⃣ آیا آقای سروش با جسارت و بی پروایی معهود خود، نمی توانست به راحتی اعلام کند: از مناظره با استاد منع شده است؟ به همین سهولت؟ اعلام صادقانه این نکته، آبرومند تر بود یا پای متن مکتوب و عدم مطالعه کتاب و روزنامه را به میان کشیدن؟ مثلا امروز که صادق زیبا کلام می گوید: از سوی نهادهای امنیتی، از مصاحبه با بی بی سی و ایران اینترنشنال و...الخ منع شده، کسی گریبان او را می گیرد؟
3️⃣ سروش در پایان گفتار پرعداوت خود در باره مصباح، به جماعتی اشاره می کند که به باورهای القایی و اولیه خود باقی می مانند و حتی علم نیز، آنان را از آنها فارغ نمی کند! به باور من یکی از این سنخ افراد، خود اوست!
🌐 @meshkatnoor
پیرامون شخصیت آیت الله مصباح.mp3
6.78M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |پیرامون شخصیت علمی #آیتالله_مصباح (ره)
🎙آیت الله استاد#آملی_لاریجانی
🔹خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مصباح را که در ایام ارتحال ایشان هستیم و انصافاً جزء پیشگامان بحثهای فلسفۀ اخلاق در حوزه بودند و شاید کمتر کسی در حوزه به این دقت، منظم در فلسفۀ اخلاق کار کرده باشد.
🔹 ایشان یک فکر واقعاً منظمی در فلسفه داشتند و من ایشان را جزء معدود اساتیدی دیدم که فکرشان در فلسفه خیلی منظم بود. در فلسفۀ اخلاق که واقعاً کارهای جدیدی بود در حوزه.
🔹ما میدانیم که در فلسفۀ اخلاق آنچه که شایع بود نزاع اشاعره و معتزله بود. ایشان از این طریق جلو نیامد، بلکه یک نظامی قرار داد. البته نه اینکه ریشههایش قبلاً نبوده، اما واقعاً آن شکلی که ایشان تنظیم کرد که هم بحث به زبان امروزی فرا اخلاق را و هم اخلاق ارزشی و اخلاق معیاری یعنی به اصطلاح آنها Normative ethics و meta ethics را هر دو را بحث کرد.
⚜️ @Taammolat74 🌐 @meshkatnoor
✅ دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه برگزار می کنند:
✒️ سلسله نشست های همایش ایمان و چالش های عصر جدید
✒️ نشست یازدهم🔻
*تعبد ایمانی و چالش های عقلانی فرارو*
✒️ســخنران: حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمد جعفری؛ عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
⏰زمان: سه شنبه 1399/10/30 از ساعت 19 الی 20:30
👆لینک ورود به جلسه👇
https://marref.ir/ikq 🌐 @meshkatnoor