✅ظهور و افول فلسفه در نجف اشرف
👈ظاهراً شیخ انصاری به نقلی در زمان حضور سهساله اش در کاشان هنگام شاگردی مرحوم نراقی مقداری فلسفه خوانده و در نقلی دیگر در راه مشهد دو سال در سبزوار خدمت ملاهادی سبزواری مشغول فلسفه بوده، یا ملاحسینقلی همدانی مقداری در سبزوار همچنین آخوند خراسانی هنگام عزیمت به نجف حدود یک سالی نزد ملاهادی در سبزوار فلسفه خوانده اما هیچ کدام «فیلسوف» نبوده اند و الا سر قلم آخوند نمیشکست! و یا به نقل از آیت الله ثقفی نوه مرحوم کلانتر مقرر شیخ انصاری در تفسیر روان جاوید، وقتی از شیخ انصاری مسئله ای عقلی میپرسیدند نمیگفت من وزیر امور داخلی اسلامم و آقای سبزواری وزیر امور خارجی است از او بپرسید، بلکه خودش جواب میداد.
✅نجف فلسفه را مدیون دو تن از شاگردان فیلسوف بزرگ مرحوم آقا علی مدرس زنوزیست که هر دو در تهران فلسفه خوانده اند و بعد به نجف رفتند.
1️⃣نفر اول مرحوم آیت الله محمدباقر اصطهباناتی است که استاد بزرگانی همچون مرحوم محمدحسین اصفهانی (کمپانی) بوده و میرزای شیرازی سوالات علمی که از او میشد را به او ارجاع میداد. وی با سختی و با تحمل فشارهای مخالفین، فلسفه را در نجف رواج داد و در آخر در ماجرای مشروطه شهید شد.
2️⃣نفر دوم مرحوم آیت الله سیدحسین بادکوبه ای، استاد فلسفه علامه طباطبایی و آیت الله خوئی بود. آیت الله خویی همیشه از ایشان به بزرگی یاد می نمود و معتقد بود که او بهتر از محقق اصفهانی، اسفار و دیگر کتاب های فلسفی را تدریس می کرده است. (یادنامه آیت الله خویی ص۵۹)
🔴حضور این دو نفر باعث پدید آمدن فلاسفه بزرگی در نجف اشرف شد. افرادی همچون علامه طباطبایی محقق اصفهانی مرحوم مظفر و شهید صدر که همه این افراد با واسطه یا بیواسطه شاگرد این دو بزرگمرد بودند. این افراد به خاطر ارتباط با فلسفه همواره در سختی تحصیل و تدریس میکردند.
⚫️اما با وفات یا شهادت این افراد دیگر خبری از فلسفه در نجف شنیده نشد. الان فیلسوف مطرحی در نجف بنده نمیشناسم که بخواهم معرفی کنم.
قصه پررنجیست که چطور حوزه نجف که زمانی فلاسفه ای به بزرگی علامه طباطبایی تحویل میداد بعد از مدتی دیگر چندان خبری از فلسفه در آن نیست.
✅ شاید اگر فلسفه در نجف به رشد خود ادامه میداد شاهد رواج حزبی مارکسیستی به نام حزب بعث نمیبودیم و علما با مبارزه فکری فلسفی بر ضد این حزب آن را در نطفه خفه میکردند، (همانطور که در ایران به برکت مبارزه فلسفی امثال علامه طباطبایی و شهید مطهری و مناظرات علامه مصباح یزدی، احزاب مارکسیستی به اندازه عراق موفق نبودند)و دیگر شاهد امثال صدام که از آن حزب برخواست و جنگ ایران و عراق نبودیم. قصه پر غمیست که اثرات حذف فلسفه را به اسم مبارزه با انحراف! نشان میدهد. ✍️ حجت الاسلام مصطفی ایزدی؛ دانشجوی دکترای فلسفه دین دانشگاه تهران
🌐 @meshkatnoor
✅ دو اصل بنیادین علامه مصباح یزدی در تولید علوم انسانی اسلامی
👈علامه مصباح یزدی عالم فرزانه¬ای بودند که در عرصه¬های علمی و مدیریتی دستاوردهای درخشانی داشتند و اسوه¬ای شایسته¬ برای فعالان عرصه علم و فرهنگ هستند. در اینجا می¬خواهم به رویکرد آن استاد عزیز در فرآیند اسلامی¬سازی علوم انسانی اشاره کنم. بی¬تردید یکی از اصلی¬ترین فعالیت¬های استاد فقید ما،علامه مصباح، کوشش برای اسلامی¬سازی علوم انسانی و به عبارت گویاتر، تولید علوم انسانی اسلامی بود. استاد مصباح در این عرصه ، بی¬تردید، پیش¬تاز و فعال اصلی بود و کارشان در این زمینه الگویی شد برای دیگران و با شروع فعالیت¬های ایشان موسسات و مراکز دیگری نیز در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی راه اندازی شدند؛ اما هیچ¬کدام نه به گستردگی فعالیت¬های مرکزی بودند که حضرت استاد راه انداخته بودند و نه به اثرگذاری آن. راه¬اندازی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، بخش آموزش موسسه در راه حق، بنیاد فرهنگی باقرالعلوم (ع) و بالاخره موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در چارچوب طرح کلی تولید علوم انسانی اسلامی و تربیت و پرورش نیروی انسانی متخصص برای عرصه¬های نظریه¬پردازی و تولید علم اسلامی از یک سو و مدیریت و اداره مناصب و مسئولیت¬های اجرایی از دیگر سو بوده است.
🔸 برنامه ارائه شده بوسیله استاد مصباح در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی ، عناصر گوناگونی را شامل می¬شود؛ اما از میان آن¬ها دوعنصر از اهمیت ویژه¬ای برخوردارند و در درس¬ها وسرفصل¬های همه رشته¬های علوم انسانی گنجانده شده¬اند: فلسفه و معارف قرآن. معمولا در مراکز دیگری که در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی فعالند به آن¬چه که عموم طلاب در حوزه¬های علمیه از فلسفه و تفسیر قرآن می¬آموزند بسنده می¬شود ولی در برنامه ارائه شده استاد مصباح دانش¬پژوهان همه رشته¬ها باید افزون بر آن¬چه که در حوزه خوانده¬اند یک دوره کامل فلسفه و یک دوره کامل معارف قرآن را بیاموزند تا با بینش عمیق عقلانی و فلسفی و آگاهی کامل از آموزه¬های قرآنی، راه پرفراز و فرود تولید علوم انسانی اسلامی را در پیش گیرند.
🔸هر دانش بی¬تردید بر مبانی فلسفی و عقلی خاصی تکیه زده است و با هر فلسفه¬ای، علمی همنوا با آن ساخته و پرداخته می¬شود، از این¬رو اگر می¬خواهیم علم اسلامی تولید کنیم، قبل از هر چیز لازم است مبانی عقلی و فلسفی¬ای را تدارک ببینیم که ما را به تولید علم اسلامی برسانند، چنین هدفی با فلسفه اسلامی تامین می¬شود؛ به¬همین خاطر آن حکیم ژرف¬اندیش آموزش فلسفه را شرط شروع کوشش برای تولید علوم اسلامی دانسته¬اند و یک دوره فلسفه را در برنامه آموزشی همه رشته¬های علوم انسانی گنجانده¬اند تا بینش و بصیرت عقلانی لازم برای گام برداشتن در این مسیر و اجتناب از دام التقاط و انحراف حاصل گردد. بینش عقلی و فلسفی این امکان را برای انسان فراهم می¬کند که بتواند با افکار مختلف مواجه شود و گفتگو کند، به تحلیل آنها بپردازد و مبانی و لوازم آن¬ها را استخراج کند و احیانا مغالطات نهفته در آن¬ها را آشکار نماید.هدف از آموزش یک دوره کامل فلسفه حصول چنین بینش عقلی¬ای بود.
🔸اما مهم¬تر از بینش عقلی برای تولید علم اسلامی، بینش عمیق، همه جانبه و صائب نسبت به آموزه¬های اسلامی است. بی¬معنا است که کسی بخواهد در راه تولید علم اسلامی گام نهد، اما موضع اسلام را درباره موضوع مورد بحث از سرچشمه اصلی آن، یعنی قرآن، اخذ نکرده باشد. دانشمند نظریه¬پرداز در عرصه علوم اسلامی لازم است معارف اسلام را از منبع دست اول اسلام دریافته باشد و در متن آن علم بگنجاند. اگر علم "تار" و "پود"ی داشته باشد و" تار"ش از عقل و تجربه بشری باشد "پود"ش باید از وحی اخذ شده باشد تا علمی که تولید می¬شود علم اسلامی باشد.هدف از آموزش یک دوره کامل معارف قرآن نیل به چنین بصیرت عمیق اسلامی و دینی بود.
🔸بینش عقلانی و معرفت قرآنی فقط نیاز عرصه تولید علم نیست، نیاز فرهنگ عمومی و سبک زندگی یکایک ما است. چه خوب است که با اقتدا به آن استاد فرزانه در این مسیر گام جدی¬تری برداریم.
🔸درود و رحمت بی¬پایان خدا نثار روح بلند و ملکوتی آن عالم ربانی باد.
✍️ حجت الاسلام و المسلمین دکتر یار علی کرد فیروزجایی، عضو هیات علمی دانشگاه باقر العلوم
🌐 @meshkatnoor
🔰 دروغهای عبدالکریم سروش
✍️ محمدرضا کائینی
🔸 فایل صوتی او را که گشودم، گذشته از رایحه نامطبوع کین ورزی و اشتلم گویی نسبت به آن اندیشمند راحل-که دلایل تاریخی آن را می دانم- وی را دچار نوعی نسیان و پیرمغزی نیز دیدم!
🔹 او مدعی است که در پی مناظره طلبی مصباح و شاگردانش، از سوی وزارت اطلاعات احضار شده و هشدار شنیده است که: باید در برابر این دعوت سکوت کند و وی مظلومانه در این فقره، مجبور به سکوت شده است!...در این باره نکاتی چند قابل اشارت است:
1️⃣ آیا حافظه آقای سروش تا این حد پاک شده است که اکنون نمی داند در پاسخ به دعوت استاد به مناظره، نه تنها سکوت نکرد که به بهانه هایی چون: فقدان متن مکتوب برای استناد و احتراز مصباح از مطالعه کتاب و روزنامه، متمسک شد؟
2️⃣ آیا آقای سروش با جسارت و بی پروایی معهود خود، نمی توانست به راحتی اعلام کند: از مناظره با استاد منع شده است؟ به همین سهولت؟ اعلام صادقانه این نکته، آبرومند تر بود یا پای متن مکتوب و عدم مطالعه کتاب و روزنامه را به میان کشیدن؟ مثلا امروز که صادق زیبا کلام می گوید: از سوی نهادهای امنیتی، از مصاحبه با بی بی سی و ایران اینترنشنال و...الخ منع شده، کسی گریبان او را می گیرد؟
3️⃣ سروش در پایان گفتار پرعداوت خود در باره مصباح، به جماعتی اشاره می کند که به باورهای القایی و اولیه خود باقی می مانند و حتی علم نیز، آنان را از آنها فارغ نمی کند! به باور من یکی از این سنخ افراد، خود اوست!
🌐 @meshkatnoor
پیرامون شخصیت آیت الله مصباح.mp3
6.78M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |پیرامون شخصیت علمی #آیتالله_مصباح (ره)
🎙آیت الله استاد#آملی_لاریجانی
🔹خدا رحمت کند مرحوم آیت الله مصباح را که در ایام ارتحال ایشان هستیم و انصافاً جزء پیشگامان بحثهای فلسفۀ اخلاق در حوزه بودند و شاید کمتر کسی در حوزه به این دقت، منظم در فلسفۀ اخلاق کار کرده باشد.
🔹 ایشان یک فکر واقعاً منظمی در فلسفه داشتند و من ایشان را جزء معدود اساتیدی دیدم که فکرشان در فلسفه خیلی منظم بود. در فلسفۀ اخلاق که واقعاً کارهای جدیدی بود در حوزه.
🔹ما میدانیم که در فلسفۀ اخلاق آنچه که شایع بود نزاع اشاعره و معتزله بود. ایشان از این طریق جلو نیامد، بلکه یک نظامی قرار داد. البته نه اینکه ریشههایش قبلاً نبوده، اما واقعاً آن شکلی که ایشان تنظیم کرد که هم بحث به زبان امروزی فرا اخلاق را و هم اخلاق ارزشی و اخلاق معیاری یعنی به اصطلاح آنها Normative ethics و meta ethics را هر دو را بحث کرد.
⚜️ @Taammolat74 🌐 @meshkatnoor
✅ دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه برگزار می کنند:
✒️ سلسله نشست های همایش ایمان و چالش های عصر جدید
✒️ نشست یازدهم🔻
*تعبد ایمانی و چالش های عقلانی فرارو*
✒️ســخنران: حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمد جعفری؛ عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
⏰زمان: سه شنبه 1399/10/30 از ساعت 19 الی 20:30
👆لینک ورود به جلسه👇
https://marref.ir/ikq 🌐 @meshkatnoor
گستره دین 11.mp3
11.78M
🔉 درسگفتار
🔶 موضوع |#گستره_دین
🎙آیت الله #مصباح_یزدی
جلسه یازدهم
🔹چرا خداوند عقل انسانی را به گونهای قرار نداد که ما را از نیازمندی به وحی بی نیاز سازد؟
🔹حجیت عقل از کجاست؟
🔹نقد و بررسی شبهات اختلاف قرائتها، اختلاف فقهاء و اختلاف نظر در باب مسائل نظری و ظنی دین
⏰ 11 آذر 1380
🔻 لازم به ذکر است که این بحث،یکی از فوقالعادهترین درسگفتارهای استاد مصباح هست که هنوز به چاپ نرسیده است.
⚜️ @Taammolat74 🌐 @meshkatnoor
🔹🔹مؤسسه آموزش عالی امام صادق (علیه السلام) قم تحت اشراف مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سبحانی با همکاری نهادهای علمی فرهنگی #کرمانشاه و #همدان برگزار میکند:
✅ سلسله نشستهای یادبود فیلسوف و متفکر برجسته، حضرت آیت الله #مصباح_یزدی (ره) و تبیین ابعاد فکری ایشان
☘️ #نشست_دوم
🔹با حضور استاد عزیز:
▫️حجتالاسلام والمسلمین #محمد_صفر_جبرئیلی،
از اساتید مؤسسه امام صادق (ع) با موضوع «نقش متکلمان معاصر در احیای تفکر دینی با محوریت آیت الله مصباح یزدی»
📣 چهارشنبه ۱ بهمن ماه
⏰ ساعت ۱۹ تا ۲۰
🔸 شما فرهیخته گرامی نیز جهت شرکت در این نشست دعوت هستید.
◾️ از طریق لینک زیر همراه ما باشید:👇👇
https://www.skyroom.online/ch/seraj_smc/kermanshah
#مؤسسه_امام_صادق_قم
#مؤسسه_بنیان_مرصوص
#حوزه_هنری_سازمان_تبلیغات_کرمانشاه
#حوزه_علمیه_خواهران_کرمانشاه
#مؤسسه_کلامی_احیاء_همدان
#مرکز_کلام_اسلامی_و_تفسیر_کرمانشاه
#دانشکده_علوم_قرآنی_کرمانشاه
#نهاد_رهبری_دانشگاه_کرمانشاه
#نهاد_رهبری_دانشگاه_آزاد_کرمانشاه
#خادمان_رضوی_کرمانشاه-
💠 @kalamkermanshah 🌐 @meshkatnoor
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
💠 خدا را شکر کردم
🔸️ یکی از خصوصیات آقای مصباح پرداختن به کارهای بنیادی است. شما بدانید اگر می گفتید برای این کار میخواهیم سراغ آقای مصباح برویم، مشکل میدانستم ایشان قبول کنند، ولی بعد که شنیدم، واقعا خدا را شکر کردم. کسی بهتر از ایشان را نمیتوانید پیدا کنید. ایشان هم از لحاظ علمی در سطح بالایی قرار دارند و هم از لحاظ معنوی.
🔺️بیانات مقام معظم رهبری در دیدار شورای سیاست گذاری «طرح ولایت»
۱۳۷۵/۰۶/۲۰
✅ مجموعه تصویری #مصباح_عزیز (۵)
🏴@mesbahyazdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نقد و ارزیابی کلیپ «مغالطات آتئیست»
✴️کلیپ فوق دارای دو بخش اصلی است که هر کدام را به صورت جداگانه و مجزا میباید مورد توجه قرار داد. گرچه به نظر میآید که بخش دوم، ارتباط تنگاتنگی با قسمت اول دارد. به هر روی، آن دو بخش از این قرار است: الف) بخش اول، سخن از این است که آیا اعتقاد به وجود خدا اساسا منطقی و عقلانی است؟
ب) بخش دوم سخن از معنای زندگی برای فرد ملحد و آتئیست است. یعنی منطقاً برای یک آتئیست، زندگی میتواند معنادار باشد یا خیر؟
🔺اجمالاً راجع به بخش اول میتوان گفت که به لحاظ عقلی هر موجود از دو حال خارج نیست و حالت سومی هم برایش قابل فرض نیست: ۱. یا وجود برایش ضروری است و به تعبیری وجود از آن موجود جداناپذیر است همچون صفت شیرینی برای شکر؛ ۲. یا صفت وجود برای آن موجود، ضروری نیست، یعنی این صفت میتواند با آن موجود باشد یا با آن همراه نباشد. مانند صفت شیرینی برای چای که میتواند همراه آن باشد یا با آن نباشد. لذا چای برای شیرین شدن نیاز به علت (شکر) دارد .
🔆خدا یعنی موجودی که وجود برایش ضروری است. اینک، هر موجودی که وجود برایش ضروری نباشد یعنی هم بتواند باشد و هم بتواند نباشد، نیازمند علتی است تا آن را به وجود آورد. مانند اراده که هم میتواند باشد و هم میتواند نباشد؛ لذا نیاز به علت یعنی انسان دارد تا به وجود آید.
⬆️⬆️⬆️⬆️ادامه
🔸اکنون براساس این تحلیل، میتوان گفت: هر موجودی که در این عالم، وجود برایش ضروری نیست و به تعبیر فلسفی "ممکنالوجود" است، نیاز به علتی دارد که آن را به وجود آورد. آن علت نیز چنانچه وجود برایش ضروری نباشد، نیاز به علت دیگری دارد که او را به وجود آورد. به لحاظ عقلی، این وضعیت تا جایی ادامه مییابد که به علتی که وجودش از خودش است، منتهی شود؛ زیرا در غیر این صورت، لازم میآید که موجودی پدید نیاید. در حالیکه میدانیم، موجود یا موجوداتی در این عالم هستند. پس این عالم باید دارای علتی باشد که وجودش از خودش است و در هستی خود نیازی به علت دیگری ندارد و این موجود خداست. از همینجا روشن میگردد، موجودی که وجود برایش ضروری و انفکاکناپذیر است (خدا)، در هستی خود به علت دیگری نیاز ندارد و این پرسش که علت این موجود کدام است، منطقا درباره او منتفی است.
✅نکته مهم: در استدلال مزبور فعلا برای ما موضوعیت ندارد که این موجود آیا همان خدایی است که یونانیان، یهودیان، مسیحیان، بوداییان، هندوها، مسلمانان و .... به آن اعتقاد دارند یا خیر؟ بلکه حتی آیا آن موجود، ماده (material) است یا امری غیر از آن است؟ و یا اینکه اساسا آیا این موجود واحد است یا متعدد؟ بلکه باید گفت: تکلیف این مسائل مختلف با سایر استدلالهای عقلی روشن میگردد.
پس فعلا هیچیک از اینها در استدلال مزبور موضوعیت ندارد.
🔆بلکه نتیجه استدلال یادشده در اینجا صرفا آن است که باید در این عالم، علتی که وجودش از خودش است و به تعبیری وجود برایش ضروری است و نیاز به علت دیگری در وجود خود ندارد، تحقق داشته باشد. و این موجود خدا و پدیدآورنده سایر موجودات است.
⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ادامه
🔴بررسی و ارزیابی بخش دوم
❎نویسندگان، معانی متعددی را برای "معنای زندگی" بیان کردهاند. در این میان، به اعتقاد ما در معنای زندگی، دو عنصر مهم، نقش اساسی و بهسزایی را ایفا میکنند که عبارتند از: ۱. هدف زندگی؛ ۲. قرار دادن کل حیات و زندگی انسان در راستای آن هدف.
❓❓اکنون پرسش اساسی آن است که هدف معقول و بایسته در زندگی انسان چیست؟؟ اینجاست که پاسخ به این پرسش با "جهانبینی" و نوع نگرش و بینشهای انسان، ارتباط وثیقی پیدا میکند. لذا در طلیعه این نوشتار بیان کردیم که پاسخ بخش دوم، وابسته به بخش اول آن است و به تعبیری ارتباط منطقی با آن دارد.
🔺 به اعتقاد ما اجمالا هدف معقول و بایسته انسان با ملاحظه ابعاد گوناگون وجودی وی (ابعاد بینشی، گرایشی و توانشی) و رابطهای که با مبدا هستی خود (خدا) دارد، به دست میآید. این هدف که استدلال عقلانی نیز از آن پشتیبانی میکند، صرفا "قرب الهی" است (ر.ک: الهیراد، انسانشناسی، درس پنجم).
🔻 البته میتوان فرض کرد که یک فرد ملحد و آتئیست نیز در زندگی، برای خود هدف یا اهداف مادی و دنیوی ترسیم کند و طبعا در راستای آن، زندگی و حیات خویش را معنا ببخشد؛ اما در این هنگام باید گفت که آیا هدف او معقول، منطقی و قابل دفاع است؟؟؟
🔶وانگهی، هر یک از جهانبینیِ الهی و الحادی، نتایج اساسی و متمایزی را در پی دارد که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. پارهای از آنها بدین شرح است:
♦️۱. منطقاً زمینهی نومیدی و یاس و خودکشی در برابر شکستها، آسیبها، مشکلات، بلاها و طوفانهای سهمگین زندگی برای یک آتئیست و فردی که اعتقاد به خدا و جهان واپسین ندارد، بسیار هموار و مهیاست. چنانکه برخی از اینان همچون آلبرکامو، صادق هدایت و ... دست آخر همین مسیر را در پایان زندگی خویش برگزیدهاند.
♦️۲. پارهای از موضوعات و احکام اخلاقی همچون ایثار و از خودگذشتگی، گذشتن از لذایذ دنیوی و مادی، جانبازی و شهادت و ...، برای یک آتئیست و در واقع کسی که عالم را منحصر در همین ماده و طبیعت میداند، منطقاً بیمعنا و مهمل است. زیرا این رفتارها با اهداف مادی و دنیوی وی اصلا سازگاری ندارند.
♦️۳. ضمانت اجرا در برابر احکام اخلاقی از یک سو و قدرت بازدارندگی انسان در برابر تمایلات، غرایز و هوا و هوسهای مهلک و سرکش از سوی دیگر، برای انسان خداباور و کسی که به پاداش و عذاب الهی معتقد است، منطقا قویتر و شدیدتر میباشد. اما از آن سو، زمینه فساد و سرکشی، برای انسان ملحد و آتئیست به ویژه در مواردی که هیچ چشم بینا و ناظری وی را تحت کنترل و نظارت ندارد، بسیار سهل و آسان است.
📝حجت الاسلام علی قربانی؛ دانش پژوه دکتری فلسفه دین موسسه امام خمینی
🌐 @meshkatnoor
نقد تفصیلی مغالطه آتئیست؛ نویسنده مهدی میرخلف .pdf
276.6K
نقد تفصیلی کلیپ «مغالطات آتئیست»؛ مهدی میرخلف(دانش پژوه دکتری فلسفه دین موسسه امام خمینی)
🌐 @meshkatnoor