میگن یک روز پیامبرِ ما { حضرت محمد ص } با ابوذر در راه مسجد بودند .. چند تا بچه جلوی راه حضرت رو میگیرند و میگن یا رسول الله باید با ما بازی کنی و کنار ما باشی و اجازه نمیدیم بری و ... !!!
پیامبر عجله داشتند ..
به ابوذر میگن برو ببین از خونه دخترم فاطمه چی می تونی بیاری بدیم به این بچه ها و بریم ..
ابوذر میره و با چند تا دونه گردو بر می گرده!!!
پیامبر به اون بچه ها می فرمایند ، گردو ها رو بگیرید و بخورید تا من برم!!!
بچه ها میگن بلههههه!!!
گردو ها رو میگیرن و پیامبر رو رها می کنند!! ☺️
.
در طول راه ابوذر می بینه پیامبر دارند لبخند می زنند ( فداااای لبخندشون ❤️ )
علت رو جویا میشه ..
پیامبر می فرمایند این بچه ها پیامبرشون رو دادند به چند تا دونه گردو 😅😅
حالا من میگم گلی به جمال اون بچه ها!!!!
#پیامبر_خوبی_ها
@mesk_dokhtaran