eitaa logo
مثلِ بهشتیlنسل جدید انقلاب
237 دنبال‌کننده
25 عکس
33 ویدیو
1 فایل
به جای کفایت به بهشتی‎خوانی، بکوشیم بهشتیِ زمانه‎مان شویم! معرفی کانال: https://eitaa.com/mesle_beheshti/124 ارتباط با ما: @mohammadmahditehrani
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻پیروزی فلسطین ✍️سرباز روح‌الله در اینکه اسرائیل بطور معجزه‌آسایی با شکست در تحقق تمامی اهدافش برای آغاز جنگ علیه غزه روبرو شد شکی نیست. بجز چند اسیر معدود اسرائیل زنده و مرده اسرایش را فقط از طریق مبادله اسرا توانست آزاد کند. اسرائیل مقاومت را نابود نکرد و بیش از همه تلفاتی که از مقاومت گرفت باعث شد جوانان غزاوی به مقاومت بپیوندند. حلقه رهبری حماس با حضور محمد سنوار و محمد ضیف و محمود الزهار و ابوعبیده هنوز زنده‌اند. هیچ کجای غزه تخلیه نشد و قرار هم نیست تخلیه شود. حاکمیت غزه هم از دست حماس خارج نشد! اسرائیل تلاش می‌کند پیروزی‌اش را در جایی بیرون غزه نمایان سازد که آن هم درست نیست. حزب‌الله جلوی پیش‌روی نظامی اسرائیل را گرفت و حتی ورای رود لیطانی می‌تواند به اسرائیل ضربه بزند. عقبه سوریه هم هرچند از دست رفت اما دست ایران از حزب‌الله کوتاه نیست. در عوض یمن به مثابه قدرتی نوظهور در محور مقاومت خود را نمایاند و ایران هم ضعف و ضربه پذیری اسرائیل به همه دنیا نشان داد. اما همه آنچه گفتیم دلیلی بر پیروزی طرف فلسطینی نیست. بعبارت دیگر تلازمی بین شکست اسرائیل و پیروزی فلسطین لزوما برقرار نیست و اثبات پیروزی فلسطین نیازمند تحلیلی دیگر گونه است: اولا فلسطین در موقعیت جهانی بالاتری از قبل هفت اکتبر قرار گرفت. رای گیری‌های صورت پذیرفته در سازمان ملل که با اکثریت قاطع به نفع کشوری بنام فلسطین انجام شد دستاوردی جدید برای فلسطین بود. ثانیا مشروعیت‌زدایی انجام شده از اسرائیل در این جنگ بی‌بدیل بود. در عرصه عمومی موج گسترده تنفر از اسرائیل و در عرصه حقوقی قرار جلب صادر شده توسط دیوان کیفری بین المللی برای مقامات اسرائیل رخدادهای بی بدیلی بودند که موقعیت فلسطین را متفاوت ساخته. از یاد نبریم که پایان جنگ اثری بر پیگرد حقوقی علیه مقامات اسراییل ندارد. بعلاوه اقدامات حقوقی علیه سربازان اسرائیلی که در کشورهای متعددی اجرا شد هم بی‌بدیل بود. ثالثا و از همه این موارد مهمتر اینکه رژیم اسراییل در شرایط پیش از ۷ اکتبر اساسا در پی فراموش‌سازی مساله فلسطین از اذهان جامعه مردم منطقه و جهان بود. سرمای بی‌تفاوتی جهانی به مساله فلسطین ما را در خوابی فرو برده بود که رو به مرگ بودیم. هفتم اکتبر این جنازه رو به موت جامعه جهانی - که من و شما هم جزیی از آن بودیم و هستم - را دچار شوک و حالا احیا کرد. استمرار این مجاهدت با تداوم مشروعیت‌زدایی از اسرائیل و مشروعیت‌زایی برای فلسطین ممکن مقدور است. @mesle_Beheshti
🔻خیلی با کلمه "شکست اسراییل" موافق نیستم. ✍️علی مهدیان 🔺اسراییل همان هفت اکتبر مرد، جسد بی‌جانش را آمریکا بلند کرد، بایدن فرتوت هنوز ده دوازده روز از جنگ نگذشته بود که خود را به اسراییل رساند. فرمانده ها، نیروی نظامی، ناو و تجهیزات نظامی فرستاد. جنگ غزه با اسراییل نبود با تمام هیکل تمام قد غرب بود. حماس را نمیگویم، حماس که مثل کوه مقتدر است. غزه را میگویم. غزه یعنی زن و بچه ها، غزه یعنی زندگی معصومانه ولی پر از غیرت، پر از استقامت، پر از ایمان. 🔺این پیروزی یک اتفاق منطقه ای نیست، بلکه یک رویداد بزرگ جهانی است. بایدن و ترامپ هر دو بر اسراییل فشار آوردند تا زیر بار خواسته غزه برود. چرا؟ چون زور آمریکا به غزه نرسید. و این یعنی چه؟ یعنی دو اتفاق جهانی بزرگ؛ اولا نظام قدرت در دنیا تغییر کرد، آمریکا و اروپا حریف یک گروه کوچک نشد، معنای شکست چیست اگر این نیست؟ جغرافیای سیاسی دنیا بر محور ایمان در حال تنظیم است. ثانیا اینکه منطق مقاومت به دنیا حالی شد. معلوم شد قدرت دیگری وجود دارد به نام قدرت ایمان، قدرت خدا. باورش کنید. 🔺خوب البته این پیروزی را باید تبریک گفت. به همه کسانی که درد غزه به جانشان شرر میزد و دوست داشتند از عمق جانشان که کاری کنند. و تبریک باید گفت حتی به کسانی که خودخواهانه و سنگدلانه میگفتند خودمان مهمیم نه غزه مظلوم. پیروزی غزه به نفع آنها هم شده، حتی اگر نفهمند. شکست استکبار راه نفس برای همه باز میکند حتی جاهلان و بددلان. 🔺این پیروزی را باید تبریک گفت به برخی مسوولین و برخی مشاورین که نسخه ذلت و حقارت میپیچند و هنوز قوت ایمان و عزت و هویت مردمشان را باور نکرده اند. البته این پیروزی را باید تبریک گفت به ترسوها به مرجفون. شاید کمی مقابل این غول هفت سر استکبار شجاعت پیدا کنند و به قدرت بینهایت الهی امیدوار شوند. 🔺این پیروزی را باید تبریک گفت به متدینین و انقلابیون و آخوندهایی که ترویج بی اعتمادی به فرماندهان میکردند، با زبانی دینی متاسفانه ترویج اختلاف و دو قطبی و بی صبری و خودتحقیری میکردند. امیدواریم به فهم و بینش رهبر حکیمشان حقیقتا مومن شوند و یاد بگیرند انقلابیگری بدون نظام، بدون عقلانیت بدون اخلاق، چیزی نیست جز خسران. 🔺این پیروزی را باید تبریک گفت به رییسی عزیز، به امیرعبداللهیان شهید، به سیدحسن نصرالله اسطوره، به اسماعیل هنیه مومن، به یحیی سنوار قهرمان به حاج قاسم مان حتی به عماد مغنیه و خلاصه به رهبر حکیم و مظلوم و مقتدر ایران سیدعلی عزیز. امیدواریم محو اسراییل را زودتر از آنچه فکرش را میکنیم ببینیم. @alimahdiyan @mesle_Beheshti
✊ روایت مقاومت مردم غزه، باطل السحر قدرت نظامی غرب ✍️علیرضا کمیلی غزه، در یک استقامت باورنکردنی، در یک وجب جا، مقابل همه توان نظامی غرب ایستاد و ثابت کرد که ابهت پر سر و صدا و شکست ناپذیر آنان، در آزمون محک مجاهدان واقعی، قرار نگرفته بود تا معنا بشود. روایت ایستادگی کریلایی مردم غزه و نبرد حماسی مجاهدان او، جای نوشتن و گفتن فراوان دارد و آیا این درک، در آن برنامه تلویزیونی که رسما به کارشناس خود می گوید چون مجبور هستیم فقط تا روز آتش بس این بخش را خواهیم داشت، وجود دارد؟! این واقعیت که آخرین طرح دولت صهیونی برای تثبیت قدرت خود در غزه یعنی «طرح ژنرال ها» در شمال با مقاومت معجزه بار مجاهدان به شکست کشیده شد باید به زبان هنر درآید تا توهم سازی های هراس انگیز غرب از قدرت خود را در دلها بشکند. دیشب فیلم هایی از حضور مجاهدان غزه در میان استقبال گرم مردم منتشر شد. این پیوستگی «جامعه مقاوم غزه» با مجاهدان یعنی پروپاگاند رسانه جهانی مبنی بر نارضایتی مردم غزه از دولت خود، دروغ است و اصل این پدیده عجیب، هنوز قابل بررسی و مطالعه است. 📍 @komeilialireza @mesle_Beheshti
🔰 مقاومتی که پیروز شد ✍️علی خضریان 🔸پانزده ماه از عملیات طوفان الأقصی می‌گذرد و رژیم صهیونیستی در حالی که تنها چند روز پس از هفتم اکتبر، حتی درخواست آتش بس را شرم آور می‌دانست و نابودی جنبش حماس را هدف اصلی خود اعلام کرده بود، ناچار شد توافق آتش بس را با کسانی امضا کند که قسم خورده بود نابودشان می‌کند. 🔸رژیم صهیونیستی در حالی ناچار به پذیرش آتش بس شده است که آخرین طراحی آنها در شمال غزه که به «طرح ژنرال‌ها» مشهور است با شکست مواجه شد؛ تا مقاومت مرحله به مرحله همه طرح‌های صهیونیست‌ها از کوچاندن مردم و عدم عقب نشینی از نتساریم و فیلادلفیا تا آزادی اسرا با عملیات نظامی را ساقط کند. 🔸رژیم صهیونیستی که در ماه‌های اخیر تلاش کرد تا در جایی بیرون از غزه، پیروزی خود را دنبال کند، در مقابله با حزب الله نیز راهی جز عقب نشینی نداشت و با ورود ایران در دو عملیات موشکی و همچنین حملات انصار الله یمن به عنوان یک قدرت نوظهور محور مقاومت، ضعف و ضربه پذیری خود را نمایان ساخت. 🔸ضمن اینکه امروز مسأله فلسطین که صهیونیست‌ها سال‌ها تلاش کردند در ذهنیت اجتماعی جوامع رو به فراموشی و بی‌تفاوتی گذاشته شود، مجدداً به صدر افکار عمومی بازگشت و به جرأت می‌توان گفت مهمترین دستاورد مقاومت، مشروعیت‌زایی برای همه محور مقاومت و موج گسترده تنفر جهانی از اسرائیل است. @Kayhan_online @mesle_Beheshti
🔴 آیا چنین ابدزندگانی را دوباره در یک عصر خواهیم زیست؟ ✍️محمدصادق فرامرزی 🔸از مطلقِ جهان، تنها یک باریکه ۴۰ در چند کیلومتری باقی مانده بود تا بار تمام معنا را برای این عصر به دوش بکشد... خاکی محصور در میان چندلایه مرز بتنی، تنها جایی بود که همه مرزها را از جلوی انسان برداشت، غزه خود مرزی شد میان انسان و ناانسان... نابرابرترین خصم که یکسویش قدرت، ثروت و علم-این واژه بی‌آبروشده- ایستاده بود و سوی دیگرش در بساط‌ فقط «آه» داشت و ایمان به اینکه این آه، آهِ مظلوم، آهِ انسانی که هنوز معنا دارد لرزه بر شوکت ظالم می‌اندازد... یکسویش تمام واقعیت‌های جهان بود و سوی دیگر دستانی تهی که حقیقت را به دوش می‌کشیدند؛ خیره می‌ماندند و تمام ارزش‌ها، اصول و استانداردهای انسانی را به پرسش می‌کشیدند. آنها رسواکنندگان واقعیت بودند، آنها همه را از اینکه بخشی از این واقعیت هستند شرمسار کردند، بی‌اعتبار کردند هرچه را که سنجه اعتبار شمرده می‌شد... آنها بار تمامِ معنا را در «آه» گنجاندند و بر سرمان فریاد کشیدند. 🔹نمی‌دانم چندسال عمر می‌کنم، نمی‌دانم چندسالگی یافتن معنا را به انباشتن ظرف معاش می‌فروشم و باز نمی‌دانم کجا، شاید، ظلم را ضرورت و نابرابری را طبیعت می‌نامم... نمی‌دانم آیا باز هم در ادامه عمر چنین انسان‌هایی را می‌یابم؟ چنین ایمان‌هایی راسخ، چنین جان‌هایی سیراب از معنا، چنین مردمانی استوار... یک به یک در ذهن مرورشان می‌کنم. ابدزندگانی که چشم‌های هرکدامشان برایم داستانی دارد... ۱۵ماه نسل‌کشی و به صلابه کشیدن تن‌های تنهامانده خونین و بی‌جان، با وضوحی کم‌نظیر مقابل دیدگان ما رقم خورد. ما که دنبال یافتن سهمی از درد و رنج اینان برای خود بودیم، هیچگاه با روزهای پیشین خویش بازنمی‌گردیم، ما که عامدانه می‌خواستیم درد بکشیم تا عادت نکنیم، تا بیگانه از خود نشویم، دیگر بی‌درد زنده نخواهیم زیست... در این ۱۵ماه به همه چیز شک کردیم و حالا ایمانی جدید آورده‌ایم. ما که به هرکلامی که این جنایت را به گونه‌ای توجیه کرد، شک می‌کنیم! ما که هیچ روایت مسلطی را نمی‌پذیریم، ما در پس این شک بزرگ، در پیشاروی ایمان جدیدمان، در تردید به حتی پایان جنگ، به این می‌اندیشیم که آیا دوباره و در این تتمه عمر چنین انسان‌هایی را خواهیم شناخت؟ @sadeqfaramarzi @mesle_Beheshti
🔻شکست جنگ جهانی علیه غزه ✍ محمدجواد اخوان از هنگامی‌که رژیم صهیونی برای جبران شکست مفتضحانه در طوفان الاقصی به غزه حمله کرد، ۴۷۰ روز می‌گذرد و اینک بالاخره به ناچار به آتش‌بس تن داد. زمانی که حمله هوایی و سپس زمینی به غزه شروع شد، هدف اسرائیل، نابودی مقاومت اسلامی و به‌ویژه حماس و نیز آزادی اسرای صهیونیست اعلام شد. برای این دو هدف مهم بی‌سابقه‌ترین تهاجم نظامی در تاریخ اشغال فلسطین آغاز شد. تحقق این هدف آن‌قدر مهم بود که در این تجاوز آشکار در این ۴۷۰ روز حدود ۴۷ هزار نفر در غزه به شهادت رسیدند که اکثر آنها زن و کودک بودند. به‌این‌ترتیب، روزی ۱۰۰ نفر به‌طور میانگین به دست صهیونیست‌ها به شهادت رسیدند. برای اینکه وسعت این عدد را دریابیم، فقط کافی است به این نکته دقت کنیم که یک‌سوم کل شهدای فلسطین طی یک قرن اشغالگری در همین یک سال و نیم گذشته در غزه به شهادت رسیده‌اند. این جنایات در پیش چشم غرب و مجامع به‌اصطلاح حقوق بشری دنیا رخ داد و بسیاری از آنها نه‌تنها دم برنیاوردند، بلکه دولت امریکا کمک‌های مالی خود به رژیم صهیونی را شش برابر کرد و زرادخانه تسلیحاتی خود را به‌سوی سرزمین‌های اشغالی سرازیر کرد. ده‌ها دولت غربی در اروپا و امریکای شمالی یا مستقیماً در کنار رژیم اسرائیل قرار گرفتند یا از ترس نفوذ شبکه صهیونیستی، چشم خود را روی نسل‌کشی اسرائیل در غزه بستند. بسیاری از دولت‌های عربی که آرمان فلسطین را به فراموشی سپرده بودند و در خفا یا علن دست دوستی با اسرائیل داده بودند، نیز در آرزوی نابودی مقاومت صحنه جنگ را می‌نگریستند. فقط مقاومت اسلامی در لبنان، عراق و یمن و نیز جمهوری اسلامی ایران بود که در کنار مردم غزه قرار داشتند. در واقع مردم غزه در مواجهه با جنگی جهانی با حمایت و هدایت علنی امریکا قرار گرفته بودند که به جز حمایت‌های محور مقاومت، یاریگری نداشتند. اما مهم‌ترین دارایی مردم غزه که بر همه سلاح‌های فوق پیشرفته اهدایی امریکا و اروپا برتری داشت، ایمان و اراده پولادین برای مقاومت در برابر متجاوز بود. همین مقاومت بی‌نظیر و مثال‌زدنی سبب شد که این حجم باورنکردنی از کشتار و تخریب نتواند هدف راهبردی صهیونیست‌ها را محقق سازد. ابتدا از نابودی حماس سخن گفتند، اندکی که گذشت و این هدف را ناممکن دیدند، از نابودی توان نظامی حماس سخن گفتند و بازهم ناکام ماندند. بعد از اینها از کوچاندن اهالی شمال غزه گفتند و حتی تهدید کردند به زور قحطی و گرسنگی این کار را خواهند کرد. نتیجه، اما برای صهیونیست‌ها باورنکردنی بود، در برابر خود صد‌ها هزار نفر از مردم عادی و غیرنظامی شمال غزه را می‌دیدند که حاضر به ترک خانه و کاشانه خود نبودند. بدین‌ترتیب، نه‌تنها مقاومت نابود نشد، بلکه صد‌ها هزار نفر از مردم غیرنظامی غزه نیز در کنار مقاومت قرار گرفتند و راه را بر رژیم صهیونی بستند. باآنکه درصد بسیار بالایی از تأسیسات و ساختمان‌های نوار غزه را تخریب کردند و مدعی دستیابی به بسیاری از تونل‌های مقاومت شدند، اما در آزادی اسرای صهیونیست و حتی رسیدن به جنازه‌های بی‌جان آنها نیز چندان موفق نبودند. در واقع باوجود این حجم از فعالیت اطلاعاتی سرویس‌های عبری و پشتیبانی فوق‌العاده سرویس‌های غربی شکست اطلاعاتی ۷ اکتبر همچنان تداوم یافت و غزه برای اسرائیلی‌ها معمای حل نشدنی ماند. در این جنگ البته مقاومت نیز بدون آسیب نماند. تلخی شهادت هزاران نفر از مردم فلسطین و تعدادی از مردم لبنان و البته فرماندهان مقاومت و در رأس آنان بزرگوارانی، چون شهید نصرالله، شهید صفی‌الدین، شهید اسماعیل هنیه، و سایر شهدای راه قدس غیرقابل‌انکار است. اما خون‌آورد این قهرمانان، زنده ماندن و بالنده‌تر شدن مقاومت است. مردم غزه جنگ جهانی غرب و صهیونیسم علیه خود را ناکام گذاردند. مقاومت لبنان بار دیگر ثابت کرد که رؤیای اشغال لبنان دیگر تحقق نخواهد یافت. مقاومت عراق با گشودن جبهه شرقی علیه رژیم صهیونی محاسبات امنیتی این رژیم را برهم ریخت و ارتش یمن با حملات دریایی و موشکی، هم تسلط خود بر آبراه‌های راهبردی منطقه و هم آسیب‌پذیری‌های پدافندی رژیم صهیونی را آشکار کرد. در رأس اینها دو عملیات وعده صادق نقطه امیدبخش برای همه مستضعفان جهان و حامیان فلسطین بود که نشان داد پایان دادن به اشغال فلسطین بسیار دردسترس‌تر از آنی است که قبلاً تصور می‌شد. همه این دستاورد‌های مهم به برکت ایستادگی مردم غزه در برابر این جنگ جهانی به دست آمد. «وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَه لَأَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا» گوارایشان و گوارایمان باد. 💠 @mjakhavan @mesle_Beheshti
🔻تنبّه به ضرورت تاریخیِ حلقه‌های میانی ✍️مهدی جمشیدی [یکم]. واقعیّتی که در عمل با آن مواجه هستیم، «نیروهای انقلابی» است و نه «جبهۀ انقلاب». چسبندگی‌ها و پیوستگی‌ها، اندک هستند و هر نیرویی، بنا به تشخیص و بضاعت خودش، کنش دارد و نمی‌داند دیگران چه طرحی دارند. نقشۀ عملیاتیِ واحدی در میان نیست؛ چون یک «قرارگاه مرکزی» در عرصۀ فرهنگ و معرفت وجود ندارد. اگر در جنگ هویّتی و شناختی به سر می‌بریم، به‌حتم باید در پی انجام عملیات مشترک و تقسیم‌کار باشیم و این مستلزم وجود قرارگاه هست. شوک‌ها و موج‌های فرهنگی در سال‌های آغازین دهۀ هفتاد، نیروهای انقلابی را برانگیخت تا به تشکیلات و همبستگی و هم‌‌افزایی رو بیاورند و طرح‌های ذهنی‌شان را با یکدیگر در میان بگذارند و همگی، در یک خط واحد به حرکت درآیند. در آن سو، حلقۀ کیان قرار داشت که از سال‌های پیش، حیات گروهی و حلقه‌ای خویش را آغاز کرده بود و به‌صورت جمعی و تشکیلاتی عمل می‌کرد، اما در این سو، تازه چنین تنبّه و توجّهی پدید آمده بود. بااین‌حال، متأسفانه این اجتماعاتِ انقلابیِ نخبگانی نیز دوام نیاوردند. هنگامی‌که علامه مصباح، به تقابل با موج اصلاح‌طلبیِ سکولار رو آورده بود و می‌کوشید با رویکرد فلسفی خویش، بنیان‌های معرفتی آنها را بی‌ثبات کند، رهبر انقلاب به ایشان گفته بودند که برای این مواجهه و تقابل، نیاز به یک اجتماعِ معرفتی دارید و باید از طریق تشکیلاتِ منسجم پیش بروید تا شخص شما، کمتر در معرض ترور شخصیّت و تخریب قرار بگیرید. بر همین اساس بود که ایشان، کانون طلوع را تأسیس کرد. البته سال‌ها طول کشید تا این کانون، فعلیّت و عینیّت بیابد و به میدان مواجهه وارد بشود. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی نیز طرح دیگری برای مواجهۀ معرفتی با جریان دگراندیشِ حلقۀ کیان بود و هرچه که در توان داشت را برای ایجاد یک جبهۀ معرفتی به کار گرفت و خوش درخشید، اما در دهه‌های بعد، به‌تدریج دچار سردی در میدان و عینیّت شد و تا حدی، ماهیّت و غایت دانشگاهی یافت. مؤسسۀ امام خمینی نیز که علامه مصباح در رأس آن قرار داشت، از چنین آفتی مصون نماند. به‌این‌ترتیب، عرصۀ عمومی از دست رفت و ذهنیّت اجتماعی به فراموشی سپرده شد. فتنۀ سال هشتادوهشت، تکانۀ بزرگ و خطرناکی بود که نیروهای انقلابی را به بازیابی و خودانتقادی و ایجاد تشکیلات سوق داد و این وضع، تا سال‌هایی ادامه یافت، ولی دوباره روزمرّگی و فرسودگی حاکم گردید و «حیات جبهه‌وار»، از دست رفت. [دوم]. پس از آن‌که رهبر انقلاب در سال نود و هشت، از «حلقه‌های میانی» سخن به میان آوردند و نخبگان و سرآمدان و فرهیختگان انقلابی را به کنشگری در عرصۀ غیررسمی و هدایت جریان اجتماعی و عمومی دعوت کردند و سازوکار تحقّق گام دوم انقلاب را راه‌اندازی همین حلقه‌ها معرفی کردند، اندک اعتنا و اهتمامی نمایان شد ولی هرگز به مرحلۀ عمل و اجرا نرسید. ازاین‌رو، ما همچنان گرفتار سستی و ضعف در عرصۀ عمومی هستیم و نمی‌توانیم ذهنیّت اجتماعی را راهبری و صورت‌بندی کنیم. اکنون، نه کسی به‌عنوان پدر فکری و معنوی در جمع و جریان نیروهای انقلابی حضور دارد، نه نقشۀ راه نگاشته‌ایم، نه به اجماع و اتّفاق دست یافته‌ایم، نه ظرفیّت‌ها و قابلیّت‌های یکدیگر را می‌شناسیم و به کار می‌گیریم، و نه ... . فقط پاره‌ای رخدادهای گذرا، موجب می‌شوند که فعالیّت‌ها و تحرّکاتی انجام شوند که البته آنها هم جنبۀ جمعی و تشکیلاتی ندارند. بهترین کسی‌که می‌توانست جریان انقلابی را در یک راستا، بسیج و متفق گرداند، علامه مصباح بود که از میان ما رفت. اینک هیچ‌یک از نیروهای فکری و فرهنگی، در سطح ایشان نیستند و چنین قدرتی را ندارند. ازاین‌رو، به‌ناچار باید به حداقل‌ها اکتفا کرد و مسیر را از طریق ساختار شورایی طراحی کرد. می‌توان نیروهای فکری و فرهنگی انقلاب را – و نه نیروهای سیاسی و مدیر را که دغدغه‌های دیگری دارند و ذهنیّت معرفتی و بدنۀ اجتماعی ندارند – در قالب مجموعه‌ای از حلقه‌های میانی، گرد هم آورد و جریان‌ حلقه‌های میانی را پدید آورد. نیروهایی که زمینه‌های کنشیِ مشترک و مشابه دارند، باید حلقه‌بندی و جایابی ساختاری بشوند و در نسبت با تحوّلات و رخدادها و اقتضاها، موضع‌گیری و هدایت‌گری کنند. این امکان، اکنون وجود دارد، بلکه باید گفت ما با یک ضرورت تاریخی، مواجه هستیم. نباید به تحزب و انتخابات و قدرت رسمی و نهادهای حاکمیّتی، دل بست، بلکه باید عرصۀ غیررسمی را جدّی انگاشت و ذهنیّت جمعی را بازسازی انقلابی کرد. باید در عمق جامعه، گفتمان انقلابی آفرید و آن را بسط داد. باید چند حلقه تشکیل شود: الف. حلقه‌ی فقهی-اخلاقی(علمای انقلابی حوزه) ب. حلقه‌ی نظری(متفکران انقلابی) ج. حلقه‌ی رسانه‌ای(اصحاب روایت) د. حلقه‌های تخصصی. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 @mesle_Beheshti
🔻چه تجزیه‌ای و چه ترکیبی! ✍️سرباز روح‌الله مصاحبه جواد ظریف با فرید زکریا در حاشیه اجلاس داووس سه بخش اساسی داشت: ایران و محور مقاومت و مساله فلسطین پرونده‌ی هسته‌ای ایران و دولت ترامپ مبحث زنان در داخل کشور آقای ظریف در بخش نخست گفتگویش بدرستی نظریه نیابتی بودن گروه‌های مقاومت را رد کردند و برایش دلیل موجهی هم ارائه کردند: اینکه اگر این گروه‌ها نیابتی هستند پس چطور به روندهای مذکراتی ایران و آمریکایی‌ها ضربه وارد کردند؟ آقای ظریف بدرستی ریشه مسائل منطقه را در اشغالگری نامیدند و تصریح کردند که این حمایت ایران نیست که مساله در منطقه بوجود آورده بلکه این اشغالگری و نسل کشی اسرائیل است که ماجرا درست کرده. آقای ظریف بصراحت تاکید کردند که حمایت ایران از حقوق مردم منطقه مستمر خواهد بود و تغییری در این سیاست را نپذیرفتند و تصریح کردند ایران از سیاست حمایتی اش آنچه کسب کرده قدرت نرم است نه اینکه چکی را نقد کنند. با همه این مواضع خوب و درستی که آقای ظریف در قبال مسائل منطقه‌ای گرفتند من از رویه تقلیل‌گرایانه‌ی ایشان در نسبت با آمریکا در عجبم. ایشان وقتی بحث به آمریکا و مذاکرات هسته‌ای می‌رسد، تا حالا خصومت و دشمنی آمریکا با ایران را به یک حزب و شخص خاص تقلیل می‌دادند و حالا در این سخنان اخیر مدعی شدند که این خود ترامپ نبود که از برجام بیرون آمد بلکه باز مقصر لابی‌های صهیونیستی بودند که ترامپ بیچاره را دچار خطای شناختی کرده و وادارش کردند از برجام بیرون بکشد. حلقه‌ی مفقوده‌ی تحلیلی در ذهن آقای ظریف برای من، نسبت میان آمریکا و اسرائیل است. یعنی نمی‌دانم آقای ظریف نمی‌داند که رابطه‌ی بین آمریکا و اسرائیل از چه جنسی است؟ نمی‌داند این نسل‌کشی دقیقه به دقیقه‌اش توسط آمریکا داشت رقم می‌خورد؟ نمی‌بیند که آتش‌بس غزه به قیمت شروع جنگ در کرانه بین بایدن و ترامپ معامله شده است؟ چطور است که مسائل منطقه را اینقدر خوب تجزیه می‌کنید ولی در ترکیب‌شان اینطور می‌مانید؟ @mesle_Beheshti
✳️ چند نکته در مورد مذاکره با آمریکا ✍️ 1- آمریکا با ایران ضعیف مذاکره ای که چیزی عاید ما بشود نمی کند. چون احساس می کند با فشار بیشتر می تواند امتیاز های بسیار بزرگتری بگیرد. ایران هم در حالتی که احساس ضعف کند وارد مذاکره نمی شود.  مگر آنکه مجبور شود و از روی استیصال به آن تن دهد که بسیار بعید است. 1- در ج. اسلامی فعلا برای مذاکره اجماع وجود ندارد. این را مشخصا می شود از صحبت های مقامات دولتی و رهبری متوجه شد. 3-  مذاکره این بار فقط هسته ای نخواهد بود و طبق آنچه ترامپ وعده داده، هدفش حضور ایران در معاهده ابراهیم خواهد بود که به نحوی به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است و از این حیث، بعید است نظام به آن تن دهد. 3- تنها عاملی که می شود روی آن حساب کرد، کیش شخصیت خودشیفته ترامپ است. او عاشق این است که گره هایی را باز کند که هیچکس نتوانسته حل کند. و از این منظر دو مسیر پیش رویش است. اول افزایش فشار و تضعیف ایران و بعد مذاکره دوم، اول پیشنهاد مذاکره منتها با چاشنی تهدید. که اگر ج. اسلامی پای کار نیاید، آن وقت فشار را اعمال کند. در هر حال ابتدا باید دید نقشه ترامپ از کدام دو مسیر عبور می کند. پی‌نوشت: ✳️بر اساس گفته منابع به فایننشال تایمز، دونالد ترامپ تصمیم گرفته است که رسیدگی به مسئله ایران را به فرستاده‌اش به خاورمیانه، استیو ویتکوف، واگذار کند. این انتصاب نشان می‌دهد که ترامپ آماده است گزینه‌های دیپلماتیک را در مورد ایران بررسی کند قبل از اینکه به فشار نظامی روی آورد. @mesle_Beheshti
🔻ظریف نماینده کیست؟ ✍️علی مهدیان 🔺با خیلی از نقدهایی که به سخنان ظریف در اجلاس داووس شد همراه نیستم. او سعی میکند به گونه ای سخن بگوید که مخاطبش میفهمد. او فقط زبان بلد نیست بلکه عالم ذهن و روح مخاطبش را میشناسد و متناسب با آن سخن میگوید. ظریف تلاش میکرد پاسخش را به گونه ای بگوید که مخاطبش  به فکر فرو برود. اما و صد اما 🔺وقتی فرید زکریا درباره شکست ایران در منطقه سوال کرد، عملا با سوالش این نکته را به ذهن مخاطب حالی کرد که این محور مقاومت بوده که در نهایت شکست خورده. ظریف آیا توانست یا خواست این تصویر را عوض کند؟ یا مثل کسی که شکست ظاهری را پذیرفته باشد سخن گفت. ظریف متوجه بود آیا که سخنان او در مجموع پیام شکستی که فرید زکریا مخابره میکرد را تقویت کرد؟ معجزه شکست سهمگین اسراییل در این نبرد چقدر در ذهن مخاطب ظریف جدی شد؟ معجزه گسترش اعتراضات و بی آبرویی تمدن غرب و آمریکا و صهیونیستها چقدر جدی شد؟ 🔺وقتی مجری درباره وضع داخلی ایران از ظریف پرسش کرد نیز وضع همین بود. او پاسخش منفعلانه بود نه فعال. او به اراده مجری حمله نکرد. اینکه وضع منفعل ایران در قصه حجاب را قوت ببینید، اینکه تلاش کنید به مخاطب بفهمانید ما خیلی در حال چندصدایی و رقابتیم ، احساس انفعال شما را به تماشاگران میدهد. این احساس انفعال در کنار آن حمله و فعال بودن مجری خروجیش چیست؟ تماشاچیان چه برداشت میکنند؟ اینگونه یک غلط بزرگ را مخابره میکنیم. و آن پیام شکست و ضعف و انفعال است. پیامی که مجری هم همین را میخواهد بشنود. 🔺به نظرم این روحیه اگر پای میز هر مذاکره ای هم حاضر شود، خروجی کارش موفق نخواهد بود. مجری کارش را بلد بود به نظرم حتی تعریف کردن مجری از شخص ظریف یک روش بود (با توجه به ویژگیهای شخصیتی ظریف ) که او را کاملا از موقف خود خارج کنند و در مدل فکر کردن و پاسخ دادنش اختلال درست کنند. (بیشتر این را توضیح نمیدهم. خوب نیست) 🔺 اما ظریف نماینده کیست؟ او شاید بتواند دلسوزانه آنطور که میفهمد از ایران سخن بگوید اما هیچ گاه نمیتواند نماینده اراده ایران باشد. واقعیت صحنه تفوق اراده مردم بر استکبار است اما احساسی که در نهایت از خروجی گفتگوی ظریف برداشت میشود، نمایش برتری اراده مردم نیست. @ali_mahdiyan @mesle_Beheshti