فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در #تربیت_فرزند ، اهل تحمیل و امر و نهی نیستم.
مثل عقاب ، خیلی تیز منتظر انتخابهای قشنگ محمدجواد میمونم.
وقتی رخ داد ؛ با #تشویق و #محبت ، عامل حرکتش میشم.
وقتی گفت #اربعین ؛ از اون لحظات ناب بود.
زود نگفتم باشه.
طرحی ریختم تا در این خواسته ش همه ی وجودش یکپارچه شود.
پسرم #اشک میریخت و برای موافقت کردن با درخواستش اصرارهای مکرر میکرد.
در این سفر او #مختار شده بود.
به جان چند باجنبه ی کاروان می افتاد.
آنها رو شمر و خولی و ابن زیاد و حرمله مینامید.
کل مسیر پیاده روی در حال فکر بود که چگونه آنها را بکشد.
الحق که اهالی کاروان هم با او راه می امدن.
حتی استاد خواجوی روزی چند بار از او میپرسید:
_ها مختار ! پس چه کردی؟ حرمله که هنوز زنده ست!🤣
محمدجواد کیلومترها راه آمد اما خیلی نفهمید
چون در حال #بازی بود.
اکثرش را آمد.
گاهی هم بر دوش عمو و من و ویلچر و موتور
امروز سر ناهار ازم پرسید :
_ بابا غدای مختار چی بوده؟ منم همون رو دوست دارم بخورم.
چه معجزه ای میکند بازی!
چقدر جواب میدهد روش های غیرمستقیم
خدایا
ما را و فرزندان ما را از بهترین یاران #امام_زمان قرار بده.
#روایت_اربعین