┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
سوالی که خیلی زیاد از ما می پرسند اینکه چه کنیم مثل آقا مصطفی باشیم
و من خدمت همه بزرگواران عرض میکنم که آقا مصطفی سعی میکردند در هر نقشی که هستند بهترین آن نقش باشند(اگر فرزند هستند،پدر خانواده،همسر و یا حتی فرمانده)سعی میکردند بهترین آن نقش باشند
من زیاد دیده ام که بعضی از افراد میگویند تا طرف مقابل احترام نکند تا محبت نکند من نمی توانم محبت کنم یا احترام کنم .....
و بنده این را در مورد آقا مصطفی هرگز ندیدم
آقا مصطفی فقط به وظیفه خودش فکر میکرد که به بهترین نحو وظیفه خود را انجام دهد.
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
اولین ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از ازدواجمون شب که اومد خونه یک سبد بزرگ گل خریده بود .
فردا ظهر وقتی از حوزه علمیه برگشتم
آقا مصطفی خونه بود
سلامی گفتم و به طرف اتاق راه افتادم که صدام کرد بیا بشین ...
گفتم برم اتاق کارم رو انجام بدم میام
گفت نه حالا بیا بشین کارت دارم
تا نشستم بدون مقدمه شروع کرد "به نظر شما خانواده یعنی چه؟
گفتم خب این که واضحه یعنی مامان بابا بچه هاشون "
با چشم های متعجب و گرد شده نگاهم میکرد
یعنی چی؟؟؟
مجدد تکرار کردم .......
گفت نه اشتباه میکنی خانواده یعنی زن و شوهر و بچه هاشون
یعنی من و شما و بچه هامون یک خانواده هستیم .
آقا مصطفی خیلی برای خانواده اهمیت و ارزش قائل بود
در مدت هفت سال زندگی مشترک تا قبل از سوریه رفتن فقط یکبار اردوی مجردی به راهیان نور رفت
که وقتی برگشت می گفت دیگه اردوی مجردی برگزار نمیکنیم راهیان نور هم خانوادگی میبریم.
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
هفته گذشته به مناسبت سالگرد روحانی شهید سعید بیاضی زاده میهمان خانواده شهید بیاضی زاده و مردم میهمان نواز انار بودیم
مردم کرمان واقعا در میهمان نوازی زبان زد هستند.
وقتی وارد شهرستان انار شدیم خیلی از مردم التماس دعا میگفتند و اینکه سلام ما را به شهید برسانید......
به خانمی که این مدت زحمت هماهنگی برنامه ها را میکشیدند گفتم ما همیشه خانوادگی و چهار نفره مسافرت میرویم .
روز بعد که برای برنامه ای به یکی از روستاهای شهرستان انار میرفتیم
در حین صحبت ، این خواهر عزیز فرمودند خانم صدرزاده شما که دیروز گفتید ما هر جا برویم چهار نفره میرویم من دائم احساس میکردم شهید حضور دارند،
دیشب برای من ثابت شد وقتی همسرم هدیه شما را دادند که من به مراسم بیاورم تا نگاه کردم دیدم تعداد هدیه ها چهارتاست .
این را تعریف می کردند و اشک در چشمشان حلقه می زد .
بعد از مراسم منزل یکی از دوستان بودیم در حیاط، یک درخت انار داشتند رفتند و از درخت انارِ منزلشان برایمان انار چیدند وقتی به انار ها نگاه میکردم به دوستمان گفتم دیدید باز هم چهارتا شد... .
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa
بیت شهدای شهرستان انار
مراسم سالگرد شهید سعید بیاضی زاده
شهید بیاضی زاده متولد سال ۷۳ بود
در سن ۲۲سالگی
در ۲۲ مهر ماه سال ۹۵ در سوریه به شهادت میرسد .
وقتی با پدر و مادر شهید به مزارشهیدشان رفتیم پدر شهید فرمودند این مزار برادرم که در جنگ شهید شده و پیکر او بعد از ۱۵ سال باز گشت و این هم مزار برادر زاده ام که با هم هم کلاس بودیم
وقتی ایشان تعریف میکردند من فقط شرمنده بودم و شرمنده تر میشدم
که برای این انقلاب خون ها ریخته شده و خون دلها خورده شده
@mesle_mostafa
گرگها خوب بدانند ، در این ایل غریب
گر پدر رفت ، تفنگ پدری هست هنوز
گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند
توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅
آقا مصطفی عادت داشتند تمام نمازها رو مسجد میخوندن حتی نماز صبح
و روی این مسئله تاکید داشتند و گاها که میگفتم حالا که خوابت میاد امروز نماز رو خونه بخون قبول نمیکردند.
از زمانی که اخبار سوریه رو شنیدن ورزش رو جدی تر و حرفه ای تر دنبال میکردن مثل غواصی و...
با بچه های پایگاه و دوستانشون قرار میگذاشتن بعد از نماز صبح ورزش کنند.
این ورزش کردن حتی وقتی از سوریه بر میگشتن هم ادامه داشت
با تمام سختی و حتی با مجروحیت ورزش کردن ترک نمیشد
یک روز گفتم شما مجروحی ضروریه برید ورزش؟
گفتند: علاوه بر این که ورزش برای سلامت جسم تاکید شده
الان ضروریه من ورزش کنم تا جسمم قوی باشه که نکنه توی جنگ با دشمنان اسلام بخاطر ضعف و ناتوانی جا بمونم
اگر بچه های بسیج هم با خودم میبرم برای اینکه هر کدوم از این بچه ها قوی بشن برای سپاه اسلام...
من هم که دیدم آقا مصطفی انقدر مصمم هستند برای ورزش کردن و آماده شدن برای اسلام و جنگ با کفار
هدیه روز مرد سال ۹۴براشون این لباس ورزشی رو هدیه خریدم.
و هنوز این لباس ورزشی توی کمد لباسشان آویزانِ
به امید اینکه
اول خود آقا مصطفی ان شاءالله با ظهور آقا بیان و استفاده کنند
دوم ان شاءالله آقا محمد علی بزرگ بشن و این لباس رو تن کنند و قدرتمند و نیرومند بشن برای سپاه اسلام
برای سپاه امام زمان عج
ان شاءالله
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
ﺍﺯ ﺍینجا ڪہ هستـﻢ...
ﺗﺎ ﺁنجا ڪہ هستے؛
ﻭﺟﺐبہوﺟﺐدلتنگم!💔
دست ما رو بگیر
رفیق 😭بی ریاااا😭
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
۱۹ شهریور سال ۹۴ وقتی داشتیم خداحافظی میکردیم تا ما از سوریه برگردیم آقا مصطفی حلقه نقره ای که تازه خریده بودم نگاه کرد و گفت این ست هم داره ؟
گفتم بله حلقه رو از دستم درآورد گذاشت دست خودش و با لبخند همیشگی و پر از محبت گفت رفتی ایران ستش رو برای خودت بخر .
گفتم خب دوباره مثل ۷ یا ۸ حلقه قبلی گم میشه گفت نه قول میدم مراقبش باشم .
چند روز بعد از برگشت ما به ایران پیام داد و از من پرسید رفتی ست حلقه رو بخری؟
گفتم بله
بعد این عکس رو برام فرستاد و نوشت دقت کردی حلقه رو هنوز دارم ،گم نکردم.
این عکس برای همه فقط یه عکسه ولی برای من یه نشونه از یه خوش قولی از خوش قولی های همیشه آقا مصطفی ست
آقا مصطفی عادت نداشت خیلی قول بده اما
اگر میگفت قول میدم من مطمئن بودم۱۰۰ در۱۰۰ انجام میده
و اوج خوش قولی آقا مصطفی آنجا بود که بعد از شهادتش
وقتی شهید عطایی ساک آقا مصطفی رو آوردند
ساک رو که باز کردم
دیدم حلقه آقا مصطفی کج شده اما لای وسایل پیچیده شده بود
شهید عطایی تعریف کردند شب عملیات حلقه رو از دستش در آورده که نکنه تو عملیات حلقه گم بشه 😭
#سیدابراهیم_به_روایت_خانواده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@mesle_mostafa