eitaa logo
کانال ܠܢ̣ܟܿـــࡅ߭ܥ‌‌ツ
733 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
10.9هزار ویدیو
34 فایل
🔷 ضرر نمی کنی، از هم اکنون لبخند زدن را تجربه کن. 🔷 یادت باشد انسان های خندان و شاد به خداوند شبیه تر هستند. 🔷 فراموش نکن همین لحظه را؛ اگر گریه کنی یا بخندی بالاخره می گذرد. امتحان کن. 🔷 بهشت یعنی شادی، خنده، سرور و شعف. ادمین@HJ_allaah
مشاهده در ایتا
دانلود
یک‌داستان‌یک‌پند فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو که گناه کمتر کنم. ✍بهلول گفت: بدان وقتی گناه می‌ڪنی، یا نمی‌بینی که خدا تو را می‌بیند، پس کافری. یا می‌بینی که تو را می‌بیند و گناه می‌کنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و کوچک می‌شماری. پس بدان شهادت به الله‌اڪبر، زمانی واقعی است ڪه گناه نمی‌ڪنی. چون ڪسی ڪه خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمی‌ڪند.
✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی " افسار شتر بر دم خر بستن !" نقل است ساربانی در آخر عمر خود، شترش را صدا میزند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از شتر حلالیت می طلبد. یکایک آزار و اذیتهایی که بر شتر بیچاره روا داشته را نام میبرد. از جمله؛ زدن شتر با تازیانه، آب ندادن ، غذا ندادن، بار اضافه زدن و …. همه را بر میشمرد و میپرسد آیا با این وجود مرا حلال میکنی؟ شتر در جواب میگوید همه اینها را که گفتی حلال میکنم، اما یکبار با من کاری کردی که هرگز نمیتوانم از تو درگذرم و تو را ببخشم. ساربان پرسید آن چه کاری بود؟ شتر جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیتها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید! ضربالمثل معروف "افسار شتر بر دم خر بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق است و اینکه افرادی نالایق بدون داشتن تخصص، تحصیلات، تجربه، شایستگی و شرایط متصدی پست و مقامی شوند.
📚 پندانه 🔹بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یه گردو می افته .خم میشن تا گردو رو بردارن، یهو الماسه می افته رو شیب زمین، قِل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره .میدونی مثل چی می مونه ؟ یه آدم دهن باز ... یه گردوی پوک ... و یه دنیا حسرت ... مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم .. 👌الماس های زندگی ، پدر ، مادر ، همسر،  فرزند،  سلامتی، سرفرازی، خانواده، دوستان خوب، کار و..هستند.! ‌‌
4_366919756176950913 (3).mp3
6.78M
🏴🌷🏴🌷🏴 شب جمعه شد....بریمـ کربلا 🎤 حاج سید_مجید_بنی_فاطمه 🎼 بازم غرق اشکم ✅زمینـه_بسیـار_زیبا 🌴🌱🌱🌴🌱🌱🌴
صبح است و.. صبا مشک فشان می‌گذرد دریاب.. که از کوی فلان می‌گذرد برخیز.. چه خسبی که جهان می‌گذرد بوئی بستان که کاروان می‌گذرد‌‌ سلام دوستان خوبم✋ صبحتون سرشار از مهربانی🌸
🍎بااحترام لطفادوستان تونه دعوت کنید به خنده آباد.🌴🍒🍓🍇🍎 🍒شیرین امروزتون وکامتون عسل🍒 👍ابرگروه خنده آباد😆😅 http://eitaa.com/joinchat/76611604C46791b0bbd 😆بیاباهم بخندیم 😜 @metiokh کانال🍎
5c4a0692b9a5a7c99f3af7b2_6784422401736532604.mp3
10.24M
🌹مناجات بسیار زیبا در مورد حضرت مهدی عج،در مسجد جمکران... شاید برای ما میان ربّنایش مولا دعای رفع حاجت کرده باشد... باید که نام شیعه را از ما بگیرند مولا اگر با چاه خلوت کرده باشد...
Hamed-Zamani-Sobhe-Omid (2).mp3
4.11M
🎵 #صبح_امید 🎶 #حامد_زمانی 🎤 صبحت بخیر آقای من آقای دلتنگی صبحت بخیر آقای من آقای تنهایی من دور افتادم ازت اما تو نزدیکی امروزم و با تو شروع کردم که اینجایی 🕭‌ #عهد_میبندم دیگه اشکاتو در نیارم😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔹 عاشقی درد است و درمان نيز هم مشکل است اين عشق و آسان نيز هم 🔹 جان فدا بايد به اين دلدادگی دل که دادی می‌رود جان نيز هم 🔸 برای سلامتی و ظهور امام زمان (عج) صلواتی هدیه کنیم
ز عشقت سوختم ای جان کجایی بماندم بی سر و سامان کجایی نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی نه در جان نه برون از جان کجایی ز پیدایی خود پنهان بماندی چنین پیدا چنین پنهان کجایی هزاران درد دارم لیک بی تو ندارد درد من درمان کجایی چو تو حیران خود را دست گیری ز پا افتاده‌ام حیران کجایی ز بس کز عشق تو در خون بگشتم نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی بیا تا در غم خویشم ببینی چو گویی در خم چوگان کجایی ز شوق آفتاب طلعت تو شدم چون ذره سرگردان کجایی شد از طوفان چشمم غرقه کشتی ندانم تا درین طوفان کجایی چنان دلتنگ شد عطار بی تو که شد بر وی جهان زندان کجایی  
لباس جدید "مارک جیکوبز" یکی از معروفترین طراحان لباس دنیا ! خب از حالا باید منتظر باشیم جماعت غرب زده که میخوان به اسم آزادی از سر زن‌ها روسری باز کنند به اسم مُد و زیبایی سر مردها روسری بکنند...
4_5832707794335172030.mp3
8.29M
🎵 #ظهور_كن 🎶 #پويا_بياتي🎤 نفس واسم نمونده و دیگه تحملم تموم شده بیا بیا که دیدنت هزار ساله آرزوم شده صدای بی صدای این ترانه هارو میشنوی دعای دلشکسته های انتظار و میشنوی..... هزار ساله گریه هام به هیچ جا نمی رسه  غم غروب جمعه ها به انتها نمیرسه....... زمان و پر سرور کن زمین و غرق نور کن تو رو به غربتت قسم   ظهور کن ظهور کن...... #اللّٰھـُم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجـْــ
Salam-Ali Fani_140516202510.mp3
4.52M
❤️ السلام علیک 🎤 علی فانی #امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺به طاها به یاسین به معراج احمد 🍃🌺به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی 🍃🌺به وحی الهی به قران جاری 🍃🌺به تورات موسی و انجیل عیسی 😭امید غریبانِ تنها کجایی؟ 😭چراغ سرِ قبر زهرا کجایی؟
هدایت شده از .
🌴سلام بااحترام کانال وسوپرگروه گفتمان عطرظهور ازهمه مهدی باوران دعوت به همراهی می نماید. 🌴 عطرظهور رابه دوستان وآشنایان معرفی نمایید . کانال @atr_zohoor سوپر گروه http://eitaa.com/joinchat/2778660876C0a0b160147
هدایت شده از حسین
🔘 امام صادق، چهار هزار شاگرد داشت ولی برای قیام، هفده یار هم نداشت... و تو ای صاحب الزمان... در میان این همه مدعی... چقدر تنهایی... خدایا مارا جزء یاران قراربده
هدایت شده از حسین
1_76601358.mp3
5.54M
هدایت شده از نمونه ها
🌴سلام بااحترام کانال وسوپرگروه عاشقان امیرالمومنین علیه السلام را همراهی نمایید. کانال @Asheghan_Amiralmomenin گروه http://eitaa.com/joinchat/3688562700C36feb2df75 🌴لطفامارا به دوستان معرفی بفرمائید. 🌷🌷🌷
یعقوب لیث صفاری شبی هر چه کرد؛ خوابش نبرد، غلامان را گفت: حتما به کسی ظلم شده؛ او را بیابید. پس از کمی جست و جو؛ غلامان باز گشتند و گفتند: سلطان به سلامت باشد، دادخواهی نیافتیم. اما سلطان را دوباره خواب نیامد؛ پس خود برخواست و با جامه مبدل، از قصر بیرون شد؛ در پشت قصر خود؛ ناله ای شنید که می گفت خدایا: یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش اینچنین ستم می شود؛ سلطان گفت: چه می گویی؟ من یعقوبم و از پی تو آمده ام؛ بگو ماجرا چیست؟ آن مرد گفت : یکی از خواص تو که نامش را نمی دانم؛ شب ها به خانه من می آید و به زور، زن من را مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار می دهد. سلطان گفت: اکنون کجاست؟ مرد گفت: شاید رفته باشد. شاه گفت: هرگاه آمد، مرا خبر کن؛ و آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت: هر زمان این مرد، مرا خواست؛ به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم . شب بعد؛ باز همان متجاوز به خانه آن مرد بینوا رفت؛ مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت. یعقوب لیث سیستانی؛ با شمشیر برهنه به راه افتاد، در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید؛ دستور داد تا چراغ ها و آتشدان ها را خاموش کنند آنگاه ظالم را با شمشیر کشت. پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست ؛ پس؛ در دم سر به سجده نهاد، آنگاه صاحب خانه را گفت قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام. صاحبخانه گفت: پادشاهی چون تو چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟ شاه گفت: هر چه هست؛ بیاور. مرد پاره ای نان آورد و از شاه سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید؛ سلطان در جواب گفت: آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم؛ با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من؛ کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از فرزندانم؛ پس گفتم چراغ را خاموش کن تا محبت پدری؛ مانع اجرای عدالت نشود؛ چراغ که روشن شد؛ دیدم بیگانه است؛ پس سجده شکر گذاشتم. اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن شب که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم؛ با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم. اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام. گر به دولت برسی ؛ مست نگردی ؛ مردی گر به ذلت برسی ؛ پست نگردی ؛ مردی اهل عالم همه بازیچه دست هوسند گر تو بازیچه این دست نگردی ، مردی.
هدایت شده از حسین
🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن 🌹وعلی علی بْن الْحسین 🌹وعلی اولادالحسین 🌹وعلی اصحاب الحسین ❣سلام امام زمانم ❣ 🍃عالم بہ عشق روے تو بیدار میشود هر روز عا‌شقان تو بسیار میشود 🍃وقتے سلام می دهمت در نگاہ من تصویر مهربانی تو تڪرار میشود 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 سلام صبح بخیر