eitaa logo
کانال رسمی شهید میثم علیجانی
336 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
29 فایل
کانال تکاور صابرین جانباز مدافع حرم شهید مدافع وطن ⚘میثم علیجانی ⚘ ولادت: ۶۶/۱/۲۱ شهادت:۹۶/۴/۱۸ نقطه صفر مرزی_سیلوانا ⬅️شࢪایط‌ڪپے:¹صلواٺ ودعاےشہادت‌بࢪاےخادمینـ✒️ خادم تبادل👇🏻👇🏻 @Taghafoll لینک کانال👇🏻 https://eitaa.com/meysam_alijanii/2951
مشاهده در ایتا
دانلود
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 سلام عزیز پر پرم .... سلام عزیز برادرم ... جانباز مدافع‌ حرم‌ و‌ شهید مدافع‌ امنیت‌ 🌹🌹 🥀@meysam_alijanii🕊
🌹گرامیباد #٢٧_دی‌ماه مجاهد مومن انقلابی و ( )🌺🌺 🌹اَللّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّل فَرَجَهُم 🌹 🌹آنقدر به فدائیان گفتند تروریست که مذهبی‌ها هم رویگردان شدند! ♦️امام خامنه ای: « محافل روشنفكرى آن روز نشان داد كه هيچ مرحوم نواب را قبول ندارند. وضع تبليغات عليه نواب را جورى حاد كرده بودند كه افراد مؤمن هم خيلى دوست نمى‌داشتند كه منتسب بشوند به جريان نواب؛ براى خاطر اين‌كه گفته مى‌شد آنها تروريستند و غير از يك حركت سياسى سازمان يافته است » ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ جانباز مدافع‌ حرم‌ و‌ شهید مدافع‌ امنیت‌ 🌹🌹 🥀@meysam_alijanii🕊
کانال رسمی شهید میثم علیجانی
❤️‍🩹نهمین سالگرد شهادت پاسدار شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده گرامی باد🥀
‍ ❤️‍🔥ماجرای خوابی که همرزم شهید رضا حاجی زاده دید و تعبیر شد! 📆صبح روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵(روز کربلای خان‌طومان) خوابی دیدم. ماجرای خواب از این قرار بود که👇 😴{خواب دیدم زمانی که در محل استراحت‌مان در شهر خان‌طومان سوریه بودیم، شهید روح‌الله صحرایی با همون لباس رزمش به همراه یکی دیگر از دوستان وارد اتاق شدند. سمت چپ من آقارضا و سمت دیگر، یکی دیگر از رفقا بود. هر سه تا روی زمین دراز کشیده بودیم و بیدار بودیم. 🌹🕊شهید صحرایی با لبخند و شادی شروع به صحبت‌کردن کرد. گفت: «آره، فکر می‌کنید شهادت درد داره مثل وقتی که ما هنگام سردرد، دو دستی سرمون رو گرفتیم و درد داریم؟ نه!!!! شهید هیچ دردی رو احساس نمی‌کنه. هیچ دردی!» 🤔همینجور که صحبت می‌کرد، ما متوجه شدیم که ایشون قراره یه شهیدی رو انتخاب کنه و خبر شهادت کسی رو اطلاع بده! همینطور که داشتیم بهش نگاه می‌کردیم، اومد جلو و به بغل‌دستی من نگاه کرد و یه سری تکان داد و بعد به سمت آقارضا رفت و یه سری تکان داد؛ بعد اومد سمت من و چند جمله‌ای گفت و تموم شد‌‌.} 😲بیدار که شدم، این خواب رو برای همه‌ی حاضرین در اتاق تعریف کردم. چند نفر که توی این خواب هم حضور داشتند، توی جمع بودند و هر کسی به شوخی یه حرفی میزد. 👀👂آقارضا نزدیکم دراز کشیده بود و یه پتوی خاکی رو سرش. وقتی که صدای من رو موقع تعریف‌کردن خواب شنید، نیم‌خیز شد و به حرفهای من با دقت گوش داد. 🕋🤲بعد از اینکه فهمید خودش هم توی خواب حضور داشته، گفت:«انقدر دعای خیر پدر و مادر پشت سرمون هست که ان‌شاءالله همه به سلامت برمی‌گردیم. باز هم هر چی خدا بخواد! هر چی رضای خداست.» دراز کشید و پتو رو کشید روی سرش و خوابید. 🧨🔥ساعاتی بعد از عملیات، بعد از اینکه تقریباً متوجه شده بودیم که آقا رضا به شهادت رسیده(چون صحنه‌ی جنگ طوری نبود که رزمنده‌ها اسیر بشوند و مطمئن بودیم که آقارضا شهید شده)، همونجا من به یاد خوابی که صبح دیدم افتادم و مطمئن شدم که اون افراد توی خواب یا به شهادت می‌رسند یا مجروح می‌شوند. 😭💔خواب من اونجا تعبیر شد و آقارضا به شهادت رسید؛ چون مطمئن بودیم که شهید صحرایی اومده و رزق شهادتشون رو اطلاع بده، و اونجا آقارضا بود و رفیق همیشگی‌اش و رزق شهادت... 🎙به روایت: همرزم شهید 🏷 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌷 🕊 ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ جانباز مدافع‌ حرم‌ و‌ شهید مدافع‌ امنیت‌ 🌹🌹 🥀@meysam_alijanii🕊