🎋بسم ربّ الشهداء و الصدیقین
🗓21 آبان سالروز شهادت 🥀شهید حسن طهرانی مقدم
رهبر معظم انقلاب ایشان را «سردار عالیقدر، دانشمند برجسته و پارسایی بی ادعا» خواندند
❌❌نابودی اسرائیل؛ مهم ترین آرمان شهید حسن طهرانی مقدم
🥀شهید طهرانی صهیونیست ها را دشمن درجه یک و نابودی آنها را آرمان خود می دانست. تمام برنامه هایی هم که داشت همه در جهت همین هدف بود.
می گفت: 💫«نابود کردن اسرائیل فقط به دست شیعه است. خود اسرائیلی ها هم متوجه شده اند و دارند کار می کنند. ما هم نباید بی کار بنشینیم». 💫
💢ایشان در نامه ای که به مناسبت بیست سالگی صنعت موشکی سپاه به مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۳ نوشته بود، آورده است:
«به خدای عزوجل! اگر برادرانه همه امکانات و توان خود را با درایت به کار ببندیم و توکل به خدای متعال نماییم و جهت اعتلای اسلام عزیز و یاری رهبر بزرگ و مظلوم خود هم قسم شویم، دشمن قدار آمریکا و رژیم نحس یهود صهیونیستی را به خاک مذلت و نیستی می نشانیم (بإذن الله و خواست خداوند کریم)
و 🇮🇷پرچم پر افتخار اسلام را بر جنازه های نحس آنان، مقتدرانه به اهتزار در می آوریم. ان شاء الله».
🌹🌷🌹یک هفته قبل از شهادتش گفت:
💫«روی قبرم بنویسید این آدم می خواست اسرائیل را نابود کند».💫
📚 با دست های خالی
⪻خـدا اگر بخـواهد کاری را سامـان دهد، خـودش آنچنان همه مـقدمات را جور می کند که برای آدم جـز نگاه تحیّر و ذکر سبـحان الله چـیزی باقی نمی ماند...🤍⪼
#صبحبخیر 🌤🌱
#سواد_زندگي
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ...
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺎﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﺤﺚ ﻧﮑﻦ فقط به او گوش کن...
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ خودت را با کسی مقایسه نکن...
آرامش میخواهی شکرگزار باش...
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍهی کمک کن ؛ تو توانایی ! شاید همه توانایی روحی و جسمی برای یاری کردن ندارند...
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍهی با همه بی هیچ چشم داشتی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ...
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﻦ ، هدف داشته باش...
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺳﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ .
آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ وابسته نباش .
عاﺷﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﻧﺪ.
#نماز_در_سیره_شهدا
💠 روایت سبک زندگی شهیدِ نخبه #شاهچراغ
🔸 در روز حادثه تروریستی شاهچراغ «شهیدسیدفریدالدین معصومی» رفته بود زیارت تا قبل از پروازش به تهران، نماز اول وقت بخواند. اهمیت به نماز اول وقت شهادت را برایش دستیافتنی کرد. حتی من به شوخی به او میگفتم، نقطه عطف زندگی تو ازدواجت با خواهر من بود، اما واقعا نقطه عطف زندگی فرید آنجایی بود که همه امکانات عالی و پیشنهادات خیلی خوب را در خارج از کشور رها کرد و به لطف خدا روز به روز بیشتر اوج گرفت.»
#نخبه_ایرانی
#شهید_سید_فریدالدین_معصومی
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
📕⃟✤
#عکس_نوشت
#مقطع_متوسطه1
#نماز
#هفته_کتاب_و_کتابخوانی
#معرفی_کتاب
📕کتاب: آشنایی با نماز
✍ نویسنده:محسن قرائتی
تدوين:جواد محدثی
ناشر: ستاد اقامه نماز
🎁پیشنهاد به دانش آموزان متوسطه اول
📄آنچه در این کتاب می خوانیم:
هدف از نماز خواندن، چرایی و چگونگی نماز خواندن. شرایط قبولی نماز، نماز در آیات و روایات، مقدمات نماز، و مراحل گوناگون خواندن نماز در این کتاب با زبانی ساده تشریح شده است.✓
بــ☘ــرگی از کتاب:
آیا تاکنون، در مقابل نیکیها و کمکها و دوستیهای دیگران، تشکر کردهاید؟ البتّه که آری. چرا؟ 🤔
چون عقل و وجدان انسان، به سپاسگزاری از نیکان و نیکوکاران و تشکر از محبّتها و خوبیهای دیگران، فرمان میدهد. ⬅️پس نعمت، سپاس را به گردن انسان میگذارد، و درک و شعور و وجدان، عامل اصلی سپاسگزاری انسان است. حتّی اگر دوستی، کمک درسی به ما کند، کتاب و دفترش را به ما امانت دهد، سئوالهای درسی ما را جواب داده، راهنمایی کند، در جبرانِ عقبماندگیها ما را یاری کند، وسیله درس خواندن ما را فراهم سازد، مشکل ما را برطرف سازد و ... در همه این موارد، خود را به او مدیون و بدهکار میدانیم و سعی میکنیم تا به نحوی، نیکیهای او را جبران و تشکر کنیم.🌺🍃
بدون شک، بالاترین و بهترین نعمتها را خداوند در اختیار ما گذاشته است: به ما عقل و جان و اراده و فکر و استعداد بخشیده، در راه زندگی، راهنمایانی برای سعادتمندی ما فرستاده، هستی و حیات ما، در دست اوست. همه چیز ما از آفریدگار ماست.
•┈┈••••✾•🎒•✾•••┈┈•ٰ
#گروه_تولید_محتوای_دانش_آموزی
#گل_یاس
38692709635809.pdf
1.17M
📣 #اطلاعیه
⭕ راهنمای تصویری شرکت در مرحله مدرسه ای مسابقات قرآن، عترت و نماز
🔵 مخاطبین: #عموم
📲 جهت ثبت نام در مسابقات از طریق آدرس ذیل و در بخش پرورشی پادا، با وارد کردن کد ملی و رمز عبور پادا وارد سامانه «نورینو» شوید.
Pada.medu.ir
طرح امین دبیرستان شهید میثمی۲
🌸 #سرگذشت_ارواح درعالم برزخ #قسمت_پانزده 💥 گردباد شهوات با اینکه راه زیادی را پس از آن پیمودیم،
🔴#سرگذشت_ارواح در عالم برزخ
#قسمت_شانزده
🔵ذوب شدن گناه
همان طور که مسیر را میپیمودیم، جریان ناراحتی و لاغر شدن گناه را به نیک گفتم.
نیک خندید و گفت:
گناه حق دارد ناراحت شود
چون هیکل او پیش از این در دنیا، بزرگ و عجیب بود که البته سختیهایی که در دنیا دیدی و صبر کردی زجری که هنگام مرگ کشیدی از قد و قواره او کاست.
✨هر چند یادآوری بلاها و سختیهای دنیا برایم طاقت فرسا بود اما از آنجا که از قدرت گناهم کاسته بود راضی و خوشحال بودم.(:
🔵نور ایمان
✅ رشته کوهی که در دامنه آن حرکت میکردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان 🔥آتشین ختم میشد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود.
♨️با دلهره و اضطراب خود را به نیک رساندم و گفتم دوست من ظاهراً به بن بست برخوردیم، راه عبورمان بسته است،
🌼 نیک همانطور که میرفت گفت:
ناراحت نباش و با من بیا، در قسمتهایی از این کوه غارهای کوتاه و یا درازی وجود دارد که باید از یکی از آنها عبور کنیم تا به قدرت ایمان خود پی ببری.
🍀با تعجب پرسیدم: قدرت ایمان؟!
گفت: آری.
گفتم: چگونه؟
گفت: بدان که در روز قیامت، هر کس به اندازه ایمانش سعادتمند میشود و در اینجا ذرهای از سنجش قدرت ایمان رخ میدهد که در هر صورت دیدنی است نه گفتنی.
💥چیزی نگذشت که غاری تنگ و تاریک و بی روزنه پدیدار گشت، چون وارد غار شدیم از تاریکی🌑 بیش از حد آن به وحشت افتادم. 😱
پس از چند قدم از حرکت ایستادم و به نیک گفتم :راه رفتن در این تاریکی، وحشت آور و غیرممکن است.
⚡️ به راستی اگر گناه در این تاریکی به سراغم آید و مرا از پا درآورد چه؟
🌹 نیک نزدیکتر آمد و گفت:
از آمدن گناه آسوده خاطر باش زیرا ضربهای که بر او فرود آوردم باعث شد به این زودیها به ما نرسد به خصوص که هر لحظه ضعیفتر نیز میشود.
🍂از اینکه برای مدتی از شر گناه راحت شدیم خوشحال بودم اما فکر تاریکی مسیر دوباره مرا به خود آورد به همین جهت از نیک پرسیدم: در این تاریکی چگونه پیش خواهیم رفت؟
🌺نیک گفت: اکنون به واسطه قدرت ایمانت نوری پدیدار خواهد شد که چراغ راهمان میباشد.🕯
🍃 چندی نگذشت که از صورت نیک نوری درخشید که تا شعاع چند متری را روشن میکرد.
🌾با خوشحالی تمام همگام با نیک حرکت را آغاز کردم. گاه به گودالهای عمیقی میرسیدم که تنها در پرتو نور ایمانم میتوانستم از کنار آنها به سلامت بگذرم.
🔵التماس کنندگان
🔺هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد.
وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما ميخواستند که نور ايمان را به طرف آنها هم بگيريم تا در پرتو نور ما حرکت کنند.
♦️نيک همانطور که جلو ميرفت مرا صدا زد و گفت: گوش به حرفشان نده، اينها باقي مانده منافقين و کافران هستند که تا اينجا پيش آمدهاند اما دريغ از يک نور ضعيف که بتوانند در پرتو آن حرکت کنند و سرانجام نيز در يکي از همين چاههاي وحشتناک غار سقوط خواهند کرد.
🔘چون با اصرار آنها روبرو شديم نيک ايستاد و خطاب به آنها گفت: اگر محتاج نور ايمانيد برگرديد به دنيا و از آنجا بياوريد.
🔷يکي از آن ميان رو به من کرد و گفت: هان اي بنده خدا! مگر ما با هم در يک دين نبوديم، مگر ما و شما روزه نميگرفتيم و نماز نميخوانديم؟
♻️ چرا حالا ما را به بازگشتن به آن سراي جواب ميدهيد که ميداني امکانش نيست؟!
🔆 در حالي که از خشم دندانهايم را به هم مي ساييدم، پاسخ دادم: بله با ما بوديد اما براي ريشه کن کردن دين ما و نه ياري آن، همواره براي ضربه زدن به دين و آيين اسلام در کمين نشسته بوديد و اکنون دريافتيد که از فريب خوردگان بودهايد...
✍ادامه دارد...
♡••࿐
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
✍#فدایی_مولا
#امدادهای_غیبی
#اردوگاههای_آزادگان
#امدادغیبی_وشفای_درد
☄در شلمچه، پایم روی مین رفت و بخشی از آن قطع شد. وقتی اسیران را در مکانی جمع کرده بودند، دیدم یکی از عراقیها موهای ریش یکی از رزمندگانِ مسن را یکی یکی میکَند. نتوانستم تحمل کنم و باحمله او را عقب زدم.
آن عراقی که از رویارویی با یک اسیر مجروح میترسید چند نفر را صدا کرد و همگی به جانم افتادند.
آن قدر زدند تا بی هوش شدم و چون حالم خیلی خراب شد، مرا به بیمارستان فرستادند.🚑
در آن جا بدون این که بی هوش کنند یاموضع عمل را بی حس کنند، به ور رفتن با پایم پرداختند.
😷عمل جرّاحی بیش از اندازه طول کشید. به طوری که چندبار بی هوش شدم و به هوش آمدم.
🌓اولین شب بعد از عمل را بدون حتی یک دارو و آمپول به صبح رساندم.
دردم بسیار شدید بود.
صبح زود صدای یک 💥انفجار چشمم را به سوی در بیمارستان برگرداند،
نمی دانم صدا دقیقا از کجا بود.
ناگهان در باز شد و بانویی که دست به سینه ی دیوار
گذاشته بود داخل آمد.
عجیب بود که تا هنگام واردشدن به اتاقی که در آن بستری بودم، دستش را هم چنان به دیوار میگرفت و جلو میآمد.
از من پرسید:
«چرا این قدر ناراحتی؟ »
این را گفت و دست مبارکش را روی پایم گذاشت.
سپس گفت: «ناراحت نباش».
باز دست بر دیوار گذاشت و رفت.
از همان روز تا به حال که در کشورمان هستم دیگر ناراحتی پا نداشته ام.
📚 آزادگان بگوئید، حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ج ۳، ص ۱۲۲.
#ایمان_به_غیب
....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑....
✍#فدایی_مولا
#گفتمان_دینی
#شبهات_دانش_آموزی
#شبهه:
ما باید به اعتقادات دیگران احترام بگذاریم و حق توهین نداریم حتی به بی حجابها .
✅👈اگر منظور از احترام گذاشتن به عقیده دیگران، قبول کردن و تسلیم شدن در برابر هر عقیدهای باشد، نمیشود این حرف را قبول کرد.نمیتوان به هر چیزی احترام گذاشت و هر تفکر و عملی را مجاز دانست.
💯اگر اینطور باشد جامعه تبدیل به یک جنگل بیقانون میشود.
مثلاً کسی اعتقاد دارد که شما را باید بیدلیل کُشت، احترام گذاشتن و تسلیم شدن در برابر این چطور ممکن است⁉️
اعتقاد به فساد،
قتل و غارت،
تجاوز و دزدی محترم نیست و ما هم وظیفه نداریم به اینها تفکرات احترام بگذاریم.
👈اگر منظور از احترام این است که تا جایی که امکان دارد در برابر بینظمی و فساد باید با اخلاق و مدارا وارد شد، این حرف صحیحی است. امر فرهنگی و تربیتی نیاز به تحمل و صبوری دارد، برخورد تند و خشونتآمیز در غالب موارد نتیجه ندارد.
....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑....
✍#فدایی_مولا
#آرامشانہ 💞
#خداجون گفته:
🍃❣اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ🍃❣
بدونیدکهخداشماروازسختیهاوازهراندوهی نجاتمیده.💚
قشنگ نیست❓🥺
ممنونم #خداجونم😘
همیشه کلامت مایه ی آرامشم بوده و هست.
تو که باشی دیگه غمی نیست☺️
....๑ღ🌸@Fadaii🌸ღ๑....
✍#فدایی_مولا