eitaa logo
(دندان درد) شعرهای میثم رنجبر
1.2هزار دنبال‌کننده
688 عکس
246 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی شعرهای #میثم_رنجبر و اطلاع رسانی انجمنها، محافل و فراخوان های شعر و ادب مازندران ۰۹۱۱۹۱۰۵۲۵۰ با من چه با نام و چه بی نام ارتباط بگیرید و درباره ی شعرهایم نظر دهید: @meysamranjbar
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ پایگاه رسمی شعرهای در ایتا👇👇 @meysamranjbar_channel ✳ پایگاه رسمی شعرهای در آپارات👇 https://www.aparat.com/meysamranjbar1361 ✳️پایگاه رسمی شعرهای در تلگرام👇👇 @meysamranjbar_channel ✳ پایگاه رسمی شعرهای در اینستاگرام 👇👇 @ranjbarmeysam1361
هدایت شده از خبرگزاری بسیج بابل
میثم رنجبر حائز رتبه اول و برتر سیزدهمین کنگره شعر فرهنگیاران کشور شد. سیزدهمین کنگره فرهنگیاران کشور به میزبانی استان قزوین برگزار شد. در این جشنواره ی رقابتی بیش از ۲۱۰ شاعر ، بیش از ۴۴۰ قطعه شعر به دبیرخانه مرکزی فرستادند و پس از داوری ۵ شاعر در ۵ بخش حائز رتبه برتر شدند، که در یکی از ۵ بخش میثم رنجبر از استان مازندران رتبه اول را بدست آورد. از لحظات زیبای این جشنواره این بود که سردار رفیعی فرمانده سپاه صاحب الامر قزوین به هنگام اهدای جوایز انگشتر شخصی خود(که برشی از سنگ داخل ضریح امام حسین(ع) بود) را از انگشت خود درآورد و به رسم هدیه در انگشت میثم رنجبر نهاد. دوشنبه ، ۶ اسفند ۱۴۰۳ http://eitaa.com/basijnewsir_babol
شعر منتخب سیزدهمین کنگره شعر فرهنگیاران کشور👇👇 شعر شماره ۱👇👇👇 از تو می گفتند یارانت؛چنین افتاده است!... مثل یک انگشتری را که نگین افتاده است! آه؛ خوشحالم که دستم بین دستان تو بود دست هایی را که بعداً روی مین افتاده است با تنت، خمپاره و راکت چه ها کرده است که هم لباست سوخته، هم آستین افتاده است؟! مطمئنم باز در هنگامه ی جان دادنت بر لب پروردگارت"آفرین!" افتاده است سال ها رفته است؛عکس تو جوان مانده است و من آه؛ از پیشانی ام تا چانه چین افتاده است این وصیت نامه از دلتنگی ام کم می کند حرف هایی را که عمری بر زمین افتاده است مثل حُر در لحظه های واپسین برگشته ام در دل کافر به یک اعجاز دین افتاده است من تو را از دست دادم؟!...نه!به دست آورده ام! از تو در دامان "ایمانم"،" یقین" افتاده است! @meysamranjbar_channel ----------------------------------------------- شعر شماره ۲ شلیک می‌شود، سری از دست می‌رود غرقابِ خون، کبوتری از دست می‌رود دلدار، سهم آجر و دیوار می‌شود در زیر خاک، دلبری از دست می‌رود محصول موشکی تن بی‌جان کودکی‌ است در این میانه، مادری از دست می‌رود آتش به عمق لانه ی گنجشک می‌رسد با خواهری، برادری از دست می‌رود غرق جوان شده است همه سردخانه‌ها اکبر کنار، اکبری از دست می‌رود این «غزه» نیست روضه ی باز است مومنان نزد حسین(ع)، اصغری از دست می‌رود «صهیون» به فکر قتل تمام مریض‌هاست انسان نه، این‌که باوری از دست می‌رود شرّالبشر!! بگو که حقوق بشرچه شد؟! پیکر کنار پیکری از دست می‌رود کودک‌کشی به نسل‌کشی می‌رسد سپس سرمایه‌های دیگری از دست می‌رود هر روزو شب بخاطر قحطی، گرسنگی صد دست وپای لاغری از دست می‌رود بستند آب را وبه ساقی خبر دهید دارد حرم و لشکری از دست می‌رود سِجیلیان همه بشِتابید، وقت نیست لحظه به لحظه یاوری از دست می‌رود قنداقه‌ها شهید شدند‌ ای امام من! دارد امید آخری از دست می‌رود فریادرس! امام و امید جهان بیا دارد که دیده تری از دست می‌رود شعر: @meysamranjbar_channel
https://aparat.com/v/chlx67v فیلم جدید شعرخوانی در آپارات به نشانی بالا👆👆👆 بارگزاری شد.
این روزها حسی عجیب الخلقه دارم؛ خوابم، خمارم، تا به یاد تو نیفتم  @meysamranjbar_channel
با سلام خدمت شما شاعر عزیز!💐💐💐 جلسه هفتگی انجمن شعر بابل زمان: ۱۳ اسفند ساعت ۱۵:۳۰ ساعت شروع جلسه دقت شود☝️ مکان: ، چهارراه گلشن، خیابان دارالشفا، نصیرایی ۱۵ ، خانه شاعران مازندران (باتوجه به عدم شرایط گرمایشی در اداره فرهنگ و ارشاد بابل، جلسه هفتگی این انجمن استثنائا فردا ۱۳ اسفند در برگزار می گردد.) با حضور؛ @meysamranjbar_channel
مکانیابی(لوکیشن) محل خانه شعر مازندران؛ از دو مسیر؛ ۱- سرداران ۹ نصیرایی ۱۵ یا ۲- چهارراه گلشن خیابان دارالشفا نصیرایی ۱۵
48.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم شعرخوانی و شعرمنتخب سیزدهمین کنگره ملی شعر فرهنگیاران کشور؛👇 این فیلم زبانحال همسر شهیدی است که بعد از سالها با تصویرهمسرش سری از درددل باز می کند؛ از تو می گفتند یارانت: چنین افتاده است!... مثل یک انگشتری شد که نگین افتاده است! آه؛ خوشحالم که دستم بین دستان تو بود دست هایی را که بعداً روی مین افتاده است با تنت خمپاره و راکت، چه ها کرده است که هم لباست سوخته، هم آستین افتاده است؟! مطمئنم باز در هنگامه ی جان دادنت بر لب پروردگارت:"آفرین!" افتاده است سال ها رفته است؛ عکس تو جوان مانده است و من آه؛ از پیشانی ام تا چانه چین افتاده است این وصیت نامه از دلتنگی ام کم می کند حرف هایی را که عمری بر زمین افتاده است مثل حُر در لحظه های واپسین برگشته ام در دل کافر به یک اعجاز دین افتاده است من تو را از دست دادم؟!...نه!به دست آورده ام! از تو در دامان "ایمانم"،" یقین" افتاده است! ➖➖➖💠➖➖➖ ✅کانال رسمی شعرهای در ایتا و تلگرام👇👇 ┄❀💠@meysamranjbar_channel 💠❀┄
"شامِ آخر" می توانی جواب رد بدهی،پاسخش دیده ی تَرَم باشد ! بعد از این ها؛فقط، فقط و فقط ،عاشقی توی دفترم باشد ! با خودم هِی خیال می کردم ،آمدی باز کوچه آبی شد کوچه تان را مرور کردم و بعد،گفتم این بار آخرم باشد ! نامه های تو را که ازحفظم، بین شومینه دود می شد و حیف ! بوسه بر پاکتش زدم آرام، تا ابد منّتش سَرَم باشد ! گرچه از ذهن ، پاک می کُنمت، تو زیادم نمی روی امّا با خیال تو دلخوشم بی تو، تا همین شانس دیگرم باشد ! من که هفت آسمان دنیا را، یک ستاره نداشتم هرگز می کِشم یک ستاره مصنوعی، تا در این شعر اَخترم باشد ! قبل از این که یواش برخیزی، تا برای همیشه ترک کنی قبل از این کاش سیلی ام بزنی،تا که این قصّه باورم باشد ! من مسیح تو می شوم تا با،خاطری خوش ز هم جدا بشویم شاید این خنده ها ی پایانی است، شاید این شامِ آخرم باشد ! @meysamranjbar_channel از مجموعه شعرم چاپ