این هفت سین ڪه ڪفر مرا در می آورد
عیدی ڪه بی تو می گذرد عید من مباد!
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel
#بازنشر
غزل کامل را در آدرس تلگرامی☝☝بخوانید.
تحویل سال، باعث تمدید من مباد!
هرچه که هست مورد تمجید من مباد!
صبحی که بی حضور تو آغاز می شود،
خورشید هرکه هست؛ نه! خورشید من مباد!
هر پستچی که بی خبر از توست بی گمان،
یک لحظه نیز در گذر دید من مباد!
شیراز جان! خروش نکن! دست و پا نزن!
جمشید روزگار تو جمشید من مباد!
شاعر شدن که روکش مرموز عاشقی است؛
ورنه که شعر باعث تقلید من مباد!
این هفت سین که کفر مرا در می آورد
عیدی که بی تو می گذرد عید من مباد!
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel
اگر چه فخر دین باشد خدیجه
به خلقت، آفرین باشد خدیجه
خدا داده به او خیرالنسا را
که ام المومنین باشد خدیجه
#میثم_رنجبر
╭┅───── 🌺 ─────┅╮
@meysamranjbar_channel
╰┅───── 🌺 ─────┅
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣📣 کانال اشعار👇👇👇
#میثم_رنجبر
╭┅───── 🌺 ─────┅╮
@meysamranjbar_channel
╰┅───── 🌺 ─────┅
فرشته گفت: دعاکن بهار برگردد!
...خداکند که -بهارم!- تو پشت در باشی؛
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel
فرشته گفت: دعا کن بهار برگردد!
..خدا کند که _ بهارم! تو پشت در باشی؛
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحویل سال، باعث تمدید من مباد!
هرچه که هست مورد تمجید من مباد!
صبحی که بی حضور تو آغاز می شود،
خورشید هرکه هست؛ نه! خورشید من مباد!
هر پستچی که بی خبر از توست بی گمان،
یک لحظه نیز در گذر دید من مباد!
شیراز جان! خروش نکن! دست و پا نزن!
جمشید روزگار تو جمشید من مباد!
شاعر شدن که روکش مرموز عاشقی است؛
ورنه که شعر باعث تقلید من مباد!
این هفت سین که کفر مرا در می آورد
عیدی که بی تو می گذرد عید من مباد!
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel
بخیل هیچ کسی نیست جز رقیبانش؛
که نامی از تو نمی آورد... فقط خودمم!
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel
17.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #نوحه_ماندگار
.
▪️کمتر مازندرانی هست که این نوحه به گوشش نخورده باشه. اعزام به جبهه #رزمندگان #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا بود ؛ سال ۱۳۶۳ _#چالوس ، عسکری اسماعیل پور رفت بالای #تریبون و #نوحه ای خواند که #ماندگار شد.
.
«بهر فتح کربلا با کاروان
می رود این لشکر از مازندران»
▪️با نوای ذاکر اهل بیت حاج عسکری اسماعیل پور یکی از حماسیترین نوحههای حماسی مازندرانها در دوران دفاع مقدس به یادگار ماند.
.اسماعیل پور میگفت : شب قبل از اعزام محمدرضا متولی طاهر مداح و دوستم که در تبلیغات لشکر فعالیت داشت یک کاغذ با شعر حماسی به دستم داد فرصت کم بود گفت نمیدانم شاعرش چه کسی است فقط بخوان، من هم تمرین کردم.
.
▪️زمانی که برای بار اول شعر را خواندم همه اشک ریختند، با خودم گفتم این شعر کارساز و متناسب است، در اردوگاه چالوس در جمع هزاران هزار رزمنده این شعر خوانده شد و مورد توجه همه قرار گرفت، همه مسؤولان شهر و کشوری نیز حضور داشتند کم کم این شعر ورد زبان رزمندگان شد.
.
📣📣 کانال اشعار، آثار ادبی، مطالب خواندنی و اطلاع رسانی انجمنهای ادبی مازندران👇👇👇
#میثم_رنجبر
╭┅───── 🌺 ─────┅╮
@meysamranjbar_channel
╰┅───── 🌺 ─────┅