eitaa logo
مزاح الدین
895 دنبال‌کننده
686 عکس
116 ویدیو
12 فایل
مزاح‌الدین، قهقهة‌ابن‌نیشباز، قهرمانی بود که با خنده اسلام را گسترش داد. 😄💪 چطوری؟! دنبالمان کنید... 😎 🔹🔸 📌ارتباط با ادمین: @admin_mezahoddin
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از وطنز
شهادت حضرت باب‌الحوائج امام موسی‌کاظم علیهم‌السلام تسلیت‌باد زمین از ناله سرشار، آسمان از داغ نالان بود زمانِ بازگشت نی به آغوش نیستان بود میان گرگ‌ها زخمی‌تر و تنهاتر از یوسف عزیزی مانده در چاه فراموشیّ کنعان بود برایش فرصت راز و نیازی بود در زندان که آن فرصت هم از وی، آخر عمرش گریزان بود چه بی‌حد حسرت بوسیدن روی رضا(ع) را داشت دلش از دوری معصومه(س) خاتونش پریشان بود شنیدم بین زخمی گشتن از کُند و غل و زنجیر دعایش شامل حال همه، حتی نگهبان بود شنیدم روزه بود و روز و شب می‌دید تاریکی و زندان از قنوت نور افشانش فروزان بود شنیدم مثل مادر مرگ خود را از خدا می‌خواست شنیدم هم‌نوا با او در و دیوار زندان بود خلوص خلوتش را با خدا، آوازه‌خوان تا دید به خاک افتاده و از اشتباهاتش پشیمان بود تمام عقده‌هایش را سر اسلام خالی کرد خدایا! کاش زندانبانِ بی ایمان، مسلمان بود دوباره می‌شود معصومی از دست جفا مسموم که این سم بر غم دوریّ و درد و رنج، پایان بود خدا را شکر بر نیزه، نه یک سر قد علم می‌کرد نه جسمش تا سه روز افتاده در صحرا و عریان بود نه در پیش دو چشم او جوانش ارباً اربا شد نه در تشتی سرش بر دامن معصومه(س) مهمان بود... ✍محمدحسین رحیمی ◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️ 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
موسسه «زخم‌خوردگان تاریخ» تقدیم می‌کند: چه کسی کفش‌های مرا برد؟! فیلم سینمایی «چه کسی کفش‌های مرا برد؟» به سرگروهی «سینما سرقت» اکران می‌شود. این فیلم هیجانی، موجبات تعجب اهالی محل، دزدان حرفه‌ای و اعضای بزرگ‌ترین باند سرقت را برانگیخت. به گفته کارگردان، آقای «حسرت‌به‌دل»، مهم‌ترین ویژگی این فیلم، خیالی‌بودنِ آن است. پیش از این نیز فیلم‌های «کفش‌دزدها به بهشت نمی‌روند»، «به‌خاطر یک جفت کفش» و «من کفش‌دزد نیستم» از این کارگردان بر روی پرده سینما رفت. «چه کسی کفش‌های مرا برد؟» در بخش بهترین بازیگر، «سیمرغ آتشین جهنم» را به خود اختصاص داد. خلاصه فیلم: شخصی که کفش‌هایش را به‌تازگی خریده‌است، برای نماز به مسجد می‌رود، اما زمانی که برمی‌گردد، هیچ اثری از کفش‌ها نمی‌بیند و این شروع ماجراهای فیلم است. 🔸کوثر سعیدزاده🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
به کسی که منکر یکی از اصول یا ضروریات دین است، چه می‌گویند و حکمش چیست؟ الف) می‌گویند «خاک بر سرت» و حکمش ده سال حبس است. البته مدتش که تمام شد، منکر شوید و بزنید زیرش تا دوباره از اول برود. ب) هیچ‌چی به او نمی‌گویند تا خودش خجالت بکشد و حکمش این است که برود خانه‌ی جوجه‌تیغی‌ها عیددیدنی و با همه‌شان روبوسی کند. ج) به او کافر می‌گویند و حکم نجس را دارد. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
جانوران آینه‌ی عبرت عنکبوت موذی را له كنيد عنکبوت یا «العنکبوت» که ٢ بار در قرآن از آن یاد شده‌است و سوره‌ای هم به نامش وجود دارد، حشره‌ای با خانه‌های سست و چسبنده است. مراقب باشید که گونه‌ی سمی آن نیش‌تان نزند؛ زیرا ممکن است مرد عنکبوتی شوید و با انگشت چسبنا‌کتان دیگر نتوانید به سیب‌زمینی‌های قیمه قبل از غذا ناخنک بزنید. گونه‌ی خطرناک و سمی آن باعث مرگ انسان می‌شود. محققان معتقدند که این گونه از عنکبوتیان در اراضی اشغالی در فلسطین زندگی می‌کنند. دانشمندان حشره‌شناسی این گونه‌ی نادر را صهیونیزم جهانی نامیده‌اند و پیش‌بینی کرده‌اند که به خاطر سُستی خانه‌شان طی کمتر از ٢۵ سال آینده منقرض می‌شوند، لو کانو یعلمون! خانه عنکبوتیان بسیار سست‌بنیان است. البته به غیر از خانه، خانواده آنها هم سست‌بنیان است و از عجایب عنکبوت‌ها این است که وقتی ازدواج می‌كنند و روی یک تار می‌روند عنکبوت ماده با یک حرکت فیلیپینی به شوهر بدبخت حمله‌ور شده و آن را یک لقمه چپش می‌کند. عنکبوت به خاطر سستی خانه‌اش در قرآن مثال شده است: «مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذوُا مِنْ دوُنِ اللّهِ اَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتا وَ اِنَّ اَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ» كسانى كه غير از خدا را اوليا خود برگزيدند، همچون عنكبوت‌اند كه خانه‌اى براى خود انتخاب كرده و سست‌ترين خانه‌ها، خانه عنكبوت است، اگر مى‌دانستند. (۱) ۱) عنكبوت- ۴۲ 🔸احسان ملایی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
چرا لکه‌ی قرمزرنگی که معلوم نیست خون است یا نه، پاک است؟ ‌الف) چون قرمز سالاره ‌ب) چون لکه‌ی قرمز است؛ لکه‌ی ننگ که نیست. ‌ج) چون تا زمانی که یقین به نجس‌بودن چیزی نکرده‌ایم، پاک است. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
هدایت شده از وطنز
صلی‌الله علیک یا رحمة‌للعالمین، فرا رسیدن عید مبعث مبارک حق خواست تا کامل شود اینگونه دینش روشن شود عالم از اسلام مبینش حق خواست تا جاری کند در جان عالم این بهترین دین را به بانگِ بهترینش تا رحمتش را گُستَرَد بر اهل عالم پیغامبر شد رحمةٌ للعالمینش داده خدای لَم یَزَل در قصه‌ی عشق بار امانت را به دستانِ امینش ساقی میِ باقی فرستاد و محمد(ص) لبریز شد از لطفِ حق جامِ یقینش می‌خواند حق از آیه‌های روشنایی پیوسته در گوشِ نگار نازنینش آمد محمد(ص) از حرا و در ره عشق شد یاورش مردانه، یار بی‌قرینش یاری که با جان پایِ قول یاری‌اش ماند دین خدا شد از فداکاری رهینش به به از این دینی که راه رستگاری‌ست دینی که حیدر شد امیرالمؤمنینش البته خواهد ماند دینِ حق به عالم وقتی علی(ع) باشد امام راستینش حق حفظ خواهد کرد این دین مبین را دشمن اگر باشد به هر آن در کمینش وقتی بنایِ حفظ باشد حیِ دادار حفظش نماید در دل حصن حصینش دینی که اکنون با ندای نای ایران در عرصه‌ی تاریخ می‌پیچد طنینش هر نقشه‌ی تزویر گردد نقشِ بر آب وقتی که می‌خواهد خداوند اینچنینش با جانم این دین هدی را دوست دارم پیغمبر حق، مصطفی(ع) را دوست دارم ✍ احمد رفیعی وردنجانی 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷
حکایات مزاح‌الدین به‌شرط کوتاه‌تر نبودن گویند روزی شیخ مزاح‌الدین را دیدند که در رکوع و سجود نماز به جای «سبحان الله» به ذکر «لااله الا الله» بسنده می‌کند. مریدان را این تَغَیُر در اذکار سخت گران آمد. بدو هجوم آورده، گفتند: «چه کردی با خود که نماز جملگی ما به امامت تو باطل گشت!» مزاح‌الدین گفت: «حیف که این عمامه دست مرا بسته‌است و الا تأدیبتان کردمی.» مریدی گفت: «عمامه سرت را بسته نه دستت را.» مزاح‌الدین گفت: «پس هیچ‌چی! تو تأدیب‌بشو نیستی. فقط بدانید و آگاه باشید که خیلی بی‌سوادید!» مرید گفت: «چرا؟!» مزاح‌الدین گفت: «با تو نبودم؛ با بقیه‌ام. به فتوای علمای اعلام و مراجع کرام، می‌توان ذکری غیر از اذکار مشهور، در سجده و رکوع گفت؛ مشروط به اینکه کوتاه‌تر از ذکر اصلی نباشد! حال شمایان که خُرده بر بزرگان می‌گیرید، بگویید دعای جوشن کبیر چند نقطه دارد؟!» بقیه مریدان چون این شنیدند سر به سجده نهاده، تا صبح استغفار پیشه کردند. و آن مرید مذکور هنوز می‌اندیشید که عمامه سر را می‌بندد یا دست را... . 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
خون دهان اگر با .... مخلوط شود؛ طوری‌که .... ، آب دهان پاک است. الف) نمک و زردچوبه - طعم میرزاقاسمی بگیرد ب) با خون داخل دماغ - منجر به مرگ مغزی شود ج) با آب دهان - خون از بین برود 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
حیوانی به نام دروغ حیات نحس زادگاه اصلی این حیوان موذی در اعماقِ منطقه‌ی پستِ جهنم‌درّه است؛ اما به‌علت زاد ولد بسیاری که دارد، تقریبا می‌توان گفت در سراسر دنیا زندگی می‌کند و همه‌جا را این گونه‌ی جانوری فراگرفته است. این جانور جزو گونه‌ی جانوران وحشی محسوب می‌شود؛ ولی به‌‌دلیل ظاهرِ به‌ظاهر آرام و فریبنده‌ی او، اغلب افراد او را با حیوانِ خانگی اشتباه گرفته و به خانه‌شان می‌برند. غذای غالب این جاندار، مال و جان و مغز آدمی ا‌ست. این حیوان با ظاهر آرام خود به‌آرامی توی مخ افراد خانواده نفوذ کرده، اثرش از طریق زبان فرد پخش می‌شود. بیشترین صدمه را افرادی می‌خورند که دچار اثرات پخش‌‌شده از زبان افراد دیگر می‌شوند‌ و اینجاست که دروغ به غذای اصلی‌اش، یعنی مال و جان و گاهی آبروی مردم دست پیدا کرده، کار را تمام می‌کند. 🔸ام‌الهدی سجادی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
دروغ مصلحتی عمری به دروغ، مصلحت می‌گفتیم ما خواب نبودیم ولیکن خفتیم در ماله‌کشی سخت مهـارت داریم استاد تمامِ حرف‌های مفتیم 🔸سید باقر موسوی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
اگر مردار تبدیل به خاک شود، چه می‌شود؟ ‌الف) هر چه خاک آن مردار بود بقای عمر شما می‌شود. ‌ب) دیگر هر موقع بخورید زمین، به جای اینکه خاکی بشوید مرداری می‌شوید. ‌ج) عمل استحاله صورت گرفته و پاک می‌شود. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
وقتی در گرفتاری‌هایمان هم سراغ دعا نمی‌رویم دعا یا چی؟! از دیروز تا حالا که خواب دیده بود پای پسرش پیچ می‌خورد و با مغز به خورد زمین می‌رود، یک لحظه آرام‌وقرار نداشت. تمامی فالگیران محل، اعم از فالگیران انواع قهوه و چای، شمع، نخود، به اضافه‌ی طالع‌بینان و کف‌بینان و رمالان و کیمیاگران و جن‌گیران را به ستوه آورده بود. می‌خواست راهی پیدا کند تا بتواند جلوی حادثه‌ای احتمالی که در آینده‌ای نه‌چندان دور اتفاق خواهد افتاد را بگیرد. فقط مانده بود فال حافظ. با کمی جستجو یک فروشنده‌ی فالِ حافظ‌ گیر آورد. فال را با اشتیاق فراوان باز کرد و خواند: «خجالت نمی‌کشی؟! الان انتظار داری برات شعر هم بگم؟! آخه دعا کردن به تو یاد ندادن؟ به‌جا این کارا برو از خدا بخواه تا مشکلت رو برطرف کنه.» با خواندن این فال چراغی در قلبش روشن شد؛ اما چون شب بود خاموشش کرد تا بقیه‌ی اعضای بدنش آسوده بخوابند. به سراغ دعا کردن رفت و از ایزد منان طلب کرد تا بر فرزندش رحم کند و بلا را از او دفع کند. اینگونه بود که به مراد خود رسید. 🔸پیمان غفاری🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin