eitaa logo
مزاح الدین
891 دنبال‌کننده
695 عکس
118 ویدیو
12 فایل
مزاح‌الدین، قهقهة‌ابن‌نیشباز، قهرمانی بود که با خنده اسلام را گسترش داد. 😄💪 چطوری؟! دنبالمان کنید... 😎 🔹🔸 📌ارتباط با ادمین: @admin_mezahoddin
مشاهده در ایتا
دانلود
بداهه‌ی آئینی شاعران راه‌راه، شب نهم محرم، منسوب به حضرت ابوالفضل العباس(ع) چشمه‌چشمه عطش از زخم تنت می‌نوشد جرعه‌جرعه غزل از چشم ترت می‌جوشد آب شرمنده‌ی لعل لب تو تا به ابد! خاک در رقص تو پیراهن خون می‌پوشد ساقی تشنه لبانی و جهانگیری تو! زمزم از زیر قدم‌های بلندت جاری پرچم سرخ حسین‌بن‌علی در دستت نامت عباس و علمدار حسینی، آری در دل معرکه آن روز چه کردی ای ماه؟ ابر و باد و مَه و خورشید و فلک حیرانت آسمان بار امانت نتوانست کشید تا نیفتد به زمین، گشت ستون دستانت اشجع الناسی و در معرکه تیغ دو دمی شرمسار عطش و تشنگی‌ات شد دریا عرش و فرشند همه در عجب و در حیرت از تماشای تو ای آینه‌گردان وفا! بی‌جهت نیست نگاهت شده تفسیر وفا چشم تو نسخه‌ی دیگر که ندارد عباس! به لطافت نه شبیه تو گلی آمده است! نه به اندازه‌ی تو، آینه دارد احساس! مشک بر شانه‌ی ساقی، عَلَم عاطفه است! چه‌قدَر این همه احساس به تو می‌آید بانویی دوروبرت هی نگران می‌چرخد چه‌قدَر عطر گل یاس به تو می‌آید! مشک بر دوش پی خواهش طفلان رفتی تا که تسکین بدهد آب مگر آلامت ریختی آب بر آب، ای به فدای عطشت! تا ابد آب و ادب خورده گره با نامت تیر بر چشم تو زد دشمن و افسوس ندید مادرت آمده و غرق تماشا هستی! گر چه شد با دمِ شمشیر جدا از بدنت، نیست چون دست تو در رفع حوائج دستی با همه هستی خود یار برادر بودی وه چه مردانه به راه هدفت جان دادی! کی شبیه تو برادر به جهان آمده است؟ که جهان را به وفاداری خود استادی قوّت قلب حرم، مایه‌ی آرامش من روی ماهت شده انگار جهانی از نور! می‌درخشی قمر هاشمی اینقدر چرا! چشم بدخواه حسودان همه باشد ز تودور! زور در بازو و این معرکه، کو اذن نبرد!؟ دشت مملو شده از نعره‌ی صدها نامرد چه حریفی شود عباس به فرمان حسین! به اطاعت شده آب آور و می‌نوشد درد آب را تا به لب آوردی و برگرداندی گرچه دریاست ولی میل به ساحل دارد! دل به دریا زدی و غرق عطش برگشتی آب هم حسرت لب‌های تو بر دل دارد! می‌روی تا لب شط، مشک چه شوقی دارد! آب و خیمه! چه تمنّای خیال انگیزی! چون نیامد به حرم جرعه‌ای از آب فرات می‌شوی آب و سپس روی زمین می‌ریزی! با خودت زمزمه کردی که «بمیرم ای کاش دست خالی به حرم بازنگردم بی‌دست» در همین حال و هوا کرد صدایت مادر جمله‌ی ادرک أخایت به دل یار نشست تکیه دادند به سروِ قد تو اهل حرم! قامتت تکیه‌گه صبر و قرار است! نرو! آب وقتی تو نباشی همه‌اش تشنگی است! دل دلواپس زینب سر دار است! نرو! نوح اگر نوحه‌ی عباس نمی‌خواند به سیل، بادبان‌ در جهت باد مخالف می‌رفت آب با نام تو از شرم فرو شد به زمین ماند کشتیِ نجاتی و علمداری رفت نشدی غَرّه ز انفاس "بنفسی انتَ" فاطمه آمده با قصد حرم بردن تو کوه صبر و ادب و مایه‌ی آرام حرم پشت ارباب شکست از به زمین خوردن تو! ای اشداء علی الکفر! بیا حضرت مهر! تا علمدار تویی، اهل حرم دل‌گرمند هیچ‌کس غیر خودت هیچ نمی‌خواهد، آه! زود برگرد به جان علی اصغر سوگند وصفت این بس که شده آب به نامت عباس! آبرو داده فقط چشم قشنگ تو به آب چه‌قدَر مرد زیاد است تو که اینجایی! ماه من تشنگی اهل حرم را دریاب! ✍بداهه‌سرایان: ناهید رفیعی، سیدمحمد صفائی نویسی، زهرا فرقانی، احمد رفیعی وردنجانی، لیلا تندرو، الهه جاودانی، مرضیه قاسمعلی، مینا گودرزی، محمد عظامی، محمدباقر منصورسمائی، فرشته پناهی، فریبا رئیسی، علی یگانه، محمد صبوریان مزاح‌الدین | @mezahoddin
بداهه‌ی آئینی شاعران راه‌راه، عاشورای حسینی، تقدیم به پیشگاه سیدالشهدا حسین ابن علی (ع) آه! ا‌ی‌کاش شب حادثه فردا نشود! دشت از خون تن لاله چو دریا نشود! دور تا دور حرم هلهله برپا نشود! سر انگشتری ای‌کاش که دعوا نشود! علم از دوش علمدار نیفتد ای‌کاش! شعله در بستر بیمار نیفتد ای‌کاش! دامنی در دهن خار نیفتد ای‌کاش! پسر فاطمه ای‌کاش که تنها نشود! نرود کاش به نیزه سر هفتاد و دو نور! اسبها بر تن پاکان نکند کاش عبور! آه از شام! دل دخترکان! جشن و سرور! کاروان اسرا کاش تماشا نشود! «امشبی را شه دین در حرمش مهمان است» بر لب اهل حرم زمزمه‌ی قرآن است آخرین پرده ز آرامش این طفلان است کاش فردا نشود! محشر کبری نشود! غرق خون است شهیدی که کمی جان دارد زخم‌هایی به تن از مردم نادان دارد خواهرش در طرفی دیده‌ی گریان دارد کاشکی شمر در این معرکه پیدا نشود! کوفی و عهد و وفاداری و وجدان؟ هیهات! نو به نو نعل زدن بر سم اسبان، هیهات! سیلی و طفل سه ساله، به لبش جان، هیهات! کاشکی شاهد تنهایی بابا نشود! قصد حلقوم علی را نکند خصم زبون! نتپد کاش‌که فردا دل عالم در خون! آتش و خیمه و احوال جهان ناموزون قسمت اهل حرم لفظ سبایا نشود! نشود کاش سری بر سر هر نیزه بلند! مثل یک آهوی گمگشته‌ی افتاده به بند؛ کاشکی دختر جامانده نیفتد به کمند! در دل زینب از این واهمه غوغا نشود! تا علمدار نفس دارد علم بر پا هست! چشم امید به ابر و کرَم دریا هست! مشکها خالی از آبند، عمو اما هست! آب ای‌کاش که شرمنده‌ی سقا نشود! نیزه و تیر، نبارد ز یسار و ز یمین! دست عباسِ علمدار نیفتد به زمین! حرمله تیر شقاوت نکند زهرآگین! علی اکبر جهت رزم مهیا نشود! کاش فردا نکشد کار به مشک و گودال! قوم نااهل نگردد به فریبی اغفال! مصحف ای‌کاش نگردد به عداوت پامال! هر شریحی به خطا صاحب فتوا نشود! دختری کاش نبیند پدرش رفت به جنگ! کاش طوفان نزند دامن گلها را چنگ! سیلی و زخم زبان کاش نبیند دل تنگ! داستان ختم به طشت و سر بابا نشود! ارباً اربا شدنِ سرو و زمین افتادن! غنچه را تیر عوض آب به میدان دادن! جنگ و دعوا سر انگشتری و پیراهن! این همه کاش‌که در محضر زهرا نشود! کاش ایمان نرود با هوس گندم ری! آه! ای‌کاش مسیحا نرود بر سرِ نی! ای بنی آدم! از این شرم نمیری تا کی؟ اشکها کاش که خشک از غم عظما نشود! چشم عباس الهی که نگردد غمگین! به تن علقمه مردانه بیاندازد چین کاش با دست، علمدار دهد یاریِ دین! کمر شاه، الهی ز غمش تا نشود! کاشکی جا نشود هیچ سری بین تنور! چشم نامحرم کوفی بشود کاش‌که کور! کاش ژولیده و خونین نشود هاله‌ی نور! روضه ای‌کاش که مکشوف و هویدا نشود! کاش در مجلس مِی آل نبی را نبرند! کاش در آتش غم بیش از اینها ندمند! دل بی‌تاب رقیه نخورد کاش گزند کاش توهین به لب سید و آقا نشود! شد شکمها همه انباشته از مال حرام وعده‌ی خرمن ری، طعمه کشیده ست به دام یک طرف وعده‌ی شیطان، طرفی امر امام به خدا سیر کس از لقمه‌ی دنیا نشود! کاش حائل نشود دست به جای سپری! کاش طوفان نزند بر پر و بال پسری! کاش شرمنده نباشد لب خشک پدری! غربت آل علی کاش که معنا نشود! چه نبردی است که مابین سیوف است و دموع! کاش اصلاً نشود جنگ در این دشت شروع! بنگر حال رباب و نکن ای صبح طلوع! تا گلوی پسرش طعمه‌ی اعدا نشود! ✍بداهه‌سرایان: ناهید رفیعی، سوده سلامت، فریبا رئیسی، فرشته پناهی، سیدمحمد صفایی نویسی، محمدعلی کمالی، مرضیه قاسمعلی، طاهره ابراهیم‌نژاد، لیلا تندرو، علی یگانه، مینا گودرزی، زهرا فرقانی مزاح‌الدین | @mezahoddin
بداهه‌ی آئینی شاعران راه‌راه، شب یازدهم محرم، شام غریبان ای ساربان! آهسته ران! در دشت جا مانده دلی یک تکه از این دشت را برده ست با خود محملی! جامانده از گهواره‌ای، یک مشت خاکستر فقط! مشتی پَر و یک معجر و گلبرگ نیلوفر فقط! جا مانده از یک باغ گل، گلهای پرپر بر زمین از آسمانها می‌رسد برگوش آوایی حزین یادش بخیر‌ آن روز که آمد ز راه این کاروان شد فرشِ زیر پایشان آئینه‌ی هفت آسمان! بادِ پریشان می‌دود، سرگشته بین لاله‌ها مانده ست در پیراهنش آن اشک‌ها و ناله‌ها زینب دلش جا مانده، از گودال بیرون آمده چون از وداع آخرش با بوسه‌ی خون آمده! بر دست شعله معجری، چشمی به نیزه دوخته! در آتش خشم و جنون، پروانه‌ها پر سوخته! از ناقه افتاده زمین آئینه با چشمان تر عباس دارد وایِ من! بر این مصیبتها نظر خون می‌چکد هم از زمین هم آسمان در کربلا آه از غروب و غربت الشام، الشام بلا! باید که هستی تا ابد با چشم تر زاری کند وقتش رسیده بعد از این زینب علمداری کند! ای وای این صحرا پر است از شعله‌های دم‌به‌دم! زینب علمداری کند در ورطه‌ی طوفان غم! در خون نشست این کاروان، هم خیمه و هم ماهشان آتش زدند این دشت را با شعله‌های آهشان! آه! از رکاب مصطفی انگار افتاده نگین! عرش خدا غرق به خون افتاده بر روی زمین! با ناقه‌ی بی‌محملی زینب اسارت می‌رود! از اهل بیت مصطفی معجر به غارت می‌رود! ای همرهان کاروان! باشید یار کودکان! چون خاطرات خوبشان آتش گرفته در خزان آهسته ران، با غنچه‌ها تندی مکن باد وزان! بر مویشان شانه بزن! آهسته کن آرامشان! قرآن به‌روی نیزه و خوشحال عمروعاص‌ها! دارند اسارت می‌روند آلاله‌ها و یاس‌ها زینب شکایت می‌برد پیش خدا از کوفیان از آنچه در گودال دید از حال و روز کاروان گوید خدایا شاهدی خود بر پریشانی ما این لاله‌های غرق خون باشند قربانی ما الحمدلله الذی داده‌ ست نعمت‌ها به ما هم ساقی و هم ساغر و نور ولایت را به ما با خواندن قرآن پدر‌، بر نیزه غوغا می‌کند! دارد علی ابن حسین او را تماشا می‌کند! با حجت حق می‌رود این کاروان از کربلا یعنی که زینب می‌شود پیغمبر خون خدا! طفلان سیلی خورده و خار مغیلان در کمین! بارِ امانت می‌کشد زینب به دوشش بعد از این! می‌مانَد اینجا کربلا در کربلا، زینب اگر روی زمین بگذارد این بار گران را بی‌اثر! ✍بداهه‌سرایان: احمدرفیعی وردنجانی، مینا گودرزی، زهرا فرقانی ،لیلا تندرو، محمد عظامی، سوده سلامت، محمود حسنی مقدس، سیدمحمد صفایی نویسی، فریبا رئیسی، علی یگانه، زهرا آراسته‌نیا مزاح‌الدین | @mezahoddin
استفاده از طبل، سنج و شیپور در مراسم عزاداری به چه شرطی اشکال ندارد؟ الف) به شرطی که یک طبل هم واسه من بخرید و الا گریه می‌کنم. ب) به شرطی که بندری باهاش نزنید. ج) به شرطی که به شکل متعارف و متناسب با دسته عزاداری نواخته شود. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
☎️ شبهه دارم. امام حسین (ع) اگه می‌دونست بره؛ شهید می‌شه پس خودکشی کرده و معصوم نیست! اگه نمی‌دونست هم که خب امام نیست! حال کردی استدلال رو؟ پاسخ: بله می‌دونست. اما وظيفه داشت بره. مثل پلیسی که می‌دونه بره به جنگ قاتلا در خطره اما می‌ره. مثل مدافعان حرم و مدافعان سلامت که می‌دونستن در خطرن ولی رفتن. این اسمش شجاعت و ایثاره. خودکشی مال ترسوهاست که خودشون رو از یه جایی پرت می‌کنن و بعد باید با کاردک از زمین جمعشون کرد. 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
نماز ظهر عاشورا کی خوانده می‌شود؟ الف) شب. چون تا شب مشغول عزاداری و سینه‌زنی و گرفتن غذای نذری هستیم. ب) به خدا پناه می‌بریم که بخواهیم نماز عاشورا قضا شود. ما نماز عاشورا را صبح سحر می‌خوانیم بعد می‌رویم سراغ عزاداری. ج) سر وقت خودش، موقع اذان ظهر. خوب است که عزادار سید الشهدا به امامش اقتدا کرده و نماز را به همه چیز اولویت بدهد. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
☎️ من گوشی‌م مگاپیکسلش پایین بود؛ دوستم گفت: «این که به درد نمی‌خوره! گوشیتو بده یه مشت تخمه بگیر...» منم گرفتم. حالا یادم اومد محرمه! الان تو محرم این تخمه رو بخورم ایراد داره؟ پاسخ: شما ایرادی نداره تخمه بخورید. برای بقیه هم اگه هتک حرمت عزا نشه ایراد نداره! ولی با توجه به این که سفیه هستید معامله گوشیتون باطله... با ولیتون برید گوشیتون رو پس بگیرید... 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
قمه زدن موجبِ... می‌شود، پس ... . الف) موجب خونریزی شدید می‌شود. پس به بیمارستان منتقل کرده و برای سلامتی شخص دعا کنید. ب) موجب فیلم گرفتن و سوژه شدن شخص می‌شود. پس کامنت و دایرکت را ببندید تا کسی عقل و شعور نداشته‌تان را به رختان نکشد. ج) موجب ضرر قابل توجه به بدن می‌شود و همچنین به دلیل نداشتن هیچ‌گونه توجیه قابل‌فهمی موجب وهن دین می‌شود. پس قطعا حرام است. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
☎️ من دفعه پیش زنگ زدم گفتید دروغ گفتن به همسر جایز نیست! این جایز نیست یعنی چی دقیقا؟ اگه حرامه چرا نمی‌گی حرامه؟ پاسخ: ای بابا بازم شما؟ ول نمی‌کنی ما رو؟ ما ماجرا داریم بعد از تماس‌های شما! ببین برادر من! جایز نیست؛ یعنی حرام است. در مقابل جایز است که یعنی حرام نیست. علت اینم که نمی‌گم حرامه اینه که باز جک می‌سازی می‌گی: «این حاجاقا همش می‌گه حرام است بفرمایید!» 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
حضور در مجالس عزاى امام حسین (ع) در محرّم چه حکمى دارد؟ مستحب است یا واجب؟ الف) الان توقع داری اینجا گزینه طنز بذارم؟ خجالت نمی‌کشی؟ کیسان ابوعمره به کمرت بزنه با این طنز احکامت. ب) هنوز که اینجایی؟ زودتر برو تا کیسان نیومده. ج) مستحب است مستحب است مستحب است. خیلی هم مستحب است. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
☎️ شبهه دارم. مگه کربلا جلگه رود فرات نیست؟ خب دو متر زمین رو می‌کندند می‌رسیدند به آب دیگه! اینقدر هر سال می‌گید تشنه بودند! پاسخ: شما وقت کردی یه توک پا تا کربلا برو تا هم معنی جلگه رو بفهمی هم پیاده تا کنار فرات برو قدم‌هات رو بشمار که حدود ١۵ کیلومتره. تو کربلا یه شریعه کوچیک از فرات میاد. چاه آب کندن با اون ماسه‌بازی که کنار دریا می‌کنی فرق داره ها! تو ساحل دریای خزر هم یه کم از دریا فاصله می‌گیری دیگه با سه متر و چهار متر کندن به آب نمی‌رسی... دو خط هم کتاب بخون. امام هم پشت خیمه‌ها خندق کندند و هم قرار بود چاه آب حفر کنند که عمر سعد با سپاهش مانع شد! 🔸ابراهیم کاظمی مقدم🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin
اگر پشت دست‌ها موهای بلند داشته باشد ...؟ الف) دیگر با آن دست‌ها خمیرِ کیک ورز ندهید. مثل بابای من که یک‌دفعه آمد توی کیک درست کردن کمکِ مامانم بکند، دو هفته است دارم از لای دهان و دندان‌ها مو می‌کشم بیرون. ب) بالاغیرتا عکس این دست رو توی بیوی اینستاگرامتان نگذارید. کسی به حلقه‌ی وسطش نگاه نمی‌کند. ج) تیمم اشکال ندارد و همین‌طور موی پیشانی. ولی اگر موی سر روی پیشانی آمده باشد باید آن را عقب بزند. 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin