❓ «آب مضاف» (مثل آب‌میوه که آب خالی نیست) چه خاصیتی دارد؟ الف) برای رشد بدن و جلوگیری از بیماری مفید است. ب) مورچه‌ها را جمع می‌کند. مخصوصاً اگر تا صبح بیرون از یخچال باشد. ج) نه چیزی را پاک می‌کند و نه می‌توان با آن وضو گرفت. #احکام 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

مناجات‌الرجال یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش رفت آرامشم از دست زبان و دهنش رفته دنبال مانیکور و من از دیدن آن چه کهیری زده‌ام بابت رنگ لجنش دیده انگشتر یاقوت و ادا پشت ادا پدر از بنده درآورد به آن فوت‌وفنش تا که سرویس جدید آمده بازار، گذاشت توی «دیوار» و «ترب» آن تابه‌های چُدنش پورشه می‌خواهد و عمراً که اگر دیده به چشم خودرویی منزل باباش به‌غیر از لگنش! جفت پاهای خودش را توی یک کفش نمود برویم چین که طرف آف زده تور پکنش گیسوی وزوزی‌اش را به کراتینه سپرد شده میلیون‌یورویی زلفِ شِکن‌ در شکنش از من او کارت فقط خواهد و عشق ددر است یاسمن‌های دلم گم شده بین سمنش یادم آمد که خرش از سر پل رد شده بود رو نمود از عدد سکه و شرط خفنش جان‌به‌لب بودم و درگیر عصب بودم و بعد گفتمش کات! به پایان برسد سؤظنش یا رب این آفت جان را توی محضر، دیروز جلوی چشم هواخواه، سپردم به ننه‌ش! 🔸مرضیه قاسمعلی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

سالروز شهادت هادی جهانیان، حضرت امام علی بن محمد النقی تسلیت باد 🔸السلام از ادب خم می‌شوم سر می‌گذارم روی سنگ غرق باران می‌شود چشمان ابری، بی‌درنگ می‌زند صحن و سرایت طعنه بر خُلد برین گشته با مهر و صفایت قلب زائرها عجین روبروی صحن تو عرض ارادت می‌کنم گر چه لایق نیستم اما سلامت می‌کنم دلخوشم بر پاسخی از سوی صحنت یا امام دست بر سینه؛ لبم می‌گوید از جان السلام السلام ای گشته آباد از وجودت سامرا السلام ای نسل طاها، هادی دین خدا السلام ای هادی حق، جدّ موعود السلام السلام ای مهد پاکی، زاده‌ی جود السلام با دلی پر آمدم رحمی به آهم می‌کنی؟ زائری از سوی ایرانم نگاهم می‌کنی؟ آمدم تا با نگاهت پر بگیرم تا خدا آمدم از شهر قم، از جانب اخت‌الرّضا(علیهما السلام) گوشه چشمی از نگاهت بهر من احسان نما یا نقی(ع) بر سفره‌ی لطفت مرا مهمان نما تا که از جور زمان، نور شما خاموش شد عرش لرزید و ملائک یک به یک مدهوش شد تا تو رفتی گوئیا خورشید عالم جان سپرد یاد مظلومیتت هوش از سر تاریخ برد کاش بودم چون کبوتر‌های گنبد یا نقی(ع) تا که می‌بردم سلامت سوی مشهد یا نقی(ع) اسم مشهد آمد و حس عجیبی دست داد جرعه‌ای از باده‌ی عشقت بر این سرمست داد آری آن جدّ غریبت فتح دلها می‌کند پنجره فولاد جدّت عقده‌ها وا می‌کند رو به سوی سامرا کن هر چه می‌خواهی بگو هر چه گم کردی بیا از درب پرمهرش بجو ✍ محمود حسنی‌مقدس ◾️وطنز | بهترین شعرهای طنز ◾️ 🆔بله: ble.ir/vatanz 🇮🇷 🆔ایتا: eitaa.com/vatanz_ir 🇮🇷 🆔تلگرام: t.me/vatanz_ir 🇮🇷

گزارش هواشناسی یخ‌زدگی، همراه با احتمال یقه‌گرفتگی با هجوم جبهه‌ی هوای سرد نامهربانی و نفوذ موج‌های ناپایدار بی‌اخلاقی و بددهنی، شاهد کاهش صبر و حوصله در اکثر نواحی هستیم. پیش‌بینی ما، وقوع صحنه‌های درگیری و اکشن از نوع هندی با گردوخاک فراوان همراه با بارش پراکنده‌ی الفاظ زشت و نابه‌هنجار و فحش‌های آبدار به‌صورت رگبارهای مشت‌افزا است. روابط‌عمومی در پی این تغییرات نسبت به یخ‌زدگی دل‌ها و همچنین احتمال یقه‌گرفتگی در معابر و حتی وقوع سیل چک‌ولگد، هشدار جدی می‌دهد. لذا از هم‌وطنان درخواست می‌شود با فرستادن صلوات‌های محمدی‌پسند نسبت به ایجاد سیل‌بند سریعا اقدام فرمایند و درصورت امکان برای رفع یقه‌گرفتگی وارد صحنه شوند. 🔸سمیه رستمی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

❓ چه موقع چیز نجس، پاک می‌شود؟ الف) وقتی گزینه «shift+delet» آن را کلیک کنیم. ب) وقتی وایتکس رویش بریزیم. ج) وقتی عین نجاست از آن چیز برطرف شده باشد و بعد با یکی از مطهرات آن را پاک کنند. #احکام 🔸محمدحسین علیان🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

⭕️ باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار می کند: شانزدهمین دوره آموزشی طنز 📣 خونه‌دار و بچه‌دار... قلم و نمکدونتو بردار و بیار که دوره‌های آموزشی جدید شروع شده 🔸 دوره‌های آموزشی طنز طول هر دوره ۶ هفته و مبلغ هر دوره ۲۰۰ هزار تومان 🔹 کارگاه‌های انتقال تجربه هر کارگاه ۶ جلسه و مبلغ هرکدام ۱۰۰ هزار تومان ✅ بخش ویژه: تست خوانندگی طنز (بدون هزینه) 🔸 در آینده برای استعدادهای برتر این دوره‌ها، دوره‌ی پیشرفته و رایگان هم برگزار میشه که بعدش میتونن به عضویت تحریریه باشگاه طنز انقلاب اسلامی دربیان و به جمعمون اضافه بشن ⏳ مهلت ثبت‌نام، تا ۱۸ بهمن 📆 شروع دوره‌ها و کارگاه‌ها از ۲۵ بهمن 🔺 #طنز_مطبوعاتی 🔺 #شعر_طنز 🔺 #کاریکاتور 🔺 #نویسندگی_استندآپ برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر می‌تونید به آیدی @tanzamouzi در پیام‌رسان‌های بله، ایتا، روبیکا، تلگرام و اینستاگرام مراجعه کنید.

حکایات مزاح‌الدین ثواب سنگین‌وزن آورده‌اند که روزی پیر، پس از پایانِ نماز مشغول غیبت گشت. مزاح‌الدین او را گفت: «تو را چه شده که این‌چنین ثواب حاصل از نماز در مسجد و جماعت را به باد می‌دهی؟!» پیر دستی به محاسن نداشته‌اش کشید. پس بگفت: «بار سنگین این‌همه ثواب را نتوانم کشید!» مزاح‌الدین که از سنگینی این کلام کمرش رگ‌به‌رگ شد، گفت: «مگر تریاک است که نتوان کشید؟!» پس، از روحانی مسجد خواست پیرامون غیبت و عواقب بد آن بیشتر در مسجد منبر رود. 🔸ناهید محمدی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

از مواردی که روز قیامت از انسان سوال می‌شود.... الف) رتبه کنکورت چند بود؟ ب) روز آخری که در قید حیات بودی قیمت شلوار ترک چند بود؟ ج) کادوی روز زن جاری چه بود؟ با رسم شکل د) جوانی‌ات را چگونه گذراندی؟ 🔸طاهره ابراهیم‌نژاد آکردی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

رشوه از بس که زدید پنبه، حلاج شدید از این نمد و کلاه، نساج شدید یک چای مگر چقدر می‌ارزد که این‌قدر به پول چای محتاج شدید 🔸محمدعلی درریز🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

⭕️ باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی برگزار می کند: شانزدهمین دوره آموزشی طنز 📣 خونه‌دار و بچه‌دار... قلم و نمکدونتو بردار و بیار که دوره‌های آموزشی جدید شروع شده 🔸 دوره‌های آموزشی طنز طول هر دوره ۶ هفته و مبلغ هر دوره ۲۰۰ هزار تومان 🔺 #طنز_مطبوعاتی ، محمدرضا شهبازی 🔺 #شعر_طنز ، امین شفیعی 🔺 #کاریکاتور ، سیدمحمدجواد طاهری 🔺 #نویسندگی_استندآپ ، محمدامین میمندیان 🔸 در آینده برای استعدادهای برتر این دوره‌ها، دوره‌ی پیشرفته و رایگان هم برگزار میشه که بعدش میتونن به عضویت تحریریه باشگاه طنز انقلاب اسلامی دربیان و به جمعمون اضافه بشن ⏳ مهلت ثبت‌نام، تا ۱۸ بهمن 📆 شروع دوره‌ها و کارگاه‌ها از ۲۵ بهمن برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر می‌تونید به آیدی @tanzamouzi در پیام‌رسان‌های بله، ایتا، روبیکا، تلگرام و اینستاگرام مراجعه کنید.

روزهای اول اعتیاد هیولا دقیق یادم نمی‌آید چه روزی، فقط یادم هست توی ماه رمضان بود. تازه پایمان به مسجد باز شده بود و همه‌اش می‌خواستم یک کاری برای خدا بکنم. دوستم سعید گفت: «بیا توی این گروه. ببین چه مطالبی در مورد نماز می‌نویسند.» آخر مسجد نشسته بودیم و داشتیم در مورد نماز صحبت می‌کردیم که یکهو اینترنتم قطع شد. سرم را که بلند کردم، دیدم نماز دوم هم تمام شده. به سعید گفتم: «نماز تموم شد.» گفت: «باشه بیا این کانالو ببین در مورد نمازه با 500k عضو.» خلاصه به‌خاطر خدا داشتیم همین‌طور از نماز جماعتمان می‌زدیم تا اینکه یک روز که وارد مسجد شدیم، دیدیم ای دل غافل! آنتن‌شکن گذاشته‌اند. این‌طور شد که دوباره عین بچه‌ی آدم نمازمان را خواندیم. کم‌کم که به خودم آمدم دیدم مستحبی که بخواهد واجب را بخورد هیولاست. الان ۲ سال است توی مسجد تو صف دوم نماز می‌ایستم. به موقعش هم به گروه‌های مذهبی هم می‌رسم. 🔸حسن غایبی🔸 مزاح‌الدین | @mezahoddin

همه‌ی مَحرم‌های فامیل عروسی داریم! عروسی! پرده اول: با ورود عروس و داماد، برادرهای داماد و برادرهای عروس و پسرخاله‌ها و پسرعمه‌های عروس که از بچگی عین خواهر و برادر بزرگ شدند و همچنین اصغر آقا همسایه‌ی بغلی، به‌اتفاق وارد می‌شوند. همزمان با ورود، دی‌جیِ مراسم و دستیارش (می‌دانید که دی‌جی‌ها امروزه مثل دکترها محرم هستند) شروع به نواختن موسیقی موردعلاقه‌ی‌ عروس‌خانم می‌کنند. در این بین، مادربزرگِ داماد با حلقه‌ی‌ اشکی در چشمانش می‌گوید: «حاج غلوم‌علی! الهی بمیرم! چقد دلت می‌خواست عروسی نوه‌ت رو ببینی.» یکهو می‌پرد وسط مجلس و در حالی‌که عین ذرت بوداده هی پایین و بالا می‌پرد، با جمع همراهی می‌کند. تا فامیل‌ها بیایند و مادربزرگ را جمع‌وجور کنند و ببرند کنار، آقای فیلمبردار هم (فیلمبردارها هم از آن محرم‌های روزگارند) از فرصت، حُسنِ استفاده کرده، آنچه را که باید، از مادربزرگ می‌گیرد. البته از حق نگذریم، شوهرخاله‌ی دخترعمه‌ی داماد هم (از محرم‌بودن یا نبودن ایشان اطلاعاتی در دست نیست) با انجام حرکات نمایشی و رزمایشی خود در این حرکت باشکوه، بی‌تأثیر نبود. پرده دوم: در این گیرودار، یک‌مرتبه یک ازخدابی‌خبری با گفتن جمله‌ی «حاج آقا اومد! حاج آقا اومد خطبه‌ی عقد را جاری کند» شوک عظیمی به مجلس وارد می‌کند. مادر عروس دست‌پاچه دنبال چادر خودش و عروس می‌گردد. بقیه خانوم‌های حاضر در مجلس هم در حالی‌که به‌شدت هول شده بودند و از سر و کول هم بالا و پایین می‌رفتند، هر کدام به طرفی دویده، یک رومیزی‌ای، چیزی از گوشه‌کناری پیدا می‌کنند و با عجله می‌اندازند روی سرشان. با ورود حاج آقا، پدر عروس با صدا