eitaa logo
راه شهیدان ادامه دارد
3 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺☀️«امیدتان را که از دست بدهید، انگار همه‌چیز را از دست داده‌اید. البته حتی زمانی که فکر می‌کنید همه چیز از دست رفته است، باز هم امیدوجود دارد فرقی نمی کند آغازِ هفته باشد یا پایانش … ☀️صبح باشد یا شب … بذرِ امید ؛ نه وقت می شناسد ، نه موقعیت … هر وقت بکاری ؛ شبیهِ لوبیایِ سحر آمیز ، با اولین طلوعِ آفتابِ خواستن ؛ جوانه می زند … و تا آسمانِ موفقیت و توانستن ، اوج می گیرد … 🏕پس تا دیر نشده ، بذرِ جادوییِ امیدت را بکار ، و معجزه هایت را درو کن … !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎋🎋🎋 برداشتی لطیف از دعای ۹۹ صحیفه جامعه سجادیه • من آزموده‌ام آنان را که به غیر تو امید بستند! و دیدم که هر که غیر تو را یار بخواهد، به جایی نمی‌رسد، و هر که راهی جز بسمت تو در پیش گیرد، به بن‌بست می‌رسد. • که منبع هر خیری، توئی، و حقیقت خیر، هیچ کجا یافت نمی‌شود. 🍃الهی به امید تو یا اله العالمین 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☝️این‌ روزها مادری کردن در غزه سخت‌ترین کار دنیاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️اميرالمومنين حضرت علی علیه السلام 🔸منْ أَفْضَلِ اَلْبِرِّ، بِرُّ اَلْأَيْتَامِ 🔹از بهترین نیکی ها، نیکی به یتیمان است. 📗غرر الحکم ص 680
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آدینه تون عالی ازخدا برایتان یک سبد حال خوب یک دنیا خیر و برکت یک جهان زیبایی یک عالمه خوشبختی یک دامن نیک نامی و یک عمر سرفرازی خواهانم روزتون زیبـا و در پنـاه خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باران🌧 باز باران گلوله، با ستم‌های فراوان می‌خورد بربام غزه یادم آید روز باران نعره آن دیو صهیون در میان آتش و خون در کنار دشت گلگون بین اجساد فراوان کودکی ده ساله بودم زارو نالان، جسم لرزان، روح خسته، با دو چشم خونفشانم زیرآوار و خرابه مادرم را غرق درخون دیدم و آن‌سوی دیگر خواهر شش ماهه‌ام را داخل گهواره بی‌جان می‌دویدم من به‌هرسو پربهانه، باصدای عاجزانه، غرق وحشت، در میان دود و آتش دربه‌در دنبال بابا تا بگویم غُصه‌ها را لیک بابا در نبردی سخت سنگین دست خالی، زخم بر تن، کور می کرد دیوها را می‌شنیدم از پرنده داستان‌های غم‌‌آلود از لب باد گزنده قصه‌های آتش و دود فسفری رنگ است باران وه چه سوزان است باران در میان این همه غوغا و آشوب یک طرف مرعوب قدرت نعره می زد ترس خود را توصیه تسلیم و سازش می ستودش بردگی را من شنیدم از ره دور آن نداهای رهایی گام‌های استواری آمد آن خورشید تابان بانوای آسمانی با پیام شادمانی گفت با من، کودک من! راز آزادی چنین است: گر تو حریّت بخواهی پرتوان شو طفلک من گر نترسی از ستمگر با شعار استقامت، می رسد روز رهایی با سلاح پایداری، پایداری، پایداری ...✊✌️👊