eitaa logo
محمدحسین پویانفر
1.2هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
7.9هزار ویدیو
37 فایل
| ﷽| « رَبِّ انی لِمَا اَنزَلْتَ اِلی مِنْ خَيرٍ فَقير » ╝• کانال غیر رسمی محمدحسین پویانفر •╔ • گفت و شنود ↓ @nashenas_poyanfarr • جهت تبادل↓ @admin_poyanfarr •کانال های ما↓ @mh_poyanfarr_matn ||•💌 حالا کھ امام حُ‌ـسیـن‌ دعوتت کردھ بمون
مشاهده در ایتا
دانلود
21.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجایی مرد خراسانی؟! صدایش از پشت در می آمد... دستش را از لای در آورد بیرون... یک کیسه ی پر از طلا... ـ این ها را بگیر و برو،! گرفت و رفت... پرسیدند:"خطایی کرده بود؟" فرمود :"نه!! اگر مرا می دید خجالت می کشید... 『@mh_poyanfarr
17.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وَلا ناسینَ لِذِکرِکُم... حال دلم را می‌بینی؟! یک دنیا آرامش می‌خواهم؛ من... با تو دلم قرار دارد! 『@mh_poyanfarr
35.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از خدا که پنهان نیست؛ از شما چه پنهان؟! من از خدا ممنونم که... عشق تو را به دلم انداخت و... پایم را به بساطِ روضه کشاند! عجب معرکه‌ای است هیئت؛ شورِ شیرینِ روزهای من است و... پناهگاهِ لحظه‌های من! خوشحالم... به راهی که قدم گذاشته‌ام؛ بوده؛ نه بی‌راهه! راست گفته‌اند که: «هر که شد دیوانه‌ی عشق تو، عاقل می شود!» ▪️سوگ‌نامه‌ی عزیزم حسین در خلوت روزگارتان بشنوید! کوچک‌تر: @mh_poyanfarr
22.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابوزبیر می‌گوید: جابر را دیدم... که بر عصایش تکیه کرده بود! و میان اصحاب می‌گشت و می‌گفت: علی بهترین مردم است! و هر کس این را قبول نداشته باشد... کافر شده است! ای انصارِ پیامبر... فرزندانتان را بر محبت علی(علیه‌السلام) تربیت نمایید! اگر محبت علی را نپذیرفتند... از مادر بچه سوال کنید! ▪️علل الشرائع، صفحه۵۸ 『@mh_poyanfarr
23.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من… همان دلتنگِ دیروز و امروز… این مسافرِ بی‌نقشه‌ی جاده‌ی انتظار… گم شده در ازدحامِ لحظه‌ها؛ خسته از ثانیه‌های بی‌تو… ایستاده‌ام، به انتظار دیدنت… آمده‌ام بگویم: «اگر هنوز زنده‌ام، از نگاه توست» تو پناهی، و من… بی‌پناهِ این شب‌های پرهیاهو… دستم را بگیر… که زمین، امن نیست بی‌نگاهت! فقط خودت را می‌خواهم… در این تاریکیِ بی‌پایان… تو پناهم باش… ای روشن‌ترین فردای نیامده‌ام… ای امامِ همیشه‌منتظَر من… ای مرد این زمونه نامرد… یا اباصالح… یابن علی… @mh_poyanfarr
کجایی مرد خراسانی؟! صدایش از پشت در می آمد... دستش را از لای در آورد بیرون... یک کیسه ی پر از طلا... ـ این ها را بگیر و برو،! گرفت و رفت... پرسیدند:"خطایی کرده بود؟" فرمود :"نه!! اگر مرا می دید خجالت می کشید... 『@mh_poyanfarr
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من این روزها را دوست دارم؛ چون دلم لک زده برای... برای یک جرعه زیارت! من شوقِ این روزها را دارم... چون قرار است... کنجِ حرم گریه کنم! من خداخدا می‌کنم این روزها... تمام نشود؛ تا ورودیِ بابُ‌السّدره... بنشینم زمین و... سَر به خاک بگذارم! تا آن لحظه... قرار ما باشد؛ ان‌شاءالله را در خلوتِ روزگارتان بشنوید! کوچک‌تر: اربعین ۱۴۴۷ 『@mh_poyanfarr
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجب سفره‌ای پهن کرده‌ای! چهل‌میلیون نفر می‌آیند و... می‌روند؛ و از میزبانیِ صاحب‌خانه... راضی بیرون می‌آیند! راستی بگو... چرا صاحبِ‌عزا را ندیدیم؟! 『@mh_poyanfarr
16.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حالا... خالقِ «عصرِ عاشورا»... در آغوشِ «نگارگرِ دل‌های عاشق»... آرام می‌گیرد و... روزگارش را... در کنارِ صاحبِ آثارش... سپری می‌کند! خاک بر تو خوش‌باد؛ آقای ۱۳۰۸ - ۱۴۰۴ 『@mh_poyanfarr
بَدبیاری... زخم پُشتِ زخم... دَرای بسته و قفل... همه‌ی گره‌ها با دندون باز نمی‌شه! فِک نمی‌کنی مشکل از خودمون‌ه؟! خسته نشدی از این دَر و اون دَر زدن؟! تراپیست هم کاری برات نکرد؟! از فالگیرت چه‌خبر؟! هم نشد که بشه؟! نمی‌شه که... نمی‌شه که... نمی‌شه! بیا و دستُ بده به دست امام‌ت! بیا و برای یه‌بار هم که شده... بندِ دل‌تُ گره بزن به حجّتِ خدا... باور کنیم که رَدخور نداره... یقین کنیم بهش... زن و بچه و خودمون رو... بسپریم به او... که بدجور هوای ما رو داره! اول صبح... وسط روز... آخرشب... بگیم ما چیزی نداریم و... همه‌ دست هست! یا زیاد بگیم:
34.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما با عشق... غم تو را زندگی کردیم... نَفَس کشیدیم... و آن را به جان خریدیم! چیزی هم نمی‌خواهیم؛ همین که اجازه دادی در دم و دستگاه‌ت... بروبیایی داشته باشیم... برای‌مان بس است و... از سَرِمان هم زیاد! فقط اگر نبودیم سالِ بعد... یکی باشد یادمان کند. خدمتگزار خوب نبودیم یاحسین خدمتگزار خوب نیاری به‌جای ما...
دستگاهِ امام‌حسین... دستِ آدم را بند می‌کند! من فکر می‌کنم... دَرِ گوشِ آدم‌ها... هاتِفی می‌آید و می‌گوید: تو چای بریز... تو روضه بخوان... تو دستگاهِ صوت را تنظیم کن... تو کفش‌جفت‌ کن... تو گریه‌ بکن... و تو... دست و بالِ هم... خوب در این دستگاه بند شده بود! آشپزی می‌کرد... تغسیلِ رفقای هیئتی را انجام می‌داد... و هرکاری... هرکاری از دستش برمی‌‌آمد... پیر راهی بود… انجام می‌داد... تا به چشمِ اربابش بیاید! دارم فکر می‌کنم... چقدر بی‌تاب بوده... تا هنوز ماه ربیع نشده... و عرقِ سینه‌زنان خشک نشده... خودش را به قافله‌ی... زائران اربعینِ سیدالشهداء برساند! پ.ن مویم سپید گشت به بزمِ غمت، شَها‌... با اشک‌های چشمِ مُریدت چه می‌کنی؟! دنیا، نشسته است ببیند که آن جهان... با نوکرانِ موی‌ سپیدَت چه می‌کنی؟!... 『@mh_poyanfarr