🌿🌸
💚انگیزشی🖤شرکت هونداوچگونگی❓ یک پسر آهنگر فقیر که با صداهای کوبنده پتک بر سندان بزرگ شده بود صاحب شرکت هوندا موتور شود و بتواند یکی از ثروتمندان شرکت خودروسازی ژاپن تبدیل گردد کمی سخت به نظر میرسد، خصوصا این که او هیچ تحصیلات عالیهای هم نداشت.
سوئی چیرو هوندا، پسر آهنگر فقیری در روستای کوچک کومیو بود این روستا در ۲۷۰ کیلومتری جنوب غربی توکیو قرار داشت. پدرش در کنار کار آهنگری دوچرخه هم تعمیر میکرد. او پیش از ورود به مدرسه در تعمیر دوچرخه به پدرش کمک میکرد.
هنگامی که هوندا به یک آگهی کوچک استخدام شاگرد در یکی از مجلات تجاری برخورد بلافاصله دست از تحصیل کشید و چسبید به کار، به آن پاسخ داد. مدتی به عنوان شاگرد گاراژ پذیرفته شد اما در نهایت مجبور به پرستاری از کودک صاحب گاراژ شد. او برای این کار ماهی یک دلار و ۲۵ سنت حقوق میگرفت. هوندا که ناراحت و خسته شده بود به خانه بازگشت اما فقط ۶ ماه در آنجا ماند و دوباره به توکیو برگشت. این مرتبه به عنوان مکانیک خودرو ۶ سال در توکیو ماند و در ۲۲ سالگی به زادگاهش بازگشت تا خودش به تعمیر خودرو بپردازد. علاقه هوندا به خودرو او را به سوی خودروهای مسابقه سوق داد و در سال ۱۹۳۶ توانست میانگین رکورد سرعت جدیدی خلق کند. متاسفانه او دچار یک سانحه شدید شد و تعدادی از استخوانهایش از جمله مچ هر دو دستش شکسته شد. همسرش که نگران سلامت هوندا بود از او خواست که به مسابقه با اتومبیل پایان دهد. هوندا بدون رفتن به سراغ مسابقه تصمیم گرفت تمام انرژی خود را صرف کارش نماید و در سال ۱۹۳۷ به سراغ تولید رینگ پیستون رفت و شرکت صنایع سنگین توکای سیکی را تاسیس کرد او هنوز هم از نداشتن تحصیلات رسمی رنج میبرد و به همین دلیل در دانشکده فناوری هاماتسو ثبتنام کرد.
هوندا دانشجویی ضعیف بود. نیاز او به کار انجام دادن تکالیفش را دشوار ساخته بود. او تمایل نداشت به مباحث مهندسی گوش کند که ربطی به رینگ پیستون نداشتند. لذا یادداشت برنمیداشت و در امتحانات کتبی شرکت نمیکرد. وقتی مسوولان دانشکده به او هشدار دادند که اگر در امتحانات شرکت نکند به او دیپلم نخواهند داد، هوندا پاسخ داد: علاقهای به این گونه مدارک ندارم آنها به درد من نمیخورند. نمرههای من به خوبی نمرههای دیگران نیست و من در امتحانات نهایی شرکت نخواهم کرد.
او میگوید: مدیر دانشکده مرا صدا کرد و گفت که باید آنجا را ترک کنم. من به او گفتم که دیپلم نمیخواهم، برای من ارزش این مدرک کمتر از بلیت سینماست. حداقل بلیت ورود شما به سینما را تضمین میکند اما دیپلم تضمینکننده هیچ چیزی نیست. او تحصیلش را رها کرد و به شبکه جوانان ژاپن پیوست تا شانس خود را در آنجا بیازماید.
البته هوندا برای تحصیلات دیگران احترام قائل بود. فقط میانه خوبی با معلومات کلاسیک و بدون تجربه نداشت. او سالها نسبت به گاکو باتسو یا سیستم تشکیل شبکهای در ژاپن موسوم به «پسران خوب قدیمی» احساس تحقیر شدهای داشت. این سیستم بیشتر از آنکه روی توانایی اشخاص و لیاقتشان در کار تکیه کند، روی مدرسهای که از آن فارغالتحصیل میشدند، تکیه میکرد.
هنگامی که هوندا طرز ساختن رینگ پیستون را به درستی فرا گرفت، شرکت او رشد کرد و ظرف دو سال، برنده یک قرارداد با شرکت تویوتا، بزرگترین سازنده اتومبیل در ژاپن شد. در ایام جنگ جهانی دوم، بمبهای آتشزا به کارخانه پیستون سازی او آسیب سختی وارد ساختند و زمانی که جنگ به پایان رسید، زلزله آنچه را که از این کسب و کار بر جای مانده بود منهدم ساخت.
هوندا، در اکتبر سال ۱۹۴۶ موسسه تحقیقات فنی هوندا را بنیان گذارد. اینجا، شرکتی کوچک با نامی دهان پرکن بود که شامل بنیانگذار و تنی چند از دستیارانش میشد. هوندا دو سال در این شرکت به تعمیر موتور اشتغال داشت.
سپس در سال ۱۹۴۸، شرکت خود را تجدید سازمان داد و نام آن را به شرکت هونداموتور با مسوولیت محدود تغییر داد.
https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗انگیزشی
❤️پیشنهاددانلود💚
❗ سحر خیز باش تا کامروا شوی جُک نیست☝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابوتراب:
واقعا به کجا داریم میریم ما؟😕 شما بگید این تبلیغ چادر هست یا تخریب؟🤔
■«تَبَرُّجَ» از «برج» به معناى خودنمايى است همانند برج که در ميان ساختمانهاى ديگر جلوهى خاصّى دارد
ــــــــــــــــــــ
💠وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى
و در خانههاى خود قرار گيريد و همچون دوران جاهليّتِ نخستين با خودآرايى ظاهر نشويد و زينتهاى خود را آشكار نكنيد (۳۳)
❇️سوره احزاب
ــــــــــــــــــــ
🌷#جهاد تبیین🌷
▪️بصیرت و روشنگری
▪️دشمن شناسی آسیب شناسی
▪️اقتدار ایران اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ😍
شیطانی که تقریبا به اندازه ی یک وجب بود و به پشت گردن ادمها چسبیده بود🐒👽
___________
نزار این یک وجبی اذیتت کنه😒
زود با یه برو گمشو و ذکر گفتن از خودت دورش کن!
#یادتباشهتورئیسی
#توهمهکارهای
💥داستانی زیبا💥
🌹علّامه مجلسي ميفرمايد:
🌸مرد شريف و صالحي را ميشناسم به نام اميراسحاق استرآبادي. او چهل بار با پاي پياده به حج مشرّف شده است و در ميان مردم مشهور است كه طيّالارض دارد. او يك سال به اصفهان آمد؛ من حضوراً با او ملاقات كردم تا حقيقت موضوع را از او جويا شوم.
☘او گفت: يك سال با كارواني به طرف مكّه به راه افتادم. حدود هفت يا نُه منزل بيشتر به مكه نمانده بود كه براي انجام كاري تعلّل كرده، از قافله عقب افتادم. وقتي به خود آمدم، ديدم كاروان حركت كرده و هيچ اثري از آن ديده نميشد. راه را گم كردم؛ حيران و سرگردان وامانده بودم. از طرفي تشنگي آن چنان بر من غالب شد كه از زندگي نااميد شده، آمادهي مرگ بودم.
[ ناگهان به ياد منجي بشريّت امام زمان (عج) افتادم و ] فرياد زدم : يا ابا صالح! يا ابا صالح! راه را به من نشاه بده ! خدا تو را رحمت كند!
در همين حال ، از دور شبحي به نظرم رسيد؛ به او خيره شدم و با كمال ناباوري ديدم كه آن مسير طولاني را در يك چشم به هم زدن، پيمود و در كنارم ايستاد. جواني بود گندمگون و زيبا با لباسي پاكيزه كه به نظر ميآمد از اشراف باشد. بر شتري سوار بود و مشك آبي با خود داشت.
سلام كردم. او نيز پاسخ مرا به نيكي ادا نمود.
فرمود: تشنهاي؟
گفتم: آري، اگر امكان دارد كمي آب از آن مشك مرحمت بفرماييد!
او مشك آب را به من داد و من آب نوشيدم.
آنگاه فرمود: ميخواهي به قافله برسي؟
گفتم: آري.
❣او نيز مرا بر ترك شتر خويش سوار نمود و به طرف مكّه به راه افتاد. من عادت داشتم كه هر روز دعاي « حرز يماني » را قراعت كنم. مشغول قراعت دعا شدم. در حين دعا گاهي به طرف من برميگشت و ميفرمود: اين طور بخوان!
چيزي نگذشت كه به من فرمود: اينجا را ميشناسي؟
نگاه كردم، ديدم در حومهي شهر مكّه هستم. گفتم: آري ميشناسم.
فرمود: پس پياده شو!
من پياده شدم، برگشتم او را ببينم، ناگاه از نظرم ناپديد شد.
☘ متوجّه شدم كه او قائم آلمحمد (عج) است.❣❣🌹
💥 از گذشتهي خود پشيمان شدم و از اين كه او را نشناختم و از او جدا شده بودم، بسيار متأسف و ناراحت بودم.
پس از هفت روز كاروان ما به مكّه رسيد، وقتي مرا ديدند، تعجّب نمودند؛ زيرا يقين كرده بودند كه من جان سالم به در نخواهم برد. به همين خاطر بين مردم مشهور شد كه من طيّالارض دارم.
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
📒منبع: كتاب داستانهايي از امام زمان (ع)
https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
جبرئیل کجاست⁉️
✅روایت شده که حضرت علی (ع) روزی بر منبر کوفه خطبه می خواند و در ضمن خطبه فرمود: ای مردم از من بپرسید، قبل از آنکه مرا از دست بدهید. از راه های آسمان بپرسید که من به آنها داناتر از راه های زمین هستم.
🔆پس مردی از بین آن جماعت برخاست و گفت: یا امیرالمومنین، جبرئیل الان کجاست؟ فرمود: مرا بگذار تا بنگرم. سپس نگاهی به بالا و بر زمین و به راست و چپ نموده، سپس فرمود: تو جبرئیل هستی.
🧚♂پس جبرئیل از بین آن قوم پرواز کرد و با بالش سقف مسجد را شکافت. مردم تکبیر گفتند و عرضه داشتند: یا امیرالمومنین، از کجا دانستی او جبرئیل است؟ فرمود: من به آسمان نظر انداختم و نظرم به آنچه بر بالای عرش و حجب بود رسید.
🌏وقتی به زمین نگاه کردم، بینایی من در تمام طبقات زمین تا قعر آن نفوذ کرد و هنگامی که به راست و چپ نگاه کردم، آنچه را خداوند آفریده دیدم، ولی جبرئیل را در بین مخلوقات ندیدم. به همین دلیل دانستم که این فرد همان جبرئیل است.
📚على (ع) و المناقب، ص 190.
https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a
🌿🌸
🏴 چرا مشکی میپوشیم؟
▪️ با فرارسیدن ماه محرم، شبههافکنان پیرامون موضوعات مختلف دست به کار شده و میکوشند تا هرچقدر که بتوانند از عظمت، شکوه و پیوند روزافزون مسلمانان نسبت به واقعهی عاشورا بکاهند. البته میدانند تا عاشورا زنده است، نقشههایشان حتی سراب هم نیست.
اما پاسخهایی متفاوت و متنوع به این سوال که: چرا در عزای آل الله(ع) مشکی میپوشیم؟
🏴 پوشیدن لباس خاص در عزاداری به دوران باستان بازمیگردد. در مصر، یونان و رُم باستان مردم هنگام عزاداری لباسهایی میپوشیدند که از رنگ و شکل با سایر لباسهایشان تفاوت داشته است
🏴 مطابق برخی اسناد موجود، استفاده از لباس سیاه در ایران به دوره قبل از اسلام بازمیگردد. در دوران هخامنشی و ساسانیان هم از رنگ سیاه در لباس عزا استفاده میکردند
🏴 یکی از مراسم کهن ایرانی به نام سوگ سیاوش یا سیاوشان از زمانهای بسیار قدیم برگزار میشده است که در آن زنان و مردان لباس سیاه به تن میکردند
🏴 در ادبیات کهن نیز به سیاهپوشی در ایام عزا تصریح شده است. جهت اختصار، تنها بیتی از فردوسی آورده میشود:
به یک سال در سیستان سوگ بود
همه جامههاشان «سیاه» و کبود
🏴 میشل پاستورو (نویسنده فرانسوی) در کتاب «مشکی، تاریخ یک رنگ» نشان داده است که رنگ سیاه از سال ۱۵۰۰ تبدیل به رنگی شد که بسیار پرطرفدار بوده است.
علاوه بر دوران باستان و قرون وُسطی، با شروع دوران مدرن بود که این رنگ به عنوان رنگی برای پوشش در مراسم عزاداری انتخاب شد.
رنگ سیاه خالی از نور و نماد ظلمت و شب است و انتخاب درستی برای پوشیدن در مراسم عزای یک عزیز به شمار آمد
🏴 در بسیاری از کشورهای دنیا به ویژه در اروپا، رنگ مشکی رنگ اصلی لباس عزاداران است و بعضاً حتی جواهرات خاص ایام عزا نیز استفاده میشود که عموما از شبق سیاه ساخته شدهاند
🏴 با توجه به فراگیری رنگ سیاه در ایام عزاداری، همینک به عنوان رایجترین رنگ در جهان شناخته میشود. پوشیدن لباس سیاه در بسیاری از فرهنگها علامت سوگواری و عزا است و به عنوان یک رسم عرفی و اجتماعی پذیرفته شده است
🏴 رنگ سیاه معنای حُزن و اندوه میدهد. سیاه رنگ ابهت است و در برخی از موارد در تاریخ ایران، از جمله نهضت سربداران یا سیاه جامگان از رنگ سیاه برای جنبههای قدرتافزایی و ایجاد ثبات و شخصیت استفاده میکردند
🏴 شیعیان هم در ایام عزای اهل بیت(علیهم السلام) با سیاهپوشی اعلام میدارند که در منطق ما، بی حسین(علیه السلام) و آبا و اولادش، جامعه تاریک و جهان بیفروغ و سیاه است
🏴 امام حسن مجتبی(علیه السلام) در سوگ امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) جامه سیاه بر تن کرد و میان مردم آمد و برایشان خطبه خواند.
(شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید)
🏴 امام محمدباقر(علیه السلام) فرمود: زنان بنیهاشم در سوگ اباعبدالله الحسین(علیه السلام) جامه سیاه بر تن کردند... پدرم (امام سجاد(علیه السلام)) به علت اشتغال آنان به مراسم عزاداری، برایشان غذا درست میکرد.
(بحارالانوار، جلد ۹)
🏴 حرف آخر:
پوشیدن پیراهن مشکی برای عزای اهل بیت به ویژه امام حسین(علیه السلام) امروز به یک فرهنگ تبدیل شده و در واقع یک پرچم است؛ پرچمی که دشمن پیامش را به خوبی درک کرده که تا سیاهپوشان محرم و صفر هستند، شعار «هیهات منا الذله» زنده و جاری است.
اگر باور ندارید، بر میزان و حجم تخریب و توهین دشمن نسبت به سیاهپوشی محبان اهل بیت، دقت دوبارهای داشته باشید! لبیک یا حسین
https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a