1_6389011139.ogg
120.1K
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🍀
#سوال
❓️در مورد تسبیحی با دانههای رنگی که معروف به تسبیح ام البنین شده است میخواستم بدانم که این مسئلهاش چیست آیا صحت دارد و تهیه آن و صلوات فرستادن با آن ثواب دارد و اصلاً حکمش چیست
#تسبیح
#ام_البنین سلام الله علیها
https://eitaa.com/mhfstjjg
کــانــال عــشـق وآرامش
🔴✨🔴✨🔴✨🔴✨🔴✨🔴
🍃کرامتی از حضرت #ام_البنین علیها سلام
نویسنده کتاب #ام_البنین ؛ نماد از خود گذشتگی می نویسد:
خانواده ای ترک زبان و حنفی مذهب به محله ما آمده بودند که از عزاداری های حسینی بدشان می آمد.
در میان آنان خانمی بود به نام وزیره که ۱۰ سال از ازدواجش می گذشت، ولی هنوز بچه دار نشده بود.
اهل محل به او گفتند: چرا به حضرت #ام_البنین علیهاالسلام متوسل نمی شوی؟
گفت: این کار سودی ندارد.
به او گفتند: هر کس از غذای سفره #ام_البنین علیهاالسلام بخورد و او را در پیشگاه خدا واسطه قرار دهد، خداوند دعایش را می پذیرد. تو نیز چنین کن، شاید خداوند دختری به تو عطا کند و به مبارکی #ام_البنین علیهاالسلام، نام او را فاطمه بگذاری.
او گفت: می پذیرم به شرط آن که این مطلب میان من و شما باشد و شوهر و خانواده ام از آن آگاه نشوند.
فردا وزیره با نگرانی و هراس، در حالی که صورت خود را با مقنعه ای پوشانده بود، به مجلس روضه ای در منزل حاجیّه امّ عبدالامیر آمد.
نخستین مرحله از ذکر مصیبت #ام_البنین علیهاالسلام پایان یافته بود و ناله و گریه زن ها بلند بود.
با دیدن حالت گریه زنان، دل وزیره نیز شکست و غم هایش افزونی یافت.
روضه خوان پس از شرحی درباره فضایل ام البنین علیهاالسلام، برای بهبودی بیماران دعا کرد. آن گاه سفره #ام_البنین علیهاالسلام پهن شد.
وزیره، کمی از خوراکی ها را برداشت و در حالی که اشک هایش جاری بود، از منزل خارج شد. او و شوهرش آن غذای متبرک را خوردند.
یک ماه پس از این رویداد، رنگ چهره وزیره به زردی می گرایید، به گونه ای که کارهایش را به سختی انجام می داد.
شوهرش او را نزد پزشک برد.
پزشک می گوید: ناراحتی های او نشانه بارداری است.
دوران بارداری گذشت و او دختری به دنیا آورد؛ دختری که مانند شمعی به خانه تاریک آنان روشنی بخشید.
وزیره می خواست برای تبرک به نام #ام_البنین علیهاالسلام نام نوزاد را فاطمه بگذارد، ولی خویشاوندان شوهرش مخالفت کردند و نام نوزاد را بشری گذاشتند و وزیره به خاطر سوگندی که یاد کرده بود، کفّاره پرداخت
.{ #ام_البنین علیهاالسلام؛ نماد از خود گذشتگی، ص ۴۲ با گزینش(مادر فضیلتها (زندگینامه اُمالبنین)}
#وفات_حضرت_ام_البنین
#مادر_ادب
#حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/mhfstjjg
کــانــال عــشـق وآرامش
💠 #ام_البنین کیست و چرا به او این لقب را دادند؟
مادر حضرت ابوالفضل (ع) و همسر حضرت علی(ع) .
این زن که نامش فاطمه است از قبیله بنیکلاب بود که پس از شهادت حضرت فاطمه)س) با امام علی (ع) ازدواج کرد و صاحب چهار پسر به نامهای عباس،جعفر، عبدالله و عثمان شد. امالبنین به معنای مادر پسران است. تمامی پسران ام البنین در کربلا به شهادت رسیدند.
در اواخر سال شصتم هجرى كه يزيد بر تخت خلافت نشست، ام البنين در شهر مدينه به رغم اينكه ساليان پايانى عمر پر بار خويش را مى گذرانيد و حدود شصت سالى از دوران حياتش سپرى مى شد، آماده انجام رسالتى مهم و تاريخى ـ ارزشى بود و اين رسالت: فرستادن پسران رشيد و جانباز خويش در ركاب امام زمانشان ـ حسين بن على علیه السلام ـ براى آفرينش حماسه كربلا بود.
ام البنين در اين زمان به همراه فرزند ارشد خود ـ عباس علیه السلام ـ و عروس و نوه ی پسرى خويش ـ عبيداللّه ـ در مدينه زندگى مى كرد همواره منتظر واكنش و دستور امام زمان خود، نسبت به اين اتفاقات بود، پيوسته در جريان اخبار مدينه و واكنش امام قرار مى گرفت. هنگامى كه امام قصد مكه كرد، پسران خويش را جهت همراهى و محافظت كردن از امام حسين علیه السلام و اهل بيت او، به همراه ايشان به مكه فرستاد و خود چونان مردى، سرپرستى تنها عروس و نوه ی خود در مدينه را به اميد برگشتن امام و يارانش از مكه، به عهده گرفت.
شايد اصلى ترين علت عدم همراهى ام البنين با امام حسين علیه السلام ، اين بود كه اين زن، تصور نمى كرد اين سفر آغاز سفرى موعود باشد كه امام و فرزندان او بايد به پيشواز آن بروند. ام البنين هرگز تصور اينكه اين سفر، براى اداى مسئوليتى توسط امام حسين علیه السلام باشد نمى نمود.
دليل ديگر عدم همراهى ام البنين با كاروان شهادت كربلا، مشقت فراوان سفر براى او كه پيرزنى شصت و چند ساله بود، است. به علاوه از آنجا كه گرما طاقت فرسا بود، به سبب كهولت سن، قادر به همراهى با كاروانيان نبود. وى در مدينه چشم به راه بازگشت كاروان از سفر حج ماند و هرگز اطلاع نداشت كه اين سفر، آغاز سفر موعود خواهد بود.
در عين حال اين شيرزن ولايتمدار، به رغم عدم همراهى با كاروان، به فرزندان خود توصيه كرده بود در همه حال، دست از يارى حسين علیه السلام برنداشته و پيوسته گوش به فرمان فرزند پيامبر و امام بر حق خود باشند.
چنانکه تا بازگشت کاروان عاشورا، – از زمانى كه مدينه را به مقصد مكه ترك گفته بودند تا زمانى كه بازماندگان به مدينه بازگشتند، حدود سه ماه به طول انجاميد.- و پس از ورود بشير بن جذلم به مدينه، به عنوان پيك امام سجاد علیه السلام ، ام البنين جهت كسب اخبار كاروان و حوادث بر آنها به همراه تنها يادگار عباس، نزد بشير رفت كه در حال انتشار خبر كاروان عاشورا و سرانجام آن بود.
در هنگام آمدنِ اين پيرزن به سمت بشير، جمعيت زياد زنان و مردان كوفه، با مشاهده او، به احترام از جلويش كنار رفته، بشير تا نگاهش به اين زن بلندبالا، با قامت رشيد افتاد، از اطرافيان خود پرسيد:
اين زن كيست كه مردم مدينه اينقدر به او احترام مى گذارند؟!
جواب دادند: ام البنين كلابى ـ همسر على علیه السلام و مادر عباس ـ است.
بشير تا ام البنين را شناخت، وى را مخاطب قرار داده، با حالت محزون و گرفته گفت: ام البنين! خبر دارى عباس و پسرانت را در كربلا شهيد كردند؟
آن بانوى فداكار پس از شنيدن خبر شهادت فرزندان شجاع خود، بدون ذره اى منقلب شدن، همچون كوهى استوار، از بشير جوياى حال امام حسين علیه السلام گرديد و گفت:
جان من و تمام فرزندانم فداى پسر فاطمه سلام الله علیها، از حال امام و مقتدايم چه خبر دارى؟
ام البنين كه حتى پس از شنيدن خبر شهادت تمامى فرزندان خود، به عشق سلامتى امام تا آن لحظه خم به ابرو نياورده بود، وقتى خبر شهادتِ حسين علیه السلام را به همراه ديگر فرزندان خود شنيد، در حالى كه زانوان او زير اين بار گرانبها خم مى شد، رويش را به طرف مردان و زنان مدينه برگرداند و با حالت غمگينانه اى، آنان را خطاب كرده گفت:
مردم مدينه! پس از شهادت امامم و تمامى پسران رشيدم، از شما مى خواهم از اين به بعد مرا ام البنين نخوانيد؛ چرا كه ام البنين يعنى مادر پسران رشيد؛ ولى پس از شهادت فرزندم حسين علیه السلام و ديگر پسران رشيدم، هيچ پسرى براى من باقى نمانده است. (1)
📚(اسلامى، فاطمه ـ خدايى، سيدعلى اكبر/ مقاله ام البنين، اسوه مادران و همسران شهيد، مجله پیام زن، شهریور 1385، شماره 174، ص 32، با اندکی تلخیص)
https://eitaa.com/mhfstjjg
کــانــال عــشـق وآرامش