eitaa logo
عــشــقـ وآرامــشــ
1.7هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
13.8هزار ویدیو
61 فایل
تمامی فعالیت این کانال نذرظهوروسلامتی آقاصاحب زمان(عج)می باشد اگر مطالب اثرگزاربودصلواتی هدیه کنید به مولای زمین و زمان (عج) کپی کردی گوارای وجود
مشاهده در ایتا
دانلود
📚سه وصیت جوان معصیت کار نجيب الدين نقل فرموده است: يك شب در بودم، ديدم چهار نفر مى آيند و يك روى دوش دارند. من جلو رفتم و به آوردن جنازه در آن وقت شب اعتراض كردم و گفتم به نظر مى رسد كه شما انسانى را كشته ايد و نيمه شب قصد دفن آن جنازه را داريد تا كسى از اسرارتان سر در نياورد. گفتند: آى، گمان بد نكن زيرا مادرش با ماست. ديدم پيرزنى جلو آمد، گفتم اى مادر، چرا نيمه شب جوانت را به قبرستان آورده اى؟ گفت: چون جوان من معصيت كار بود و خودش چند وصيت كرده است. اول: چون من از دنيا رفتم طنابى به گردنم بى انداز و مرا در خانه بكش و بگو: خدايا اين همان گريز پا و گناهكارى است كه به دست سلطان گرفتار شده او را بسته نزد تو آورده ام به او كن. دوم: جنازه ام را شبانه دفن كن تا كسى بدن مرا نبيند واز جنايات من ياد نكند تا شوم. سوم: اين كه بدنم را خودت دفن كن و در لحد بگذار كه خداوند موهاى سفيد تو را ببيند و به من عنايتى فرمايد و مرا بيامرزد، درست است كه من كرده ام واز كرده هايم پشيمانم ولى تو اين وصيتهاى مرا انجام بده. وقتى كه جوانم از دنيا رفت، ريسمانى به گردنش بستم و او را كشيدم. ناگهان صدايى بلند شد و گفت: الا ان هم الفائزون، با بنده گنه كار ما اين طور رفتار نكن ما خود مى دانيم با او چه كنيم. خوشحال شدم كه توبه اش پذيرفته شده و او را به طرف قبرستان آوردم. من از پيرزن خواهش كردم كه دفن پسرش را به من واگذار كند. او هم اجازه داد بدن را در گذاشتيم همين كه خواستم را بچينم، آيه اى را شنيدم كه: (الا ان اولياء الله هم الفائزون ) از اين جريان نتيجه گرفتم كه توبه جوان گناهكار مورد قبول واقع شده است و خداوند دوست ندارد بنده گناهكارش كه توبه كرده، مورد قرار گيرد. 📚منبع : قصص التوابين، ص 110 🌺کانال عشق وآرامش🌺 https://eitaa.com/joinchat/842072215Cdd41f2df3a https://eitaa.com/mhfstjjg ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌