eitaa logo
نگرشی نو به دین تمدنساز
994 دنبال‌کننده
865 عکس
414 ویدیو
116 فایل
🗃مباحث کانال در سه لایه🗞: 🏷1_تخصصی🔍 🏷 2_ طلاب و دانشجویان🔍 🏷3_ عموم🔍 🗃در قالب سیستم های دینی🗞 📝توسط استادو محقق حوزه ودانشگاه آقای گل کار🔍 🗃ارتباط با مدیریت↓ @golkar_mh
مشاهده در ایتا
دانلود
علامه طباطبایی: هیچ دینی به اندازۀ اسلام به مسائل اجتماعی حیات بشر نپرداخته علامۀ طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید که هیچ مکتب و مذهب و مرامی در دنیا و در طول تاریخ و در بین ادیان، به اندازۀ قرآن کریم به مسائل اجتماعی حیات بشر نپرداخته است. و ایشان به تفصیل در این‌باره بحث می‌کند و تمدن غرب را مورد نقد قرار می‌دهد و نگاه تمدنی به اسلام را مورد توجه قرار می‌دهد. ایشان اسلام را به شدت یک دین اجتماعی می‌داند.(هيچ شكى نيست در اينكه اسلام تنها دينى است كه بنيان خود را بر اجتماع نهاده و اين معنا را به صراحت اعلام كرده و در هيچ شانى از شؤون بشرى مساله اجتماع را مهمل نگذاشته... اسلام روح اجتماع را به نهايت درجه امكان در كالبد احكامش دميده...؛ترجمۀ المیزان/4/148-ذیل آیۀ 200 آل‌عمران) اجتماعی بودن دین خیلی فرق می‌کند با اینکه دین برای روابط اجتماعی ما یک دستوراتی داشته باشد. علامه طباطبایی می‌فرماید که اساساً در قرآن کریم به جامعۀ بشری به مثابه یک انسان نگاه می‌شود و هویت مستقل از افراد دارد و افراد در این هویت مستقل گم می‌شوند. همان‌طور که برای یک انسان، عُمری وجود دارد، برای یک جامعه-و به تعبیر امروزی برای یک تمدن- هم عُمر وجود دارد. همان‌طور که یک فرد امتحان می‌شود، یک جامعه نیز امتحان می‌شود. همان‌طور که به یک فرد دستور داده می‌شود به یک جامعه نیز دستور داده می‌شود، همان‌طور که برای یک فرد، می‌توان اطاعت و عصیان درنظر گرفت، برای یک جامعه نیز می‌توان این را در نظر گرفت. @mhgolkar
تعریف علامه جعفری از تمدن در تمدن بخش عمده‌ای از مناسبات را نظامات اجتماعی و قوانین، طراحی می‌کنند. اجازه بدهید کمی بیشتر به مفهوم تمدن بپردازیم. در میان تعاریف مختلفی که از این دو شده، برخی تمدن را امری گسترده‌تر از فرهنگ می‌داند اما زیاد تفاوتی بین فرهنگ و تمدن قائل نمی‌شوند. اینها تمدن را همان فرهنگ می‌داند؛ در اندازه‌های فراقومی و جهانی. اما علامه محمدتقی جعفری، فرهنگ را غیر از تمدن می‌داند و تمدن را وارد مناسبات اجتماعی می‌کند که این مناسبات با «فرهنگ» صدا نمی‌شود. ایشان می‌فرماید: «تمدن عبارت است از برقراری آن نظم و هماهنگی در روابط انسان‏های یک جامعه که تصادم‏ها و تزاحم‏های ویران‏گر را منتفی ساخته و مسابقه در مسیر رشد و کمال را قائم مقام آنها بنماید، به‌طوری که زندگی اجتماعی افراد و گروه‏های آن جامعه موجب بروز و به فعلیت رسیدن استعدادهای سازندۀ آن باشد» در بین تعاریف بسیار زیادی که در باب تمدن هست، از اندیشمندان غربی و بحث‌هایی که در جامعۀ اسلامی شده است، تعریف علامه جعفری، تعریف بسیار دقیق‌تری است. لذا فکر می‌کنم که ما تعریف تمدن را باید از علامه جعفری اخذ کنیم. ایشان در جای دیگری می‌فرماید: «تمدن عبارت است از تشکل هماهنگ انسان‏ها در حیات معقول با روابط عادلانه و اشتراک همۀ افراد و گروه‏های جامعه در پیشبرد اهداف مادی و معنوی انسان‏ها در همۀ ابعاد مثبت» همان‌طور که در کلام علامه جعفری می‌بینید، دیگر ما نمی‌توانیم تمدن را همان فرهنگ تلقی کنیم، بلکه -در تمدن- بخشی از مناسبات به فرهنگ برمی‌گردد ولی بخش عمده‌ای از مناسبات را نظامات اجتماعی و قوانین حاکم، طراحی می‌کنند. نظام سیاسی یا قوانین اقتصادی حاکم بر جامعه که شیوۀ معیشت ما را تعیین می‌کنند، مجموعه‌ای از نظامات و قوانین هستند که فراتر از فرهنگ و در کنار فرهنگ، تأثیرگذاری خودشان را دارند. اینها بیشتر اسکلت یک تمدن را شکل می‌دهند. ما می‌توانیم به دین، یک نگاه تمدنی داشته باشیم. ما در دین قوانین بسیار زیادی می‌بینیم که این قوانین مانند ستون‌هایی هستند که می‌شود بر روی آنها یک بنای مستحکمی ساخت. اسلام قوانینی را مطرح می‌کند که وقتی این قوانین را در کنار هم می‌چینید جزئیاتی باقی می‌ماند که وقتی اینها به هم وصل شوند، یک نظام بسیار متقن برای حیات بشر ارائه می‌دهد. @mhgolkar
مردم شخص امام حسین(ع) را دوست داشتند، اما نسبت به تمدن او بغض داشتند در آن فضای تمدنی‌ای که آنها ایجاد کرده بودند، امیرالمؤمنین(ع) نتوانست کار خودش را راه بیندازد. این بود که کربلا شکل گرفت. یعنی مردم یک برداشتی از حکومت علوی پیدا کردند؛ برداشتی که نسبت به آن بغض داشتند. واقعاً شخص امام حسین(ع) را دوست داشتند، اما نسبت به تمدن او بغض داشتند. عمر سعد شخص امام حسین(ع) را دوست داشت. او در عصر عاشورا در وسط خیمگاه گریه می‌کرد و به سربازانش می‌گفت: به بچه‌ها حمله نکنید، و غارت نکنید. حتی دو روز قبل از عاشورا می‌گفت: من می‌ترسم این ابن زیاد مرا به قتل حسین(ع) وادار کند. (فَلَمَّا وَرَدَ الْجَوَابُ عَلَى عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ قَالَ قَدْ خَشِيتُ أَنْ لَا يَقْبَلَ ابْنُ زِيَادٍ الْعَافِيَة؛ ارشاد مفید/2/86 آن مردم نمی‌توانستند با تمدن حسین(ع) کنار بیایند این جنگ(در کربلا) یک جنگ شخصی نبود. آنها چطور توانستند مردم را بسیج کنند که چند هفته تمام آهنگری‌ها با بودجۀ مردمی به ساختن تیر و نیزه و شمشیر برای نبرد با امام حسین(ع) اختصاص پیدا کند؟ از ترس بازگشت حکومت علوی توانستند این کار را بکنند. حالا حکومت علوی چه حکومتی است؟ یک موردش این بود که چهار هزار نفر از مردم کوفه را-که خوارج بودند- کشته بود. لذا آن مردم نمی‌توانستند با این تمدن کنار بیایند، آنها اصلاً این‌قدر عدالت را نمی‌خواستند! یک مقدار ظلم از معاویه را قبول می‌کردند ولی این‌همه عدالت از علی(ع) را نمی‌توانستند بپسندند. این تمدن است که شکل‌گیری آن 1400 سال است که عقب افتاده است. یک‌وقت شما فکر نکنید که با یک اسطورۀ تاریخی به نام «حسین(ع)» مواجه هستید! بعضی‌ها می‌گویند «امام حسین(ع) جایگزین «سیاوش» شده است و اساساً ایرانی‌ها دنبال اسطوره‌های مظلوم می‌گردند؛ خصوصاً اینکه تشنه‌لب باشند و سرجدا!» این توهین به امام حسین(ع) است. رسماً به امام حسین(ع) گفتند که قلب‌های مردم با توست ولی شمشیرهای‌شان علیه توست(قُلُوبَهُمْ مَعَهُ وَ سُیُوفَهُمْ عَلَیْه‏؛ لهوف/62) @mhgolkar
حسین(ع) نمایندۀ تمدنی بود که مردم پیش‌پردۀ آن تمدن را در حکومت علوی دیده بودند تفکر امام حسین(ع) پایگاه اجتماعی نداشت امام حسین(ع) نمایندۀ تمدنی بود که مردم پیش‌پردۀ آن تمدن را در حکومت علوی دیده بودند، پس معلوم بود که آن مردم به سمت این تمدن گرایش پیدا نمی‌کنند. از همان ابتدا همۀ مشاورینی که مشورت می‌دادند و به امام حسین(ع) می‌گفتد که «نروید!» آنها غیب‌گو نبودند که بگویند: «مردم کوفه بی‌وفایی خواهند کرد» آنها می‌دانستند که تفکر امام حسین(ع) و تفکر علوی، پایگاه اجتماعی ندارد. یعنی این تمدن شکل نخواهد گرفت. اگر یک نگاه کلان به ماجرا داشته باشیم، وقتی که می‌گوییم: «یا لثارات الحسین(ع)» و فریاد انتقام خون امام حسین(ع) سر می‌دهیم، می‌دانیم که این یک بحث شخصی نیست و الا مختار از آن اشخاص(قاتلین کربلا) انتقام گرفت. ما فقط سرِ مظلومیت شخص، بحث نداریم اگرچه مظلومیت شخص امام حسین(ع) به ما کمک می‌کند و دست ما را می‌گیرد و ما را در عرصۀ این تمدن غریب وارد می‌کند. اینکه کربلا دارد احیا می‌شود، اینکه در اربعین 20 میلیون نفر دور حرم امام حسین(ع) جمع می‌شوند، این از یک سبک زندگی و یک فرهنگ و یک تمدن دیگری خبر می‌دهد. خبر از یک قوانینی می‌دهد که در آیندۀ نزدیک بر حیات بشر حاکم خواهد شد. این مسأله از عاطفۀ شخصی هم عبور کرده است و باید هم عبور کند، اصلاً نباید در عاطفۀ شخصی بماند. @mhgolkar
👆👆👆👆
تمدن‌سازی حول محور امام حسین(ع) و حرکت رهایی‌بخش و عزت‌آفرین عاشورا و اربعین، قطعاً زمینه‌ساز تمدن نوین اسلامی و حرکت به‌سمت افق تمدن عظیم مهدوی(عج) است. تمدن مهدوی نیز با ندای امام عدالت‌بخش کنار کعبه و با شعار "اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِّیَ الحُسَین اَلَّذی قَتَلوهُ عَطشانا" پایه‌گذاری خواهد شد. به نظر میرسه بحث و تحقیق حول و حوش محوریت امام حسین در تمدنسازی دینی نیاز به بسط و دقیق سازی فراوانی داره که دوستان طلبه و دانشگاه باید به این نکته دقت بیشتری داشته باشند تا صرفا نگاه احساسی و فردی به امام حسین و عاشورا یا لثارات الحسین شما را میخواند...
نگرشی نو به دین تمدنساز
🖤با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و سروران ضمن عرض تسلیت ایام حزن و اندوه سیدالشهدا علیه السلام 🕌 یه دوره با عنوان علم دینی که در صدد اثبات ظرفیت دین برای ارائه برنامه های زندگی بود در کانال ارائه گردید دوستان برای دریافت اطلاعات در این موضوع به این دوره مراجعه فرمایند 💡این دوره را به دوستان خود هم معرفی فرمایید ایتا https://eitaa.com/mhgolkar تلگرام https://t.me/mh_golkar
نگرشی نو به دین تمدنساز
👆👆👆👆
🏴🏴با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و سروران ضمن عرض تسلیت ایام حزن و اندوه سیدالشهدا علیه السلام 🕌به مناسبت سالگرد نهضت جهانی عاشورای سیدالشهدا یه دوره با عنوان تحلیل تمدن نهضت امام حسین علیه السلام که در صدد تبیین نگاه تمدنی به قیام سیدالشهداست در کانال ارائه میگردد 🔈 دوستان علاقه مند به این موضوع این دوره را دنبال نمایند و به دیگران نیز معرفی نمایید. ایتا https://eitaa.com/mhgolkar تلگرام https://t.me/mh_golkar
تعدادی از دوستان بیان فرمودند که تحلیل تمدنی نهضت امام حسین را به صورت مکتوب هم ارائه کنیم که قابلیت نقل و انتشار بیشتری داشته باشه لذا سعی میکنیم در هر سند از تحلیل سیستم تمدنی قیام سیدالشهداء علیه السلام مکتوب هم مباحث توضیح داده شود
✅سند اول در تبیین هدف قیام امام حسین علیه السلام 🏴وصيّت‌ حضرت‌ به‌ محمّد بن‌ حنفيّه‌ و در وقتي‌ كه‌ آن‌ حضرت‌ مي‌خواستند از مدينه‌ منوّره‌ به‌ مكّه‌ مكرّمه‌ حركت‌ كنند، وصيّت‌نامه‌اي‌ نوشته‌ و آن‌ را به‌ خاتم‌ خود ممهور• نمودند؛ و سپس‌ آن‌ را پيچيده‌ و به‌ برادر خود محمّدبن‌ حنفيّه‌ تسليم‌ نمودند. و پس‌ از آن‌ با او وداع‌ نموده‌ و در جوف‌• شب‌ سوّم‌ شعبان‌ سنه‌ شصت‌ هجري‌ با جميع‌ اهل‌ بيت‌ خود به‌ سمت‌ مكّه‌ رهسپارشدند. و آن‌ وصيّت‌ چنين‌است: 📚 بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. هَذَا مَا أَوْصَي‌ بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي‌طَالِبٍ إلَي‌ أَخِيهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِيَّه: إنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَشْهَدُ أَنْ لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ، وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ. وَأَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّي‌ اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، جَآءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ. وَأَنَّ الْجَنَّه وَالنَّارَ حَقٌّ. وَأَنَّ السَّاعَه ءَاتِيَه لَا رَيْبَ فِيهَا. وَأَنَّ اللَهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي‌ الْقُبُورِ. إنِّي‌ لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلَابَطِرًا وَلَامُفْسِدًا وَلَاظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصْلَاحِ فِي‌ أُمَّه جَدِّي‌ مُحَمَّدٍ صَلَّي‌ اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ؛ أُرِيدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَي‌ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَأَسِيرَ بِسِيرَه جَدِّي‌ وَسِيرَه أَبِي‌ عَلِيِّ بْنِ أَبِي‌ طَالِبٍ عليه‌السلام. فَمَنْ قَبِلَنِي‌ بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَهُ أَوْلَي‌ بِالْحَقِّ، وَمَنْ رَدَّ عَلَيَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّي‌ يَقْضِيَ اللَهُ بَيْنِي‌ وَبَيْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ؛ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ. وَ هَذِهِ وَصِيَّتِي‌ إلَيْكَ يَا أَخِي‌؛ وَمَا تَوْفِيقِي‌ إلَّا بِاللَهِ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإلَيْهِ أُنِيبُ. وَالسَّلَامُ عَلَيْكَ وَعَلَي‌ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَي‌. وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّه إلَّا بِاللَهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ 🌸 بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحيم‌. اينست‌ آن‌ وصيّتي‌ كه‌ حسين‌بن‌عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ به‌ برادرش‌: محمّد"بن حنفیه" كه‌ معروف‌ به‌ "محمد"ابن‌ حنفيّه‌ است‌ مي‌نمايد: حقّاً حسين‌ بن‌ عليّ گواهي‌ مي‌دهد كه‌ هيچ‌ معبودي‌ جز خداوند نيست‌؛ اوست‌ يگانه‌ كه‌ انباز و شريك‌ ندارد. و بدرستيكه‌ محمّد صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌، بنده‌ او و فرستاده‌ اوست‌ كه‌ به‌ حقّ از جانب‌ حقّ آمده‌ است‌. و اينكه‌ بهشت‌ و جهنّم‌ حقّ است‌، و ساعت‌ قيامت‌ فرا مي‌رسد و در آن‌ شكّي‌ نيست‌. و اينكه‌ خداوند تمام‌ كساني‌ را كه‌ در قبرها هستند برمي‌انگيزاند. من‌ خروج‌ نكردم‌ از براي‌ تفريح‌ و تفرّج‌•؛ و نه‌ از براي‌ استكبار و بلندمنشي‌، و نه‌ از براي‌ فساد و خرابي‌، و نه‌ از براي‌ ظلم‌ و ستم‌ و بيدادگري‌! بلكه‌ خروج‌ من‌ براي‌ اصلاح‌ امّت‌ جدّم‌ محمّد صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ مي‌باشد. من‌ مي‌خواهم‌ امر به‌ معروف‌ نمايم‌، و نهي‌ از منكر كنم‌؛ و به‌ سيره‌ و سنّت‌ جدّم‌، و آئين‌ و روش‌ پدرم‌ عليّ بن‌ أبي‌ طالب‌ عليه‌ السّلام‌ رفتار كنم‌. پس‌ هر كه‌ مرا بپذيرد و به‌ قبولِ حقّ قبول‌ كند، پس‌ خداوند سزاوارتر است‌ به‌ حقّ. و هر كه‌ مرا در اين‌ امر ردّ كند و قبول‌ ننمايد، پس‌ من‌ صبر و شكيبائي‌ پيشه‌ مي‌گيرم‌، تا آنكه‌ خداوند ميان‌ من‌ و ميان‌ اين‌ جماعت‌، حكم‌ به‌ حقّ فرمايد؛ و اوست‌ كه‌ از ميان‌ حكم‌ كنندگان‌ مورد اختيار است‌. و اين‌ وصيّت‌ من‌ است‌ به‌ تو اي‌ برادر! و تأييد و توفيق‌ من‌ نيست‌ مگر از جانب‌ خدا؛ بر او توكّل‌ كردم‌، و به‌ سوي‌ او بازگشت‌ مي‌نمايم‌. و سلام‌ بر تو و بر هر كه‌ از هدايت‌ پيروي‌ نمايد. و هيچ‌ جنبش‌ و حركتي‌ نيست‌، و هيچ‌ قوّه‌ و قدرتي‌ نيست‌؛ مگر به‌ خداوند بلند مرتبه‌ و بزرگ‌.» 📗 لمعات الحسین مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه صفحه 16 @mhgolkar