تایید شهادت چند نفر از مستشاران ایرانی در سوریه المیادین: ساختمانی که در دمشق هدف حمله قرار گرفت متشکل از سه طبقه بوده که نیروهایی وابسته به سپاه پاسداران ایران در آن مشغول فعالیت بوده‌اند. در حمله رژیم صهیونیستی به محله المزه دمشق سه شهید از جمله دو افسر سپاه پاسداران به شهادت رسیدند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://rubika.ir/miadgaheofogh روبیکا   ایتا. https://eitaa.com/miaadgaheofogh

زیباییهای خداوند😍 فقط انسان‌ها نیستن که میتونن لباساشون رو ست کنن. گاهی وقتا طبیعت هم از اینکارا میکنه ! 🔹مثلا این لاک‌پشت و این قورباغه از اون ست‌های فوق‌العاده باحال طبیعت‌اند؛ البته ناگفته نماند همونقدر که زیبا هستند سمی هم هستند. https://rubika.ir/miadgaheofogh روبیکا   ایتا. https://eitaa.com/miaadgaheofogh

پرسیدند: یا امیرالمومنین؛ بدترین همنشین و رفیق کیست؟! فرمود: آنکه گناه و معصیت خدا را؛ در نظرت زیبا جلوه دهد...! معانی‌الاخبار،ج۴،ص۱۹۸ 🌷مقدمتان را به این کانال ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندفرهنگی٫ گرامی می داریم https://rubika.ir/miadgaheofogh روبیکا    ایتا. https://eitaa.com/miaadgaheofogh شما هم همراه با طرح خوب و فرهنگی افق باشید🌷💠

به وقت اذان التماس دعا🙏

دانستنیها🌷 زمانی که گلویتان درد می‌گیرد، زیر زبانتان هل بگذارید ! 🔹زمانی که گلویتان درد می‌گیرد و یا سینه‌تان خشک می‌شود، زیر زبانتان هل بگذارید. دمنوش این ادویه به همراه کمی عسل برای رفع گلودرد فوق‌العاده‌ است.☺️ 🌷مقدمتان را به این کانال ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندفرهنگی٫ گرامی می داریم https://rubika.ir/miadgaheofogh روبیکا    ایتا. https://eitaa.com/miaadgaheofogh شما هم همراه با طرح خوب و فرهنگی افق باشید🌷💠

🌹🌹🌹🌹 قسمت هشتادوچهارم رمان نسل سوخته👇👇 🌹🌹🌹🌹

قسمت هشتاد و چهارم: پاک تر از خاک نفهمیدم کی خوابم برد ... اما با ضرب یه نفر به پنجره از خواب بیدار شدم ... یه نفر چند بار ... پشت سر هم زد به پنجره ... چشم هام رو باز کردم ... و چیزی نبود که انتظارش رو داشتم ... صورتم گر گرفت و اشک بی اختیار از چشمم فرو ریخت ... آروم در ماشین رو باز کردم و پا روی اون خاک بکر گذاشتم ... حضور برای من قوی تر از یک حس ساده بود ... به حدی قوی شده بود که انگار می دیدم ... و فقط یه پرده نازک، بین ما افتاده بود ... چند بار بی اختیار دستم رو بلند کردم، کنار بزنمش ... تا بی فاصله و پرده ببینم ... اما کنار نمی رفت ... به حدی قوی ... که می تونستم تک تک شون رو بشمارم ... چند نفر ... و هر کدوم کجا ایستاده ... پام با کفش ها غریبی می کرد ... انگار بار سنگین اضافه ای رو بر دوش می کشیدند ... از ماشین دور شده بودم که دیگه قدم هام نگهم نداشت ... مائیم و نوای بی نوایی ... بسم الله اگر حریف مایی ... نشسته بودم همون جا ... گریه می کردم و باهاشون صحبت می کردم ... درد دل می کردم ... حرف می زدم ... و می سوختم ... می سوختم از اینکه هنوز بین ما فاصله بود... پرده حریری ... که نمی گذاشت همه چیز رو واضح ببینم ... شهدا به استقبال و میزبانی اومده بودن ... ما اولین زائرهای اون دشت گمشده بودیم ... به خودم که اومدم ... وقت نماز شب بود ... و پاک تر از خاک اون دشت برای سجده ... فقط خاک کربلا بود ... وتر هم به آخر رسید ... - الهی عظم البلاء ... گریه می کردم و می خوندم ... انگار کل دشت با من هم نوا شده بود ... سرم رو از سجده بلند کردم ... خطوط نور خورشید ... به زحمت توی افق دیده می شد ...

#همسرانه🌹 ❌ اگرهمسرتون درگذشته مرتکب اشتباهی شده ومعذرت خواهی کرده ودیگه رفتارش رو تکرار نکرده... شماهم بیخیال قضیه بشید وهر دفعه که اختلافی بینتون افتاد گذشته روبه رخش نکشید #گذشته_ها_گذشته!🥰 🌷مقدمتان را به این کانال ■خوب ■پرمحتوا ■وارزشمندفرهنگی٫ گرامی می داریم https://rubika.ir/miadgaheofogh روبیکا    ایتا. https://eitaa.com/miaadgaheofogh شما هم همراه با طرح خوب و فرهنگی افق باشید🌷💠