مرکز آفرینش های هنری بسیج مازندران8.mp3
زمان:
حجم:
3.52M
🎙کتاب صوتی👆👆
✨ #برای_زین_أب✨
📌 روایت زندگی
شهید مدافع حرم
🌷 #شهیدمحمد_بلباسی🌷
✅ #قسمت_هشتم: خاطرات دیروز و امروز
🎤 #راوی: سڪینه احمدی _ دخترخاله شهید
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
نماز_شب.mp3
زمان:
حجم:
3.46M
📚 کتاب صوتی
🌷 #خدای_خوب_ابراهـیم
🖇 بررسی ویژگی های قرآنی
🌷 #شهید_ابراهیم_هادی
✨ناشر: نشر ابراهیم هادی
⬜️ #فصل_اول
🔰 #قسمت_هشتم : نماز شب
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
نفس_اماره.mp3
زمان:
حجم:
4.93M
📚 کتاب صوتی
🌷 #خدای_خوب_ابراهـیم
🖇 بررسی ویژگی های قرآنی
🌷 #شهید_ابراهیم_هادی
✨ناشر: نشر ابراهیم هادی
⬜️ #فصل_دوم
🔰 #قسمت_هشتم نفس اماره
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
میعادگاه هفتگی باشـهداشهرستان دیلم
💗✨💗✨ ✨🌸✨ 💗✨ ✨ بـِسـمـِ رَبِّـــ اݪـشُّـهَـدا وَ اݪـصِّـدّیـقـیـن #داستان_زندگی_عاشقانه_شهید_ایوب_بلن
💗✨💗✨
✨🌸✨
💗✨
✨
بـِسـمـِ رَبِّـــ اݪـشُّـهَـدا وَ اݪـصِّـدّیـقـیـن
#داستان_زندگی_عاشقانه_شهید_ایوب_بلندی
#قسمت_هشتم
.
وقتی مهمانها رفتند. هنوز لباس های ایوب خیس بود.😕
و او با همان لباس های راحتی گوشه ی اتاق نشسته بود.😬
گفت:
مامان! شما فکر کنید من آن پسرتان هستم که بیست و سه سال پیش گمش کرده بودید.
حالا پیدا شدم. 😄
اجازه می دهید تا لباسهایم خشک بشود اینجا بمانم؟؟🙃
لپ های مامان گل انداخت و خندید.😄
ته دلش غنج میرفت برای اینجور آدمها...
آقا جون به من اخم کرد.😠
ازچشم من می دید که ایوب نیامده شده عضوی از خانواده ی ما !😕
چند باری رفت و آ مد و به من چشم غره رفت.😒
کتش را برداشت و در گوش مامان گفت:
آخر #خواستگار تا این موقع شب خانه مردم می ماند؟؟🤨
در را به هم زد و رفت.😢
صدای استارت ماشین که آمد دلمان آرام شد.
می دانستیم چرخی می زند و اعصابش که ارام شد برمی گردد خانه.
مامان لباس های ایوب را جلوی بخاری جا به جا کرد.
اینها هنوز خشک نشده اند، شهلا بیا شام را پهن کنیم.
بعد از شام ایوب پرسید: الان در خوابگاه جهاد بسته است ،من شب کجا بروم؟؟😳🤭
مامان لبخندی زد و گفت؛خب همین جا بمان.😧 پسرم،فردا صبح هم لباس هایت خشک شده اند، در جهاد هم باز شده است.😑
یک دفعه صدای در آمد.
اقا جون بود.😓
#ادامه_دارد ...
💠 @miadgahe_deylam