💠 #اگر_از_من_بپرسند...!
خاطرات یڪ تخریبچی از سال هاےدفاع مقدس
🔸خاطرات عباس موحدےنجف آبادے
💢این قسمت: #آسوده_ترین_خواب
اگر از من بپرسند:‹‹ آسوده ترین خواب را ڪجارفتے❓پاسخ خواهم گفت: : ‹‹ #درچادرهاےواحدتخریب››
سال ۱۳۶۱، بعدازعملیات #رمضان، زمانےڪه در واحد#تخریب بودم، چادرهاےواحد تخریب درمقرمان قبل از پاسگاه زید بود.
یڪی از روزها، دشمن آتش سنگینی مےریخت و قصد گرفتن منطقه راداشت. آن روز، آتش زیادےمیان دوطرف ردو بدل شد. بچه ها هم محل را ترڪ ڪردند و به عقب برگشتند.
وقتےآتش تمام شد و دشمن به هدف خود نرسید، دوباره بچه ها برگشتند. از دور دیدند ڪه #چادر، سوراخ سوراخ شده است. دوستانم فڪرڪردند، من در زیر آتش از بین رفته ام. آرام لبه چادر را ڪنار زدند. من داخل چادر، خیلےراحت و آسوده، زیر آن همه آتش #خوابیده بودم.
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
😍 #پیامکےازبهشت
هر #خانومی که #چادر به سر کند و #عفت ورزد، و هر #جوانی که #نمازاول_وقت را در حد توان شروع کند، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم #امام_حسین_(ع) خواهم کرد و او را دعا میکنم.
باشد تا مورد #لطف و #رحمت حق تعالی قرار گیرد.
🌷 #شهیدمدافع_حرم_حسین_محرابی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
❣ #چادرم_برای_شهید
به ما خبر دادند که در منطقه پلیس راه، جنازه یکی از #شهدا روی زمین مانده. تصمیم گرفتم هر طور شده بروم و جنازه را به قبرستان منتقل کنم.
از طرفی عوامل دشمن و ستون پنجم در شهر پراکنده بودند و ممکن بود به من صدمه برسانند.
برای همین ۳ سرباز را با خودبردم.
با هر زحمتی بود بالای سر #شهید رسیدیم. چند روز از شهادتش می گذشت. ترکش، شکمش را پاره کرده بود و به آسفالت چسبیده بود.
#سربازان گفتند: «نمی شود او عقب برد.»
اما من اصرار کردم. گفتند: «باید چیزی
باشد که جنازه را در آن بپیچیم و ببریم.»
هرچه گشتیم چیزی پیدا نکردیم . من به ناچار، #چادرم را در آوردم و شهید را روی چادر گذاشتیم و به عقب منتقل کردیم.
روسری داشتم. وقتی برگشتم رفتم و چادر مادرم را گرفتم و این تنها روزی بود که من برای چند ساعت بدون #چادر بودم.
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
گفتم:
کاش میشد منم همراهت به #جبهه بیام .
لبخندے زد و پاسخی داد که قانعم کرد.
گفت:
هیچ میدونی سیاهی #چادر تو ، از #سرخی خون من کوبنده تر است؟
همین #حجابت را رعایت کنی، مبارزه ات را انجام داده اے .
✍به روایت همسر #شهیدمحمدرضانظافت
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
🍃قلم حکایت میکند از نسیم در میان شاخ و برگ درختها، درخت هایی که سایبان قبر شهدا، قبر #زینب هستند🥀
🍃صدای نسیمی را که میان برگ های آنان می پیچد میشنوم، رازی نهفته در پس حرفی نگفته است.
🍃اوایل #میترا صدایش میکنند اما بعد ها از میان تمامی نام ها زینب را انتخاب میکند و براستی که این نام برازنده او بود♡
🍃علاقه زیادی به #شهدا داشت، هربار که برای تشیع شهیدی میرفت مقداری از خاک مزار را به عنوان تربت بر میداشت هفت میوه درخت کاج و هفت خاک تبرکی مزار شهدا همیشه در وسایلش بود.
🍃قلم حکایت میکند از بزرگی و #صبوری اش. از ندا ها و ناله های شبانه به روی سجاده، از آخرین جمله وصیت نامه، خانه ام را ساخته ام، باید بروم🕊
🍃۱۵ سال عارفانه زندگی کرد و در اولین بهار شانزدهسالگی برای همیشه زیر سایه درخت کاج آرام گرفت. رفت تا سر لوحه ایی از #ایمان باشد برای تمام دختران بعد از خود. تا بدانند #شهادت فقط در میدان و برای مرد جنگی نیست. شهید که باشی در آغوش #چادر هم میتوان تا آسمان ها پرواز کرد🌹
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌺به مناسبت سالروز شهادت
🌷 #شهیده_زینب_کمایی🌷
📅 #تاریخ_تولد : ۱۳۴۷
📅 #تاریخ_شهادت : ۲ فروردین ۱۳۶۱
📅 #تاریخ_انتشار : ۱ فروردین ۱۴۰۰
🥀 #مزار_شهید : گلستان شهدای اصفهان
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
دختران و زنانی که با #چادر و حجابشان،خود را از نگاه #نامحرمان میپوشانند، مانند شهدایی هستند که #گمنامی را انتخاب کردند.
مانند شهدای گمنامی که جنازه شان پیدا نشد و بدنشان را کسی ندید...
اما در آسمانها و زمین معروف و شناخته شده هستند...و #خدا خریدارشان میشود...
💠 @miadgahe_deylam