✨سراسر زندگی #حاج_سعید به جهاد و مبارزه گذشت
همیشه طوری سخن میگفت که انگار #جنگی نیست و همه چی آرام است. اصلاً نمیگفت: جایی که هستیم خطرناک است یا الان عملیات داریم، اما عکسهایی که میفرستاد بیشتر کنار تانک، نفربر و مهمات جنگی بود.
میگفتیم این #عکسها چیه میفرستی، میگفت: یک روزی شاید لازم بشه.
✍به روایت: همسر شهید
« #سعیدقارلقی»(مهندس مرتضی)
#تاریخ_تولد : 1345/11/12
#محل_تولد : تهران
#تاریخ_شهادت : 1394/03/06
#محل_شهادت : جنوب سامراء
#وضعیت_تاهل : متاهل با 3 فرزند
#مزار_شهید : تهران – بهشت زهرا (س)
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
12-abdolazim-11.mp3
23.61M
🎧#مــــداحــی
ارادت ما به تو آقا از اون قدیمه
گرم دلامون که آقا سیدالکریمه
تنها پناه جامونده های از کرب و بلا
شب های جمعه حرم عبدالعظیمه
🏴 ۱۵ شوال وفات #حضرت_عبدالعظیم_حسنی و شهادت #حمزه_سیدالشهدا رو خدمت همه شما عزیزان تسلیت عرض میکنم
🎙#مداح: کربلایی حسین طاهری
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
📮انتخابات در #ڪلام_شهدا
آگاهانه انتخاب ڪنید و نگذارید...
#عڪس_باز_شـــود👆
•┈┈••✾•🌷🍃•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃•✾••┈┈•
🕊 #روایت_عشق
🌿 #شھیدۍ ڪھ از بـےڪسے بࢪاۍ آب نامھ مےنوشـټ..
⚘شهید_یوسف_قربانی؛ در خانوادهای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی #پدر خود را از دست داد.
در سن شش سالگی #مادر یوسف در اثر حادثهای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنجهایشان تنها گذاشت.
بعد همراه #برادرش به تهران رفت. با پیروزی انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، #حمزه_سیدالشهدا یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت. در همین سالها #برادر یوسف در حادثهای درگذشت.
⚘#همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد، برای چه کسی #نامه مینویسد؟ آن هم هر روز...
⚘یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، داخل آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم. کسی را ندارم که!!!😭
⚘او سرانجام در عملیات کربلای۵، در #شلمچه به شهادت رسید.
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! #غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی #مرغابی_امام زمان(عج)
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
💰 #شهدا_و_بیتالمال
🌷 #من_و_تو_نداره....
از بس با آمبولانس این طرف وآن طرف رفته بود یکی از #یخچال هایش شکسته بود زنگ زد بهم گفت: #خسارت این یخچال چقدر میشه؟ گفتم برای شما هیچی!! قطع کرد ؛
معلوم بود از حرفم ناراحت شده کلی التماس کردم تا قبول کرد بروم پیشش، بهم گفت مگه بیت المال #من و #تو داره!! که اینجوری حرف می زنی؟؟!
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽️ | #استوری|
بعد از نثار جان
تنها یک نام
برایش باقی ماند؛
به آن هم راضی نشد..!!!
گمنام همانند #مـــادر ...
🌾مزار شهید گمنام دانشگاه آزادبندردیلم
📎 پنج شنبه های دلتنگی
هدیه به روح پاک و معطر شهـدا #صلوات
•┈┈••✾•🌷🍃•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃•✾••┈┈•
باسلام خدمت همه همسنگران عزیز
خیرمقدم عرض میکنم به دوستانی که به تازگی به جمع ما پیوستن. #خوش_آمدید🌷🌷
✨امروز #جمعه پست گذاری نداریم
💚 #السلام_علیک_یا_رسول_الله_ص
🌷 #شنبه_های_نبوی
محمــد زینــت نــام جهـــان است
چه خوشبوتر از آن اندر دهان است
نزائیده کســی همچــون محمـــد
که نور روی وی رنگین کمان است
✍ #شاعر: محسن بلنج
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
😍 #لبخندهای_خاڪی😂
در منطقه المهدے درهمان روزهاے اول جنگ، #پنج جوان به گروه ماملحق شدند.
آنهاازیڪ روستاباهم به جبهه آماده بودند.چند روزے گذشت.دیدم اینهااهل #نمازنیستند!
تااینکه یک روزباآنهاصحبت ڪردم.بندگان خداآدم هاے خیلے ساده اے بودند...
آنها نه #سوادداشتندنه #نمازبلدبودند.فقط به خاطرعلاقه به #امام آماده بودند جبهه...
از طرفے خودشان هم دوست داشتندڪه نمازرایادبگیرند.
من هم بعد ازیاددادن #وضو،یکی از بچه هاراصدازدم و
گفتم:این آقاپیش نمازشما،هر ڪارے ڪردشماهم انجام بدید.
من هم ڪنارشما میایستم وبلندبلند ذڪرهاے نمازراتڪرارمے ڪنم تایادبگیرید.
#ابراهیم به اینجاڪه رسیددیگرنمیتوانست جلوے خنده اش رابگیرد.چنددقیقه بعدادامه داد:😂
دررڪعت اول وسط خواندن #حمد،امام جماعت شروع ڪردسرش راخاراندن،یڪدفعه دیدم آن پنج نفرشروع ڪردندبه خاراندن سر!!😄
خیلی خنده ام گرفته بوداماخودم راڪنترل مے ڪردم.
امادر #سجده وقتے امام جماعت بلندشد مُهربه پیشانیش چسبیده بودوافتاد.
پےش نمازبه سمت چپ خم شد ڪه مهرش رابردارد
یڪدفعه دیدم همه آنهابه سمت چپ خم شدندودستشان رادرازڪردند.
اینجابودکه دیگرنتوانستم تحمل ڪنم وزدم زیرخنده😅
✍ راوی: #شهید_ابراهیم_هادی
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•